مگه کوری؟! (گفت و شنود)
گفت: چرا غربگراهای داخلی از سفر رئیسجمهور به ونزوئلا، ماتم گرفته و اخمهایشان توی هم رفته و گروهکهای اپوزیسیون فراری، از عصبانیت
مثل اسفند روی آتش جیلیز و ویلیز میکنند و بالا و پایین میپرند؟!
گفتم: چرا عصبانی نباشند؟! موفقیتهای رئیسی بدجوری
اعصاب آنها را به هم ریخته است.
گفت: حق دارند! غربگراهای داخلی میگفتند دنیا در آمریکا و چند کشور اروپایی خلاصه میشود و منتظر بودند اجازه آب خوردن مردم هم از آنجا بیاید! و حالا میبینند که دولت جدید بدون برجام و FATF از دهها سنگر
عبور کرده است. و اپوزیسیون خارجنشین هم که زیر دُم آمریکا لانه کرده بودند حالا میبینند این حیوون زبونبسته از ترس رَم کرده است و...
گفتم: خبرگزاریهای غربی هم با وحشت نوشتهاند جمهوری اسلامی بعد از حضور نظامی در منطقه و روابط اقتصادی با همسایگان خود و شانگهای و بریکس حالا به پالایشگاهسازی فراسرزمینی در آن سوی دریاها در کوبا و نیکاراگوئه و ونزوئلا و... رسیده و میلیاردها دلار به ایران سرازیر میکند.
گفت: هفت پشت آمریکا و اروپا و پادوهای داخلی آنها هم به ذهنشان نمیرسید که از کجا ضربه میخورند!
گفتم: راهزنان به قلعهای حمله کرده بودند. یکی از بالای قلعه سنگی انداخت که به ملاج رئیس راهزنان خورد و او را نقش زمین کرد و درحالی که خون از سر و صورتش جاری بود به نگهبان قلعه گفت؛ مگه کوری؟! سپر به این بزرگی رو نمیبینی که وسط مَلاجم
میزنی؟!