گفتوگو با حاج احمد عطایی در مورد حوادث دهه و سال 60 و درسهای آن برای امروز
دهه حماسه و مظلومیت
کامران پورعباس
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی حضرت آیتالله خامنهای بارها از دهه شصت و سال شصت یاد نمودهاند. ایشان در دیدار جمعی از مسئولان و مدیران نظام در بیست فروردین 97 بر لزوم بازگشت به روحیه و ارزشهای انقلابی که در دهه شصت بین مسئولان تجلی بیشتری داشت، تأکید نمودند. معظمله در 14 خرداد 1396 از مظلومیت دهه 60 سخن گفتند:
«دهه ۶۰ یعنی دهه اوّل پیروزی انقلاب و دهه حیات بابرکت امام بزرگوار. برادران و خواهران عزیز! دهه ۶۰، یک دهه مظلوم است؛ دهه تعیینکننده در سرنوشت ایران و ایرانی، دهه فوقالعاده مهم و حسّاس و درعینحال ناشناخته و اخیراً بهوسیله برخی از بلندگوها و صاحبان بلندگوها مورد تهاجم؛ دهه ۶۰ را مورد تهاجم قرار میدهند. دهه ۶۰، دهه آزمونهای بزرگ و دهه پیروزیهای بزرگ است.»
رهبر معظم انقلاب اسلامی در 7 تیر 1401 از مشکلات ومصائب وحشتناک و براندازانه سال شصت یاد نموده و دلیل غلبه بر آنها را سنتهای الهی و نصرت و یاریهای الهی مطابق این سنتها دانسته و فرمودند:
«خدای سال ۶۰، همان خدای امسال است؛ خدای دورانهای سختی و دورانهای گوناگون یکی است.»
موسسه فرهنگی هنری قدر ولایت کارهای پژوهشی عمیق و گستردهای در مورد ابعاد و زوایای حوادث دهه شصت انجام داده و کتابهای مختلفی نیز در این راستا منتشر نموده است از جمله کتاب «دهه شصت مظلوم» که در راستای مطالبه رهبر معظم انقلاب اسلامی برای شناساندن حوادث تعیینکننده این دهه و جلوگیری از تحریف و جابهجایی جایگاه شهید و جلّاد، پژوهش و تبیین و عرضه شده است.
مصاحبهای انجام دادیم با حاج احمد عطایی مدیر مسئول موسسه فرهنگی هنری قدر ولایت در مورد حوادث دهه و سال 60 و رمز غلبه بر بحرانهای آن برهه و درسهای آن برای امروز.
چرا رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند: «خدای سال ۶۰، همان خدای امسال است؛ خدای دورانهای سختی و دورانهای گوناگون یکی است.»(1401/4/7 )
خداوند سنتهایی را در عالم جاری ساخته است که تغییر و تبدیلی در آنها نیست. هر جریانی که با سویة مثبت این سنتها همراه شود نتایج مثبت آن را خواهد دید و برعکس همراه با سمت و سوی منفی سنتها، نتایج منفی مترتب بر آن را به دنبال خواهد داشت. به عنوان مثال خداوند میفرماید: «ان تنصر الله ینصرکم». این یک سنت الهی است. اگر افراد و جریانی خدا را- یعنی دین خدا را- یاری کنند، حتماً مشمول نصرت و امداد الهی خواهند شد.
در سال 60 حوادث سختی بر انقلاب گذشت که امام خمینی(ره) و یاران ایشان و جوانان حزبالهی، با استقامت و پایداری به پای نهال انقلاب اسلامی ایستادند و دست از یاری دین خدا برنداشتند، خداوند هم آنان را بر همة آن وقایع مخرّب و سخت پیروز کرد. الآن هم با همه دشمنیهای سخت و فلج کنندة آمریکا و اذناب او، اگر ایستادگی شود و از نصرت دین خدا کوتاهی نگردد، قطعاً پیروزی نصیب ملت مسلمان ایران خواهد شد،که تاکنون چنین شده است. خداوند و سنتهای او در همه زمانها جاری است این ما هستیم که با رفتار و عملکردمان، مشمول نصرت یا عدم نصرت او میشویم.
سال 60 چه اهمیتی در دهه 60 دارد؟
اهمیت هر سال و هر دهه از تاریخ انقلاب اسلامی را بایستی از میزان و شدت حوادثی که در آن سال و دهه گذشته است جستوجو کرد. در سال 60 چند واقعه شکننده اتفاق افتاد ولی انقلاب اسلامی به خاطر ماهیت خدایی و معنویاش توانست آنها را پشت سر بگذارد که امکان فروپاشی و استحاله نظام وجود داشت و به همین خاطر دشمن سقوط انقلاب و بازگشت خود را روزشماری میکرد. اهم این حوادث را مرور میکنیم:
یک- گره خوردن جنگ تحمیلی بهواسطه حضور جریان انحرافی رئیسجمهور بنیصدر و اطرافیان او که قائل به جهاد مردمی و بسیجی با صدام نبودند و دشمن در بخش بزرگی از سرزمین ایران اسلامی مستقر شده و حوادث تلخی را رقم میزد.
دو- فشارهای سیاسی پشت جبهه این جریان انحرافی که توسط منافقین و گروههای چپ آمریکایی تقویت میشد، برای متزلزل کردن روحیه رزمندگان و به دست گرفتن کامل قدرت سیاسی به نفع غربگرایی و تسلیم در برابر آمریکا.
سه- تصویب عدم کفایت و صلاحیت سیاسی بنیصدر برای ریاستجمهوری و عزل او از این منصب و در نتیجه جمهوری اسلامی ایران بدون ریاستجمهوری بایستی اداره میشد.
چهار- اعلام ورود به مرحله نظامی توسط منافقین و تبدیل تهران به جنگ خیابانی عناصر منافق با مردم و پاسداران کمیتهها و سپاه که صدها شهید و مجروح و خرابیهای بسیاری برجا گذاشت.
پنج- ترور ناموفق آیتالله خامنهای، امام جمعه تهران و نماینده امام در امور جنگ، انفجار مقر حزب جمهوری اسلامی و شهادت رئیسشورای عالی قضایی شهید بهشتی و 72 تن از نمایندگان و مسئولین کشوری و لشکری، که خود به تنهایی هر نظامی را ساقط میکرد.
شش- انفجار دفتر ریاستجمهوری و شهادت رئیسجمهور رجایی و نخستوزیر او محمدجواد باهنر و...
این حوادث سخت در فاصله چهار- پنج ماه اتفاق افتادند که جز با توکل به خداوند قادر و معنویت حاصل از این توکل و نصرت الهی، امکان عبور از آنها و ادامه انقلاب اسلامی میسّر نبود. بایستی به نقش بیبدیل امام خمینی و اخلاص کمنظیر و توکل ستودنی ایشان به حضرت حق در عبور از این گردنههای سخت اشاره داشت و این که مسئولان و مردم با اعتماد و تکیه بر چنین رهبری، در صحنه ایستادند و این حوادث را پشت سر گذاشتند.
تأکید رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی به جوانان برای مطالعه تاریخ این سال بسیار مهم بوده و اهمیت شناخت این حوادث و نحوه عبور از آنها برای تداوم انقلاب را گوشزد مینماید. درسهای فراوانی در این حوادث و راهبری امام خمینی وجود دارد که شایسته است مورد توجه قرار گیرد.
جَوّ شهادتطلبی و خط ایثار وشهادت و جَوّ دشمنستیزی در دهه 60 چگونه بود و چرا؟
ما که در این سال و این دهه شاهد حوادث و درگیر با آنها بودیم، گاه باورمان نمیشد که مردم در برابر این همه هجمه و شرارت و حوادث تلخ، این طور ایستادگی و ایثار داشته باشند. در پی هر حادثهای، هر چند تلخ و خسارت بار، مردم همچنان شعار ایستادگی و پایداری میدادند و حمایت خود از امام و خط امام و مسئولان در این خط را اعلام میکردند. فرزندان و همسران و برادران و پدرانشان در خیابانها و در خانه، توسط منافقین ترور میشدند و آنان همچنان خواستار ادامه انقلاب و آماده برای جانفشانی بودند.
دوستی داشتم که بعداً در جنگ تحمیلی در عملیات کربلای 5 به شهادت رسید به نام محمد نیکبین، که توسط منافقین در جنگ خیابانی با تیغ موکتبُری به طور وحشیانه رانش عمیقاً شکافته شده و در بیمارستان بستری بود. روحیه او و خانوادهاش شگفتانگیز بود. این روحیه شهادتطلبی و ایثار در جای جای ایران اسلامی به خصوص در سال 1360 در تهران موج میزد و این همه ناشی از همان تحول روحی و معنوی حاصل از دمیده شدن روح الهی در کالبد نظام بود که امام خمینی از آن به عنوان «معجره انقلاب اسلامی» یاد میکردند.
آیا اتفاقات سال 60 قابل مقایسه با بقیه سالهای دهه شصت وتا امروز هست؟
البته تعداد و نوع وقایع و جنس آنها در سال 60 و دهه 60 ممکن است با سالهای بعد متفاوت باشد به طور مثال جنگ تحمیلی دیگر وجود ندارد یا ترورهای جمعی منافقان از بین رفته و امنیت فراگیر در کشور وجود دارد؛ لکن توطئهها و دشمنیها به شکلهای دیگری ادامه دارد و حتی تنوع این خصومتها بیشتر و پیچیدهتر شده است. جنگ روانی و جنگ ارادهها، جنگ بسیار سختی است که امروز و در دهههای 70 به بعد به صورت تهاجم فرهنگی، انقلاب اسلامی را مورد هجمه قرار داده است. جنگ رسانهای که اکنون با ورود فضای مجازی و امکانات تکنولوژی به صورت گسترده و فراگیر انجام میشود و دروغ پردازیها و شبههافکنیهای بیشمار جنگ دیگری است که بر انقلاب اسلامی و ایمان مردم تحمیل گردیده است. تحریم فلجکننده اقتصادی، جنگ دیگری است که بر ملت تحمیل شده است. جریان انحرافی القاعده و داعش در منطقه که جنگ نیابتی آمریکا و غرب و مرتجعین منطقه علیه انقلاب اسلامی و محور مقاومت بود و مقابله مدافعان حرم را به دنبال داشت، جنگ دیگری بود که انقلاب اسلامی با آن درگیر شد. اینها توطئههایی هستند که اگر سنگینتر از حوادث سال 60 و دهه شصت نباشند، سبکتر و سادهتر نیستند. بنابراین توطئهها با جنس متفاوتی همچنان ادامه دارند و باید با همان روحیه خداجویی و تحول معنوی با آنها روبهرو شد تا نصرت الهی و مشیّت ربوبی تداوم داشته باشد.
چرا دهه 60 مظلوم است؟
دهه شصت به واسطه تعداد و جنس وقایع و هجمههای دشمنان و تمرکز آنها روی برخورد سخت و خشن، دههای استثنایی است. دشمن با عوامل داخلی خود از منافقین یا معارضین و بعضاً نادانها، تلاش میکرد با جنگ و ترور و کودتا و آشوب، انقلاب را از بین ببرد یا جهت آن را تغییر دهد. در دهههای بعدی چنین خشونت و برخورد سخت و تمرکز یافتهای را شاهد نیستیم. جهت دیگر برجستگی
دهه شصت، وجود جریانهای مختلف مدعی انقلابی است که مواضع و رفتار آنها در قبال حوادث این دهه، به پیچیدگی آن افزوده است. در درون نظام اسلامی مواضع متضادی وجود داشت که بسیار تلخ و آسیبرسان بود. اختلافات رئیسجمهور اول بنیصدر با نخستوزیر رجایی، جریان عزل آیتالله منتظری توسط امام خمینی، حضور لیبرالها و سکولارها در مسئولیتها و بدنه نظام و مخالفت آنها با روند اداره کشور و جنگ تحمیلی و... مسائلی هستند که تنشها و کنشهای زیادی در جامعه بهوجود آورد و بعضاً فرصتهای بسیاری را از ملت و جوانان گرفت و مانع شد تا پیشرفتهای مدنظر امام و نظام محقق شود.
گروههای مخالف نظام اسلامی و معاندین و منافقین و نیز امپراتوری رسانهای وابسته به آمریکا و غرب، تلاش دارند این دهه و ماجراهای آن و برخوردهای حضرت امام با این وقایع را که میتوانند و بایستی الگو و مدل برای آینده کشور باشند و نشانة پای فشردن رهبری و مردم بر اصول انقلاب اسلامی و کوتاه نیامدن از آنها گردند را تبدیل به دوره ناموفق و خسارتبار کنند و بلکه اتهامات ناروا و جعلی را متوجه امام و نظام و مسئولان خدمتگزار و نهادهای انقلاب کنند و جوانان را از این الگوی موفق بیبهره و رویگردان نمایند.
اینها نشانههای مظلومیت این دهه هستند و رفع مظلومیت فقط با عمل به توصیه و تأکید رهبری یعنی «جهاد تبیین» امکانپذیر است. باید حوادث این دوره و تصمیمهای سرنوشتساز امام و مسئولان نظام و ایستادگی مردم برای عبور از این وقایع سخت و پیچیده به درستی بررسی و تبیین و ارائه شود تا دشمن فرصت جابهجایی و تحریف واقعیتها را پیدا نکند.
کتاب «دهه شصت مظلوم» نوشته سعید میرزایی که توسط مؤسسه فرهنگی هنری قدرولایت منتشر شده حوادث مهم این دهه را به طور مستند مورد بررسی قرار داده و اطلاعات ذیقیمتی درباره این دهه را به خوانندگان ارائه نموده است.
نقش امام خمینی(ره) و امام خامنهای در دفع فتنههای سال 60 و دهه 60 چگونه بود؟
شناسایی کامل نقش امام خمینی(ره) در دفع فتنههای دهه شصت بهویژه سال 1360 حقیقتاً کار دشوار و شاید ناممکنی باشد. چرا که رهبری نظام هرگز از خود و کارکردهایش در مصاف با دشمنان و نیز حفاظت و تشجیع دوستان سخن نمیگوید. در هر یک از حوادث سخت این دوره اگر تأمل شود و به اسناد آن مراجعه شود، دست تدبیر و توکل رهبری را به خوبی میتوان دید. به عنوان مثال در کوران توطئه منافقین و همپیمانی و همدستی آنان با رئیسجمهور بنیصدر، رجوی رئیسمنحرفین منافق از امام درخواست وقت ملاقات میکند! امام خمینی با درایت و کیاست تمام، ملاقات را منوط به تحویل سلاح توسط منافقین اعلام مینماید و میفرمایند شما سلاحهایتان را تحویل بدهید من به دیدار شما میآیم! و بدین گونه ضمن افشای مقاصد شوم آنان در مسلح شدن و حفظ سلاحها، آنان را از امکان تبلیغ به نفع خودشان از این دیدارمحروم میسازد.
امام خمینی در این دهه چند کار اساسی را انجام میدهند:
اول؛ حفظ و زنده نگهداشتن تحول روحی و معنوی ملت با یادآوری نصرت الهی و توکل به حقتعالی در هر اتفاق و رویداد این دهه و حتی آزاد سازی خرمشهر را به خداوند نسبت میدهند که واقعیت نیز همین است.
دوم؛ ایجاد هوشیاری در ملت و مسئولان نسبت به توطئهها و غفلت نکردن از دشمن و دشمنیها.
سوم؛ درس دشمنشناسی به خصوص استکبار آمریکایی و نشان دادن دست دشمن اصلی در پشت تمامی حوادث و اتفاقات این دهه و سال 60
چهارم؛ شکستن هیمنه دشمنان و پوچ نشان دادن بوق و کرناهای آنان به خصوص آمریکای جهانخوار. جمله معروفِ ما آمریکا را زیر پا میگذاریم و آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند، نمونه این شکستنهاست.
پنجم؛ نشان دادن قدرت ملت به واسطه توکل و ایمان به خدا و اتحاد کلمه که هم رمز پیروزی بوده، هم رمز تداوم انقلاب و به این طریق شهامت، انگیزه و قدرت ملت را مرتب ارتقا میدادند. «ما میتوانیم»، راه و سیره امام خمینی و دمیدن آن در روح ملت و جوانان بود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی که در مسئولیتهای نمایندگی مجلس، عضو شورای انقلاب، امام جمعه تهران، نمایندگی امام در دفاع مقدس و... تلاش میکردند، در همه این مسئولیتها نقش ماندگار و برجستهای در رفع فتنههای دهه شصت و سال 60 داشتهاند. بیانات مستدل و مستند معظمله در جلسه سلب صلاحیت سیاسی بنیصدر از ریاست-جمهوری ماندگار است. حضور ایشان در جبههها و التیام زخمهای بنیصدر در جبههها و هماهنگی بین سپاه و ارتش و روحیه دادن به رزمندگان اظهرمنالشمس است. درسیاست خارجی، سفرهای عزتمندانه ایشان به چین و پاکستان و ملاقات با هیئتهای مذاکرهکننده آتشبس، خطبههای تبیینگر نمازهای جمعه و تشریح مسائل روز و تشویق مردم به حضور در جبههها، از دیگر نمادهای نقش ایشان در این دهه است. همین تلاشها و مجاهدتهای مخلصانه بود که ایشان را در چشم منافقین به دشمن شماره یک تبدیل و مورد ترور قرار گرفتند امّا در چشم
ولی امر مسلمین، امام خمینی، صالح برای رهبری آینده نظام تشخیص داده شد و خداوند نیز مشیّتش بر همان تعلق گرفت.