اگر زندهدل بودند... (مقاله وارده)
محمدهادی صحرایی
... اين، جز اندرز و قرآنى روشن نيست. تا هركه را زنده است بيم دهد و گفتار خدا درباره كافران محقّق گردد. سوره یاسین آیات69 و70
قرآن کریم به صراحتی که در این آیه میبینیم به ما میگوید که تأثیراندرز و تشویق و تحذیر تنها برکسی است که دلی زنده دارد. بیشک «زنده بودن » در این جا به معنی جان داشتن نیست بلکه به معنی داشتن دلی تأثیرپذیر است وگرنه همه مردمانی که نفس میکشند، زندهاند. این که قرآن در این جا و آیات دیگر به زندهدلی، تأکید میکند و در روایات نیز توصیه شده که با معارف و سخنان اهل بیت که سلام خدا و خوبان نصیبشان، دلهامان را زنده کنیم و زنده نگه داریم و این که یکی از اثرات گناه این است که دل را میمیراند از همین نکته برخاسته است. غیر از اینها که گفته شد، چیز دیگری نیز دل را میمیراند و آن همان است که رهبری در دیدار سال گذشته با خبرگان رهبری بیان کردند1. حرامخواری.
مقام معظم رهبری پس از تأکید بر این نکته که « یکی از سنگینترین جنگهای نرم تاریخ کشور ما امروز در جریان است» به این نکات نیز تصریح میکنند که دشمنان « دائم با مزدورپروری، حرامخوارسازی و با لطایفالحیل افرادی را حرامخوار میکنند؛ وقتی حرامخوار شدند، مثل حیوان جلّال، دیگر خیلی مشکل میشود آنها را از حرامخواری دور کرد». رهبری پیش از این اشاره میکنند که دشمنان و شیاطین ریز و درشت، برای اغوای عوام و مردم، به دنبال اغوای خواص هستند تا بتوانند از راه آنها هر حرف و هر دروغی را و تزیین و توجیه کردن هر حرف غلطی را، دائم به اعماق ذهنیّات جامعه و ذهن عوام و مردم وارد کنند و اثر بگذارند. این یک تحلیل عادی نیست، واقعیتی است که در همین یک سال اخیری که از این سخنان میگذرد، بارها و در بزنگاههای فتنهها دیده ایم. روزی با غائله فوت مهسا امینی و روزی با قیمت طلا و دلار و اکنون با مسمومیت چند دانشآموز.
مجموعه سخنان رهبری به ویژه از شش ماهه دوم سال گذشته و پس از صدور فرمان جهاد تبیین به بعد، به مأموریت جدیدی اشاره دارد که تکلیف همه ما به ویژه روحانیون و دانشگاهیان و هرکسی است که زبانی گویا و قلمی توانا و مقبولیتی بین مردم و مسئولیتی برعهدهدارد. اینها که گفته شد بخشی از موهبتها و محبتها و نعمتهای بسیار خدا به ماست که باید به زودی در پیشگاه او بگوییم که شکر آنها را چگونه به جا آوردیم و با آنها چه کردیم. جهاد تبیین، مثل نماز و روزه واجب است و از ما سؤال میپرسند که در قبال آنچه کردیم. همان گونه که پیش از انقلاب، گفته میشد، سکوت هر مسلمان خیانت است به قرآن، اکنون که مبارزه تمامی شیاطین با ما جدیتر و سختتر شده، بیشک، سکوت هر مسلمان خیانت به قرآن و اسلام و انقلاب و شهدا و تاریخ و همه کسانی است که در طول تاریخ و عرض جغرافیای خلقت، برای برپایی دین خدا یا قیام کردند و یا آرزوی آن را به دل داشتند. و نیز آیندگانی که منتظرند و ما را بیرحمانه قضاوت میکنند.
و جهاد تبیین، به معنی تبیین جهاد تبیین نیست، به معنی تبیین دستاوردهای انقلاب و داشتههای ما و تشریح فتنههای علیه ما و چگونگی مقابله با آنها و صدالبته پمپاژ امید واقعی و نه واهی، در میان مردم است.
سید شهیدان اهل قلم، آوینی عزیز گفت که امت خمینی کبیر، بار مسئولیت تاریخ را به دوش میکشد و میخواهد به منزل برساند؛ ولی آنها که انقلاب اسلامی را تنها در جابه جایی حکومت دیدند، متوجه منظورش نشدند و تغییر مسیر تاریخ از دوران خمینی به بعد را ندیدند و هنوز، طبق القاء دشمنان، کارآمدی انقلاب را در قیمت سیب زمینی و پیاز میبینند، نه در عزت و اقتدار و افتخارات و پیشرفتهای ناشی از استقلال و آزادی و... و نجات تاریخ و بشریت از سقوط و تباهی. این که شیاطین جن و انس و دشمنان ریز و درشت، بر اسقاط حکومت اسلامی کمر بستهاند و شیطان بزرگ، تمام آبرو و توان و تلاش خود را برای سرنگونی انقلاب مردم ما صرف کرده است را باور کنیم یا آنچه که رسانههای دروغگو از ناتوانی حکومت در تثبیت قیمتها میگویند؟
اگر انقلاب اسلامی ضعیف و در حال سقوط است، پس دندانسایی خشم آلود و تبانیهای شیطانی دشمنان چیست؟ نمیشود رسانههاشان از ضعف بگویند و سرانشان در مجامع، بر اعمال تحریمهای بیشتر، یقهدرانی کنند. واقعیتی که رسانههای مزوّر نمیگویند این است که انقلاب اسلامی در زمینههای نظامی و امنیتی و درمانی و خدمات عمومی و... به قدرت بازدارندگی و ثبات رسیده است ولی در زمینه اقتصادی نه. ما همچنان درگیر جنایات اقتصادی بانیان وضع موجود اقتصادی و ساختارهای آلوده سیاسیون نامطلوب، هستیم و تلاش و تقلّای بینظیر دشمنان در تشویش اذهان مردم و تمرکززدایی مسئولین، با اخلال در بازار و اقتصاد به خاطر جلوگیری از به ثمر رسیدن اقدامات بینظیری است که نظام و دولت فعال فعلی برای شکوفایی اقتصادی در پیش گرفته که یکی از مهمترینش، گرفتن حکمرانی دلار در بازار کشور است.
آنچه از رسانههای مستکبر خارجی و مرجف داخلی منتشر میشود، ایران سانسور شده و غربِ فیلتر شده است. دنیای غربی که غرق در آتش و خون و بحران انرژی و غذاست نباید دیده شود ولی مشکلات داخلی ایران، تا آنجا که میشود باید بزرگ شود. اینکه برخی مسئولین غربی مثل سفیر انگلیس برای مسمومیت دختران دانشآموز، حرفهای گنده میزنند گویای همین مأموریتی است که آنها را مجبور کرده قبل از مسواک زدن، سخن بگویند وگرنه کسانی که نفسشان بوی تحریم و خون و فریب میدهد و یا کشوری که معروفِ به روباه پیر و بانی نسلکشی 9 میلیون نفری 105 سال پیش ایران و خباثت کودتای 28 مرداد و شریک صدام و رفیق منافقین کودکخوار و... و طراح سیاستهای پدرسوختهای است، هرگز صلاحیت اظهارنظر در هیچ امور مرتبط با انسانیت و بشریت و شرافت را ندارد.
حاکمان غربی به ویژه انگلیسی که تازه از شرّ ملکه سختجان، رها شده، پیش از هر اقدامی، خود را در آینه ببینند و قبل از هر سخنی، یک بار دیگر مجموعه ویلدورانت را به دقت بخوانند و پیشینه خود را بدانند. شاید خجالت بکشند. کشورهای مدعی دیگر هم همین حال را دارند. پیدا شدن دهها گور دسته جمعی دانشآموزان بومی کانادایی، یعنی فضاحت ابدی برای حاکمان این کشور.تانکردزدی آمریکا از سوریه زلزلهزده و کمک یک ونیم میلیارد دلاری به اوکراین، و رها کردن مردم گرسنه و یخ زده و آمار بالای تجاوز به عنف پلیساش به همکاران زن خود و آمار هفتتیر و چاقوکشی در مدارسش نیز یعنی دَرَکی در قهقرا برای آمریکا. تجاوز به جنازه کودکان صبرا و شتیلا و... و هتک زنان پناهجوی اوکراینی در اسرائیل، یعنی که تفکر نژادپرست صهیونی روی گرگ و کفتار را سفید کرده است. پرونده شرمآور خونهای آلوده و بمبهای شیمیایی و از این دست آمارها در اطراف انگلیس و آلمان و فرانسه و... چنان زیاد است که ناخودآگاه انسان را به یاد کارنامه شیطان میاندازد.
مرور تاریخ انگلیس یعنی مرور پروندههای بزرگ جنایی و خشونت. یعنی تعریف وقایعی برای18+ و... و شاید نیاز باشد سفیر انگلیس که وارث تمام جنایات سلطنت بریتانیا در ایران است، قبل از دفاع از دختران ایرانی، چگونگی پیدایش فمینیسم را از منابع موثق مطالعه کند و خاستگاه فتنهها را بشناسد تا سخنش به آواز ابوعطا نماند. بداند زمانی که زنان انگلیسی در قرن 18و19 تلاش برای احقاق حقوق اولیه انسانی خود را آغاز کردند، هنوز 25 قرن از ایرانیان با فرهنگ، عقبتر بودند. و زمانی که در اروپا، خرید و فروش و کرایه دادن زنان و دختران توسط همسران و پدرانشان مرسوم بود، زنان مسلمان، ریحانه و امانت خدا نامیده شدند که بهشت زیرپای آنهاست. زمانی کهاندیشمندان اروپایی مردان را سفارش میکردند که در مواجهه با زن شلاق را فراموش نکنند و آنها را حیوانات مو بلند و دروازه جهنم و... مینامیدند، مردان مسلمان امر شدند که هر روز به زنان خود، «دوستت دارم» بگویند.
شکی نیست که در میان واقعیات تلخ جامعه آمریکا و اروپا، پرداختن عجیب رسانههای دشمن به مسمومیّت چند دانشآموز عزیز ما، ادامه پروژه شکست خورده اغتشاش پاییز امسال است و به فضل خدا باز هم دامن خودشان را خواهد گرفت ولی نکته این است که دختران و زنان ایرانی بر چشم و در قلب مردان ایرانیاند و حتی شل حجاب آنها هم ناموس جوانمردان ایراناند. حکومتی که همسر رئیسجمهورش هیئت علمی دانشگاه و زنانش در بالاترین سطوح علمی و دانشی و فضیلتاند، در آسمانی هستند که هرگز ذهن کثیف و دست خبیث سیاستمدارانی که زن را ابزار جاسوسی و تبلیغ کالا و ترویج شهوت میدانند به آنها نمیرسد. سفیر انگلیس و سایر مسئولین اروپایی و آمریکایی، اگر زندهدل بودند باید به جای این حقه بازیها، برای چشمان کبود زنان کتک خورده اروپایی فکری میکردند و حقوق ابتدایی آنها را میدادند، و اگر نمیتوانند دست کم، برای جیرهبندی تخم مرغ در لندن و حشرهخواری مردم اروپا از گرسنگی و یخ زدن مردم آمریکا در خانه و خودرو، کاری بکنند والله یَشهَد إِنَّهم لَکاذبون.
_________________
1. 19 اسفند 1401