نقش مستحبات در کمالیابی انسان
انجام واجبات یا ترک محرمات؟ این دو در حقیقت یک چیز است و تحت عنوان انجام وظیفه بندگی مطرح میشود اما اگر بخواهیم اولویت بندی کنیم باید بگوییم ترک گناه و حرام نسبت به انجام واجبات اولویت دارد، چون تا زمانی که شخص گناه میکند، واجبات و عباداتش مقبول نمیشود و تأثیر داشتن واجبات منوط به ترک گناه و تقوا است. بنابراین باید از توبه و ترک گناه شروع کرد و در ضمن آن به واجبات خود هم عمل نمود و سعی کرد گذشته را اگر حقالناس و یا حقالله به عهده دارد جبران کند تا خدای متعال او را بهعنوان یکی از بندگان خوب خود بپذیرد و مورد عنایت و حمایت خود در دنیا و آخرت قرار دهد.
سفارش کردن ائمه دین(ع)، به مستحبات، منافاتی با فرمایشات نسبت به انجام واجبات ندارد. البته در ابتدای راه، قرب فرایض و واجبات اولویت دارد و در کنار آن به مستحبات هم پرداخته میشود اما در مراحل نهایی راه، بعد از رسیدن به رضایت الهی، قرب نوافل نیز به آن افزوده میشود و کسب محبت الهی هم به مرحله قبلی اضافه میگردد و سالک وارد ریاضتهای شرعی میشود. برای مشخص شدن این مطلب توجه به نکات زیر ضروری است:
علت سفارش ائمه(ع) و بزرگان
به مستحبات
باید بدانیم که واجبات بسیار اهمیت دارد، زیرا اصل مقام عبودیت و بندگی با واجبات تحقق مییابد و انسان در وهله اول با انجام وظایف واجب به خدا نزدیک میشود، اما انجام واجبات به تنهایی برای رسیدن به نهایت کمال و قرب الهی کافی نمیباشد، انجام واجبات شرط لازم برای عبادت حداقلی است و شرط کفایت برای عبادت حداکثری، انجام مستحبات است. انسان با انجام واجبات و ترک محرمات به کمال و قرب الهی دست پیدا میکند، ولی درجات بالاتری از قرب و کمال وجود دارد که تنها با مستحبات امکان وصول دارد، در نتیجه برای اینکه انسان در راه خدا قرار بگیرد و به سمت اخلاص حرکت کند و به کمال نهایی خود واصل شود، طی مراحل زیر ضرورت دارد.
1- قرب فرایض، یعنی ظرف انجام واجبات و ترک محرمات و به عبارتی ظرف تحصیل تقوا.
2- قرب نوافل، به معنی انجام مستحبات و ترک مکروهات و به عبارتی ظرف تحصیل ورع.
مرحله قرب فرایض در حقیقت وادی عقل است و با عقلانیت و استدلال عقلی و دینی طی میشود، ولی مرحله قرب نوافل، مربوط به وادی عشق و قلب است و البته مرحله عشق و قلب بسی فراتر و نهاییتر از مرحله عقل و وظیفه میباشد.
نوافل، مکمل فرائض
انسان به وسیله نوافل و مستحبات به اوج در کمال و قرب الهی میرسد، ولی این ظرفیت هنگامی در ساخت انسان و تعالی او مؤثر میافتد که شخص سالک، نسبت به تحصیل تقوا و انجام واجبات به اطمینان رسیده باشد؛ زیرا مرتبه نافله پس از واجب است و بدون تقوا، ورع حاصل نمیشود. نوافل و مستحبات از یک نظر مکمل و متمم فرایض است و از نظر دیگر متمم و مکمل انسان در مسیر الیالله است. به این حقیقت درخصوص نوافل یومیه با صراحت در برخی روایات اشاره شده است. این بدان معنى است که اصل در عبادت، فرایض و حقیقت عبودیت در انجام واجبات است و نوافل و مستحبات براى تکمیل نواقصى است که در مقام عمل به فرایض از ناحیه قصور انسان پیش مىآید، آن هم براى هر کسى متناسب با منزلت عبودى و مَرتبت توحیدى وى میباشد. از سوی دیگر عبادتهاى مستحب نقش مهمى در سرعت و اوج بخشیدن به تکامل انسان دارند، زیرا اولا: بعضى از نوافل، پارهاى از فرائض را که بهصورت ناقص و فاقد شرط «مقبولیت» (و نه بهصورت باطل) انجام شده است جبران مىکند (مثل اینکه نماز بهصورت صحیح خوانده شود، اما همراه با حضور قلب نباشد) و ثانیا: برخى کمالات نیز بهگونهاى است که تنها از طریق انجام مستحبات به دست میآید. در حدیث قرب نوافل که با سندهاى معتبر در منابع حدیثى شیعه و اهل سنت روایت شده، آمده: عن ابیعبد الله(ع) قال: قال رسولالله(ص) قال الله: ما تحبب الی عبدی بشیء احب الی مما افترضه علیه و انه لیتحبب الی بالنافله حتی احبه، فاذا احببته کنت سمعه الذی یسمع به و بصره الذی یبصر به و لسانه الذی ینطق به، و یده التی یبطش بها و رجله التی یمشی بها اذا دعانی اجبته و اذا سألنی اعطیته. امام صادق(ع) از پیامبر(ص) روایت کرده که خداوند فرمود: اظهار دوستی نکرد بنده من به چیزی دوست داشتنیتر از آنچه واجب کردم بر او، و او با نوافل به سوی محبت من میآید تا اینکه من نیز او را دوست بدارم. پس هنگامی که او را دوست بدارم شنوایی او میباشم آنگاه که میشنود؛ و بینایی او میباشم آنگاه که میبیند؛ و زبان او میباشم آنگاه که سخن میگوید؛ و دست او میباشم آنگاه که ضربه میزند؛ و پای او میباشم آنگاه که راه میرود؛ هنگامی که به درگاه من دعا کند اجابت میکنم و اگر از من درخواست کند به او میدهم». (اصول کافی، ج 2، ص 352) از این روایت معلوم میشود چشم دل که در اثر عادت و انس به طبیعت و عالم ملکى کمسو شده و توان دیدن حقایق را ندارد، در اثر انجام واجبات و مستحبات، دید خود را باز خواهد یافت و تنها راه روشن کردن آن از طریق اطاعت خداوند (انجام واجبات و ترک محرمات) است که آن هم به مرور زمان و به تدریج به دست مىآید.
آثار تقید به مستحبات
التزام و استمرار بر نوافل و مستحبات سه اثر مهم دارد:
1. گناهان انسان را محو میکند، چنانکه خداوند متعال میفرماید: در آغاز و انجام روز و ساعاتی از شب نماز بگزار، زیرا نیکیها، بدیها را از میان میبرد (هود: 114) و در حدیث آمده است: که نماز مؤمن در شب گناهان روز او را از بین میبرد. (جامع احادیثالشیعه، ج 7، ص 107) و در بعضی نقلها آمده است: نماز وِتْر گناهان را از بین میبرد. (همان، صص 107، 108)
2. نواقص و کمبودهایی را که بر اثر غفلت یا قصور در واجبات رخ داده است، جبران میکند. مثلاً نوافل یومیه خصوصاًً نوافل شب نواقص نمازهای یومیه را مرتفع میسازد، روزههای مستحبّی نواقص روزههای ماه رمضان را برطرف میکند، صدقات مستحبّ کمبودهای واجبات مالی از قبیل زکات و خمس را رفع مینماید و... احتمال دارد که اعمال مستحب مطلقاً در رفع نواقص کلیه فرایض و واجبات مؤثر باشد. در این مورد به چند حدیث اشاره میشود. از امام باقر(ع) نقل شده است که فرمود: إنَّما جُعِلْتَ النّافلهُ لِیَتُمَّ بها ما یَفْسُد منَ الْفریضهِ؛ نماز نافله برای آن قرار داده شده است که فساد و نقص فرایض را جبران کند (جامع احادیثالشیعه، ج 7، صص 116، 118) و در حدیث دیگر آمده است: إنَّ تبارکَ و تعالی أتمَّ صلوهًَْ الْفریضهًَْ بصلوهًِْ النّافِلهِ؛ خداوند تبارک و تعالی نماز واجب را با نماز نافله کامل کرده است.(همان)
ابوحمزه ثمالی میگوید که امام(ع) فرمود: هیچ نمازی بدون حضور قلب قبول نیست. من عرض کردم: فدایت شوم، همه ما هلاک شدیم؟ فرمود: نه، زیرا خداوند متعال اینگونه عبادات را به وسیله نافلهها کامل میگرداند. (همان، ص 135)
3.موجب تقرّب به خداوند سبحان میشود، چنانکه قرآن میفرماید: مؤمنان حقیقی شبها پهلو از بستر برمیدارند و خدا را با بیم و امید میخوانند و از آنچه روزیشان کردهایم انفاق میکنند. پس هیچکس نمیداند به پاداش اعمالشان چه نعمتها بهعنوان چشمروشنی برای آنها در عالم غیب آماده شده است. (سجده: 16 و 17) و نیز میفرماید: پاسی از شب را برای ادای نافله بیدار باش، باشد که خدایت تو را به جایگاه پسندیدهای برگزیند.(اسراء: 79)
از: سایت پرسمان