محافظت اسلام از انبیاء الهی در برابر پیروانشان
علی قربان نژاد
در دورهای تصمیم گرفتم کتاب ادیان مختلف را تهیه کنم و شروع کردم به خواندن و تدبر و تحقیق در پیرامون آنها. هر چه جلوتر میرفتم عظمت قرآن بیشتر رخ مینمود و اینکه این مصحف شریف اصلا و به هیچ روی قابل مقایسه با دیگر کتب مقدس نیست.
قرآن و اسلام یک ویژگی مهم دارند که به خوبی نشاندهنده آن است که این دین برحق است و در امتداد تعالیم انبیاء پیشین آمده و کاملکننده همه ادیان الهی پیش از خود است. آن ویژگی را به صورت خلاصه میتوانم این طور بیان کنم: اسلام و قرآن کریم همچون حصن و قلعهای محکم هستند که نه تنها از مقدسات و اولیاء دین اسلام حفاظت میکنند بلکه از تمام انبیا و اولیا از اولین تا آخرین و بلکه حتی گاه از انبیاء الهی در برابر پیروان خودشان نیز محافظت میکنند.
برای توضیح آنچه در سطرهای بالا آمد، این ماجرا را بخوانید: همین اواخر در محیط مجازی به صورت اتفاقی به نام سریالی برخوردم که از این قرار بود: «کتاب مقدس»! از آنجا که از گذشته همیشه به متون دینی در ادیان مختلف و نیز کتابهای مقدس آنها علاقهمند بودم حس کششی مرا به دیدن آن سریال میکشید که معمولا هم در برابر آن مقاومت نمیکنم.
سریال از دورانی که حضرت ابراهیم(ع) تنها یک همسر به نام «ساره» داشت آغاز شد. سپس به ماجرای پیشنهاد ساره به حضرت ابراهیم(ع) برای ازدواج با «هاجر» رسید چرا که ساره صاحب فرزند نمیشد. این را میدانیم که آن نبی الهی پس از آن از هاجر صاحب فرزندی شد به نام «اسماعیل» و در دوران پیری ساره، او نیز به اراده حق تعالی صاحب فرزندی شد که «اسحاق» نامیده شد. پیش از به دنیا آمدن اسحاق و در دورهای که اسماعیل تنها فرزند حضرت ابراهیم بود، او و مادرش هاجر مورد حسادت ساره واقع شدند و لذا حضرت ابراهیم به امر خداوند آن مادر و پسر را به حجاز برد. با این رخداد نه تنها اسماعیل از این سریال خارج شد بلکه تو گویی اصلا از دایره فرزندان حضرت ابراهیم هم خارج شده است. چرا که در این سریال در بخشهای مختلف این موضوع تکرار میشد که خداوند این سرزمین مبارک را (همین بخشهایی که در امتداد ساحل مدیترانه گسترده شده و امروزه با نام فلسطین و لبنان و حتی بخشهایی از سوریه میشناسیم) به فرزندان ابراهیم وعده داده و از آنجا که این سریال با تمایلات صهیونیستی ساخته شده فرزندان ابراهیم را فقط اسحاق و متعاقب آن یعقوب و خلاصه بنیاسرائیل به شمار میآورد.
از اسرائیلیاتی که به وضوح در سریال مذکور وجود داشت میگذرم تا به بحث اصلی برسم. یکی از دردناکترین قسمتهای این سریال آن قسمتهایی بود که به حضرت داوود(ع) اختصاص داشت. برای پی بردن به چرایی آن جملاتی که در ابتدای یادداشت عرض کردم ابتدا باید ببینیم حضرت داوود(ع) در دین یهود و نزد یهودیان از گذشته تاکنون چه جایگاه و مرتبهای داشته و دارد.
«ابن خلدون» تاریخنگار سرشناس مسلمان است که در سرزمین تونس به دنیا آمد گرچه اصل و نسب خاندان وی به یمن بازمیگردد. عمده شهرت وی به سبب آن است که او را پیشرو در تاریخنگاری روشمند میدانند. ابن خلدون از طرفی سرآغاز علم جامعهشناسی نیز به شمار میرود. ابن خلدون در کتاب تاریخش داوود را فرزند «ایشا» معرفی کرده که نسب پدرانش به «یهودا» (یکی از 12پسر حضرت یعقوب) میرسد. داوود در میان بنیاسرائیل و یهودیان از همان دوره حیاتش تا اکنون جایگاه بسیار ویژهای داشته و دارد. حضرت داوود و پسرش حضرت سلیمان دو پیامبر خداوند بودند که هم هدایت دینی و اعتقادی جامعه به عهده آنها بوده و هم هدایت سیاسی و نظامی و اقتصادی جامعه و حکومت چرا که آن دو پادشاه نیز بودند. یعنی به عبارتی حکومت داوود و سلیمان را میتوان نقطه مقابل سکولاریسم عنوان کرد.
ابتدا در سریال مذکور که براساس روایت «عهدعتیق» ساخته شده به تصویری که از حضرت داوود ارائه شده میپردازیم و در ادامه تصویری که از آن پیامبر الهی در قرآن و دین اسلام ارائه شده را نیز بیان میکنیم تا از رهگذر مقایسه آنها نکات بسیاری آشکار گردد.
در سریال «کتاب مقدس» داوود پس از طالوت به پادشاهی میرسد. او اورشلیم را فتح میکند و آن را پایتخت قرار میدهد. داوود از دوران پیش از پادشاهی، دوستی داشته که نامش «اوریا» بود و در دوره پادشاهی داوود آن دوست یکی از سربازان کارآزموده در خط مقدم جنگ است. در دورهای که «اوریا» در جبهه نبرد است داوود به همسر اوریا که نامش «بثشبع» بوده علاقهمند میشود و میان آنها گناهی درمیگیرد. در این میان اوریا به خانه مراجعت میکند و به داوود میگوید که فردا دوباره عازم نبرد است. داوود که از برملا شدن رازش بیم دارد نامهای خطاب به فرمانده سپاهیانش در جنگ مینویسد و در آن ذکر میکند که به محض رسیدن دوستش او را به منطقهای بفرستد که هیچ احتمالی به زنده ماندن اوریا نباشد. خلاصه کلام آنکه داوودی که این همه برای یهودیان علیالظاهر محترم و مقدس است اینگونه از او در «عهد عتیق» روایت شده؛ کسی است که با همدستی با «ابیجایل» توطئه میکند و «نابال»، شوهر ابیجایل را که مرد ثروتمندی بود، به قتل میرساند؛ داوود عهد عتیق یهودیان کسی است که در مدتی که مورد غضب «شائول» واقع شده بود و از شهرگریخته بود با غارت دهکدهها گذران عمر میکند؛ داوود تورات یهودیان کسی است که به دوست خود خیانت میکند و سپس در ادامه با ترفندی او را به کام مرگ میفرستد و....
حالا ببینیم قرآن کریم از حضرت داوود(ع) چگونه نام میبرد و از او چگونه یاد میکند؟ در سوره مبارک بقره آیه 251 آمده است: «پس آنان را به اذن خدا شكست دادند، و داوود، جالوت را كشت، و خداوند به او پادشاهى و حكمت ارزانى داشت، و از آنچه مىخواست به او آموخت. و اگر خداوند برخى از مردم را به وسيله برخى ديگر دفع نمىكرد، قطعاً زمين تباه مىگرديد. ولى خداوند نسبت به جهانيان تفضّل دارد.»
در قرآن و در سوره ص، خطایی از حضرت داوود در قضاوت کردن نقل شده است. حالا ببینیم کسی که در قضاوت مرتکب یک خطای غیرعمد میشود و به فرموده قرآن چنین راه توبه و انابه را پیش میگیرد آیا میتواند مرتکب اعمالی شود که یهودیان به او نسبت دادهاند؟! در این داستان دو فرد به نزد داوود آمده یکی از آنها ابراز داشت که برادر من ۹۹ گوسفند دارد و من تنها یک گوسفند و او اصرار دارد یک گوسفند مرا بگیرد. در اینجا داوود بدون اینکه کلام طرف مقابل را بشنود، قضاوت کرد و حق را به نفع فرد اول داد. داوود پس از آن فهمید که این، امتحان الهی بوده و خطا کرده است. او از این حکم اشتباه از پروردگارش طلب آمرزش کرده، به سجده افتاد و توبه کرد.
در سوره ص آیه 24 در این باره میفرماید: «داود گفت: البته بر تو ظلم کرده که خواسته است یک میش تو را به میشهای (نود و نه گانه) خود اضافه کند، و بسیار معاشران و شریکان در حق یکدیگر ظلم و تعدی میکنند مگر آنان که اهل ایمان و عمل صالح هستند که آنها هم بسیار کماند. و (پس از این قضاوت بیتأمّل و سریع) داود دانست که ما او را سخت امتحان کردهایم، در آن حال از خدا عفو و آمرزش طلبید و به سجده افتاد و با تواضع و فروتنی (به درگاه خدا) بازگشت.»
پیامبر اکرم(ص) روزه و نماز داوود را ستوده است. روایات اسلامی داوود را فردی دانستهاند که بسیار عبادت میکرد و در خوف خدا بسیار میگریست. چنان که شیخ کلینی در کافی آورده خداوند از داوود تعریف کرده و او را بندهای خوب دانست؛ اما اینکه شغلی نداشته و تنها از بیتالمال ارتزاق میکند، ناپسند دانست. داوود از این امر ناراحت شده و گریست. خداوند زرهسازی را به او یاد داد. داوود نیز زره ساخته و میفروخت و از همین طریق زندگی کرده و از بیتالمال بینیاز شد.
حضرت داوود کتابی نیز داشته که نام آن «زبور» بوده است. چنان که از منابع تاریخی و روایات برمی آید زبور مجموعهای از مناجاتهای با خداوند بوده است. امام صادق(ع) میفرمایند: «داوود، به سوى دشت و بیابان خارج گردید، در حالى که زبور قرائت مىکرد و هنگامى که زبور را تلاوت مىکرد، هیچ کوه و سنگ و پرندهاى نبود، مگر این که با او همصدا مىشد.»
علامه مجلسی در بحارالانوار خود از قول حضرت امیرالمومنین(ع) این روایت را نقل کرده است: «امام علی(ع) میفرماید: «هر کس را نزد من آورند که بگوید داوود با همسر «اوریا» همبستر شده، دو حد بر او جاری میکنم حدی برای توهین به مقام نبوت و حدی برای تهمت ناروا به داوود».
حال قضاوت کنید حضرت داوود(ع) که قرآن کریم و روایات اسلامی آن را تصویر میکنند کجا و داوودی که تورات و منابع یهودی آن را برای ما ترسیم کردهاند کجا؟!
به راستی همین خود دلیلی بر حقانیت قرآن کریم و اسلام نیست که اینگونه از پیامبری که مربوط به دینی دیگر است حمایت کرده و تلاش دارد تا غبار تحریفاتی که کاهنان یهودی بر چهره آن پیامبر الهی پاشیدهاند را بزداید؟! اگر اسلام و قرآن کریم از مبدا غیب و حق تعالی نیامده بود و در راستای رسالت همه انبیا و تکمیلکننده همه آنها نبود قطع به یقین ترجیح میداد چهره همه پیشینیان به مواردی ناشایست آلوده باشد تا خود به تنهایی بر طبل نیک نامی بکوبد اما به واقع چنین نیست و اسلام و پیامبر مهربانش(ص) در ادامه رسالت همه انبیا پیشین و مکمل زحمات آنها هستند.