kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۹۷۹۵
تاریخ انتشار : ۰۲ مرداد ۱۴۰۲ - ۲۰:۴۱

«صنایع چوب» مولد یا مخرب؟

 

هدف نهایی انتخاب شعار «مهار تورم و رشد تولید» از سوی رهبر معظم انقلاب، بهبود و ارتقاء کمی و کیفی شرایط زندگی برای مردم است. البته این به این معنا نیست که در سال‌های قبل این مهم مغفول بوده بلکه اولویت‌دار کردن این شعار در مقطع کنونی، خط بطلان کشیدن به هر گونه تسامح و تساهل در این دو اقدام بنیانی و جدیت در رفع موانع و تسریع در فراهم‌آوری برنامه و ابزار حرکت جهت عبور از مشکلات اقتصادی کشور است. تاکید موکد اخیر رهبر انقلاب به «خروجی کارها و اقدامات در همه مسائل کشور» در دیدر با مسئولان قوه قضائیه، مؤید مطالبه جدی ایشان است. به نظر می‌رسد تبیین شعار «مهار تورم و رشد تولید» و تعیین جایگاه و نقش هر کدام از بخشهای تولیدی کلان کشور در این ماموریت، می‌تواند مقدمه‌ای برای برنامه‌ریزی، اجراء و ارزیابی باشد، در غیر این‌صورت تشخیص حامیان و عاملان واقعی از غیرواقعی و صوری غیرممکن خواهد بود. صنایع چوب به عنوان بخشی از صنعت کشور در تامین مایحتاج مردم نقش بسزایی دارد. صنایع چوب هم همچون سایر صنایع با کوچک‌ترین انحرافی در ارزش‌گذاری ورودی و خروجی‌های خود می‌تواند ماهیت مولدی یا تخریبی پیدا کند. لذا پاسخگو کردن این بخش بدون توجه جدی به مطالبات و تعهدات آن تقریبا غیرممکن خواهد بود.
کمک به پایداری تولیدکنندگان اصلی
پوشش گیاهی طبیعی کشور اعم از جنگل‌ها، مراتع و گونه‌های گیاهی بیابانی و گونه‌های کشاورزی‌، تولیدکنندگان اصلی و بقیه موجودات جانوری و انسانها با تمام دانش و تکنولوژی مصرف‌کنندگان حقیقی هستند. پدیده فتوسنتز‌، تنها پایه تولید مواد آلی است. در این فعل و انفعال انرژی رایگان نورخورشید در گیاهان و جلبک‌ها به انرژی شیمیایی تبدیل می‌شود و به آنها اجازه می‌دهد رشد کرده و تکامل یابند و بخش‌هایی از ‌اندام خود را به صورت مواد غذایی‌، دارویی و صنعتی به مصرف کنندگان آماده کنند. اگر فتوسنتز به‌طور ناگهانی یا تدریجی به پایان خود برسد، بیشتر گیاهان در زمان کوتاهی از بین می‌روند و تعداد کمی هم برای مدت طولانی زنده می‌مانند. این که چه مقداری از گیاهان زنده می‌مانند، بستگی به این دارد گیاهان تا چه حدی در سلول‌هایشان قند ذخیره کرده‌اند. برای مثال‌، درختان بزرگ، ممکن است به خاطر داشتن ذخایر انرژی زیاد چند سال زنده باقی بمانند، به هر حال بیشتر گیاهان به سرعت از بین خواهند رفت و به همین شکل حیوانات متکی بر گیاهان و به ترتیب گیاهخواران و گوشتخواران از بین خواهند رفت. البته گوشت‌خواران برای مدتی با تغذیه از لاشه‌ها می‌توانند زنده بمانند‌، اما این منبع غذایی خیلی دوام نخواهد داشت. در نهایت زمین خالی از حیات خواهد شد. امیدواریم تصور سیمای زمین بدون گیاهان، تلنگری باشد به تمام انسانهای روی زمین و انسانهای سرزمین خودمان.
دانشمندان تلاش می‌کنند با تولید سلول‌های سیلیکونی در قالب برگهای مصنوعی، و با قرار دادن آنها در داخل آب و معرض آفتاب‌، فتوسنتز مصنوعی را ایجاد کنند و بتوانند با این روش اکسیژن را تولید و دی‌اکسید کربن را تصفیه کنند شاید کمکی به مقاومت حیات کرده باشند. ولی مسئله تولید غذا چه خواهد شد آیا صفحات سیلیکونی قابل خوردن خواهند بود؟ آیا صفحات سیلیکونی خواهند توانست چهار فصل سال را برای انسانها ایجاد کنند. آیا سیلیکون‌ها شکوفه‌های معطر خواهند داد؟ جواب این سؤال‌ها و میلیون‌ها سؤال دیگر فقط یک کلمه دو حرفی است‌، نه. با نگاهی خیلی کوتاه به سکوی تولید اصلی در طبیعت‌، و برخورد انسانها با این سکو در می‌یابیم که چطور شرایط ماندگاری حیات را با تخریب گیاهان و درختان به نابودی خودمان و نسل‌های آینده تبدیل می‌کنیم.
ضرورت حفظ آخرین بازمانده‌ها
از 4.06 میلیارد هکتار جنگل جهان در سال 2020‌، سهم ایران بنا به گفته عباسعلی نوبخت رئیس‌سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری ایران در سال 1402 برابر 14 میلیون و 375 هزار هکتار است. طبق این آمار سرانه جهانی جنگل 52 صدم هکتار و در ایران 17 صدم هکتار برآورد می‌شود. به بیانی دیگر ایران با رتبه 45 در میان 156 کشور جنگل‌دار جهان در گروه کشورهای کم‌جنگل قرار می‌گیرد. نتیجه اینکه 92.2 درصد از مساحت 164 میلیون هکتاری کشور عاری از پوشش جنگلی است.
حدود 16.6 درصد از جنگل‌های کشور با مساحت دو میلیون و 400 هزار هکتار تحت عنوان جنگل‌های هیرکانی شناخته می‌شوند. جنگل‌های هیرکانی تنها جنگل‌های مرطوب و نیمه مرطوب با پتانسیل تولید چوب صنعتی هستند. طبق برآوردهای کارشناسی جنگل‌های هیرکانی سالانه سه میلیارد و 6 میلیون متر مکعب بارش دریافت و ذخیره می‌کنند همچنین این جنگل‌ها سالیانه 12 میلیون و 480 هزار تن اکسیژن تولید می‌کنند. یعنی با تخریب هر هکتار از این جنگل‌ها سالانه از تولید 5.2 تن اکسیژن و 1500 متر مکعب آب محروم می‌شویم. تخریب هر هکتار جنگل هیرکانی تنها به محرومیت از تولید دو ماده حیاتی مذکور به عنوان نمونه ختم نمی‌شود بلکه‌، سیل‌های ویرانگر‌، فرسایش خاک، لغزش زمین، کاهش غلظت اکسیژن هوا، افزایش دی‌اکسید کربن و مشکلات دیگری نیز نصیب کشور می‌شود. بر همین اساس کارشناسان اعلام می‌کنند برداشت چوب و محصولات فرعی و گیاهان دارویی و دیگر ارزش‌های تجاری چه در ایران و چه در دنیا 20 درصد کارکرد جنگل‌ها محسوب می‌شود و همچنین معتقد هستند ارزش‌های زیست محیطی جنگل‌ها در زمینه کنترل ریزگردها و گازهای گلخانه‌ای 400 برابر ارزش تامین چوب از جنگل است.
صنعتی مولد یا مخرب؟
با نگاهی خیلی گذرا به جنگل‌های ایران و اهمیت تمرکز بر حفظ آنها‌، پر واضح است همه بخش‌های تولیدی و خدماتی به ویژه صنایع چوب به عنوان صنعت تاثیرگذار و تاثیرپذیر از منابع طبیعی تجدید شونده به ویژه جنگل‌ها در زمره مخاطبین اصلی شعار مهار تورم و رشد تولید هستند. شنیده‌ها حاکی از این است که به تاسی از شعار سال، توصیه‌ها و اقداماتی برای توسعه صنایع چوب و رشد تولید در حال انجام است. در نگاه اول توسعه در صنایع چوب به عنوان بخش بزرگی از صنعت کشور در تامین نیازهای کشور و ایجاد ‌اشتغال و سایر خدمات ستودنی است اما در نگاه دوم با بیان رشد تولید و یا توسعه این صنعت با تکیه بر منابع چوب جنگلی داخلی‌، جان جنگل به لرزه می‌افتد و چشمان بازیگران بازار چوب بخصوص قاچاقچیان چوب روشن می‌شود. لذا لازم شد به عنوان ادای یک تکلیف درخصوص حمایت و حفاظت از جنگل‌ها به عنوان پشتیبان واقعی تولید پایدار، امنیت غذایی‌، امنیت اکولوژیکی و سلامت جامعه‌، نیم نگاهی به چگونگی و باید نبایدهای رشد تولید در صنعت چوب بیندازیم. صنعت چوب تنها صنعتی است که با بریدن و کشتن درخت نفس می‌کشد و کار می‌کند. البته خداوند متعال تمام مخلوقات را به تناسب فوایدشان برای استفاده اقتصادی دور از اسراف به تسخیر انسان درآورده است.ولی ظاهر امر بیانگر این نکته است که انسان از اسراف به معنای عام دوری نکرده است.
افزایش تولید در صنعت چوب هم به سهم خود در ایجاد توازن و تعادل در عرضه و تقاضا و تعدیل قیمت‌ها و نهایتا به ایجاد شرایط خوب زندگی منجر خواهد شد، اما یادآوری سابقه تاریخی موجود، از کم و کیف تامین مواد خام صنعت چوب در سنوات گذشته‌، بی‌اختیارحس تخریب جنگل‌ها را بیدار می‌کند. انتظار می‌رود اگر برنامه و یا طرحی برای رشد تولید در صنعت چوب در پیش است، حتما قبل از هر اقدامی نسبت به تامین مواد خام اولیه فکری اساسی شود. چرا که دکتر نوبخت رئیس ‌سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور در نوزدهم اردیبهشت سال جاری در همایش حمایت و حفاظت از جنگل‌ها و مراتع ایران به صراحت گفت: «طبق آمارهای فعلی سطح جنگل‌های شمال کشور دو میلیون و 400 هزار هکتار است که اصلا وضعیت خوبی ندارند.» وی حتی خروج درخت‌های شکسته و افتاده را هم از جنگل صلاح نمی‌داند.
یعنی اینکه جنگل‌ها نیاز به استراحت و تنفس دارند اگر صنعت چوب به چوب ارزان این جنگل‌ها نیاز دارد، مردم هم به آب سالم‌، اکسیژن‌، محیط زیست فرحبخش نیاز دارند و از مسئولین و مردم استمداد می‌جویند.
ردپای برداشت چوب در جنگل‌های هیرکانی
اگر از دوره کوتاهی در زمان نادرشاه که از چوب جنگل‌های هیرکانی برای کشتی‌‌سازی در دریای خزر و خلیج‌فارس و عمان استفاده می‌شد عبور کنیم، بهره‌برداری متمرکز از این جنگل‌ها به دوره قاجار باز می‌گردد. در سال 1251 در زمان حکومت ناصرالدین شاه قراردادی با یک یهودی انگلیسی به نام «بارون جولیوس رویتر» بسته شد طبق این قرارداد وی حق داشت جنگل‌ها را قطع یکسره کرده و با پرداخت 15 درصد از سود حاصله به خارج از کشور صادر کند. در سال 1265 در مقابل 50 هزارتومان جنگل‌های گیلان به مدت دو سال به روس‌ها واگذار شد. قرارداد روس‌ها ادامه یافت تا اینکه در سال 1302 به مدت پنج سال جنگل‌های طوالش به پیمانکاران فرانسوی و سوئدی اجاره داده شد به تدریج مقاطعه‌کاران داخلی جانشین پیمانکاران خارجی شدند. در سال 1304 شرکت چوب‌بری تمیشان با مشارکت دو فرد فرانسوی تاسیس شد و تا سال 1335 به کار خود ادامه داد. به موازات فعالیت این شرکت از سال 1308 شرکت چوب ایران در پل سفید برای بهره‌برداری از جنگل‌ها برای تهیه چوب تراورس شروع به کار کرد. عمده برداشت همه این شرکت‌ها به خاطر سهولت حمل‌ونقل در اطراف جاده‌ها و جنگل‌های جلگه‌ای بود. در نتیجه جنگل‌های جلگه‌ای در همان سالها نابود شدند. به‌طور کلی بهره‌برداری از جنگل‌های هیرکانی به سه دوره تقسیم می‌شود دوره اول برای تامین نیازهای اولیه از قبیل سوخت و ساختمان و دوره دوم صادرات از گونه‌های شمشاد به روسیه و اروپا بود. در دوره سوم بهره‌برداری از سال 1338 با توجه به آشکار شدن اهمیت چوب و ارزش جنگل‌، طرح‌های جنگلداری تهیه و عملیات بهره‌برداری مثلا اصولی شروع شد در ابتدا برای اجراء از مشاوران و موسسات بین‌المللی خارجی استفاده می‌شد. به‌تدریج با تاسیس آموزشگاه جنگل در گرگان و تاسیس دانشکده‌های منابع طبیعی کارشناسانی تربیت یافته و وارد کار شدند. از همان دوران بسیاری از کارگاه‌های کوچک برای تامین نیازمندی‌های جامعه به کارخانه‌های صنایع چوب تبدیل شدند. در این دوران به جای قطع‌های تک گزینی به قطع یکسره در سطح وسیع روی آورده شد. شرکت‌های متنوع داخلی وارد کار شدند. با ورود تجهیزات جدید بهره‌برداری و امکان ورود به عمق جنگل به واسطه احداث جاده‌های جنگلی و افزایش بهره‌برداری‌ها، تشکیل واحدهای بازرگانی آغاز و رقابت برای کسب درآمد بیشتر راه افتاد. به‌تدریج صنایع چوب از قبیل نئوپان و فیبر و کاغذسازی در مدت کوتاه گسترش یافت و تا اینکه نسل امروز وارث یک جنگل نیمه‌جان و مخروبه است و همچنان به جنگل به عنوان مخزن چوب نگاه می‌شود. در گزارش‌ها اعلام مساحت اولیه جنگل‌های هیرکانی آمارهای ضد و نقیضی دیده می‌شود ولی آنچه مسلم است جنگل‌های جلگه‌ای از بین رفته‌اند و سفره جنگل کوچک شده و کوچک‌تر می‌شود، اعتراض مردم نسبت به استمرار برداشت‌های چوب‌، به خاطر ترس از جمع شدن سفره جنگل است.
تعارض منافع مردم و صنعت چوب
صنعت چوب کشور متشکل از صنایع چوب و اوراق فشرده چوبی شامل زنجیره تامین مواد اولیه تا تولید محصول نهایی مجموعا با ظرفیت ‌اشتغال 240 هزار نفر در هزار و 765 واحد تولیدی و واحدهای تولید مواد اولیه تولید ام‌دی‌اف خام (تخته فیبر) با استفاده از چوب داخلی با ‌اشتغال 9 هزار نفر در 18 واحد و واحدهای اوراق فشرده و روکش‌های مصنوعی و تولیدات مرتبط با‌ اشتغال 24 هزار نفر در 260 واحد فعال هستند. به عبارتی نزدیک به 10 درصد از نیروی انسانی فعال بخش صنعت کشور در این صنعت امرار معاش می‌کنند با این حساب حفظ رونق این صنعت یک امر پذیرفته شده است. اما آنچه امروزه در مورد این صنعت در پرانتز معترضه قرار گرفته تعارض منافع این صنعت با مردم است. منافع مردم در گرو حفظ منابعی است که نیازهای حیاتی خود را از آنها می‌گیرند ولی منافع صنعت چوب در نابود کردن آن منابع است. در واقع منشا تعارض منافع در چگونگی تامین مواد خام این صنعت است. در یک نگاه اجمالی صنایع چوب از نظر تامین مواد اولیه در دو گروه قرار می‌گیرند، یک گروه آنهایی هستند که بخشی از مواد اولیه تولیدات خود را از ابتدای تاسیس با قبول تعهداتی از منابع داخلی کشور تامین می‌کنند و گروه دیگر مثل تولیدکنندگان ام‌دی‌اف داخلی در زمان اخذ پروانه بهره‌برداری تعهد محضری داده‌اند 70 درصد مصرف چوب خود را از طریق واردات تامین نمایند که تاکنون هیچ محموله چوب کاتینی به این صنعت وارد نشده است. در هر دو گروه جفا بر جنگل‌ها جاری است. در گروه اول با افراط در بهره‌برداری از جنگل و در گروه دوم با کوتاهی در واردات چوب. البته از نظر یک فرد عامی هم هزینه‌، سود‌، خواب سرمایه‌، حفظ خط تولید در این دو گروه نه تنها یکسان نیست، بلکه همیشه به شکلی از ‌اشکال رقابت در قیمت و قبضه بازار، کفه ترازو به نفع گروه اول چربیده است.
محدودیت‌های اکولوژیکی ایران در تولید چوب
ایران به خاطر واقع شدن روی کمربند خشک و نیمه خشک زمین، کمتر از یک چهارم بارش جهانی بارش دریافت و سه برابر متوسط جهانی تبخیر آب دارد. پدیده بیابان‌زایی در اثر تغییر اقلیم و فعالیت‌های انسانی 88 درصد از مساحت کشور را فرا گرفته است. مساحت کانون‌های بحرانی فرسایش بادی از 14 میلیون هکتار فراتر می‌رود. عرصه‌های تحت تاثیر فرسایش بادی به 30 میلیون هکتار رسیده است. کانون‌های بحرانی فرسایش بادی در طول سال زمین‌های کشاورزی، منابع زیستی، اقتصادی، جاده‌ها، صنایع و مناطق مسکونی را خسارت زده و کیفیت زندگی را دگرگون می‌کنند. برآورد می‌شود سالیانه در یک میلیون هکتار از عرصه‌های بیابانی و یا مناطق تحت تاثیر فرسایش بادی، پدیده تخریب سرزمین اتفاق می‌افتد. اگر بخواهیم فقط شرایط موجود را حفظ کنیم باید سالانه برنامه‌های مدیریت پایدار سرزمین و مقابله با بیابان‌زایی را حداقل در یک میلیون هکتار از عرصه‌های آسیب‌پذیر اجرا کنیم در صورتی‌که بنا به اطلاعات موجود در بهترین شرایط در طول برنامه ششم توسعه‌، فعالیت‌های مقابله با کنترل بیابان بیش از 300 هزار هکتار نبوده و عملا سالانه 700 هزار هکتار به عرصه‌های تخریب شده افزوده می‌شود. خشکسالی‌های پی‌در‌پی‌، آمار نگران‌کننده فرونشست زمین‌ها در اکثر استان‌ها‌، آمار ضد و نقیض چاه‌های مجاز و غیرمجاز آب، بروز و طغیان آفات و بیماری‌ها در جنگل‌ها و مشکلات زیستی دیگر ناشی از کم‌آبی حکایت دارد.
با توجه به آنچه ‌اشاره شد زراعت چوب یعنی کاشت گونه‌های سریع‌الرشد چوبده آبدوست در زمین‌های مستعد. زمین زراعی و آب کشاوررزی برای زراعت چوب محدود است در صورت وجود آب و زمین کافی اولویت با تولید مواد غذایی است. در حال حاضر سالیانه حداکثر 5 تا 6 میلیون متر مکعب چوب از زراعت‌های چوب استحصال می‌شود که این مقدار برای تامین 50 درصد نیاز کشور هم کافی نیست، لذا باید در دیپلماسی بین‌المللی تجاری فصلی نوین برای تامین چوب از منابع خارجی باز شود. واردات چوب در هر بخشی مذموم باشد در بخش چوب پسندیده است.
«ام‌دی‌اف» پیشتاز صنعت چوب
تخته چوب با تراکم متوسط یا «ام‌دی‌اف» بسیار شبیه نئوپان، اما قوی‌تر از آن است. امروزه ام‌دی‌اف یک محصول چوبی شناخته شده با کاربردهای‌های فراوانی در صنایع چوب، برای عموم مردم است. اگر چه ام‌دی‌اف نسبت به سایر محصولات چوبی در تولید انبوه تجاری قیمت مناسبی دارد اما ارزش واقعی این محصول با توجه به ارزش حیاتی مواد اولیه‌اش فوق‌العاده گران تمام می‌شود. لذا جا دارد ام‌دی‌اف را هم، در رده ارزش‌گذاری آب و خاک و درختان قرار دهیم. با نگاهی خیلی کوتاه به اقتصاد ام‌دی‌اف با حقایق تامل‌برانگیزی آشنا خواهیم شد.
برای تولید یک متر مکعب ام‌دی‌اف خام 1400 کیلوگرم معادل 2.2 متر مکعب چوب خام لازم است. بنا به ادعای تولید کنندگان، سالانه یک میلیون و 400 هزار متر مکعب ام‌دی‌اف در ایران تولید می‌شود، با این حساب برای تولید این مقدار ام‌دی‌اف سه میلیون و 80 هزار متر مکعب چوب درختی معادل یک میلیون و 960 هزار تن چوب کاتین بالای با قطر 12 سانتی‌متر مورد نیاز است. از طرفی در صنعت تولید ام‌دی‌اف برای تولید یک متر مکعب ام‌دی‌اف یک تا 1.2 متر مکعب آب لازم است این مقدار آب به غیر از آن مقدار آب مجازی است که در طبیعت یا زراعت چوب برای تولید چوب مصرف می‌شود. طبق آمار فائو با آب مصرفی برای تولید یک کیلو چوب می‌توان دو کیلو مواد غذایی استراتژیک همچون گندم‌، ذرت و برنج تولید کرد نتیجه اینکه به خاطر تولید یک میلیون و 400 هزار متر مکعب ام‌دی‌اف خام به ارزش جهانی 400 میلیون دلار با تحویل در بنادر ایران فرصت تولید 4 میلیون تن مواد غذایی را از دست می‌دهیم. مشاهده می‌شود تنها با تشویق واردکنندگان به واردات تخته‌های فشرده خام حداقل دو اتفاق بارز شکل می‌گیرد اولا اینکه فشار برداشت بیش از سه میلیون متر مکعب چوب از منابع داخلی کاهش می‌یابد. این مقدار چوب حدودا برابر یک چهارم نیاز چوبی کشور است و دوم اینکه به ازاء واردات هر متر مکعب تخته فشرده مثل ام‌دی‌اف هزاران لیتر آب مجازی وارد کشور می‌شود.
صنعت چوب، قاچاق چوب، تخریب جنگل‌ها
شرایط اجتماعی، اقتصادی، ‌اشتغال و معیشت ساکنان درون و حاشیه جنگل‌ها به ویژه مهاجرین‌، از یک طرف و وجود کارگاه‌ها و صنایع بزرگ و کوچک چوب در حاشیه مسیرهای ارتباطی جنگل‌ها، از طرف دیگر و ضعف سیستم پوشش حفاظتی جنگل از نظر کمی و تجهیزاتی، فرصتی طلایی را برای هر قاچاقچی چوب فراهم می‌آورد. طبق استاندارد جهانی برای حفاظت هر هزار هکتار عرصه جنگلی یک نفر محافظ با تجهیزات و امکانات ارتباطی و تامینی لازم است حالا اگر این یک نفر بخواهد از 12 هزار هکتار یا بیشتر محافظت کند چه اتفاقی می‌افتد. در واقع یک مثلث شوم شکل گرفته است یک نیرو برای حفاظت چندین هزار هکتار جنگل، خریدار چوب با قیمت خوب و درخت جنگلی بی‌زبان و قاچاقچی مسلح به اره موتوری با صدا خفه کن. به همین راحتی پدیده شوم قاچاق چوب پا از حلقوم جنگل بر نمی‌دارد.‌ اشباع بازار چوب با مواد خام وارداتی روشی نامحسوس برای کنترل قاچاق چوب است.
ضعف نظارت بر تعهدات صنایع چوب
آنچه مشخص است هر صنعتی برای تولید محصولات خود نیازمند مواد خام می‌باشد. لذا برای حفظ پایداری خط تولید‌، در زمان اخذ مجوز تاسیس و بهره‌برداری، منابع تامین مواد اولیه و مقدار مورد نیاز در مجوز معین می‌شود. در کشور ما حدود 19 واحد تولید‌کننده ام‌دی‌اف و نئوپان خام و 209 واحد روکش‌های مصنوعی وجود دارد که به جز صنایع چوب وکاغذ مازندران و شرکت چوکا سایر تولیدکنندکان داخلی ام‌دی‌اف و نئوپان خام طبق مجوزهای تاسیس و بهره‌برداری‌های خود ملزم به تامین بخش اعظم چوب مورد نیاز خود از طریق واردات می‌باشند در حالی که تاکنون واردات عمده‌ای انجام نیافته است. از طرفی مصرف چوب صنایع با مجوزها و بهره‌برداری‌های اخیر وزارت صمت 14 میلیون متر مکعب برآورد شده است که 5 تا 6میلیون متر مکعب آن از محل زراعت چوب تامین می‌شود. حالا این سؤال مطرح است در صورتی‌که جنگل‌های هیرکانی دوران تنفس را سپری می‌کنند و هرگونه بهره‌برداری در آنها ممنوع می‌باشد الباقی این 14 میلیون متر مکعب از کجا تامین می‌شود. با علم یقین به اینکه چوب خامی هم از خارج از کشور به داخل قاچاق نمی‌شود لذا تمام ذهن‌ها به قاچاق چوب از جنگل‌های داخلی متمرکز می‌شود. خدای نکرده اگر حتی 50 درصد آن مقدار الباقی از طریق قاچاق تامین شود یعنی جنگل‌های کشور همچون خسارت موریانه از درون بی‌صدا خورده می‌شوند. این‌جاست که ضعف نظارت بر تعهدات صنایع چوب و حفاظت از جنگل‌ها نگرانی‌های جدی را به بار می‌آورد. مهم است هر روز این نکته را یادآور شویم که روزی جمعیت این کشور کمتر از 30 میلیون نفر بوده و الان بالغ بر 85 میلیون نفر است. نیاز به چوب با تصاعد هندسی بالا می‌رود در صورتی‌که تولید چوب در جنگل یک فعالیت بیولوژیکی و بطئی است جنگل نمی‌تواند با آرزوها و خواسته‌های انسان‌ها همپا شود. آیا زمان آن نرسیده که برای حفاظت از این موهبت طبیعی نظارت کامل و جدی بر عملکردها در پیرامون جنگل و برداشت‌های مجاز و غیر مجاز شکل گیرد.
چالش‌ها و موانع واردات چوب خام
واردات چوب خام بر خلاف سایر کالا‌ها بنا به وزن و حجم فیزیکی با مشکلاتی همراه است، اما با توجه به گشایش‌های اقتصادی کشور و بهبود توسعه ارتباطات بین‌المللی در دولت سیزدهم و هدف‌گذاری دولت برای ساخت چهار میلیون مسکن در قالب نهضت ملی مسکن‌، افزایش تقاضا برای مصنوعات چوبی امری طبیعی خواهد بود.
آنچه مسلم است، منابع داخلی تولید چوب خام، حتی به قیمت تخریب جنگل‌ها و منابع آب و خاک و تغییر بخشی ازکشت‌های مواد غذایی به زراعت چوب، قادر نیستند بیش از 50 درصد چوب خام موردنیاز صنعت چوب را تامین کنند با این وصف در همین ابتدا احساس کمبود 40 درصدی مواد اولیه، انتظارات تورمی شدیدی را در بازار چوب خلق خواهد کرد. به همین خاطر دولت نسبت صدور مجوز واردات چوب با پوست و کاهش حقوق گمرکی و معافیت مالیات ارزش افزوده اقدام کرده است، ولی همچنان اقدام موثری برای واردات چوب از سوی واردکنندگان صورت نمی‌پذیرد.
بررسی‌ها نشان می‌دهد همچنان بحث مشکل کنترل ورود آفات قرنطینه گونه‌های جنگلی‌، نبود زیر ساخت نظیر کشتی و اسکله مناسب برای پهلوگیری کشتی‌های بزرگ همچنان از موانع اصلی واردات چوب خام است، به طوری‌که کلاً 8 فروند کشتی با ظرفیت 5 هزار تن در دریای خزر وجود دارد که حداکثر می‌توانند 4 هزار تن چوب حمل نمایند.
در کنار موانع واردات چوب خام گلایه‌هایی از قبیل عرضه محدود ام‌دی‌اف خام تولید داخل با قیمت بالاتر از فروش مستقیم کارخانه و با کیفیت پایین در بورس از دیگر مشکلات بازار ام‌دی‌اف است.
تمام واردکنندگان ام‌دی‌اف خام مواد اولیه خود را از طریق گمرکات کشور وارد کرده و با ثبت در سامانه جامع تجارت، و دفاتر قانونی ثبت و با پرداخت عوارض و مالیات ارزش افزوده کاملا شفاف عمل می‌نمایند، اما در مقابل تولیدکنندگان داخلی مستندی قابل عرضه مبنی بر چگونگی تامین مواد اولیه مانند چوب خام برای ثبت در سامانه ندارند و در نهایت محاسبات مالیات و عوارض ارزش افزوده بر اساس آمار غیر مستند صورت می‌پذیرد. بالا بودن قیمت ام‌دی‌اف خام وارداتی در مقایسه با ام‌دی‌اف تولید با مواد خام داخلی مشکلات رقابتی سختی را پیش می‌آورد که در نتیجه رغبتی برای واردات نمی‌ماند.
واردت چوب در سایر کشورها
اساساً بر خلاف کشور ما که به خاطر رسیدن به یک درآمد دلاری بدون زحمت صادرات مواد خام مرسوم شده در کشورهای با اقتصاد پیشرفته واردات مواد خام یک اصل پذیرفته شده است. چوب خام یکی از کالاهایی هست که به دلایل متقن، واردات آن نه تنها می‌تواند ارزش افزوده ایجاد کند می‌تواند در کاهش فشار بر منابع داخلی تولید چوب موثر باشد.
به گزارش تجارت جهانی، تجارت محصولات چوبی بین سالهای 1990 تا 2019 با 143 درصد افزایش نسبت به دهه ماقبل به 244 میلیارد دلار رسید. بنا به تایید فائو (سال 2021) بزرگ‌ترین عامل کمک به رشد تجارت چوب تقاضای چین برای واردات بوده که با افزایش 760 درصدی به 49 میلیارد دلار رسیده بود. قابل توجه این است که چین با 231 میلیون هکتار جنگل طبیعی و 265 میلیون هکتار دشت سبز خود را بی‌نیاز از واردات چوب نمی‌داند. هندوستان دومین تولید‌کننده بزرگ چوب از بازیگران مهم واردات چوب هم است به‌طوری‌که از سال 2018 به‌طور متوسط سالیانه از نظر ارزشی 2.2 میلیارد دلار چوب گرده بینه وارد می‌کند. این کشورها و امثال اینها هم بیش از ما نگران ورود آفات و بیماری‌های قرنطینه‌ای و غیره هستند آنها هم به مشکلات و صعوبت بهره‌برداری، حمل‌ونقل و فرآوری چوب آگاه هستند اما در کنارش به مزیت‌های واردات چوب هم آگاهی کامل دارند، به نوعی حامی جنگل و محیط زیست خود هستند. ورود آفات جنگلی به همراه چوب‌آلات خام دست‌آویزی شده برای فرار از یک تعهد حرفه‌ای. مهم‌تر از همه واردات مواد خام بخصوص چوب خام را همزیستی با منابع طبیعی تجدید شونده خود می‌دانند.
یوسف حسینعلی‌زاده
فعال محیط زیست و منابع طبیعی