فرسایش اسرائیلیات در ماراتن استقامت(یادداشت روز)
1)جنگ جاری و ریشهدار در منطقه، بیشباهت به ماراتن استقامت نیست که مسافتهای طولانی، حتی تا ۴۲ کیلومتر را شامل میشود. در دوی صد متر، شتاب و سرعت دوندگان مهم است و رقابت، در کمتر از ده ثانیه به پایان میرسد. اما دوی ماراتن، ساعتها طول میکشد و بیش از شتاب و هیجان لحظهای، نیازمند پایداری و حرکت پیوسته است. از دو جنگ تحمیلی بزرگ به منطقه در جریان جنگ اول و دوم جهانی که بگذریم، غرب آسیا شاهد دهها جنگ در هشتاد سال اخیر بوده و برجستهترین آنها، زنجیرهای از نبردهاست که حول مسئله فلسطین شکل گرفته است. اسرائیل در نیمه اول این ماراتن هشتاد ساله، طرف غالب ماجرا بود اما در نیمه دوم، شکستهای راهبردی مهمی متحمل شده است. البته، طرف مقابل رژیم صهیونیستی نیز تحولات گوناگونی را به خود دیده است؛ از الهامبخشی سوسیالیسم و ناسیونالیسم عربی، تا طلوع مقاومت اسلامی. نبردی چنین دامنهدار و ماراتُنی را نمیتوان صرفا با دیدن چند قاب بسته، روایت کرد بلکه مطالعه دقیق روندهاست که نشان میدهد کدام طرف به هدف پیروزی نزدیک شده و کدام یک با وجود سبقت اولیه در چند ده سال قبل، در حال عقب افتادن است.
2) مهمتر از اصل این نبرد نفسگیر، روایت آن است و طرف عبری- غربی میکوشد با دستکاری در روایت، ناکامی خویش را پنهان، بلکه وارونه بازنمایی کند. باید خاطر نشان کرد که صهیونیسمِ برآمده از یهودیت منحرف (و غرب در هم تنیده با آن)، مهارت بالایی در تحریف دارند. آنها همچنان که در تورات و انجیل دست بردند، ید طولایی در تحریف روندهای روز دارند. مجموعه این تحریفات را باید «اسرائیلیات جدید» نامگذاری کرد که میکوشد واژگونی بخت رژیم صهیونیستی را بر عکس روایت کند و جنایت و ترور را جای روند اصلی (پیشروی و فراگیری مداوم گفتمان مقاومت در منطقه و جهان) بنشاند. صهیونیستها و حامیانشان، دههها با ترویج انواع «اسرائیلیات» (وارونهنمایی حق و باطل) مسلط شدند. اما حالا به برکت مقاومت مظلومانه و سلحشورانه غزه، نقاب از چهره مافیای جهانی تحریف افتاده است. به همین علت هم، تا مرز تبدیل شدن به متهم نسلکشی و جنایت جنگی نزد محاکم بینالمللی پیش میروند. آنها اگر قافیه را نباخته بودند، این خودزنی حیثیتی را به جان نمیخریدند.
3) در حالی که آتشبس دیگری برقرار شده و مبادله اسیران و برگزاری نشست موسوم به صلح در شرم الشیخ در راه است، نباید از تحولات مهم امنیتی غافل ماند. اما در عین حال، باید میدان نبرد هشتاد ساله به ویژه دو سال اخیر را فراتر از رویدادهای موردی دید. حکمت استوار و فلسفه وجودی مقاومت، ریشهدارتر از آن است که با جنایت و نسلکشی و ترور از بین برود؛ که اگر چنین بود، ماجرا باید در همان جنگهای سالهای 1948، 1967، 1973 و یا سالهای 1982 و 2000 (اشغال لبنان و غزه) پایان میپذیرفت. اما مقاومت، هر بار قدرتمندتر شده و بحران را به عمق رژیم صهیونیستی کشانده است.
4) مقاومت با همه فراز و نشیبها، یک روند است، نه یک طرح و پروژه کوتاه مدت که به سرعت به سرانجام برسد، یا بشکند و از بین برود. مقاومت در منطقه، پاسخی به عالمگیرترین رنج بشر، یعنی سلطهطلبی اخلاف فرعون در قلب تمدنی جهان (غرب آسیا) است. طبیعی است که قدرتهای بانی رژیم جعلی صهیونیستی هم با حداکثر توان، پای آن بایستند. اما در مقابل، بالاترین برانگیختی جهانی حتی در قلب کشورهاییهای بانیان و حامیان جنایات اسرائیل، در دو سال اخیر شکل گرفته و گسترش یافته است.
5) تحریف و فریب، بزرگترین حربه تمدن سلطهجوی غرب است. اگر تابناکی گفتمان مقاومت نبود، موضوع فلسطین ظرف چند دهه گذشته به خاطر انواع خیانتها فراموش و نابود میشد. از طراحی توافق خیانتبار ابراهیم که بگذریم، اسناد فراوان حاکی از این است که اسرائیل قبل از غافلگیری در عملیات طوفان الاقصی، در حال نهائی کردن حمله به غزه بود. چنانکه روزنامه وال استریت ژورنال بعد از عملیات طوفانالاقصی فاش کرد: «اسرائیل از سال ۲۰۱۴ در حال تدارک مخفیانه برای حمله به غزه بوده است. ارتش برای انجام عملیات زمینی، یک پایگاه نظامی در ۱۹ کیلومتری غزه ساخت که روی آن، یک شهر ساختگی احداث شده بود. این پایگاه با انواع تسلیحات، برای عملیات آماده میشد». همچنین شبکه 12 اسرائیل، همان ایام گزارش داد: «طبق اسناد به دست آمده، اسرائیل قبل از حمله حماس، طرح حمله گسترده به غزه را آماده کرده بود. 6 روز قبل از آغاز این عملیات، مراکز اطلاعاتی اسرائیل، طرح حمله گسترده و ترور رهبران حماس را آماده کرده بودند. رونین بار رئیس شاباک، اول اکتبر ۲۰۲۳، شش روز قبل از حمله حماس، طرحی را برای ترور فرماندهان حماس ارائه داد و به رئیس ستاد ارتش توصیه کرد این طرح را پیش ببرد».
6) اخیرا در پی انتشار مقالهای کج فهمانه در یک روزنامه ایرانی علیه حماس و مقاومت غزه، فردی به نام «امیر تزارفاتی» (از پایوران شبکه عملیات روانی رژیم صهیونیستی، با 630 هزار فالوئر در فضای مجازی) ذوقمرگ شده و ضمن باز نشر بخشهایی از آن مقاله، نوشت: «ایران شکست را پذیرفت! یا به طور ناخواسته اسرائیل را تحسین میکند. باید خواند! سر مقاله روزنامه [...]، یک متن استثنایی در انتقاد تند از حماس است. این سیگنال از درون ایران، برای اسرائیل، ارزش رسانهای بزرگی دارد». اما علت این خر کیف شدن چیست؟ پاسخ را باید در صدها تحلیلی دید که روزانه در رسانههای صهیونیستی منتشر میشود و دلالت بر شکست راهبردی اسرائیل میکند. اقدام پایور رسانهای دولت نتانیاهو، تلاش برای سرپوش گذاشتن بر حس عمیق شکستی است که در درون رژیم صهیونیستی حاکم شده است:
- رونن برگمن، تحلیلگر یدیعوت آحارونوت: چهار شرط از پنج شرطی که نتانیاهو برای جنگ در غزه تعیین کرده بود، محقق نشده؛ حماس سلاح خود را حفظ کرده، نوار غزه خلع سلاح نشده، اسرائیل کنترل امنیتی کامل بر کل منطقه ندارد و هیچ تضمینی برای تشکیل دولت جایگزین وجود ندارد. یک مقام ارشد اطلاعاتی اسرائیل تأکید کرده که مردم حق دارند پاسخ واقعی به چند پرسش اساسی را دریافت کنند: چرا توافق تا این حد دیر به دست آمد و چرا به عنوان پیروزی تبلیغ میشود، در حالی که اسرائیل عملا مجبور به واگذاری امتیازات قابل توجهی شده است؟
- روزنامه هاآرتص: اهداف سنوار محقق شد. حماس توانست سازمان و رهبری خود را حفظ کند و با دو دستاورد بزرگ از جنگ خارج شود: بازگرداندن فلسطین به صدر توجه جهانی پس از سالها تلاش نتانیاهو برای به حاشیه راندن آن، و آزادی صدها زندانی.
- موشه فیگلین، سیاستمدار صهیونیست، کانال ۱۴ اسرائیل: جنگ غزه با شکست اسرائیلیها تمام شد. ما با تحقیری سنگین مواجه شدیم. اسرائیل، در بدترین وضعیت، از زمان تأسیس تاکنون قرار گرفته
است.
- آوی یسسخروف، تحلیلگر صهیونیست: تلآویو، در رسیدن به دستاوردهای سیاسی و نظامی در غزه ناکام مانده. با وجود ماهها درگیری، حماس همچنان قدرت را در دست دارد و هیچ نشانه ای از فروپاشی ساختار آن دیده نمیشود. وضعیت کنونی، سازشی دردناک اما اجتنابناپذیر است و دلیل اصلی آن، ناتوانی سران اسرائیل است.
- عاموس هرئیل، تحلیلگر هاآرتص: نتانیاهو تلاش خواهد کرد پایان جنگ را به عنوان دستاورد ارائه دهد؛ ولی بیشک بین آنچه او وعده داد و آنچه در غزه رخ داده، شکاف عمیقی برقرار است. فلسطینی ها موفق شدهاند درگیری را به شکل بیسابقهای، بینالمللی کنند و این، برعکس اهداف اعلامی نتانیاهو است.
- آوی اشکنازی تحلیلگر روزنامه معاریو: حماس، قواعد بازی را تغییر داد. سختترین نبرد تاریخ اسرائیل نشان داد ارتشی که زمانی شکستناپذیر تصور میشد، توازن را در برابر حریفی کوچک از نظر اندازه، اما بزرگ از نظر اراده و برنامهریزی، از دست داده است. از لحظه آغاز عملیات ۷ اکتبر، آنچه رخ داد دیگر صرفاً یک رخنه امنیتی یا نظامی نبود، بلکه فروپاشی کامل نظام بازدارندگی بود. حماس توانست نبرد را علیه کل تیپ غزه ارتش اسرائیل فیصله دهد و دستاوردی به دست آورد که هیچ نیروی عربی در دهههای گذشته به آن نرسیده بود. اسرائیل، سال ها خود را با روایت بازدارندگی فریب داده، اما واقعیت میدان نشان میدهد «پادشاه، لخت است». حماس نه فقط در میدان جنگ، بلکه در ذهن و روان اسرائیلی ها پیروز شده و جامعه ما در وضعیتی از ترس، تردید و شکاف بی سابقه به سر می برد.
- آلستر کروک، دیپلمات و افسر سابق MI6 انگلیس: اسرائیل تمام شده است. چند هزار نظامی کشته شدند؛ تلفاتى فاجعه بار برای کشوری کوچک. ارتش اسرائیل، خسته و سردرگم است و قدرت نظامی آن به شکست اخلاقی و سیاسی تبدیل شده. نتانیاهو در موقعیت ناامیدی قرار دارد. وضعیت در اسرائیل به نقطهای نزدیک به خشونت داخلی رسیده است. نیمی از جمعیت (بخش اروپاییتر) معتقدند کودتایی در جریان است. تنشها، پایههای دولت را به لرزه درآورده است. این، یک وضعیت بسیار تلخ است.
- روزنامه گاردین: از ۷ اکتبر (این مرگبارترین حمله در تاریخ اسرائیل) محبوبیت نتانیاهو به پایینترین حد رسیده و ناامیدی برای حفظ قدرت، او را به سمت درگیر شدن در نسلکشی سوق داده است. این، منجر به شکست مذاکرات آتش بس در هر نوبت و نقض توافقی شده که او ژانویه گذشته امضا کرد. تلاشهای او برای خالی کردن غزه از جمعیت شکست خورده و اسرائیل با تمام بار ماجرا، به یک منفور جهانی تبدیل شده است.
- هَری اِنتِن، تحلیلگر دادهها در شبکهCNN: جنگ غزه، باعث تغییر تاریخی بزرگ در افکار عمومی آمریکا شده است. برای اولین بار، تعداد بیشتری با فلسطینیها همدلی میکنند تا اسرائیلیها.
- یدیعوت آحارونوت: اسرائیل، جنگ را باخت و تا آستانه شکست کامل سیاسی- استراتژیک پیش رفت. فرض اسرائیل مبنی بر اینکه فشار منجر به امتیازدهی شود، اثبات نشد. برعکس، فشار بین المللی، خطر سوق دادن اسرائیل به شکست کامل را به همراه داشت.
- به اینها علاوه کنید تظاهرات ۲۵۰ هزار نفری در پایتخت ایتالیا و تظاهرات
۵۰۰ هزار نفری در لندن و تظاهراتهای مشابه در برلین، پاریس، بروکسل، وین، استکهلم، آمستردام، کیپ تاون، سیدنی و اتاوا را که نشان میدهد پشتوانه رژیم صهیونیستی در کشورهای حامی، فرو پاشیده است.
7) با توجه به بدنامی اسرائیل، احتمال نمیرود که توافق آتشبس، دوام داشته باشد. وزیر دفاع اسرائیل میگوید: «چالش بزرگ اسرائیل پس از مرحله بازگرداندن گروگانها، تخریب تمامی تونلها در غزه خواهد بود. معنای اصلی توافق، خلع سلاح غزه است. من به ارتش اسرائیل دستور دادهام که برای انجام این مأموریت آماده شود». همچنین نتانیاهو برخلاف توافق، مدعی شده «اسرائیل تا زمان خلع سلاح، در غزه باقی خواهد ماند و خروج کامل از غزه غیرقابل قبول است». سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی هم میگوید: «ما کنترل حماس بر غزه را تحمل نخواهیم کرد و اگر این موضوع از طریق مذاکره حل نشود، به جنگ باز خواهیم گشت». حق با کیم ایورسن، روزنامهنگار آمریکایی است که گفت: «صهیونیستها معتقدند از مصر تا لبنان، بخش بزرگی از سوریه، و بخشی از عربستان متعلق به آنهاست بنابراین. تا زمانی که این ایدئولوژی ریشهکن نشود، درگیریها پایان نمییابد».
محمد ایمانی