kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۱۳۳۰
تاریخ انتشار : ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۲۰:۰۰

نادر طالب‌زاده هنرمند تراز انقلابی

 
 
 
یوسف سیف‌زاد
چند روزی است که جهان رسانه با فقدان چهره‌ای آزاداندیش و آزادی خواه رو‌به‌رو شده است. چهره‌ای که با درایت و تدبیر دوراندیشانه خود یک تنه یک رسانه کامل و جامع بود و با جهت گیری‌های
فرهنگی و معرفتی، برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی ایده پردازی کرده و جریان‌‌سازی می‌کرد و بنا به اقتضائات انقلاب، هرجایی که نیاز بود، وارد میدان می‌شد. او یا برنامه ‌سازی می‌کرد تا جلوه‌های پنهان انقلاب اسلامی و دورنمای روشن آن را در اذهان و افکار مجاهدان راه حقیقت در جهان آشکار نماید. یا با تشخیص به موقع و پرداختن به موضوعات کلیدی و اساسی، به دور از حاشیه‌ها و انگیزه‌های شخصی، دوربین را برداشته و حتی تا مرزهای بالکان و در دل خطر می‌رفت تا جنایات غرب را بی‌پرده، در معرض دید مردم دنیا قرار دهد و یا اینکه با شناخت عمیقی که از درون جبهه فرهنگی غرب دارد، این عرصه را برای نسل جدید به نمایش گذاشته و خلأ‌های ایدئولوژیک و فرهنگی آن را نمایان کند. هم چنین با شناخت و بصیرتی که نادر طالب‌زاده از اصول و آرمان‌های انقلاب داشت، آینده‌ای امیدبخش را در همین نزدیکی‌ها می‌دید و شبکه افق را برای جلوه‌گری همین آینده نورانی تأسیس کرد. 
او با احاطه‌ای که به مسائل دنیای غرب داشت، باطن این تاریکخانه و طرفداران نگون بختش را نشان می‌داد و ورای‌اندیشه غالب که غرب را به عنوان بتی غیرقابل نفوذ و مهد تمدن و دموکراسی و آزادی می‌داند، برای جوانان ساده‌اندیش و مردم ناآگاه درکی واقعی از فضای حاکم بر دنیای غرب ارائه می‌کرد تا این استوانه پوشالی و متلاشی شده، فرو ریخته و بوی عفن آن پیدا شود. تعفنی که در پوشش شعار حقوق بشر و ترویج دموکراسی، تنها مصیبت و ویرانی برای جهان اسلام و دنیا داشته است. 
او چه در نسل کشی مسلمانان در اروپای قرن بیستم باشد که سکوت انسانیت و سازمان‌های متلون جهانی را به سخره گرفته و چه در توطئه جنگ‌های بیولوژیکی مانند کرونا که همه جهان را درگیر یک ویروس ناشناخته کرده باشد و چه در لباس خودفروختگی و بی‌تفاوتی دولت مردان و سیاست بازانی باشد که آرمان‌های انقلاب را با سازش و مصلحت معامله می‌کنند، همواره مدافع حق بوده و خویشتن را سپر بلای دوست و دشمن می‌ساخته بود. او فراتر از هر جناح و گروهی قرار گرفته و خود را به عنوان سربازی برای انقلاب می‌دانست. از این جهت محل سازشی برای مسامحه و مصالحه آرمان‌های انقلاب اسلامی و غایت آنکه حکومت جهانی حضرت حجت(عج) باشد، نمی‌یافت. و البته در این میان از بدخواهی بدخواهان، و ساده‌لوحی دوستان و همه توهین‌هایی که می‌شنید، نمی‌هراسید و فقط در راستای هدف و اعتقاد خویش کار می‌کرد. حتی اگر به کنج انزوا تهدید شده و یا مورد بی‌مهری قرار گرفته باشد. در حقیقت او ذوب در انقلاب اسلامی بود و همان چیزی را دنبال می‌کرد که سید مرتضی سال‌های سال در جست‌وجوی آن بود.
اما باید دانست گرچه او در فضای‌اندیشه‌های سید مرتضی تنفس کرده است، اما خود صاحب سبک و‌اندیشه شده و جلوه‌های جدیدی از فعالیت فرنگی و رسانه‌ای را شهود کرده بود. او با اتقان و ایمانی که از پیروزی قریب‌الوقوع انقلاب اسلامی و امت واحده اسلامی شکل گرفته بود، به مجاهدان جهان اسلام و جبهه اسلام در هر گوشه‌ای از جهان که باشد، می‌پردازد و مبارزه آنان را در راستای تقویت جبهه اسلام می‌داند. جبهه‌ای که نبرد آخرالزمانی اش نوید فتح الفتوح می‌دهد و این گرد و غبارهای روزمره هرگز نمی‌تواند آن دورنمای اصلی را برای او مخدوش کند. او چیزی را می‌دید که هیچ یک از مدیران فرهنگی و رسانه‌ای و حتی بسیاری از فعالان جبهه فرهنگی آن را نمی‌دیدند. ارزش‌های او ارزش‌های حکومت جهانی اسلام بود و بس.
بنابراین نادر طالب زاده را می‌توان از نظرگاه‌های گوناگونی توصیف کرد. از این دیدگاه که وی متخصص رسانه و مستند‌سازی است که توانسته شاگردان توانمندی را تربیت کرده و به جبهه انقلاب معرفی نماید. شاگردانی که هریک نظریه پردازان و برنامه سازانی در رسانه‌ایران محسوب می‌شوند که امروز فراتر از خواست‌های ژورنالیستی و محبوبیت‌های پوپولیستی، به‌اندیشه‌ای جهانی- که همان تحقق حکومت عدالت محور اسلامی است- فکر می‌کنند و تولیدات خود را در این مسیر شکل داده‌اند.
طالب زاده را می‌توان مؤسس رسانه‌های نوگرا و نواندیش دانست. رسانه‌هایی که پیشران افکار و‌اندیشه‌های راستین انقلاب اسلامی بوده و توانسته است با آزاداندیشی، ساختار رسانه‌ای موجود را تغییر داده تا زبانی برای نظریه پردازی و تبیین‌گری آرمان‌های انقلاب باشد.
طالب زاده را می‌توان آزادمردی دانست که در بحران‌های جهان امروز، منظومه‌ای حیاتبخش و انسان ساز را با شهود قلبی دریافته بود و به هیچ قیمتی آن را معامله نمی‌کرد. او به دفاع از مظلومیت و عدالت در سراسر جهان می‌پرداخت و جریان ‌سازی 
رسانه‌ای را از درون رسانه‌های آلوده به سرمایه‌های صهیونیستی، به اعماق مکتب انسان ساز اسلام و انسانیت- فراتر از مرزهای جغرافیایی و اعتقادی- تغییر می‌داد. چنانکه همه وجدان‌های آگاه در دنیا را به چالش کشیده و آنان را به مطالبه گران راه حقیقت تبدیل می‌کرد.
اما حقیقت این است که او راه بسیار طولانی و دشواری را از قلب تمدن غرب با همه ظواهر و جاذبه‌های غفلت بارش، تا بطن تمدن اسلامی با همه معنویت و شفافیتش، پیموده و در زمانه‌ای که فرصت برای آسایش طلبی و شهرت خواهی برایش فراهم بود، خود را بی‌ادعا و مخلصانه وقف انقلاب کرده بود و این مصداق همان مهاجر الی‌الله است که با اعتقادی راسخ و استوار که از یقین وی به مبانی‌اندیشه اسلامی و آینده آن سرچشمه گرفته، توانست با بصیرتی اشراقی، ورای افقِ تاریک دنیای ظلمانی را دیده و سربازی فی سبیل الله برای انقلاب اسلامی باشد. او در فضای آلوده سیاست بازانِ دنیاطلب و مصلحت‌اندیش و مرزبندی‌های جناحی و هم چنین معادلات دیپلماتیک، فقط به آرمان امت اسلامی می‌اندیشید و در جهت گیری‌های سازش‌جویانه و کاسب مآبانه دولت مردان در سراسر دنیا، آزادمنشانه به آزادی خواهان مظلوم و مجاهدان مرزهای جهان اسلام می‌اندیشید. او برای مجاهدان یمنی در خفقان رسانه‌ای مدعیان جریان آزاد اطلاعات، تریبونی فراهم کرد تا صدای مظلومیت شان شنیده شود. او با نگاه ژرف‌اندیش خود هرکجا که مجاهدان راه حقیقت و آزادی نیاز به حمایت داشته‌اند، تنها پا به میدان گذاشته و با شهامت – حتی با آماج حملات ناجوانمردانه‌ای که به او شده باشد- از آنان دفاع کرده و در این میان به تنها چیزی که فکر نمی‌کرد، منافع و جایگاه اجتماعی یا آبرو و منافع دنیوی 
خود است.
طالب زاده با روشن‌اندیشی، میدان نبرد را تشخیص داده و برای آینده انقلاب، افسران جوان نرم‌افزاری و رسانه‌ای تربیت می‌کند و با آموزش و توانمند‌سازی نیروهای انقلابی، این جبهه حساس را از دست دگراندیشان به درآورده و با همان ابزاری به جنگ آنها می‌رود، که آنها خود ساخته و پرداخته‌اند. 
او با اشراف و آگاهی‌ای که از فضای رسانه و اثرگذاری آن دارد، به خوبی می‌داند که باید سخن حق را از این قاب شیشه‌ای دوربین و برنامه ‌سازی رسانه‌ای مشاهده کرد. 
بنابراین با برنامه‌ریزی و هدایت نیروی جوان انقلابی، مؤسس نهادهای خودجوش و مردمی هم چون جشنواره مردمی عمار می‌شود تا استعدادهای جوان و مؤمن به انقلاب اسلامی، فضای عرضه داشته باشند. و او در فضایی که هیچ رسانه‌ای سخن انقلاب را منعکس نمی‌کند و حتی رسانه‌های دولتی و رسمی از بیان آرمان‌های انقلاب سرباز می‌زنند یا با آن معامله می‌کنند، او یک شکاف عمیق در برابر این انحصارگرایی ایجاد می‌کند و چراغی در این کوره راه روشن 
می‌نماید.
در نتیجه نادر طالب زاده را باید در یک کلیت هماهنگ و یکپارچه یعنی‌اندیشه آخرالزمانی انقلاب اسلامی دید که در این میان با تمام وجود و جهادگرانه به تبلیغ و ترویج این‌اندیشه می‌پرداخت. او عمیقاً به صدور انقلاب از طریق جریان فرهنگی اعتقاد داشته و برای آن پا به میدان مبارزه و جهاد گذاشته بود و اکنون بیش از پیش جای خالی او در هدایت‌گری جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی مشاهده می‌شود و فارغ از اینکه فقدان او حاصل ترور بیولوژیک دشمن باشد، شادمانی جبهه کفر، حکایت از صراط مستقیم و ایستادگی او در میدان مبارزه با دشمنان انقلاب اسلامی 
دارد.
روحش شاد و یادش گرامی باد
والعاقبه للمتقین