مدیریت مدرسه سپهسالار پس از بازگشت به تهران
مرحوم آیتالله محمدی ریشهری
استادان در حوزۀ علمیّۀ قم
آیتالله حقشناس، گویا پس از ورود به حوزۀ قم، برخی از دروس سطح را بار دیگر نزد برخی از استادان چیرهدست، نظیر شیخ محمّدعلی حائری کرمانی، از اعضای هیئت استفتای آیتالله بروجردی، میگذراند و سپس در دروس خارج فقه و اصول، حاضر میشود. برخی از اساتید ایشان در این دوره، عبارتاند از:
- آیتالله سیّد محمّدتقی خوانساری: آیتالله حقشناس، دروس دورۀ خارج خود را با حضور در درس اصول آیتالله سیّد محمّدتقی خوانساری آغاز مینماید که یک دورۀ تقریرات این درس، هنوز باقی مانده است. گویا ایشان در برههای، از شاگردان درس خارج فقه آقای خوانساری نیز بوده است.
- آیتالله سیّد محمّد حجّت کوهکمری: آیتالله حقشناس، در درس خارج فقه آیتالله سیّد محمّد حجّت، شرکت میکند و بخشی از این درس را نیز تقریر مینماید که هماکنون در زمرۀ آثار ایشان، موجود است. آیتالله حقشناس، افزون بر شرکت در درس آیتالله حجّت، به لحاظ مباحث اخلاقی و عرفانی نیز در زمرۀ شاگردان آن بزرگوار بوده است.
- آیتالله سیّد روح اللّه خمینی: شیخ عبدالکریم حقشناس که در تهران و از طریق استادش آیتالله شاهآبادی که بارها از شاگرد برجستۀ خود، حاج آقا روحالله خمینی یاد کرده بود، دورادور به ایشان ارادت و علاقه پیدا کرده بود، در همان آغاز ورود به قم، در پی وی بر آمد و در درس منظومه ایشان شرکت جست. امام خمینی که با توجّه به شرایط آن روز حوزه، درس فلسفه را غیر عمومی و خاص میدانست، برای ارزیابی استعداد فلسفی طالبان، تازهواردان به درس را میآزمود و پس از احراز صلاحیّت، اجازۀ شرکت به او میداد. استاد حقشناس نیز مشمول همین قاعده قرار گرفت و با پرسشی در بارۀ وجود و ماهیّت و ارائۀ پاسخهای دقیق و درست، استعداد خود را نمایاند و توجّه حاج آقا روحالله را بر انگیخت، به گونهای که از وی سؤال کرد: «شما فلسفه را نزد چه کسی خواندهاید؟» و آنگاه که نام «آیتالله شاهآبادی» را از میرزا عبدالکریم شنید، با ادای احترام به آقای شاهآبادی گفت: «شاگرد آقای شاهآبادی، امتحان نمیخواهد!». از این پس، رابطۀ صمیمی آن دو آغاز شد؛ رابطهای که ایشان، خود آن را به رابطۀ «پدر و فرزند» تشبیه مینمود و خاطرات شیرین فراوانی را از آن به یاد میآورد.
- آیتالله سیّد حسین طباطبایی بروجردی: در سال ۱۳۲۳ش، آیتالله بروجردی به درخواست مکرّر علمای بزرگ و فضلای قم، بعد از سفر به تهران برای معالجه، به قم وارد شد و برای زعامت حوزه و عهدهداری مرجعیّت، در آن شهر ماند. وی پیش از این، در بروجرد ساکن بود. شهرت علمی ایشان، به گونهای بود که فضلای حوزۀ علمیّه در هر فرصتی برای استفادۀ علمی از آن بزرگوار، به بروجرد سفر مینمودند. آیتالله حقشناس نیز گاه به تنهائی و گاه همراه فضلایی دیگر همچون حضرات آیات: سلطانی، مطهّری، منتظری و اخوان مرعشی به بروجرد سفر میکرد و از محضر ایشان، بهرهمند میشد. آنچه موجب شد میرزا عبدالکریم، جذب آیتالله بروجردی شود، تنها جنبۀ علمی و برجستگی فقهی ایشان نبود، بلکه معنویّت خاص و فوقالعادۀ وی، مهمترین عامل این جذب بود. آیتالله حقشناس بارها در توصیف مرحوم بروجردی یادآور میشد که «ایشان از گوش و چشم برزخی برخوردار بود». همچنین از ایشان با تعبیر «مجسّمۀ علم» یاد میکرد و نظم ایشان را میستود.
آیتالله حقشناس، از همان ابتدای ورود آیتالله بروجردی به قم، ملازم دروس فقه و اصول ایشان گردید و در زمرۀ شاگردانِ خاص و مورد توجّه وی در آمد و تحت تأثیر مبانی فقهی و اصولی ایشان قرار گرفت، به طوری که تمام درسهای فقه و اصول استاد خویش را نوشت و امروزه این تقریرات، در شمار میراث علمی ایشان باقی است.
بازگشت به تهران
پس از رحلت آقا شیخ محمّدحسین زاهد (محرّم ۱۳۷۳ق/ مهر ۱۳۳۲ش)، برخی از سرشناسان اهالی مسجد امینالدوله و بزرگان آن محل، بنا به وصیّت مرحوم زاهد، از آیتالله بروجردی درخواست نمودند تا آیتالله حقشناس را برای امامت مسجد، به تهران اعزام نماید. آیتالله بروجردی، پس از قبول این درخواست، طبق نقل کسانی که در این جمع به محضرشان رفته بودند، فرموده بود: «شما فکر نکنید یک طلبه است که به تهران میآید. شما مرا به همراه خود به تهران میبرید!». بازگشت به تهران برای آیتالله حقشناس که قم را محلّ پیشرفت و ترقّی علمی و عملی میدانست، بسیار گران بود. از این رو،
برای رهایی از تردید در تصمیمگیری، با امام خمینی مشورت نمود و آن گاه که ایشان، اجابت درخواست مؤمنان را تکلیف دانست، صمیمیّت پدر و فرزندی، این اجازه را به استاد حقشناس داد که این گونه با ایشان محاجّه کند که: پس چرا خود شما نمیروید؟ و امام نیز بزرگوارانه پاسخ میدهد: «مردم گفتهاند: عبدالکریم! اگر گفته بودند: روحالله، و الله دعوت آنها را میپذیرفتم».
استاد، هماره پس از نقل این خاطره میافزود: «در آن زمان، امام، مدرّس درجۀ یک حوزه و در آستانۀ مرجعیّت بود؛ امّا آن چنان بیهوا و در قید انجام وظیفه و بیتوجّه به مناصب ظاهری بود که نگفت شرایط من با شما تفاوت میکند، بلکه به عدم درخواست مردم، استناد و قَسَم یاد کرد که اگر وظیفه باشد، حوزه را برای امام جماعت شدن، ترک میکند».
همچنین میفرمود: «وقتی به امر آیتالله بروجردی، قرار شد به تهران بازگردم، ایشان زمانی را مشخّص کردند که خصوصی به دیدارشان بروم. در آن جلسه فرمود: تنها سفارش من، این است که تعامل شما با افراد جامعه به گونهای باشد که رفتارتان بر ایمان آنان بیفزاید، نه آن که خدایی ناکرده موجب بیاعتقادی آنان به دین و روحانیّت گردد».
به هر حال، ایشان پس از حدود پانزده سال اقامت در قم، به زادگاهش در تهران بازمیگردد. تأیید جدّی مرحوم آیتالله بروجردی، برای ایشان، شأن و شخصیّت بزرگی ایجاد میکند. مردم و شاگردان مرحوم آقای زاهد به ایشان روی میآورند و کمکم طلبهها برای شرکت در دروس ایشان به نزدشان میآیند.
مدیریت مدرسۀ سپهسالار قدیم
آیتالله حقشناس، پیش از آن که تدریس در حوزۀ علمیّۀ مسجد امینالدوله را آغاز نماید، در مقطعی علاوهبر مدیریت مدرسۀ سپهسالار قدیم، در آنجا به تدریس مشغول میشود. طبق وقفنامۀ این مدرسه، کسی باید متولّی آن شود که جامع معقول و منقول باشد، یعنی هم استاد فقه باشد و هم فلسفه بداند. پیش از آیتالله حقشناس، مدیریت آن بر عهدۀ آیتالله مهدی حائری یزدی بود و زمانی که ایشان به خارج از کشور سفر میکند، مطابق وقفنامه، مدیریت آن به آیتالله حقشناس واگذار میشود. پس از بازسازی و تجهیز این مدرسه توسط آیتالله حقشناس، حوالی سال ۱۳۶۲ش، پذیرش عمومی طلّاب در آن آغاز شد؛ ولی در همان ماههای نخست اختلافهایی پدید آمد و ایشان مجبور شد به جای این مدرسه از مسجد امینالدوله که در آن نماز میخواند، به عنوان مدرسۀ علمیّه استفاده نماید تا این که مجوّز مدرسۀ امینالدوله با مساعدت مرحوم آیتالله ایروانی گرفته شد.
دوستان و مرتبطان
آیتالله حقشناس در حوزۀ علمیّه به طور طبیعی با طلّاب و فضلای بسیاری آشنایی و ارتباط داشته است؛ امّا در میان آنها با برخی ارتباط صمیمی و نزدیکتری برقرار بوده که به شاخصترین آنها اشاره میگردد.
- آیتالله شیخ محمّدعلی اراکی: به گفتۀ آیتالله حقشناس، آیتالله اراکی با وجود بینیازی و جهت ادای احترام، در درس اصول آیتالله خوانساری شرکت میجسته است. گویا ایشان از همین درس، با آیتالله اراکی، آشنایی و مؤانست پیدا کرد و این مؤانست تا پایان عمر آن مرحوم ادامه یافت. بارها اظهار علاقه و ارادت طرفین را به یکدیگر دیده و شنیده بودیم. در برههای که توفیق درک محضر آیتالله اراکی را داشتم، گاه از این جانب (سیّد عبّاس قائممقامی)، احوالِ «آشیخ عبدالکریمِ ما» را جویا میشد و از جانب ایشان، حامل سلام برای وی میشدم. آیتالله حقشناس نیز بارها مقام علمی و ورع آیتالله اراکی را میستود و پس از رحلت امام خمینی، با جدّیتی تمام، مرجعیّت را در وی متعیّن میدانست. صمیمیّت این دو، آن گونه بود که آیتالله اراکی، استاد حقشناس را فرزند خود خطاب میکرد و استاد نیز به ایشان مهر پدری داشت.
- آیتالله شیخ محمّد شاهآبادی: آیتالله شیخ محمّد شاهآبادی، فرزند آیتالله محمّدعلی شاهآبادی، در درسهای پدر شرکت مینمود و از همان جا دوستی میان ایشان و استاد حقشناس، شکل گرفت. استاد، روحیّات اخلاقی آقا شیخ محمّد شاهآبادی را بسیار میستود و او را علاوه بر فرزند نَسَبی، فرزند معنوی و میراثدار بزرگواریِ اخلاقی پدر میدانست.
- آیتالله دکتر مهدی حائری یزدی: دوستی آیتالله مهدی حائری، فرزند آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری، مؤسّس حوزۀ علمیّۀ قم، با آیتالله حقشناس، بسیار عمیق و توأم با احترام فراوان بود. دوستی آن دو، تا پایان عمر آقای حائری با جدّیت و صمیمیّت ادامه یافت و در سالهای اقامت در تهران، مدّتها با یکدیگر مباحثات فقهی و فلسفی داشتند. آیتالله حقشناس، هماره استعداد فوقالعادۀ مرحوم حائری را که معمولاً وی را با نام «آقا مهدیِ حاج شیخ» میخواند، تحسین میکرد.
- آیتالله شهید مرتضی مطهّری: آیتالله حقشناس و شهید مطهّری در درسهای امام خمینی و آیتالله حجّت، همدرس بودند و پیش از آمدن آیتالله بروجردی به قم، سفرهای مشترکی به بروجرد برای استفاده از ایشان داشتند و پس از آمدن آقای بروجردی به قم نیز این ارتباط، در درس ایشان تداوم یافت.
مهاجرت آیتالله مطهّری به تهران، تقریباً همزمان با استقرار آیتالله حقشناس در تهران بود و ایشان که به طور طبیعی از آشناییها و ارتباطات بیشتری برخوردار بود، میکوشید تا دوست دیرین خود را در این شهر یاری دهد و در معرّفی و برقراری برخی ارتباطات آقای مطهّری با محافل مذهبی تهران، بس مؤثّر
بود.
- آیتالله سیّد مهدی و سیّد کاظم مرعشی (اخوان مرعشی): آن دو از صمیمیترین دوستان دوران تحصیل آیتالله حقشناس بودند. دوستی آنها از همان ابتدای ورود به قم آغاز شده بود و در ایّام اقامت اخوان مرعشی در حوزۀ علمیّۀ نجف نیز این ارتباط ادامه یافت.
- آیتالله شیخ علیپناه اشتهاردی: ارتباط آیتالله حقشناس با ایشان، علاوه بر حضور مشترک در درس آیتالله بروجردی و صمیمیّت مشترک با آیتالله اراکی و نیز همبحثی در دروس، به دلیل ویژگیهای اخلاقی آقای اشتهاردی- که با شأن اخلاقی آقای حقشناس سازگاری داشت- از گسترۀ ویژهای برخوردار بود. این جانب (سیّدعبّاس قائممقامی) پس از آن که به حوزۀ علمیّۀ قم وارد شدم، به تکرار، پیامهایی را میان آن دو بزرگوار ردّ و بدل میکردم و شاهد ارادت و علاقۀ طرفینیشان بودم.
- آیتالله میرسیّد علی یثربی: آیتالله میرسیّدعلی یثربی کاشانی، معروف به آقا میرسیّدعلی کاشی، از برجستهترین دانشآموختگان حوزۀ علمیّۀ نجف بود. وی از شخصیّتهای علمی برجستهای بود که آیتالله حقشناس، سخت مجذوب توان و شجاعت علمیاش بود و از او بهرههای فراوان برد و مرحوم یثربی نیز به ایشان، علاقهمند بود. استاد حقشناس، هماره در مباحث علمی، با تحسینِ فوقالعادۀ آیتالله یثربی، از او به عنوان عالمی قوی، بحّاث و اهل استدلال یاد میکرد.