درسی که مرحوم راشد داد
در زمان شاه مىخواستند در منطقه بهارستان تهران، اطراف ساختمان مجلس شوراى ملّى را بسازند و بايد ۳۵ خانه خراب مىشد. به اطلاع صاحبان خانهها رساندند كه خانه شما را مترى فلان مقدار مىخريم. هر كس اعتراض دارد، بنويسد تا رسيدگى شود.
هيچ كس به جز واعظ مشهور مرحوم حسینعلی راشد اعتراض نكرد. اين جريان خيلى بر مسئولان گران آمد و گفتند: فقط اينکه آخوند است، اعتراض كرده!
بعد مرحوم راشد را دعوت كردند و آماده شدند براى اينکه به او حمله كنند و خفيفش {خوار} نمايند! راشد آمد و بعد از سلام و احوالپرسى از او پرسيدند كه اعتراض شما چيست؟
گفت: حقيقتش اين است كه اين خانه را من سالها قبل و به قيمت خيلى كم خريدهام و در اين مدت زمان طولانى مخروبه شده و به نظر من قيمتى كه شما پيشنهاد كردهايد زياد است و من راضى نيستم از بيتالمال مردم، قيمت بيشترى براى خانهام بگيرم.
بهت و تعجّب،همه را فرا گرفت و يكى از اعضاى كميسيون كه از اقليتهاى دينى بود، از جا برخاست و راشد را بوسيد و گفت: اگر اسلام اين است من آمادهام براى مسلمان شدن.
جرعهای از دریا، ج ۲، ص ۶۵۸
ــــــــــــــــــــــ
مرحوم حسینعلی راشد (زاده ۲ تیر ۱۲۸۴در تربت حیدریه روستای کاریزک ناگهانی- درگذشته ۷ آبان ۱۳۵۹ در تهران) روحانی، نویسنده، مبلغ مذهبی، زندانی سیاسی و نماینده تهران در مجلس بود. وی فرزند ملا عباس تربتی بود. در ۱۶ سالگی همراه پدرش به مشهد رفت و مشغول تحصیل دروس حوزوی شد. برای ادامه تحصیل به نجف عزیمت کرد و نزد اساتید آن حوزه مانند میرزاحسین نائینی و سید ابوالحسن اصفهانی تحصیل نمود و پس از توقف کوتاهی در تهران و قم عازم شیراز شد و در آنجا مجالس وعظ و خطابه داشت. پس از مدتی، عازم اصفهان شد و در آن شهر به علت سخنرانیهای ضد سلطنت رضا شاه، در حدود ۷ ماه زندانی گردید. پس از آزادی از زندان، تهران را برای ادامه زندگی انتخاب کرد.