اربعین و اربعینیها(یادداشت میهمان)
مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ1
شعائر را به نشانهها و علامتها ترجمه کردهاند. مثل صفا و مروه که در قرآن به همین نام نامیده شده و «سعی» بین آنها جزو اعمال حج است. حکمتش چیست، خدا میداند و ما بندگان که نمیدانیم ولی به علم و حکمت خدا واقفیم، باید اطاعت کنیم و این اطاعت کورکورانه و متعصبانه نیست. اطاعتی عقلانی است که پس از جستوجو درباره خدا و حقانیت او و اصول دینش، به فروع دینش گردن فرونهاده و مُنقادیم. مثل کسی که برای یافتن پزشک حاذق جستوجو میکند و با یافتنش، دیگر در دستوراتش چون و چرا نمیکند و فرمول داروهایش را نمیپرسد. مؤمنینی که به وحدانیت و علم و حکمت خدا یقین کردهاند، یقین دارند که از حکیم، کار بیهوده سر نمیزند و امر و نهی او حکمتی دارد که ممکن است عقل ما به آن برسد یا نرسد. مهم این است که راه را یافته
و پیچ و تابش برای رسیدن سالم به مقصد را پذیرفتهایم.
امامان معصوم ما که سلام خدا و خوبان نثارشان، علامت و نشانههای متعددی برای مؤمنین گفتهاند که یکی از آنها خواندن زیارت اربعین است. اربعین چنان مقدس است که تکریم و تعظیم و قرائت زیارتش از نشانههای ایمان است. دلیلش زنده نگه داشتن نام و یاد کربلاییان باشد یا تقویت ایمانمان، تفاوتی ندارد، مهم این است که راه نجات است. حکایت آبگیری راکه اگر به چشمه وصل نباشد مرداب میشود شاید همه شنیدهاند ولی حکایت انسان بیحسین، بسی بدتر از آن است. گویی خدا سیدالشهدا را چراغ عالم قرار داده تا ترسان نباشیم. یا نفس قرار داده تا با او زندگی کنیم. یا مونس قلبمان گذاشته تا احساس غربت نکنیم. یا کشتی نجات قرارش داده تا غرق روزگار نشویم. یا سفارش و شفاعتش را پذیرفته تا گنهکارانِ خجل از خدا، ناامید نشوند. یا راه او را کوتاهترین راه رسیدن به خود قرار داده تا بشود یک شبه ره صدساله را پیمود. یا... یا حسین را قرار داد تا بدانیم خدا عاشق کیست و دردانه خدا چگونه است؟
چند سالی است با نعمت مُردن صدام، راه زیارت اربعین برای مؤمنین و مستضعفین جهان باز شده و هرسال، خدا به میهمانی حسین برکت میافزاید و زمین کربلا را وسیعتر میکند. در روزهای دیگر نمیتوان گنجایش جمعیتی بیش از چهارصد یا پانصدهزار نفر در بینالحرمین تصور کرد ولی در اربعین شاید این جمعیت به چند میلیون نفر هم برسد. باور میکنی رفیق؟ با حساب و کتاب معمولی نمیشود تصور کرد که در یک بازه بیست روزه بیست و پنج میلیون نفر وارد عراقی شوند که دهها سال در تحریم بوده ولی هیچ کس گرسنه نماند و هرکس هرچه و هر مقدار و هرگونه که از آب و غذای حلال، بخواهد میآشامد و مینوشد و باز هم بر سفره مردمان کریم عراق، باقی است و کم نمیشود. باور میکنی عزیز؟ با معادلات این دنیا سازگار نیست که بیست و پنج میلیون نفر از کشورهای مختلف به کشوری ستمدیده مثل عراق وارد شوند و خون از دماغ کسی نیاید و همه در خدمت کردن از یکدیگر سبقت بگیرند. باور میکنی دوست خوبم؟
این سه سؤال را در روزگاری مرور کن که کشورهای اروپایی از ترس قحطی حاضر به پذیرفتن مردم جنگزده اوکراین نشدند و فقط چشم آبیها را جدا کردند و پذیرفتند. در آلمان ثروتمند، مردم برای زمستان خود هیزم جمع میکنند و در فرانسه مردم، افسرده سرمای خانه خود در زمستاناند و اعضای دولت انگلیس از ناتوانی و پس از اعتراضات مردم، دستهجمعی استعفا کردند و بلژیک و سوئد و سوئیس و کانادا و نروژ و دانمارک و... نگران اعتصابات خیابانی و شورشهای زمستانیاند و در آمریکا روزانه صدها نفر به خاطر کرونا میمیرند و ترامپ و بایدن هنوز دست به یقهاند و... و عمر بلند دولتها در رژیم صهیونیستی به یک سال رسیده است. به همه اینها قحطی غذا در جهان و حرص و ولع کشورها برای پر کردن انبارهای خود را باید اضافه کرد و نیز باید به خاطر داشت که در روزهای نه چندان دور کرونا، کشورهای جنتلمن اروپایی هواپیمای ماسک و محلول یکدیگر را میدزدیدند و در بیمارستانهای آمریکا به جای روپوش مخصوص، نایلون زباله به تن کادر درمان خود کردند و توصیه علمی رئیسجمهورشان به مردم «وایتکس بخورید»! بود.
رفیق خوبم که تو باشی باید بدانی که در این زمان دو دنیا داریم. یک دنیای بیحسین که به تسخیر شیطان درآمده و برکت از او برگشته و مردمش در هول و هراساند و دیگری دنیای عزتمند حسینی که خدا برکت را در آن گذاشته و مردم فقیرش، مثل شاهان کریم، میبخشند و سفره خود را با همه شریک میشوند. « هلابیکم یا زوار الحسین» که عراقیها میگویند یعنی اعتقاد به همین برکت. یعنی آن تاجری که برای زائر حسین شتر نحر میکند تا آن پیرزنی که با تکه مقوایی که دارد، زائر حسین را باد میزند. یعنی حسین زنده و عشق در جریان است و خدا بین ماست و خون حسین زندگی را جاری کرده و محبتش انسان عاشق را نجات میدهد. خدا رحمتت کند سعدیِ شیرینسخن که گفتی «مرده آن است که نامش به نکویی نبرند» ولی این برای مردگان است عزیز، برای زندگان باید گفت « نتوان هرکه نفس داشت همی زنده بخواند / زنده آن است حسین جان، که زتو نام ببُرد».
خدا فرمود کسی که نشانههایش را تعظیم و تکریم کند علامت پاکی قلب و تقوای اوست. امام عسکری هم فرمود اربعین از نشانههای ایمان است. آن ایمانی که زائر حسین را سیر و سیراب میکند، پیش از آن، نان و آب خود را با محرومین تقسیم کرده و برایش سرپناه ساخته است. چه میگویی برادر ساده دلم که «به جای رفتن به اربعین خانهای بساز» این حرف تو نیست که عاقلی، حرف دشمنی است که به حقد و حسادت، از رسانههایِ دروغپران، سخن میگویند. این را به آنها بگو که هزینه نگهداری سگشان یا ساعت دستشان یا چمدان خریدشان یا سفر به اروپایشان یا دراز کشیدن در سواحل بیخیالیشان یا هزینه قبض خانهشان یا... به اندازه حقوق چند ماه مردمی است که از نان حلال خود
به محرومین میبخشند و لقمه خود را کوچک میکنند که به زائر حسین بدهند. به دشمن چه ربطی دارد؟ این را باید به سران یاغی و طاغی آمریکا و اروپایی گفت که مردم را تحریم کرده و کارشکنی میکنند. کجای کاری؟
عطش خوزستان و همدان و چهارمحال و مردم زبالهگَرد و سفره محقری که توسط دولت مردمی و جهادگران در حال بهبودی است کارنامه امثال کسانی است که توسط همان دشمنان رسانهدار بر مردم تحمیل شدند و آب خوردن مردم را در خانه کدخدا به گرو گذاشتند. به شیشلیکخوری افتخار کردند و مردم را لشکر قابلمه به دست نامیدند. رفیقی داشتند که میتوانست لواسان را به نامشان بزند یا دختر مظلومی که قاچاق کند. آنها هم همین شعار را میدادند ولی جور دیگری عمل میکردند. بوده و هستند کسانی که با دیدن زوار اربعین و غذای نذری کهیر میزنند و دم از محرومان میزنند ولی پول خود را در شو و کنسرت و ویلای خارج هدر میدهند و حتی یک بار هم بر اختلاسگران فراری لعنت نفرستاده و به کانادا و آمریکا و اروپا برای پناه دادن به زالوها
خرده نمیگیرند. بزرگترین ستم اینان این است که مردم خود را نمیشناسند و به اشتباه، مثل خود فرض کرده و همانگونه که رسانههای دروغپران غربی تصویر میکنند تخیل میکنند.
هنوز نفهمیدهاند که پروژه غدیر را غیرت به اتمام رساند نه برجام. فروش نفت را کاربلدی، چندبرابر کرد نه توافق با شرکای تجاری حقهباز اروپایی. تورم را تحرک حتی در جمعهها، پایین کشید نه خبردار شدن در صبح جمعه. ایران را شجاعت و استقلال در تصمیمگیری از کرونا نجات داد نه متلک و پوزخند. مردم را حضور بین مردمِ دکتر رئیسی امیدوار کرده نه کاخ و کیشنشینی. بدهی چهلوپنج ساله انگلیس به ایران را پاکدستی و اقتدار به کشور برگرداند نه داماد و دختر و برادر و وابسته فاسد و نفوذی. تأمین کسری بودجه و بدهیهای دولت قبل و افزایش حقوق کارمندان و معلمان و... را تدبیر واقعی حل کرد نه نسخههای ترجمهای. و امثال اینها بسیار است که باید هوشیار بود و منصف وگرنه همان که ایران را در تحریمهای بینظیر قرار داده و این شایعات و شبهات را ساخته همانی است که قصد داشت عراق را در آستانه اربعین به آشوب بکشد و به دروغ، عراق را علیه ایران و ایران را علیه عراق بدبین میکند. واقعیت در اربعین است و کسانی که اخلاقشان بهشتی و مرامشان حسینی است. و رحمت خدا بر اربعینیان و مردم کریم عراق.
1- سوره حج، آیه 32
محمدهادی صحرایی