یک ستاره از آن هزار
ستاره بیست و ششم؛ علیاکبر
نویسنده: ابوالقاسم محمدزاده
مهندسی بودی برای خودت؛ هرچند در مکتب خانه و حوزه درس میخواندی. آذر سال 1335 به دنیا آمده بودی. آن هم در شهر مشهد و خانوادهای مذهبی. به مکتب خانه رفته بودی و قرآن آموختی. آن هم در پنج سالگی و با رتبه ممتاز از مدرسه جوادیه جایزه گرفتی.
در مدارس طلاب درس خوانده بودی و از هنرستان فنی مشهد (شهید بهشتی) فارغالتحصیل شدی و همین رشته، زمینه رشد فکری و علاقه تو را فراهم کرد و در کارگاه هنرستان اقدام به ساخت فرستنده، رادیو تک موج و تابلوهای برق صنعتی نمودی.
انقلاب، زمینه بهکارگیری هنرت در راستای هماهنگی بین نیروهای انقلابی را در وجودت تقویت نمود و در اوج خفقان رژیم شاهنشاهی و فعالیتهای دستگاه مخوف ساواک، با بیسیمی که ساخته بودی اخبار انقلاب و پیامهای امام و مسئولین راهپیماییها را به گوش همسایهها و انقلابیون میرساندی و سالهای 56-57 وارد فعالیتهای سیاسی شدی. با پیروزی انقلاب و استقرار نظام جمهوری اسلامی و تاسیس سپاه، تو جزو اولین نفراتی بودی که به این نهاد مقدس پیوستی و با خلاقیت و ابتکاراتی که در واحد مخابرات سپاه از خودت نشان داده بودی به معاونت ارتباطات منصوب شدی و جنگ اوج فعالیتها و صحنههای نمایش خلاقیتهای فنی و مهندسی تو بود.
تابستان سال 1360 پا به جبهههای نبرد حق علیه باطل گذاشتی و در عملیاتهای بستان، بیتالمقدس و طریقالقدس، شیوههای نوین ارتباطی بین رزمندگان و نیروهای حاضر در عملیات را بهکار گرفتی که در نوبه خود بینظیر بود.
مسئولیت مخابرات تیپ 18 جوادالائمه(ع)، جانشینی مخابرات سپاه منطقه چهار، و مسئولیتهای مهمی که داشتی و حضور در مناطق و شهرهای مختلف تو را از ازدواج باز نداشت و در زمینه اعتقادی هم نمونه بودی. شهادت برادرت هادی تو را برای حضور در جبههها مصممتر نمود و تیپ و لشکرهای مختلف، مناطق جنگی گوناگون شاهد حضور تو و بهرهگیری از توانمندیهای تو بودند. و طرحهای فنی و ابتکاری تو را در بهرهبرداریهای ارتباطی به کار میگرفتند و طرحهای بنیادی تو سبب ماندگاری و ارتقای مخابرات در سالهای جنگ بود.
جانشین مخابرات سپاه سوم قدس بودی و قرارگاه تاکتیکی سلمان، شاهد طرحهای نوین مخابراتی در برقراری ارتباط پویا و هماهنگ بین نیروهای عملیاتی از ابتکارات تو بود و ساختار ستاد مخابرات یگانهای رزمی سپاه را دستخوش تغییر و تحول نمودی و خود هیچگاه از تجهد و عبادت به درگاه خداوند لایزال غافل نبودی و در این زمینه هم الگوی نیروهای تحت امرت بودی.
وقتی برادرت هادی به شهادت رسید، نام پسرت را هادی گذاشتی تا ادامهدهنده راه او باشد، در حالیکه خود الگوی دیگران بودی و ستارهای در آسمان انقلاب اسلامی.
قرارگاه تاکتیکی قدس در شمال شهر خرمال و ارتفاعات دزلی عراق محل درخشش و ظهور تو بود تا ستارهای باشی و چراغ راهنمایی در مسیر اسلام و انقلاب و امام، تا جوانان نسلهای بعد راه را گم نکنند. مهندس علی اکبر حسینی پور طی عملیات والفجر 10 ستارهای شد که راه را گم نکنیم و در آسمان ایران اسلامی درخشان ماند تا الگو و چراغ راهی برای نسلهای بعدی این مرز و بوم باشد. روحش شاد.
موضوع: شهید مهندس علیاکبر حسینپور برزشی، جانشین مخابرات سپاه سوم قدس