فرانسه فرق میکند چون آنها هممیهن وطنفروش نداشتند(خبر ویژه)
روزنامه زنجیرهای هممیهن میگوید: مقایسه میان اغتشاشات ایران و فرانسه مردود است و این دو قابل مقایسه نیست.
هممیهن که قبلا نام شورش و آشوب به اتفاقات فرانسه داده و عملا از پلیس جانبداری کرده بود، حالا نام همین اتفاقات را اعتراض میگذارد و سپس میگوید مقایسه میان اعتراضات در دو کشور مردود است.
این روزنامه نوشت: غالب طرفداران وضع موجود دنبال این هستند که با برجسته کردن حوادث یا اخبار منفی و اعتراضات در کشورهای دیگر بهویژه غربی، نوعی سپر دفاعی برای توجیه رفتار خود در ایران پیدا کنند. در حالی که مسئله نه اصل اعتراضات، بلکه چیز دیگری است. اعتراضات و حتی تقابلهای خشونتآمیز رخداد غیرمنتظرهای نیست. اعتراضات ناشی از وضع بد اقتصادی و نابرابری نیز چندان عجیب نیست، چه در ایران و چه در فرانسه یا هر کشور دیگر. پس مسئله چیست؟ مسئله نحوه مواجهه با این اعتراضات است. تفاوت اصلی میان جوامع در نحوه واکنش به اعتراضات است. واکنش رسمی به اعتراضات است که ابعاد آن را کوچک یا بزرگ میکند. آن را حل یا تبدیل به زخمی ناسور میکند... بهتر است که بهجای پرداختن به کشورهای دیگر برای پیدا کردن مستمسکی جهت توجیه رفتار خود، به اصلاح رفتار بپردازیم و دیگران را چه خوب و چه بد، به خودشان و مردمشان وانهیم.
این در مطلب دیگری: «اعتراضات مسالمتآمیز که در قالب تجمعهای آرام و بدون خشونت برگزار میشود، در اغلب کشورها یک امر پذیرفتهشده است. پلیس برای هدایت ترافیک و حفاظت از تجمع، حاضر میشود و خبری از پلیس ضدشورش نیست. اما آزادترین کشورها هم حرکات وندالیستی و تخریب و آشوب را برنمیتابند و از نیروی نظامی یا انتظامی خود برای سرکوب و آرام کردن اوضاع استفاده میکنند. شدت خشونت آنان نیز متفاوت است. در جریان اعتراضات سال گذشته که در کشورمان اتفاق افتاد، اعتراضات مسالمتآمیز مجال برگزاری پیدا نکرد. به این دلیل که علت اعتراض از سوی نهاد قدرت پذیرفته نبود و جریاناتی در خارج از کشور نیز فضا را رادیکالتر از آنچه بود، کردند. باید توجه داشت که دو مرز وجود دارد؛ یکی بین اعتراض و آشوب، و دیگری بین به رسمیت شناختن یا نشناختن «حق» اعتراض برای مردم. مرزهایی که باید آنها را در ایران به رسمیت بشناسیم.
بخش دیگر اعتراضات، دستگیریهاست. هرچه بیشتر اخبار وقایع فرانسه را بخوانیم، این واژه بیشتر به گوشمان میخورد. طبق آخرین اظهارنظر وزیر کشور فرانسه، ۴۰۰۰ نفر
در این اعتراضات دستگیر شدند. اینکه چه برخوردی با دستگیرشدگان در جریان این اعتراضات میشود، مهم است. بعد از چند ساعت آزاد میشوند؟ یا پروندههای سنگین قضایی برایشان تشکیل میشود؟ نکته دیگر، در مورد جایگاه و نقش رسانههاست. مطبوعات و رسانههای دیجیتال در اعتراضات بسیار تاثیرگذار هستند. زمانی که وقایعی مثل اعتراضات مردمی به وجود میآید، بخش زیادی از جامعه تشنه دانستن هستند. چارچوبهای حاکم برای رسانههای داخلی تعیین میکند که این بخش از مردم، اخبار و تحلیلها را از چه رسانههایی دنبال کنند. زمانی که رسانه آزاد باشد و تا بالاترین حدممکن، نیاز به دانستن و آگاهی را در جامعه پاسخ بدهد، رسانهای خارج از مرزها این توان را نخواهد داشت که موجی در اعتراضات به وجود بیاورد یا آن را منحرف کند».
درباره این تحلیل انباشته از سفسطه باید یادآور شد که اعتراضات خشن در فرانسه فاقد عقبه خارجی یا حزبی و سیاسی (داخلی) بود؛ برخلاف آشوب در ایران که دولتهای بدنامی مانند آمریکا و انگلیس و فرانسه و رژیم صهیونیستی و... علنا از آشوبگران حمایت میکردند و گروهکها و احزاب مزدور را به صف کرده بودند. در فرانسه مطلقا نمیتوانید روزنامههای اجارهای و زنجیرهای مثل هممیهن و شرق را سراغ بگیرید که خبرنگارانشان ضمن سفر به خارج، از سوی سرویسهای جاسوسی بیگانه (مانند سیا) آموزش آتشافروزی و فتنهگری دیده باشند. همچنین در فرانسه، وطنفروشانی مانند برخی غربگرایان مدعی اصلاحطلبی را پیدا نمیکنید که بنزین روی آتش شرارت و تخریب و جنایت و آدمکشی و ترور بریزند. فرانسه خیانتکارانی مثل کرباسچی و خاتمی و... ندارد. در ماجرای فرانسه حتی یک رسانه غربی حاضر به حمایت از معترضان سرکوب شده نشد و حال آنکه در ماجرای ایران، انبوه شبکههای اجارهای و کانالهای مجازی در کنار مطبوعات وابسته، مشغول تحریک به جنایت و تخریب بودند.
همچنین در فرانسه هیچ پلیس و نیروی امنیتی کشته نشد و حال آنکه با سلاح سرد و گرم و خودروی زرهی به سراغ معترضان رفته بود و بهشدت سرکوب میکرد. اما در ایران قریب 60 نیروی انتظامی و مدافع امنیت- اغلب با دست خالی- توسط تروریستها و اشرار مسلح و گروهکهای تجزیهطلب و... به شهادت رسیدند.
در فرانسه برخلاف ایران، بلافاصله در بیش از 20 شهر مهم از جمله پاریس حکومت نظامی و منع رفتوآمد اعلام شد و بالغ بر 4 هزار نفر بازداشت شدند که در کمتر از یک هفته به مجازاتهای سنگین محکوم شدند و کسی هم از مجرمان یا متهمان حمایت نکرد؛ حال آنکه در ایران، این ننگ برای برخی رسانهها و سیاسیون غربگرا ماند که از جنایتکاران آدمکش حمایت کردند. ضمنا در فرانسه به والدین معترضان هشدار داده شد که با حبسها و مجازاتهای مالی سنگین در صورت بازداشت فرزندشان مواجه خواهند شد و بنابراین خودشان آنها را کنترل کنند.