به قیمت خرید ! (گفت و شنود)
گفت: دشمنان بیرونی و دنبالههای داخلی آنها بعد از آنهمه زوری که زدند تا مردم را علیه طرح اخیر دولت تحریک کنند و بعد از آنهمه یقهای که از خود پاره کردند، به کجا رسیدند ؟!
گفتم: در چند نقطه از چند شهر، تعداد اندکی دست به تظاهرات زدند که با مقابله مردم روبهرو شدند.
گفت: در یک کشور با جمعیت ۸۰ میلیونی، وجود چند صد نفر کماطلاع و فریبخورده و تعدادی مزدور و کاسهلیس بیگانه طبیعی است و نشانه آگاهی اکثریت قریب بهاتفاق مردم و همراهی و اعتماد آنها به صداقت دولتمردان است.
گفتم: بیبیسی و VOA و سایتهای ضدانقلاب داشتند خودشان را جر میدادند که ایهاالناس بریزید توی خیابانها و اعتراض کنید و...
گفت: آن اندک مردم عادی هم که وقتی متوجه اصل ماجرا و حضور مزدوران شدند، پا پس کشیدند. حالا مزدوران کاسهلیس برای کارفرمایان آمریکایی و اسرائیلی و انگلیسی خود چه گزارشی دارند ؟!
گفتم: یارو پیراهنی را دزدیده بود. رفت بفروشد او را شناختند و پیراهن را پس گرفتند و با مشت و لگد به حسابش رسیدند.
وقتی پیش دوستانش برگشت، پرسیدند؛ چند فروختی؟
گفت؛ چهل پنجاه تا مشت و لگد بیشتر از قیمت خرید!