اوکراین و مسئله عضویت در ناتو(نگاه)
سیدمحمد امینآبادی
بیش از 500 روز از جنگ اوکراین میگذرد، سران ناتو طی دو روز گذشته در «ویلنیوس»، پایتخت لیتوانی گرد هم آمدند تا درباره جنگ اوکراین و موضوع پیوستن اوکراین به این ائتلاف نظامی به اجماع برسند. در حاشیه نشستهای این اجلاس نیز اعلام شد که بهدنبال موافقت اردوغان روند پیوستن سوئد به ناتو نیز هموار شده است و بدین ترتیب بعد از شروع جنگ اوکراین با پیوستن سوئد و فنلاند به این ائتلاف نظامی تعداد اعضای ناتو به 32 کشور افزایش خواهد یافت. دیروز رسانهها تصویری از «زلنسکی» در اجلاس ناتو مخابره کردند که به خوبی گویای جو غالب بر نشستهای سران ناتو درباره مسئله پیوستن کییف به این ائتلاف نظامی بود. زلنسکی تنها و عصبی منتظر بود تا دیگر سران ناتو برای گرفتن عکس یادگاری به وی ملحق شوند و بدین ترتیب او از انزوا درآید. انزوای زلنسکی در نشست ناتو بازتاب مسئلهای است که میتوان آن را اهداف و منافع متعارض و شاید متضاد اوکراین، آمریکا و اعضای اروپایی ناتو دانست.
«کارل فون کلاوزِویتس» از برجستهترین استراتژیستهای نظامی قرن 19 جهان در کتاب بسیار مهم و تاثیرگذار خود «در باب ماهیت جنگ» مینویسد: «جنگ نباید بهعنوان یک متغیر مستقل مورد توجه قرار گیرد، بلکه همواره باید بهعنوان یک ابزار سیاسی هم مورد مطالعه واقع شود.» وی بر این باور بود که جنگ ابزاری برای دستیابی به یک هدف مشخص و معین سیاسی است و بدون دستیابی به این هدف سیاسی، جنگها مغلوبه خواهند شد. این استراتژیست آلمانی معتقد بود در جنگ بین هدف، وسیله و روش دستیابی به اهداف باید تناسب وجود داشته باشد و در غیر این صورت جنگ به فرجام خود که همان دستیابی به اهداف سیاسی مشخص است نخواهد رسید. مشکلی که «کلاوزِویتس» به آن اشاره میکند در جنگ اوکراین و مذاکرات دو روزه سران ناتو درباره پیوستن کییف به این ائتلاف نظامی به خوبی خود را نشان داد. اوکراین بهدنبال پیوستن سریع به ناتو است و زلنسکی و وزیر امور خارجه وی به صراحت گفتهاند که تضمینهای امنیتی ناتو را نمیپذیرند و به چیزی کمتر از پیوستن به ناتو رضایت نخواهند داد. از سوی دیگر زلنسکی هدف خود را در این جنگ بازگرداندن تمامی سرزمینهای اشغالشده خود و از جمله شبهجزیره کریمه اعلام کرده است. هدفی که به اذعان مقامات آمریکایی و حتی استراتژیستهایی مثل «کیسینجر» غیرواقعی بوده و دستیابی به آن با توجه به قدرت و توان روسیه غیرممکن به نظر میرسد. هر دو هدف اوکراین در تضاد و تعارض با اهداف و منافع سایر اعضای ناتو است. پیوستن اوکراین به ناتو که پیش از این با هشدار بسیار سفت و سخت مسکو همراه بوده است. این ائتلاف نظامی را به جنگ مستقیم با روسیه میکشاند. ماده پنج اساسنامه ناتو در این میان، مسیر مواجهه اعضا با جنگ را مشخص کرده است. ماده 5 آمریکا و بقیه اعضا را موظف میکند در صورت حمله یک کشور به هر یک از اعضای این پیمان، همه اعضا وارد عمل شده و از آن دفاع نمایند. به معنایی دیگر حمله به یک کشور، حمله به همه تلقی میشود.
هدف دولت بایدن در جنگ کنونی تضعیف روسیه با کمک سربازان اوکراینی است و بههیچوجه تمایل ندارد که وارد تنش مستقیم نظامی با روسیه شده و خون سربازان آمریکا را هزاران کیلومتر دورتر از مرزهای خود و در شرق اروپا برای اهدافی مبهم و تهدیداتی نهچندان عینی برای افکار عمومی آمریکا هدر دهد. لذا مقامات این کشور اعلام کردهاند که در صورت پایان جنگ مسئله عضویت کییف در ناتو قابلیت بررسی دارد. به گفته مقامهای آمریکایی، باتوجه به نامعلوم بودن سرنوشت جنگ اوکراین، شفافسازی درباره عضویت اوکراین در ناتو در حال حاضر غیرواقعگرایانه است. بایدن نیز روز یکشنبه گفته بود اوکراین هنوز آماده عضویت در ناتو نیست و کسب صلاحیت عضویت در آن به زمان نیاز دارد. در اعضای اروپایی ناتو نیز در مورد ضرورت پیوستن اوکراین به این سازمان اختلافنظر جدی وجود دارد. اعضای مهم جناح غربی ناتو مثل آلمان پیش از این بهصراحت گفتهاند که کییف نمیتواند در حین جنگ عضو این ائتلاف نظامیشود. اما اعضای ناتو در قسمت اروپای شرقی از موضع کییف برای عضویت در ناتو حمایت میکنند و استدلالشان این است که عضویت اوکراین در این ائتلاف نظامی بهترین اقدام برای مقابله با حملات روسیه است.
طولانی شدن جنگ به نفع آمریکاست. زیرا تمایل دارد که روسیه روزبهروز تضعیف شود، اما طولانی شدن جنگ و خطر گسترش آن در اروپا در راستای منافع اتحادیه اروپا نیست به همین دلیل برخی از سران اروپا مثل مکرون دست به دامن چین شدهاند تا شاید راهی پیدا کنند که جنگ متوقف شود. لذا عضویت اوکراین در ناتو نهتنها پایان جنگ را تسریع نمیکند بلکه بهشدت خطر گسترش آن را نیز درپی دارد و ممکن است به جنگی ویرانگر در قلب اروپا منجر شود که نتوان پایانی بر ویرانیهای آن متصور بود و این مسئله قطعاً به ضرر فرانسه و آلمان و سایر اعضا خواهد بود. از سوی دیگر همین الان نیز انبارهای تسلیحاتی اروپا و آمریکا بهدلیل ارسال گسترده تسلیحات طی یک سال و نیم گذشته به اوکراین خالی شده است و طبق گفته کارشناسان در مورد برخی تسلیحات، ممکن است چند سال زمان ببرد تا جای خالی آنها پر شود. لذا خطر گسترش جنگ جدای از فشار مضاعف نظامی به کشورهای عضو، آن هم در شرایط بحران اقتصادی کنونی امکان پشتیبانی تسلیحاتی را بهدلیل مشکل پیش گفته ندارد. از سوی دیگر افکار عمومی اروپا نیز موافق گسترش جنگ نیستند و تخصیص بودجه بیشتر به جنگ اوکراین نارضایتیهای فراوانی را در کشورهای بحرانزده اروپایی درپی خواهد داشت.
به نظر میرسد که در هزینه- فایده عضویت اوکراین در ناتو کفه هزینهها برای ناتو بسیار سنگینتر بوده و لذا عاقلانه به نظر نمیرسد که ناتو وعدهای فوری به کییف برای پذیرش آن در این ائتلاف نظامی ارائه دهد. براساس همین هزینه- فایده میتوان دلیل انزوای زلنسکی را در نشستهای سران ناتو تبیین کرد، اما در این میان ناامیدی اوکراینیها از پیوستن به ناتو ممکن است باعث تضعیف مقاومت آنها در میدان جنگ شود، مسئلهای که در جهت اهداف و منافع ناتو نیست. حل این معادله، خود نیازمند تبحر در هنر مذاکره و اقناعسازی دارد. به گفته «کلاوزِویتس» تعیین یک هدف مشخص سیاسی قابل دستیابی و به خدمت گرفتن ابزار و استراتژی مناسب با آن، شرط پیروزی در جنگ خواهد بود و با این وضعیت که آمریکا، اروپا و خود اوکراین گرفتار اهداف و منافع متناقض و در بعضی موارد، متضاد در جنگ اوکراین هستند معلوم نیست چه سرنوشتی در انتظار این جنگ خواهد بود. مجموع گزارشها درباره ارسال بمبهای خوشهای از سوی آمریکا و تصمیم مکرون برای ارسال موشکهای دوربرد به اوکراین نشان میدهد که ناتو تصمیم گرفته است بر آتش این جنگ بدمد، آتشی که در صورت شعلهور شدن میتواند بقیه را نیز در شعلههای خود بسوزاند.