اگر برجام هم احیا شود مشکلات باقی خواهند ماند!
سرویس سیاسی-
روزنامه ابتکار در مطلبی به نقل از یک کارشناس نوشت: «سفر انریکه مورا، وزیر امور خارجه لهستان و امیر قطر به تهران بهنوعی آخرین تلاشها برای احیای برجام است، اما با توجه به وضعیتی که وجود دارد، فضا برای احیای برجام بسیار سخت شده است.»
در ادامه این مطلب آمده است: «با توجه به شرایطی که کمیته روابط خارجی سنا برای بایدن و دولت او به وجود آورده، نجات توافق هستهای به این راحتیها نیست، از سوی دیگر فشاری که لابیهای عبری-عربی به آمریکا و کشورهای اروپایی میآورند، مبنی بر اینکه، برجام دوباره احیا نشود، یک مانع جدی برای نجات توافق هستهای به حساب میآید، در این شرایط بنده خیلی امیدوار نیستم که این سفرهای دیپلماتیک نتیجه مثبتی را در پی داشته باشد.»
ابتکار نوشت: «در حال حاضر نکته مهم این است که حتی اگر برجام احیا شود، مشکلات ما کماکان با غرب و آمریکا باقی خواهند ماند و تا زمانی که ما نوع نگاه خود به آمریکا و بهصورت کلی جهان غرب را تغییر ندهیم وضعیت دشوار اقتصادی و مشکلات در حوزه سیاست خارجی به قوت خود باقی خواهد ماند.»
این کارشناس افزوده است: «در شرایط فعلی ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم ایران بهعنوان یک عضو عادی در جامعه بینالملل پذیرفته شود. کما اینکه در سال ۹۴ که برجام به امضا رسید، بعد از پایان دولت اوباما و خروج ترامپ از برجام، با تشدید تحریمها، انزوای بینالمللی ایران بیشتر شد، بنابراین برای تغییر وضعیت بهصورت کلی باید مسئولان کشور به فکر تغییر اساسی سیاستها و راهبردهای داخلی و بینالمللی خود باشند.»
مدعیان اصلاحات در 8 سال دولت موردحمایت خود، برجام را تنها راهحل مشکلات اقتصادی کشور عنوان کردند و گفتند ابر و باد و مه و خورشید و فلک...حتی آب خوردن مردم هم به برجام ربط دارد! حالا بعد از 8 سال میگویند باید با آمریکا ببندیم تا مشکلات حل شود همان ایدهای که در دولت روحانی تجربه و چیزی جز خسارت محض عاید ایران نشد. آنها برجام را بهانه کرده بودند تا از رهگذر آن راه ارتباط با غرب و نفوذ آنها در ایران را باز کنند. حسن روحانی در ایام تبلیغات انتخابات 92 وقتی سودای ریاست جمهوری در سر داشت با حضور در جمع دانشگاهیان دانشگاه شریف گفت: «آمریکاییها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحتتر است.»
در بیفرجامی برجام همه مقصرند جز آمریکا!
روزنامه اعتماد روز پنجشنبه در گزارشی با عنوان «برجام در حاشیه» نوشت: «انریکه مورا که در مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و ایالاتمتحده نقش پیامرسان را در چند ماه اخیر بازی کرده در حالی به تهران رسید که رابطه ایران و اتحادیه اروپا گرفتار جزر و مد شده، تهران و واشنگتن در دورترین فاصله از توافق قرار گرفتهاند و مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم از باقی ماندن اختلاف با تهران بر سر برنامه هستهای اعلامنشده خبر میدهد... تلاشها برای احیای برجام در شرایطی در تهران ادامه دارد که روند مذاکرات تحت سایه مسائل و پروندههای غیربرجامی بهخصوص حمله نظامی روسیه به اوکراین قرار گرفته است. اتفاقی که از تلاش روسیه و چین برای به ثمر رساندن مذاکرات کاست و همزمان عدهای را به این برداشت اشتباه که تطویل مذاکرات میتواند تأمینکننده منافع بیشتری از ایران باشد،انداخت.»
گفتنی است در حالیکه مذاکرات وین در انتظار تصمیم سیاسی واشنگتن برای به نتیجه رسیدن است، رسانههای طیف مدعی اصلاحات همراه با بازی مقصرنمایی آمریکائیها و رسانههای غربی، بدون اشاره به نقض عهد آمریکائیها در قبال برجام تلاش میکنند توپ برجام را به زمین ایران یا کشورهای همسو با ایران در مذاکرات بیندازند.
از سوی دیگر معیشت مردم و اقتصاد کشور با دیپلماسی مقتدرانه، اتکا به توان داخلی، تقویت همکاریهای منطقهای با کشورهای همسایه، توجه ویژه به اقتصاد بدون نفت، اعتماد به جوانان نخبه و انقلابی و اجرای دقیق اقتصاد مقاومتی بهبود مییابد، اما بااینحال اصلاحطلبان همچنان اصرار دارند که معیشت مردم و اقتصاد کشور را به خشم و لبخند و وعدههای سرخرمن مقامات آمریکایی و اروپایی گره بزنند.
همچنین در شرایط فعلی دولت آمریکا محتاج و نیازمند به مذاکره با ایران است و هیچ گزینهای غیرازاین روی میز ندارد، اما در پی آن است تا به طرق مختلف بر این نیاز و استیصال سرپوش گذاشته و با ایجاد اختلال محاسباتی در طرف مقابل، ایران را به امتیازدهی یکطرفه ترغیب کند. نکته قابلتأمل اینجاست که برخی در داخل با بازی در پازل طرف آمریکایی، آدرس غلط داده و در پی استمرار خسارت محض برجام هستند.
یه سوزن به خود...
روزنامه شرق در سرمقاله خود که به قلم مصطفیهاشمی طبا نوشته شده آورده: «بحث درخصوص تطبیق مدیریت حسب سه اصل [عالمانه، شجاعانه و صادقانه] یادشده با مدیران مختلف حاصلی به دست نمیدهد و یقیناً هرکدام در موضع خود «حقبهجانب» بودن خود را اثبات میکنند... میتوان از «وضع موجود» به نحوه مدیریت بازگشت کرد و چاره را در آن دید که بهاصطلاح از اثر پی به مؤثر برد. البته اصل را بر آن مینهیم که رعایت سه اصل نامبرده در مدیریت حاصل مناسبی را به همراه خواهد داشت. اینکه پدیدههای تحت مدیریت را چگونه دستهبندی یا تقسیمبندی کنیم خود امر مهمی است و ممکن است حسب نوع نگاه و وابستگیها تغییراتی در آن داده شود.»
سپس نویسنده تقسیمبندی خود را که شامل موضوعات مختلف است بیان کرده و در ادامه نتیجه عملکرد مدیران را در موضوع ذکرشده قضاوت کرده است: «1- مدیریت آب: حاصل مدیریت آب در کشور خشک شدن تالابها، پایینرفتن آب چاهها و در معرض خشکشدن آنها، عدم مدیریت در مصرف شهری در بحران حاضر، غیرقابل استفادهکردن آب کارون و بسیاری از رودخانهها و ادامه سرازیرشدن آبهای باران فصلی به دریا و نشست دشتها بهخاطر مسائل یادشده بوده است. 2-مدیریت کشاورزی: حاصل مدیریت کشاورزی در کشور واردات بیش از 15 میلیون تن کالای کشاورزی، گسترش بیرویه زمینهای زیرکشت، عدم تغییر در مصرف آب، خشکشدن میلیونها اصله درخت نخل، ضایعات 30 درصد مواد کشاورزی در کشور، عدم تبدیل روش سنتی کشاورزی به علمی.»
نویسنده در ادامه آورده: «مدیریت صنعت و معدن: تولید کالای خارج از استاندارد جهانی در کالای مصرفی و بادوام مانند اتومبیل که با عقبماندگی کیفی از فناوری روز علاوهبر مصرف سوخت زیاد به آلودگی هوا دامن میزند، خامفروشی و عدم توان تولید صادراتی.»
دراینباره باید به نویسنده سرمقاله فوق یادآوری کرد که خود او از همان سالهای ابتدای پیروزی انقلاب تا همین اواخر در بخشهای بالای مدیریتی حضور داشته و آنچه در سرمقالهاش آورده شامل خود او نیز میشود.هاشمی طبا در دولت شهید رجایی وزیر صنعت و معدن بود؛ وی از سال 1360 تا 1363 نیز وزیر صنایع بود؛ از سال 1372 تا 1380 نیز رئیسسازمان تربیتبدنی بوده است و...