انفاق و آثار آن در زندگی فردی و اجتماعی
منصور حسینی
انفاق که در لغت به معنای اخراج بخشی از مال از ملک است (مجمع البیان، ج 1 و 2 ص 121) در فرهنگ و کاربردهای قرآنی هرگونه اخراج و بخشش و در اختیار دیگری گذاشتن مال و غیرمال، از واجب و غیر واجب است؛ (مفردات راغب اصفهانی ذیل واژه)
اما چرا انفاق در میان اصول اسلامی در جایگاه ویژه و با اهمیت قرار گرفته است که پس از اعمال صرف عبادی چون نماز در آیات بسیاری مطرح میشود و خداوند به دنبال اقامه نماز سخن از بخشش و انفاق به میان میآورد و از نظر ارزشی در ردیف و جایگاه عبادیات محض قرار میدهد؟
چه آثار و کارکردهای فردی و اجتماعی و دینی و دنیوی برای انفاق است و تحلیل قرآن از آن چیست؟ این نوشتار تلاشی است برای پاسخگویی به این پرسش که تقدیم خوانندگان عزیز میشود.
***
انفاق، عامل همبستگی اجتماعی
برای شناخت ارزش و اهمیت هرچیزی میتوان از شیوههای گوناگون بهره گرفت که یکی از بهترین راهها، ارزشگذاری بر اساس کارکردها و آثار چیزی است. هر چیزی بر پایه کارکردها، آثار و پیامدهای آن قابل شناسایی و ارزشگذاری است.
بنابراین برای شناخت جایگاه و اهمیت انفاق در نگرش قرآن به بازخوانی برخی آثار و کارکردهای انفاق میپردازیم.
انفاق که به معنای بخشش و دادن مال و چیزی به دیگری است در حوزه عمل اجتماعی کارکردها و آثار اصلی و اساسی خود را نشان میدهد.
از مهم ترین کارکردهایی که قرآن برای انفاق و هرگونه نیکی و بخششی بیان میکند، اتحاد و انسجام و تقویت روابط اجتماعی است.
کسی که به هر عنوانی نسبت به دیگری از مال و یا چیز دیگری میبخشد در حقیقت به دیگری توجه داشته و دیگری برای او ارزش و مقام یافته است؛ زیرا آدمی به طور طبیعی به اموری توجه میکند که ارزش توجه و عنایت را یافته باشد. توجه به دیگری و عنایت به او خود عامل جلب و جذب محبت است.
افزایش محبت مهمترین عامل همترین عامل همبستگی و انسجام ملی و مردمی است؛ زیرا دلها به سوی هم کشیده میشود و عواطف برانگیخته شده و احساسات تحریک میشود بهگونهای که شخص خود را به نوعی مدیون و تحت منت و مهر دیگری مییابد. اینگونه است که حس مشارکت و همراهی نیز افزایش یافته و همکاری در میان افراد جامعه بیشتر میشود.
این مسئله از امور قابل تجربه برای همگان است و هرکسی به نحوی این مطلب را تجربه کرده است.
ضرورت انفاق از دوست داشتنیها
انفاق و بخشش حتی اگر از زیاده و باقیمانده مال و یا هر چیز قابل انفاقی باشد، باز میتواند از چنین کارکردی برخوردار باشد. (بقره آیه 219) البته این انفاق از زیاده زمانی میتواند اثر خود را به جا گذارد که انفاق از چیزهای شایسته و نیکو باشد (بقره آیه 267 و نحل آیه 75)؛ زیرا در آیات قرآن هنگامی که درباره انفاق سخن به میان میآورد بر واژه «مما رزقنا» تاکید میشود و رزق و روزی به امری گفته میشود که شخص برای برآوردن نیازهای طبیعی زندگی خویش بدان نیازمند است و ارزش استفاده دارد. بر این اساس هر چیزی که بخشی از نیازهای زندگی را تامین میکند و شخص خود به طور طبیعی آن را رزق و روزی خویش میشمارد، قابل انفاق میباشد. این همان چیزی است که در اصطلاح از آن به امری محبوب و با ارزش یاد میشود. در حقیقت انسان از هر چیزی که آن را رزق و روزی خویش میشمارد و برای او دارای ارزش و اهمیت است میبایست انفاق کند. بر این اساس انفاق حتما باید از چیزهایی باشد که شایسته انفاق است و ارزش آن را دارد که مورد استفاده انفاق کننده قرار گیرد و آن را محبوب بشمارد.
البته برخی بر این باورند که میتوان از هرچیز مازاد بر نیاز خود انفاق کرد و حتی بر این نکته تاکید میکنند که انفاق اصولا محدود به امکانات و داراییهایی است که مازاد بر نیاز آدمی باشد. چنانکه با توجه به واژه عفو در آیه 219 سوره بقره و روایتی از امامباقر(ع) که عفو را بر معنای زائد بر قوت یک سال دانسته است (نور الثقلین ذیل آیه) آینگونه گفتهاند که انفاق، محدود به مازاد بر قوت یا دست کم مازاد از هر چیزی است. اما به نظر میرسد که آیه در مقام تحدید نیست بلکه بیان مصداق میباشد که هرگونه مازادی که قابلیت عنوان رزق حسن را دارا میباشد باید انفاق شود. بر این اساس شرط روزی نیک و شایسته، همچنان در جای خود باقی میماند.
البته شیخ طبرسی بر این باور است که مراد آن است که تنها از اموالی که از راه حلال و مشروع به دست آمده انفاق شود و اگر مالی حرام و غیرمشروع باشد نمیتوان آن را مصداقی از انفاق دانست (مجمعالبیان ذیل آیه 3 سوره بقره)
به هر حال بخشش و انفاق از چیزهایی که نیک و شایسته و مورد علاقه شخص است میتواند عاملی برای جلب و جذب قلوب مردمان شود و زمینههای عاطفی و روحی و روانی برای همدلی و همبستگی اجتماعی را فراهم آورد و یا افزایش دهد.
خداوند در آیه 195 سوره بقره و آیه 134 سوره آلعمران هرگونه انفاقی در راه خدا را عاملی مهم در جلب محبت خداوند میشمارد. شخصی که اهل انفاق شود در گروه محسنان وارد میشود و محسنان محبوب خداوند هستند. کسی که در حوزه محبوبیت خداوندی قرار میگیرد محبوب مردمان میشود و خداوند دلهای مردم را به سوی او جذب میکند.
در تحلیل قرآنی هرگونه انفاقی موجب میشود تا مشکلات اقتصادی اقشار جامعه در یک فرآیندی کاهش یافته و حتی از میان برود. کاهش مشکلات اقتصادی در میان مردم آنان را در مسیر کمالی قرار میدهد.
البته چون مشکلات اقتصادی در میان اقشاری از جامعه و وفور نعمت در دست بخشی دیگر از جامعه تضاد و شکاف طبقاتی را افزایش میدهد از مردمان خواسته شده تا با انفاق خویش این تضاد و شکاف طبقاتی را کاهش دهند.
هنگامی که ثروتمندان جامعه در اندیشه مشکلات اقشار کمدرآمد و یا آسیبپذیر جامعه باشند زمینه کاهش تضادها و تنشها در جامعه فراهم میآید و اینگونه است که کاهش مشکلات اقتصادی در کنار افزایش توجه اقشار پردرآمد میتواند نوعی اعتدال در جامعه ایجاد کند و امنیت اجتماعی جامعه را نیز افزایش دهد.
بر این اساس که خداوند در آیه 22 سوه نور بر لزوم انفاق در راه خدا برای رفع مشکلات اقتصادی نه تنها اقشار کم درآمد بلکه مشکلات کلان اقتصادی جامعه اشاره میکند بر این باور است که با انفاق میتوان زمینههای شکوفایی اقتصادی جامعه را فراهم آورد به گونهای که حتی ثروتمندان نیز از شکوفایی اقتصادی بهرهمند شوند.
از آنجا که انفاق در حوزههای مختلف مانند جهاد در راه خداوند، با مال وجان، فرمانی قرآنی است این معنا را میتوان از آیات استنباط کرد که انفاق در حوزههای جهادی به قصد دفاع از امنیت اجتماعی و سیاسی و اقتصادی جامعه است.
بنابراین میتوان گفت که از مهمترین آثار اجتماعی انفاق حفظ امنیت در حدوزههای مختلف روانی و اجتماعی و اقتصادی جامعه است که آیاتی چون 195 سوره بقره و 60 سوره انفال به آن اشاره دارد.
فراهم آوردن عِده و عُده جنگی و جهادی تنها با انفاق جان و مال امکانپذیر است و اگر هر کسی حاضر شود تا بخشی از آنچه خداوند به او روزی کرده را در راه خدا انفاق کند و به جهاد با مال و جان اقدام نماید امید آن است که جامعه همواره از امنیت کامل برخوردار باشد؛ زیرا حضور آشکار مردم در صحنههای جهادی از راه مال و ثروت و آمادگی همیشگی، هرگونه تحرکی را از دشمنان سلب میکند و در دلهایشان رعب و وحشت ایجاد میکند.
آثار فردی انفاق
الف: تزکیه
مهمترین کارکردهایی که قرآن برای انفاق در حوزه فردی و شخصی بیان میکند تزکیه است که با عبارت های مختلف آن را بیان میکند. خداوند گاه اهل انفاق را اهل محبت خدا (بقره آیه 195) و یا اهل نیکی (آلعمران آیه 92) و یا اهل مقام مخبتین (حج آیه 34 و 35) برمیشمارد و یا به صراحت بیان میکند که چگونه انفاق موجب میشود تا شخص از نظر روحی و روانی تزکیه شود. (لیل آیات 18 تا 20)
ب) آرامش درونی
کسی که به مقام تزکیه رسیده و خود را تا مقام اخبات و احسان و ابرار بالا برده است از هر گونه اندوه و تشویش و خوف و نگرانی بیرون میآید و اینگونه است که اهل انفاق دارای نوعی آرامش درونی میشوند که خداوند در آیات 262 و 265 و 274 سوره بقره بدان اشاره میکند.
شخصی که به مقام آرامش درونی میرسد در زندگی خویش اهل آسانگیری است و با همه مسائل به آسانی برخورد میکند. از این رو انفاق موجب میشود تا کارهای دنیوی و اخروی بر او آسان شود و از هر گونه عسر و تنگی و سختی رهایی یابد. (لیل آیات 5 تا 7) زیرا چنین شخصی همواره خود را در کنف حمایت خداوندی میبیند و از کمکهای الهی برخوردار میشود. (بقره آیه 270) اما کسانی که از انفاق دوری کنند خود را از هرگونه یاری خداوند محروم کرده و در زمره ظالمان به خود و جامعه شمرده میشوند.
ج) برکت مال
اگر کسی در جستوجوی برکت است و میخواهد حتی بر مال و ثروت خویش بیفزاید بهترین و سادهترین راه آن است که با خداوند وارد معامله شود؛ زیرا هر کسی با خداوند وارد معامله شود هرگز زیان نمیکند و همواره از معامله خویش سود و بهره فراوان میبرد. از نظر قرآن کسانی که با انفاق خویش با خداوند وارد معامله میشوند کسانیاند که به برکت دست یافته (بقره آیه 272) و از دستیابی به کمال و تمام نعمت سود میبرند و مالشان از نظر کیفیت و کمیت رشد و فزونی
مییابد.
خداوند در آیه 39 سوره سبا به صراحت بیان میکند که مال انفاق شده، از سوی خداوند جبران و جایگزین میشود و هرگونه خسارت و زیان ظاهری نیز از مال شخص سلب میشود و او چیزی جز سود و برکت و فراوانی از انفاق به ظاهر ضررش نمیبیند. به این معنا که هرچه را در ظاهر از دست داده در باطن چندبرابر ارزش افزوده مییابد.
خداوند برای انفاق آثار و کارکردهای دیگری نیز برشمرده است که همین اندازه گفته شده در این مقاله به تنهایی میتواند ارزش و اهمیت و جایگاه انفاق را روشن سازد.