kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۴۶۴۲
تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱۴۰۰ - ۲۰:۱۶

نقش وراثت در تربیت انسان(پرسش و پاسخ)

 
 
 
پرسش: 
در میان مجموعه عوامل تربیتی انسان، وراثت تا چه حدی در تکوین شخصیت یک فرد می‌تواند موثر واقع شود؟
پاسخ:
اهمیت بحث
از دیرباز ذهن روانشناسان و حتی دانشمندان حوزه‌های دیگر به این سوال مشغول شده که آیا شخصیت انسان وابسته به عوامل وراثتی است یا اینکه محیطی که در آن رشد می‌کنیم بسترساز و شکل‌دهنده اصلی شخصیت انسان و در نهایت انتخاب نهایی خود فرد است که سرنوشت واقعی و حقیقی هرکسی را می‌سازد؟ آیا کودکان شخصیت خودشان را از پدر و مادر یا نسل‌های پیشین به ارث می‌برند؟ یا اینکه شخصیت آنها در محیطی که پرورش می‌یابند شکل می‌گیرد؟
انواع دیدگاه‌ها
1- جبر وراثت
برخی معتقدند انسان همه ویژگی‌های شخصیتی و خصوصیات خود را به وسیله وراثت به دست می‌آورد و سایر عوامل تربیتی دیگر مثل محیط و انتخاب فرد... نمی‌تواند این خصوصیات ژنتیکی را از بین ببرد.
2- جبر محیطی
برخی معتقد به جبر محیطی هستند، یعنی منطقه و محیط جغرافیایی و همچنین محیط اجتماعی و فرهنگی را تنها عامل تاثیرگذار بر ویژگی‌های شخصیتی و خصوصیات افراد می‌دانند. امور غیراکتسابی فیزیکی و مادی مانند: رنگ، چهره، قد، ترکیب اندام و یا حتی برخی بیماری‌ها و... را از محیط مادی و جغرافیایی و امور اکتسابی غیرمادی را مانند: پندار، گفتار و کردار و اخلاق را از محیط خانواده و اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به دست می‌آورند.
3- انتخاب خود انسان
عده‌ای دیگر تنها عامل تکوین شخصیت انسان را در نهایت انتخاب خود انسان می‌دانند و بر این اصل معتقدند که بعد از بلوغ انسان و رسیدن به حد تکلیف شرعی هرکسی می‌تواند خیر و شر را با عقل خود تشخیص دهد و در نتیجه می‌تواند جهان‌بینی و فرهنگی را برای خود انتخاب کند که یا در مسیر خیرات و آموزه‌های عقلانی او است و یا اینکه در جهت شرور و آموزه‌های میلی و هوای نفس او خواهد بود.
بنابراین هر انتخابی را که در نهایت خود انسان انجام می‌دهد می‌تواند شخصیت فردی و اجتماعی او را در همان چهارچوب شکل دهد. استناداتی را هم از قرآن کریم می‌آورند که خدای متعال دو راه را پیش پای انسان قرار داده «و هدیناه النجدین» مگر راه خوب و بد را جلوی پایش نگذاشته‌ایم.(البلد- 10)
یا در سوره الانسان آیه 3 می‌فرماید: «انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا» ما راه و چاه را نشانش می‌دهیم، خواه شکرگزار شود یا ناشکر! بنابراین انسان در نهایت براساس قوه عاقله خود که مستقلا قدرت تشخیص خوب و بد و خیر و شر را دارد و با عنایت به مجبور نبودن در زندگی و قدرت انتخاب راه را داشتن می‌تواند شخصیت و هویت خود را در هر مسیر و جهتی که صلاح می‌داند شکل دهد و استعدادهای بالقوه خود را به فعلیت رسانده و شکوفا نماید.
4- دیدگاه ترکیبی با تاکید بر عامل مسلط
برخی دیگر معتقدند که مسئله تربیت و تکوین شخصیت و هویت فردی و اجتماعی انسان بسیار پیچیده و چندوجهی است و نمی‌توان صرفا با تکیه بر یک عامل به اهداف تربیتی انسان رسید. بنابراین باید همه عوامل موثر بر تکوین هویت و شخصیت انسان را مورد توجه و عنایت قرار داد و سهم هر یک از این متغیرها را ارزیابی و مشخص کرد و در نهایت با تاکید بر عامل مسلط و استفاده بهینه از سایر عوامل به یک جمع‌بندی و تحلیل جامع و معقولی رسید که نه شبهه جبر در نوع حیات و هویت انسان‌ها به وجود آید و نه اینکه قدرت انتخاب و دگردیسی او را مطلق کرد به گونه‌ای که می‌تواند همه چیز را در جهت تشخیص و انتخاب خود تغییر دهد. در اینجا به نحو اختصار فقط متغیرهای دخیل در تکوین شخصیت و هویت انسان را نام می‌بریم. 1- عوامل وراثتی شامل: عوامل ژنتیکی فیزیکی و بنیه و مزاج 2- عوامل غیروراثتی شامل: عوامل درونی و بیرونی که عوامل درونی شامل: ضمیرناخودآگاه، هیجانات و انگیزش و اراده انسان و عوامل بیرونی: شامل: خانواده، همسالان، مدرسه و جامعه می‌باشد، که کمترین حد تاثیرگذاری را عوامل ژنتیکی و بیشترین حد تاثیرگذاری را عوامل محیطی درونی، خانوادگی و محیط اجتماعی دارد.