یادی از طلبه شهيد یوسف (سعيد) سهرابي
قهرمـــان ناشــناخته
سعید رضایی
سعيد هم كربلايی شد. اين جمله اي بود كه بعد از شهادت او دهان به دهان بين بچههاي گردان مي چرخيد و هر كسي با آه و ناله اي جگرسوز ياد و خاطره اين شهيد را گرامي
ميداشت. در اين بين يكي از بچهها خيلي
بيتابي مي كرد.
وقتي علت را پرسيدند، گفت: «شما كه نمي دانيد سعيد كه بود! نمي دانيد چقدر در حق من و خيلي ديگر از بچهها محبت كرده،اي كاش مي دانستيد او همان كسي بود كه شبها پوتين بچهها را واكس مي زد و لباسها و جورابهايشان را مي شست، او همان كسي بود كه از غذاي خودش مي گذشت و به بهانه اينكه روزه گرفته يا سير است، به دوستانش مي داد.اگر او نبود، من اين تنهايي و غربت را چگونه تحمل مي كردم.»
***
طلبه شهید یوسف (سعید) سهرابي در سال 1345 در شهر تهران متولد شد. او كه در خانواده اي مذهبي و متدين و معتقد به آرمانهاي اسلام و تشيع بزرگ شده بود پس از اتمام تحصيل خود و اخذ ديپلم رشته علوم رياضي به دليل عشق و علاقه اي كه به مطالعه دروس حوزوي و ديني داشت با حمايت خانواده براي فراگيري علوم اسلامي به مدرسه امام صادق عليهالسلام در قم رفت و مشغول به تحصيل دروس حوزوي شد.
سعيد فردي بسيار آرام و خونگرم و مهربان بود و به شدت به درس و تحصيل و تهذيب نفس و مسائل اخلاقي پايبند بود و تمام تلاش خويش را بر اين گذاشته بود كه در اين مسير به حد اعلاي كمال برسد و مقامات عالي را طي كند.
سعيد در طول چند سال تحصيل خود در حوزه علميه بارها براي تبليغ به روستاهاي محروم مي رفت و ايام محرم و صفر و حتي ماه مبارك رمضان خود را در خدمت مردم مناطق محروم براي تعليم علوم ديني و مسائل شرعي و احكام واجب آنان سپري مي كرد.
با شروع نهضت انقلاب اسلامي و اوجگيري آن در سال 1357 سعيد نيز دوشادوش ديگر مردم در تظاهرات و راهپيماييها شركت ميكرد و از همان جا بود كه با امام خميني(ره)اين مرد بزرگ تاريخ بشريت آشنا شد و عاشق و شيفته اش گرديد.
با شروع جنگ تحميلي نيز به دليل همان عشقي كه به امام خميني(ره)و ميهن عزيزش داشت راهي جبهههاي جنگ حق عليه باطل شد و بارها به عنوان روحاني تبليغي رزمي به منطقه رفت.
او سير و سلوك خويش را در منطقه نبرد و همراه با ديگر رزمندگان ادامه مي داد تا اينكه در روز يازدهم بهمن ماه سال هزار و سيصد و شصت و پنج در منطقه عملياتي شلمچه و در طول عمليات كربلاي پنج كه يكي از مهمترين عملياتهاي رزمندگان اسلام در طول هشت سال دفاع مقدس بود، به شهادت رسيد.
متأسفانه زندگي نامه كاملي از اين شهيد والا مقام و گرانقدر در دسترس نيست لكن بخشهایي از وصيت نامه اين شهيد موجود است كه در ادامه آمده:
«...پروردگارا تو خود شاهد هستي كه شرمم مي آيد از اينكه چيزي به عنوان نصيحت و وصيت بنويسم زيرا كه خودم را خيلي كوچك و اصلاً قابل اين نمي دانيم كه در حضور ذات اقدست و همچنين در حضور ملت عزيزمان خصوصاً خانواده معظم شهدا كه اين حد در راه اسلام و استقرار نظام الهي جمهوري اسلامي ايران متحمل زحمت شدهاند خواسته باشم توصيه يا تذكري داده باشم.
ما كجا و اين حرفها كجا؟ ولي از آنجا كه براي فرد مسلمان وظيفه دانستهاند كه وصيتنامه اي داشته باشد لذا ترس اين را دارم كه به وظيفه ام عمل نكنم.
ابتدا از پدر و مادرم كه در تربيت ما زحمت كشيدهاند و با ياري حق تعالي در طول زندگانيام هر نيازي كه داشتهام بر طرف كردهاند، تشكر ميكنم و از خدا مهربان خواهانم كه به ايشان اجر عنايت فرمايد و از اينكه فرزند شايستهاي برايشان نبودهام و نتوانستم شكر زحماتشان را به جاي بياورم از درگاه خدا طلب مغفرت ميكنم.
برادران و خواهران عزيز، همه شما اين مطلب را مي دانيد كه انقلاب اسلامي ايران و نظام جمهوري اسلامي با زحمت و كوشش فراوان روحانيت كه در رأس آنها امام عزيزمان قرار دارد و همچنين زحمات طاقت فرساي شما عزيزان كه از هيچ سرمايه خودتان در اين راه دريغ نكرديد به دست آمده است.
پس ملاحظه مي كنيد كه چقدر شما در قبال اين نعمت بزرگ يعني جمهوري اسلامي و انقلاب اسلامي و امام عزيز متحمل رنج و زحمت شده ايد چه از لحاظ مادي و چه از لحاظ معنوي و در اين خصوص شهداي با ارزشي را به جهت حفظ نظام و انقلاب و امام تقديم اين ملت و كشور كرده ايد.
حال كه اين حكومت اسلامي در كشور ما مستقر شده است و با زحمت و كوشش روز افزون امام و امت و در درجه اول با عنايت خاصه امام زمان مي رود تا پايههاي استقرار حكومتش را هرچه بيشتر مستحكمتر كند تا در نهايت موجب پيدايش حركت عظيمي در جهان جهت از بين بردن نظامهاي شركآلود شود و حال كه افكار همه مستضعفين و محرومين جهان جهت رهايي از نوع ستمگران و ظالمان و ادامه مبارزه حقطلبانهشان متوجه انقلاب اسلامي ما ميباشد، وظيفه ما در قبال اين نعمت بزرگ سنگينتر شده است.
شما عزيزان نسبت به اين مسئله آگاهي كامل داريد كه معناي شكست انقلاب اسلام در جهان يعني چه. پس بياييد همانطور كه در گذشته اين گونه بوديم كه تلاش و سعيمان همه در جهت حفظ انقلاب و دستآوردهاي آن بود الان نيز همان گونه عمل كرده باشيم.
منافع شخصي و گروهي را اگر احياناً مدنظر است كنار زده در فكر اكثريت جامعه و محرومين باشيم.
همچنين در فكر حفظ انقلاب اسلامي و حفظ دست آوردهاي آن كه البته هم اكنون نيز تا حد زيادي همينطور مي باشد ليكن بايد بيشتر متوجه اين مسئله باشيم و سعي كنيد كه نسبت به مهمترين علت پيروزي يعني مقام معظم رهبري و اطاعت از ايشان كوشش فراوان داشته باشيم.
از برادران و خواهران عزيز خصوصاً قشر جوان خواستارم كه به خاطر اسلام و انقلاب اسلامي در كسب علم و فضيلت و نشر هر چه بيشتر فرهنگ غني اسلام و معارف اسلامي همراه با محتواي كافي سعي و كوشش وافر داشته و فضيلت و نشر هر چه بيشتر فرهنگ غني اسلام و معارف اسلامي همراه با محتواي كافي سعي و كوشش وافر داشته باشند تا بتوانند جلوي مفاسد اخلاق و اجتماعي در جامعه را بگيرند.
بايد احساس مسئوليت بيشتري بكنيم. روشن است كه مسئوليت و وظيفه ما در اين خصوص حفظ اين نهضت و انقلاب اسلامي ميباشد. با توجه به همان خصوصيات و ويژگيهاي اسلاميو الهيش. پس همه ما الان بايد دنبال اين مطلب باشيم كه چگونه اين انقلاب اسلاميرا حافظ و نگهبان
باشيم.»