مجموعه خاطرات مرحوم محمد محمدی ریشهری- جلد اول- 22
آرایش کودتاچیان و رهبری نظامی کودتا
جلسه كودتاچيان
كودتاچيان از ماهها قبل از شروع عمليات، جلسات متعددي براي سازماندهي كودتا و طراحي عمليات داشتهاند كه ناصر ركني تركيب و كار اين جلسات را اينگونه تشريح نموده است.
«جلسات متشكله بر سه نوع بود:
1. جلسات جمعي نظامي كه حدود 10 الي 12 نفر در آن جلسات بودند و مطالب آن ابتدا در مورد نحوه عمليات تاكتيكي كودتا، پيشرفت كار بهخصوص در مورد نيروي هوايي، دريافت اطلاعات از طريق عامل ساواك در مورد منزل امام، سپاه پاسداران و سايرين و تبادل نظر در مورد آنها، رفع اختلاف در مورد چگونگي عمليات بين نيروي زميني و هوايي و هماهنگي آنها، ابلاغ اطلاعات رسيده از شاخه سياسي در مورد هماهنگيهاي ابرقدرتها و دول غربي، تعيين مشاغل نظامي و نحوه كار فرماندهان پس از پيروزي كودتا [بود].
2. جلسات دو يا سه نفره بين واحدهاي درگير در عمليات كودتا (مثلاً بين من از نيروي هوايي و سرهنگ ايزدي از نيروي زميني و... به عنوان هماهنگكننده).
در اين جلسات جزئيات مسائل كلي كه در جلسات عمومي و جمعي مطرح شده بود، مطرح گرديده و اشكالات آنها بررسي و برطرف ميشد.
3. جلسات شاخه سياسي كه هميشه يك نفر از گروه نظامي نيز در آن شركت ميكرد... در اين جلسات اشكالاتي كه بايد با پاريس مطرح شود و يا تداركاتي كه گروه نظامي احتياج داشت و گروه سياسي بايد آنها را برطرف ميكرد و همچنين بررسي دستورات رسيده از پاريس مورد شور و گفتوگو قرار ميگرفت.
به نظر من جلسات مهمتري نيز... از طرف شاخه سياسي (هيأت مجريه) با شاخه سياسي مهمتري (هيأت مديره) داشته است... كه به احتمال خيلي زياد، تماس با روحانيت سازشكار و جلب موافقت آنها نيز توسط همين هيأت مديره صورت گرفته است.»
ركني در قسمتي ديگر از بازجوييهاي خود، به نقل از «مرزبان» طراّح سياسي كودتا، چنين اظهار ميدارد:
«مهندس مرزبان كه تئوريسين سازمان بختيار بود و خودش اظهار ميداشت كه من به صورت يك ADVISOR (راهنما) كار ميكنم، اظهار ميداشت كه سازمان به صورت شبكه ميباشد؛ يعني هر نفر بايستي با دو نفر زيردست خود و يك نفر بالا دست خود، فقط در تماس باشد تا چنانچه احياناً قسمتي از شبكه لو رفت، همه افراد به سرعت دستگير نشوند و فرصت جهت جابهجايي، وجود داشته باشد.
شماي شبكه او، بدين ترتيب بود و هر نفر در هفته دو روز بايستي در جلسات شركت كند، يك بار در جلسات با زيردست و يك بار در جلسات با بالادست، تا تبادل افكار و ايده به سرعت و راحتي و بدون اينكه همه افراد همديگر را بشناسند، انجام پذيرد.»
سپس نمودار تشكيلات را چنين ترسيم ميكند:
اظهارات سروان نعمتي كه سالها پس از كشف كودتا دستگير شد، درباره محتواي جلسات كودتاچيان و چارت تشكيلاتي كودتا بدين شرح است:
«در جلسه اول كه در همان ساختمان دو طبقه، در طبقه دوم بود كه بنيعامري در بالاي پلكان خارج از درب ايستاده بود كه با ديدن ما به داخل رفت و من و عباس دهقاني و احتمالاً خالصي به داخل رفتيم و به احتمالي ناصر ركني نيز وجود داشت كه در اين جلسه، سخنگوي اصلي من بودم و طرح را كه تقريباً در مغزم جا انداخته بودم، بدين صورت مطرح ميكردم: حدود 5/5 سال در جمع، در پايگاه نوژه خدمت كردم و... البته نميدانم كه كروكي پايگاه را قبلاً كشيده بودم يا در آنجا كشيدم.
در اين جلسه من نقاط حساس را كه بايد بمباران شوند خواستم.
در اين جلسه كه حدود يك ساعت به طول انجاميد، اتاق پذيرايي كه داخل آن نشسته بوديم بسيار كوچك بود و مبلهايي در دو رديف مقابل يكديگر، قرار داشت كه قرار شد در جلسه بعد، با حضور شخصي كه بايد عمليات اشغال پايگاه را انجام دهد، مفصلاً صحبت نماييم.
... در جلسه بعد كه در منزل ديگري انجام شد كه خالصي نبود و بنيعامري و كورش آذرتاش بهعنوان فرمانده عمليات اشغال پايگاه و دهقاني كه گاهي ميآمد و خارج ميشد و خانمي به نام مريم كه يا خودش نظامي بود و يا اگر درست به خاطرم باشد، همسرش نظامي بوده كه اعدام شده، نيز حضور داشت و در اينجا من در روي نقشه، نقاط حساس پايگاه كه بايد اشغال شود، مشخص كردم.
... در اين محل فكر ميكنم دو بار جلسه داشتيم، كه بحث كلي، روي اشغال پايگاه و هدفها بود.
... جلسه ديگري كه تشكيل شد و خلبانان تهران و احتمالاً يكي از خلبانان پايگاه نوژه در آن شركت داشتند، در منزل ناصر ركني بود كه فكر ميكنم در اين جلسه بود كه براي اولينبار، به تيمسار محققي معرفي ميشديم، كه جزئيات صحبتهاي آن شب يادم نيست و بيشتر جنبه تشريفاتي و قوت قلب دادن به خلبانان بود.
جلسه ديگري كه خودم در منزل خواهرم تشكيل دادم و در آن، خلبانان تهران، يعني ملك و آبتين و احتمالاً بويري يا بيتاللهي شركت داشتند كه در اين جلسه، خبرهاي هركس همراه با آمار و ارقام پايگاهها و هدفها و وظايف هر كس صحبت شد.»
نعمتي تصور خود را از چارت تشكيلاتي كودتا، چنين ترسيم كرده است:
رهبري نظامي كودتا
همان طور كه در اين گزارشها ملاحظه شد، رهبري نظامي كودتا در داخل با سرهنگ دوم، بازنشسته ژاندارمري، محمدباقر بني عامري با نامهاي مستعار اميد محمدي، و احسان و... از مالكهاي بزرگ در رژيم گذشته بود.
او و قمرالملوك حجازي، همسر موقتش، «بنا به گفته همسر» با نام مستعار مريم كه بيوه يكي از افسران «گارد» بود و شوهرش روز بيست و يكم بهمن 1357 در درگيري با مردم معدوم شده بود، كودتا را رهبري ميكردند!