نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
شیطنت روزنامه اصلاحطلب در القاء شکست تصمیم یارانهای دولت!
سرویس سیاسی-
روزنامه اصلاحطلب اعتماد روز گذشته در رو تیتر گزارش اصلی خود با عنوان «دوراهي يارانه و كوپن»، عبارت شیطنتآمیز «چرا پرداخت يارانه معيشتي متوقف خواهد شد؟» نوشت: « تنها چند روز پس از اعلام نرخ جديد كالاهاي اساسي و لبنيات پس از حذف ارز 4200 توماني از تامين اين كالاها، فضاي رسانهاي با نگاههاي متفاوتي با قيمتهاي تازه برخورد كرده است. بخش بزرگي از رسانهها كه وابسته به دولت يا نزديك به آن هستند؛ از اين اقدام به نام «جراحي» ياد ميكنند و به دفاع از آن ميپردازند. شبكههاي مختلف تلويزيوني از «وفور كالا» در بازار خبر ميدهند و اينكه نظام توزيع نيز به زودي مشكلات را رفع خواهد كرد. رسانههاي نزديك به دولت نيز به دفاع از آن پرداخته و معتقدند به زودي بازار آرام خواهد شد. در عين حال رسانههايي نيز هستند كه به نقد ملايم بسنده كرده و ترجيح ميدهند از زبان كارشناسان به انتقاد بپردازند. اما هر دو گروه به خوبي ميدانند كه موج افزايش قيمتها به ديگر كالاها خواهد كشيد تا «سطح تعادلي» جديدي در بازارها به وجود بيايد.»
این روزنامه نوشت: « به نظر ميرسد كه در جريان «جراحي اقتصادي» مورد نظر دولت، پس از پرداخت دو نوبت يارانه معيشتي، نوبت به ساز و كار «كوپن» برسد كه با عنوان پرزرق و برق «كالابرگ الكترونيكي» در كليدواژههاي تيم اقتصادي دولت ديده ميشود.. يارانه 300هزار توماني يا 400 هزار توماني در پس تورم به وجود آمده به دليل كسري موجود، خيلي راحت، «آب» ميرود و عملا ركود بيشتري را نيز ايجاد ميكند. شايد به همين دليل هم هست كه صحبت از كالابرگ الكترونيك شده تا حداقلهاي خوراكي به مردم برسد و سوءتغذيه ايجاد نشود.»
این روزنامه مدعی اصلاحطلبی همچنین نوشت: «..براي اجراي برنامههايي مانند اين، بهتر است به چشمانداز مذاكرات احياي برجام يا پيوستن به ساز و كار FATF نيز نگاهي ميانداختند. اقتصاد ايران در حال حاضر با انواع و اقسام ريسكهاي اقتصادي و بينالمللي و سياست خارجي روبهرو است و ريسك بزرگ دولت در شرايطي كه تورم و گرانيها، به نارضايتي در ميان طبقات فرودست جامعه دامن زده، ممكن است با تبعات شديدتر ركود و تورم نيز همراه شود.»
گفتنی است مدعیان اصلاحات سعی میکنند با یک رویه ناامیدکننده در جامعه دولت را غیر کارا نشان دهند. اصلاحطلبان که در دو دولت گذشته با همه ناکارآمدی دولت را موفق جلوه میدادند امروز سعی میکنند برای پوشش دادن به ضعف عملکردی دولتی که تمام قد سالها پشت آن ایستادند دولت رئیسی را تخریب کنند.
این جریان همچنین تمام چالشهای دولت قبل را معطوف به برجام و پس از آن ماجرای FATF میکردند و اینک نیز با ایجاد هر مسئلهای که به باور بسیاری از کارشناسان پس لرزهای مشکلات دولت روحانی و بیرون جهیدن مشکلات تلنبار شده ۸ سال گذشته است، بازهم باورهای بر باد رفته خود یعنی ماجرای برجام و FATF را دوباره یادآور میشوند تا حدامکان هنوز جامعه را مجاب کنند که حرفهای آنان درست بوده و مشکلات کشور ریشه خارجی دارد نه داخلی.
مدعیان منافع ملی علیه طرح ضد رانت و فساد دولت
روزنامه شرق در یادداشتی با عنوان «مسئولیت روزنامه نگار در روزگار سخت» نوشت: «افزایش قیمتها و شوک اقتصادی روزهای اخیر، مثل همه دفعات از این دست، ما روزنامهنگارها را با این پرسش مواجه کرده که ما چه میکنیم.»
این روزنامه نوشت: «مردم بهحق انتظار دارند که رسانهها مشکلاتشان را منعکس کنند و زبان گویایشان باشند. فقط هم قصه مردم و «دیگران» نیست؛ روزنامهنگاران هم بخشی از همین مردم و اغلب هم جزء طبقه متوسط و پایین جامعهاند... آن وقت در این وضعیت، در شرایطی که ما خودمان مشکل را با تکتک سلولهایمان درک میکنیم و خانواده و اطرافیانمان تا بن جان با فشارهای اقتصادی مواجهاند، با این توقع عمومی و درست هم مواجهیم که خب! حالا شما بهعنوان روزنامهنگار چه میکنید؟ چطور میتوانید از دردهای جامعه بگویید و چطور میتوانید تأثیری در رفع و کاهش مشکلات داشته باشید؟»
شرق در ادامه مدعی شد: «مسئله بغرنجی است و اعترافش سخت است که به واقع ما جز تحمل بیشتر این رنج و جز بغضی بزرگ کاری از دستمان برنمیآید. اعتراف به اینکه برخی محدودیتها و بدسلیقگیها زمینه انعکاس درد و حرف مردم را به ما نمیدهد و رسانه جز اسم و پوستهای نیست... ما خیلی که هنر کنیم، طرف درست ماجرا بایستیم و مثل بعضی از همکاران و رسانهها توجیهکننده و مشوق اشتباهات نباشیم. خیلی که بخواهیم صداقت و وجدان به خرج دهیم، فقط کارمان این میشود که نمک به زخم مردم نپاشیم. از گرانی و تصمیمات ناصحیح دفاع نکنیم و هر بار که لازم است به مردم چیزی جز واقعیت تحویل ندهیم...»
طیف مدعی اصلاحات و رسانههایشان چنان در منافع حزبی و جناحی غرق شدهاند که منافع ملت و کشور برای آنها محلی از اعراب ندارد. برای نمونه همین موضوع اقدامات اصلاحی دولت رئیسی که بر آن شده تا یک بیماری مزمن چند دههای را از پیکر اقتصاد ایران به یاری خدا بیرون کند. در چنین وضعیتی اگر این طیف به واقع به ادعاهای خویش پایبندی داشتند بر آن میشدند تا دولت را در این امر خطیر یاری رسانند.
در دولت قبل (دولتی که با حمایت اصلاحطلبان روی کار آمد) این همه گرانیهای افسارگسیخته که به دلیل سوءمدیریت به وجود میآمد هیچ رگی از خبرنگاران رسانههای اصلاحطلب از جمله نویسنده این یادداشت نجنباند اما اکنون که برحسب یک اقدام اصلاحی خوب که نتایج آن ان شاءالله برای ملت ایران خیر خواهد بود این جماعت را به تکاپوانداخته تا علیه آن لجن پراکنی کنند.
مهمترین کاری که این طیف میتوانند انجام دهند این است که دروغ نگویند و منافع حزبی را به منافع ملی ترجیح ندهند مانند همان زمانی که در اواخر دولت مورد حمایت شان عدم واردات واکسن را به FATF گره میزدند ولی دیدیم که با روی کار آمدن دولت رئیسی به سرعت واردات واکسن به کشورمان آغاز شد. از این دست نمونهها بسیار است اما متاسفانه در این ستون مجالی برای بیان آنها نیست.