هوش مصنوعی و دیالکتیک جنگ 12 روزه
عزیزالله محمدی(امتدادجو)
بنای ما بعد از توقف جنگ 12روزه در این ستون، چنین بوده که بهطور آگاهانه و به منظور جلوگیری از آفت زبانی و کلامی بعضی مدعیان- که همیشه نسبت به ماهیت وجودی هر پدیدهای در بستر انقلاب اسلامی و ایران معترض و با ژست شبه روشنفکری ظاهر میشوند- بتوانیم پاسخی از جنس تفکرات خودشان را آماده داشته باشیم و همانطور که پیش از این نیز اشاره شده، بر همین اساس نظریههای مختلف غربی را در تطبیق با ابعاد مختلف جنگ 12روزه بررسی کردیم و چندی است که به طور خاص تطبیق «نظریه دیالکتیک» با موضوع امنیت ملی را پی گرفته و آثار و پیامدهای این جنگ را از همان منظر دیالکتیک به کاوش نشستیم.
در شماره گذشته بعد از مطرح ساختن سناریوهای «بهینه»، «محتمل»و «بحرانی» امنیت ملی در دوران پس از جنگ 12روزه، موضوع عبور و تحول از نگرش امنیت سنتی به نگرش و تحول امنیت هوشمند را مطرح کردیم که این نوع تحول در محاسبات امنیت ملی میتواند ما را در فرآیند باز شناسایی چرخه دیالکتیک جنگ، به نقش و انقلاب هوش مصنوعی در تحول امنیت ملی پس از جنگ ۱۲روزه برساند.
انقلاب هوش مصنوعی در محاسبات امنیتی را میتوان در دو بخش «بازدارندگی راهبردی» و «دفاع سایبری» جستوجو کرد.
هوش مصنوعی در بازدارندگی راهبردی
حوزه کاربردی این نوع مواجه با هوش مصنوعی در موضوعاتی مثل پیشبینی رفتار دشمن، شبیهسازی سناریوها و تشخیص نیات میتواند شناسایی شود که از قابلیتهای مثل مدلسازی تصمیمگیری رهبران دشمن با شبکههای عصبی، اجرای هزاران سناریوی درگیری در زمان کوتاه و تحلیل گفتار و نوشتار رهبران دشمن تبعیت دارد و اثر بازدارندگی این قابلیتهای هوش مصنوعی را در افزایش دقت محاسبات بازدارندگی، بهینهسازی راهبردهای بازدارندگی و شناسایی زودهنگام تحولات راهبردی میتوانیم شاهد باشیم.
هوش مصنوعی در دفاع سایبری
هوش مصنوعی در دفاع سایبری با شناسایی و پاسخ خودکار به تهدیدات و با دفاع سایبری هوشمند و خودکار تعریف میشود که دارای کاربردهای عملیاتی در امنیت ملی است؛ کاربردهای مثل: سیستمهای پدافندی هوشمند و جنگ اطلاعات هوشمند.
سیستمهای پدافندی هوشمند با تشخیص و رهگیری خودکار تهدیدات به پردازش تصویر برای شناسایی پهپادها، پیشبینی مسیر موشکهای بالستیک و سامانه تصمیمگیر برای مقابله با تهدیدات ترکیبی میپردازند و با انجام مدیریت نبرد هوشمند به تخصیص خودکار منابع دفاعی، اولویتبندی تهدیدات براساس خطرناکی و هماهنگی خودکار سامانههای دفاعی دست مییابند.
جنگ اطلاعاتی هوشمند نیز با تولید و انتشار محتوای هدفمند مراحل شناسایی گروههای هدف در جنگ روانی، شخصیسازی پیامهای تاثیرگذار و اندازهگیری اثرگذاری عملیات روانی را انجام میدهد و مقابله با جنگ روانی دشمن را در طی اجرای فرآیند شناسایی کمپینهای اطلاعاتی دشمن، تحلیل سریع شایعات و اخبار جعلی و پاسخگویی خودکار به تبلیغات دشمن بهجا میآورد. بلوغ هوش مصنوعی در امنیت ملی دارای سطوح مختلف پایهای، عملیاتی و راهبردی است که میتوان آنها را با وضعیت کنونی و وضعیت مطلوب تطبیق داد و در پس این تطبیق، برنامه تحولی برای هر کدام از سطوح را در نظر گرفت؛ از جمله، توسعه زیرساختهای داده ای، یکپارچه سازی سامانهها و هوشمندسازی تصمیمگیری.
انواع راهبرد زمانی توسعه هوش مصنوعی برای امنیت ملی
راهبرد کوتاهمدت (۱۲-۱۸) که در آن ایجاد مرکز فرماندهی هوش مصنوعی، توسعه سامانههای تشخیص تهدید و آموزش نیروهای متخصص در اولویت قرار دارند.
راهبرد میانمدت (۲-۳ساله) که با هوشمندسازی سامانههای پدافندی، توسعه جنگ سایبری هوشمند و ایجاد دیتاسنترهای امنیتی میتوان به توسعه امنیتی دست یافت.
راهبرد بلندمدت (۳-۵ساله) با دستیابی به برتری هوش مصنوعی، توسعه سیستمهای خودمختار و ایجاد بازدارندگی مبتنی بر هوش مصنوعی میتواند برای امنیت ملی، پایداری و توسعه را به همراه داشته باشد.
چالشها و راهکارهای هوش مصنوعی در امنیت ملی
چالشهای اصلی شامل، امنیت سایبری سامانههای هوش مصنوعی، وابستگی به سختافزارهای خارجی، کمبود نیروی انسانی متخصص و ملاحظات اخلاقی و حقوقی است و راهکارهای پیشنهادی میتواند؛ توسعه سختافزارهای بومی، ایجاد دانشگاه تخصصی هوش مصنوعی، تدوین چارچوب حقوقی و اخلاقی و توسعه پروتکلهای امنیتی پیشرفته باشد.
سناریوهای آینده هوش مصنوعی در امنیت ملی
سناریوی محافظهکارانه، با در برگیری توسعه تدریجی قابلیتها، تمرکز بر حوزههای دفاعی و با وابستگی نسبی به خارج.
سناریوی متوازن، با فرآیند رشد همزمان در همه حوزهها، ترکیب تولید داخلی و انتقال فناوری و دستیابی به خودکفایی در حوزههای کلیدی.
سناریوی پیشرو نیز با تکیه بر سرمایهگذاری کلان و گسترده، دستیابی به برتری در حوزههای حیاتی و صادرات فناوریهای امنیتی میتواند مؤثر بر امنیت ملی باشد.
این سناریوها با شاخصهای ارزیابی موفقیت سنجیده میشوند که این شاخصها را با تعداد سامانههای هوشمند عملیاتیشده، درصد کاهش خطای تصمیمگیری، زمان پاسخگویی به تهدیدات و سطح خودکفایی در فناوریهای کلیدی میتوانیم بسنجیم.
در نتیجه مبرهن و واضح است که هوش مصنوعی نه یک انتخاب، که یک ضرورت برای امنیت ملی در قرن ۲۱ است. موفقیت در این حوزه نیازمند اراده راهبردی در سطح ملی، سرمایهگذاری کلان و مستمر، توسعه اکوسیستم فناوری، آمادهسازی نیروی انسانی و هماهنگی بیندستگاهی است تا با تکیه بر این عوامل بتوان به توسعه پایدار و تابآوری مقتدر در مقابل حملات دشمن دست یافت.
بر همین مبنا اهمیت وقوف برای آگاهی از ابعادجنگ سایبری هوشمند و شناخت سامانههای تهاجم سایبری بیش از پیش در بستر جنگ ترکیبی و مدرن جلوهگر میشود که مسلماً سرآغاز آن با تهاجم به افکار و باورهای عمومی در بستر فضای مجازی و آنتن شبکههای ماهورهای است که در ادامه به این وقوف و شناخت سامانههای تهاجمی سایبری براساس نظریه دیالکتیک جنگ بیشتر خواهیم پرداخت...
ادامه دارد