«واکنش سریع» راهبرد جدید مقاومت!(یادداشت میهمان)
۱- اقدام تاریخی و شجاعانه اخیر نیروی دریایی سپاه در دریای عمان مصداق همان جملهای است که فرمانده کل سپاه چندی پیش از آن خبر داده بود و آن اینکه «ما به مرحله واکنش سریع رسیدهایم»! سردار سلامی کمتر از یک ماه قبل، ۲۳ مهر در بازدید از یگانهای نیروی دریایی سپاه مستقر در خلیجفارس و تنگه راهبردی هرمز، گویی که دست آمریکاییها را خوانده و پیشبینی چنین حماقتهایی از سوی آنها را کرده بود. او هشدار داد «نیروی دریایی ما از این پس قادر است در مواجهه با هر تهدیدی و در هر مقیاسی و در هر نقطهای «واکنش سریع و قاطعانه» نشان دهد و قدرت تعقیب دشمن در اعماق طولانیتری را به رخ بکشاند». شاید این اولین واکنش سریع فرزندان ملت ایران بعد از آن هشدار به آمریکاییها بود که متأسفانه در آن زمان نتوانستند بهخوبی درک و تجزیه و تحلیلش کنند و لذا نیروی دریایی سپاه در عمل نشان داد که این فقط یک شعار برای تبلیغات رسانهای نبود.
۲- این اقدام در حقیقت واکنش سریعی به سناریوی «اسرائیلهراسی» بایدن و رجزخوانیهای ابلهانه سگ او، نخستوزیر رژیم صهیونیستی هم بود که به آنها فهماند قبل از آنکه شما بخواهید ادعا و فضاسازی کنید که «گزینه نظامی روی میز دیپلماسی!» است، «گزینه نظامی ملت ایران در میدان» شما را به عقب میراند و پشیمانتان میکند ! لذا تصمیمگیران نظامی آنها از جمله رئیسسابق اطلاعات ارتش صهیونیستی این نکته را بهخوبی فهمیدهاند و اذعان میکنند که «مشکل حمله نیست، بلکه ملاحظات زیادی در این خصوص وجود دارد و مسئله مهم این است که بعد از آنچه اتفاقی خواهد افتاد؟!». فرمانده جبهه داخلی رژیم صهیونیستی نیز در حالی که رزمایشی با سناریوی شبیهسازی جنگ، برای روحیه دادن به صهیونیستها برگزار کرده بود ، نیز نه تنها نتوانست همکیشان خود را از ترس هرگونه حماقتی علیه ایران برهاند، بلکه ترس خود را هم نتوانست پنهان کند و خواسته و یا ناخواسته اذعان کرد «در صورت آغاز هرگونه درگیری، اسرائیل تنها در یک روز هدف هزاران موشک قرار خواهد گرفت!». اوری گوردین هشدار داد: «فقط در مرزهای شمالی روزانه حدود ۲ هزار و ۵۰۰ موشک نقطهزن به عمق خاک اسرائیل (فلسطیناشغالی) در مناطق مسکونی شلیک خواهد شد!».
تحلیلگران و رسانههای منطقه بهخصوص تحلیلگران نظامی خود صهیونیستها هم با بیان اینکه «بین فهم و پیشبینیهای اسرائیلیها با واقعیت فاصله بسیاری وجود دارد»، برای رژیم صهیونیستی مرثیهسرایی میکنند که «در صورت هرگونه درگیری، اسرائیل روزهای بسیار سختتر از آنچه که تاکنون تجربه کردهاند؛ تجربه خواهند کرد که شاید آخرین تجربه آنها باشد!»؛ بنابراین اکنون قابل درک است که چرا واشنگتن در مقابل اقتدار نیروی دریایی سپاه، با پذیرش شکست، سکوت در پیش گرفت؟! چون اولاً؛ با تغییر معادلات و توازن قدرت، هم در میدان و هم در صحنه دیپلماسی ورق برگشته و آنگونه که در مقابل هر تهدید و تحقیر و تحریم آمریکا، شاهد انفعال دولت حسن روحانی به علت ترس از واکنشهای بعدی آن بودیم ، اکنون این دولت بایدن و تیم اوست که با نیاز به برجام مجبورند در مقابل اقدامات عزتمندانه و مقتدرانه جمهوری اسلامی سکوت کنند و نگران عواقب بعدی آن باشند! ثانیاً؛ گفته میشود سپاه یک پهپاد تهاجمی آمریکا را نیز در دریای عمان سرنگون کرده و بایدن میخواهد با سکوت ، آن را از فهرست شکستهای خود در اذهان عمومی سانسور و حذف کند ! ثالثاً؛ شناورهای سپاه در پاسخ به اخطار شلیک منوّرهای مشقی آمریکاییها، در اقدامی شجاعانه با موشکها و گلولههای واقعی و نه منوّر، به نیروهای آمریکاییها اخطار و هشدار داد «در صورت تأخیر در ترک منطقه، مستقیماً مورد هدف قرار خواهید گرفت»! رابعاً؛ شناورهای آمریکایی جرأت شلیک به بالگرد ایرانی که اقدام به هلیبرن روی نفتکش تحت اسکورت خودِ نیروهای آمریکایی کرد را هم نداشتند! خامساً؛ خلبانان بالگردهای سی هاوک در کمال ناباوری توسط سپاه رهگیری و با صدای هشدار، از هلیبرن منصرف شدند و عقبنشینی کردند! سادساً؛ ناو هواپیمابر نیمیتز حامل ۸۵ فروند جنگنده سوپرهورنت بهدلیل آرایش جنگی شناورهای تا دندان مسلح ایران در عقبه خود و لاک شدن موشکهای ساحل به دریای ایران روی آن، نتوانست مانع از عملیات تاریخی نیروهای دریایی سپاه شود ! اما شاید فقط همین سکوت آمریکا درخصوص ماجرای نفتکش بتواند جریان غربگرای داخلی را به فکر و تأمل وادارد تا بهجای همراهی با سکوت آمریکاییها با سکوت خود، در مقابل سربازان وطن سر تعظیم فرود آوردند و با خبرهای ساختگی و انحرافی افتخارآفرینی آنها را سانسور نکنند!
۳- قبل از این نیز حمله موشکی و پهپادی اخیر مقاومت به پایگاه آمریکایی التنف در سوریه با الگوبرداری از حمله به پایگاه عینالاسد در الانبار، پس از حمله هوایی رژیم صهیونیستی به شهر تدمر، آغازگر مرحله «واکنش سریع» بود که به آمریکاییها فهماند که راهبرد مقاومت از پاسخ در زمان و مکان مناسب به «راهبرد واکنش سریع» تغییر کرده است. لذا سخنان اخیر سیدحسن نصرالله آشکارا نشان داد همه معادلات و پروندههای منطقه عمیقاً به همدیگر ربط دارد و هرگونه حماقت در یک پرونده ، شعلههای
خشم آتش مقاومت در دیگر پروندهها را نیز شعلهور خواهد کرد.
۴- در پاسخ به کسانی که ادعا کردند قابل باور نیست که نیروهای آمریکایی در این منطقه حساس به دنبال سرقت نفت و فروش آن در بازار سیاه باشند و ایران توان رویارویی با آنها را ندارد و اینکه آمریکاییها در واکنشی انفعالی ادعا کردند توقیف نفتکش اقدامی رسانهای بود، اولاً؛ تصاویر منتشر شده دنیا و جامعه بینالمللی را متقاعد کرد که این ادعاها چیزی بیش از یک جوک نیست. ثانیاً؛ رسانههای غربی–صهیونیستی در کنترل خود آمریکا هستند و همگی از روایت آمریکا دفاع میکنند. اینکه عملیات نیروی دریایی سپاه بازتاب گستردهای در رسانههای جهان داشت و رسانههای غربی–عبری هم نتوانستند از فراگیری این خبر جلوگیری کنند و مجبور به اذعان آن شدند، خود نشان میدهد این اقدام چیزی فراتر از تبلیغات بود که هیمنه آمریکا را یک بار دیگر درهم شکست و او را نه تنها در مقابل ملتهای منطقه و جهان بلکه حتی در مقابل متحدانش نیز خوار کرد. ثالثاً؛ با اینکه آمریکا خودش بزرگترین قاچاقچی و سارق نفت جهان از جمله در عراق و عربستان و لیبی و سوریه است ، باید گفت نکته مهم و اصلی این نیست ، بلکه بحث اصلی در این ماجرا ، «جنگ ارادهها» و القای ابرقدرتی بود که جمهوری اسلامی با قدرت ، اقتدار خود را برای تأمین امنیت دریایی نه تنها به رخ آمریکا، بلکه به رخ تمام جهان کشید و نشان داد امنیت خلیجفارس با حضور آمریکا در معرض تهدید و حضور جمهوری اسلامی امنیتزاست. رابعاً؛ مگر این جماعت و آمریکاییها مقاومت یمنیهای پابرهنه اما شجاع را که در آستانه یکسره کردن جنگ با آزادسازی شهر مهم و استراتژیک مأرب هستند، در مقابل سعودیهای مجهز به تسلیحات پیشرفته آمریکا و شکست داعش بهرغم حمایت تمام قد آمریکا و اسرائیل و کشورهای اروپایی و پیروزیهای مقاومت در جنگهای ۳۳ روزه لبنان و غزه و به اسارت گرفتن سربازان متجاوز انگلیسی و ملوانان آمریکایی و زدن پهپاد فوق سری گلوبالهاک و پایگاه عینالاسد و...و همچنین هشت سال دفاع مقدس را ندیدند؟! البته شاید هنوز در گیجی این سیلیها و شکستها هستند که برایشان باورپذیر نیست؟! خامساً؛ مهم برتری عده و توان نظامی یک طرف نیست، بلکه صحبت بر سر شجاعت و ایمان لازم و امکان استفاده از عده و توان نظامی موجود است که در دریای عمان بهخوبی آشکار شد! سادساً؛ واقعیت غیرقابل کتمان هرچه باشد، به طور قطع در شرایط پیچیده فعلی پیامها و اهداف خاصی را ارسال و مطرح کرده است! البته
علاوه بر آن، پیام روشن دیگری هم برای کشورهایی که اموال ملت ایران را ضبط و بلوکه کردند، داشت و آن اینکه جمهوری اسلامی هرچند صبّار است، اما در بازپسگیری داراییهای ملت ایران از توان لازم برخوردار است و در صورت لزوم از این توان هم استفاده خواهد کرد!
۵- نکته خندهدار داستان شکست آمریکا در دریای عمان اینجاست که آمریکا در حالی تکذیب را بهترین راه برای حفظ پرستیژ ابرقدرتی خود دیده که پنتاگون صریحاً به اصل ماجرا اذعان کرد. لذا آمریکاییها باید به این سؤال پاسخ دهند آنگونه که تصاویر نشان میدهد و خود اذعان کردند، ناو و ناوچههای جنگی آنها نزدیک محل حادثه چه کار میکردند؟! آیا برای تفریح و ماهیگیری فوراً آنجا حضور یافتند؟!
۶- آمریکاییها در حالی که در مقابل اقتدار نیروهای دریایی سپاه غافلگیر شدند، با برداشت سودجویانه و برای ترساندن طرف مقابل ادعا کردند «اگر آغاز مذاکرات هستهای طول بکشد، ممکن است بحرانهایی مانند آنچه در دریای عمان رخ داد یا بحرانهایی در سوریه و دیگر مناطق رخ دهد»! که البته این ادعای مشاور بلینکن از یک سو خود اذعانی به دزدی دریایی از سوی آمریکاست که کاخ سفید تلاش کرد آن را تکذیب کند و از سوی دیگر هدف القای این پیشفرض فریبکارانه از سوی
جوزف سرینسیونی، این است که این نتیجه را به خورد مخاطبان بدهد که
«پس بهتر است برای جلوگیری از وقوع هر نوع جنگی مذاکرات در سریعترین زمان ممکن شروع و توافقنامهای امضا شود!» که باید به او گفت: «خوابی که دیدی، تعبیر شدنی نیست!» چراکه اولاً؛ آغوش نیروهای مقاومت برای استقبال از چنین حوادثی و واکنش سریع به آنها باز است. ثانیاً؛ اکنون زمان تأمین منافع ملت ایران با «مذاکرات نتیجهمحور» است، نه تأمین منافع آمریکا با «مذاکرات توافقمحور» به هر قیمت!
دکتر محمدحسین محترم