تأثیر تکریم نفس بر دوری از گناه (پرسش و پاسخ)
پرسش:
از منظر آموزههای وحیانی چگونه کرامت نفس انسان و تکریم و پرورش فضائل و شرافت گوهر نفس میتواند بازدارنده او از گناهان و اعمال پست حیوانی گردد؟
پاسخ:
جایگاه و اهمیت معرفهالنفس
اهمیت خودشناسی در آموزههای وحیانی، را به مثابه عامل اساسی رسیدن وی به کمال حقیقی و سعادت ابدی رهنمون میسازد. آیات و روایات بسیاری وجود دارد که فطرت وجودی انسان و حالات گوناگون نفس او را متذکر شده و علل و عوامل انحراف و بیماری دل و همچنین راههای تهذیب نفس و تربیت و درمان روان آدمی را نشان میدهد. بدینجهت در روایات معرفهالنفس را انفعالمعارف نامیدهاند، زیرا از این رهگذر انسان میتواند به کمک حقایقی که آموزههای وحیانی درباره سرشت و صفات و حالات روانی و مراتب نفسانی انسان بیان کرده، و به ساختن «شخصیت مطلوب خویش به شکلی درست هدایت شود.»
تکریم و تعظیم نفس انسان در سیره امامعلی(ع)
از آنجا که در سیره امامان معصوم تنها امامعلی(ع) توانست قریب به پنج سال بر مسند خلافت قرار گیرد و با شیوه حکمرانی خود جامعه و مردم را هدایت کند، لذا این سیره و الگو میتواند امروزه بهترین الهامبخش سبک زندگی و شیوه تعامل با مردم را به ما بنمایاند. بهطور کلی شیوه و خطمشی امام علی(ع) در رهبری و برخورد با افراد جامعه، پرورش گوهر نفس آنان و فعلیت یافتن استعدادهای بالقوه نفس انسانها است، به نحوی که کرامت و شرافت نفس ایشان مصون و محفوظ بماند، زیرا ریشه و مایه همه زشتیها و کاستیهای رفتاری و اخلاقی و نابهنجاریهای شخصیتی آدمیان را باید در دونپایگی و سفلگی آنان جستوجو کرد. امام علی(ع) در این زمینه میفرماید: «من کرمت علیه نفسه، هانت علیه شهواته» آن کس که نفس خویش را بزرگ و توانمند بدارد، و کرامت و عزت خود را حفظ کند زشتیها و رذیلتها نزد او ناچیز و پست جلوه کند (نهجالبلاغه- حکمت 449)
همچنین آن حضرت در جای دیگری میفرماید: و اکرم نفسک عن کل دنیه و ان ساقتک الی الرغائب، فانک لن تعتاض بما تبذل من نفسک عوضاً شخصیت خویش را از هر پستی و سفلگی و از هر گونه خواری پاس و مصون بدار، اگر چه تن دادن به آن تو را به مال و منال برساند، زیرا در این صورت هیچ چیز شخصیت از دست رفتهات را جبران نخواهد کرد. (نهجالبلاغه- نامه 131) امام علی(ع) در هشداری دیگر نسبت به تحقیر دیگران میفرماید: «و لا تجعل عرضک غرضاً لنبال القول» آبروی خود را در تیررس گفتارهای تحقیرکننده و خردکننده مردمان قرار نده. (نهجالبلاغه- نامه 69) آن حضرت در فرازی دیگر در خصوص ملاکهای گزینش وزرا در نظام حکمرانی میفرماید: «ثم لیکن اثرهم عندک اقولهم بمرّ الحق لک» و باید برگزیدهترین وزیران نزد تو (ای مالک) وزیری باشد که سخن تلخ حق را به تو بیشتر بگوید: و کمتر تو را درگفتار و کردارت که خدا برای دوستانش نمیپسندد بستاید. (نهجالبلاغه- نامه 53) و همکاران و دستیاران و مشاوران خود را از میان کسانی برگزین که اهل فکر و ذکر و دارای رای و نظر صائب بوده و جسارت ابراز و اظهار آن را داشته باشند. (همان)
مصداق روشن چنین منطقی سیره نظری و عملی خود امام در دوران حکمرانی خویش است، آنجا که در پاسخ سخنان مدحگونه و ستایشآمیز مردی از نیروهای جنگی صفین فرمود: زشتترین خوی و خصلت در نگاه و پیشگاه صالحان آن است که پنداشته شود، ایشان گرایشی به فخرفروشی و نمایشی از سر کبر و غرور دارند. (نهجالبلاغه- خطبه 207)
امام علی(ع) با تاکید بر تقوا و مبارزه با نفس اماره در قسمتی از نامه خود به مالک اشتر میفرماید: «خداوند امر میکند بنده خود را به پرهیزکاری و ترس از او و برگزیدن فرمان وی و پیروی از آنچه در کتاب خود (قرآن کریم) به آن امر فرموده از واجبات و مستحبات که کسی نیکبخت نمیشود مرگ به پیروی از آنها و بدبخت نمیگردد جز به زیر بار نرفتن و تباه کردن آنها و امر میکند که خداوند سبحان را به دل و زبان یاری کند، زیرا خداوندی که برتر است تضمین کرده که یاری کننده خود را یاری کند، و ارجمند دارندهاش را ارجمند دارد. و باز او را فرمان میدهد که نفس خویش را در هنگام شهوات و خواهشها سرکوب کند، زیرا نفس به بدی امر میکند مگر آن کسی را خدا رحم فرماید. (همان، نامه 53)