کد خبر: ۳۲۴۰۹۴
تاریخ انتشار : ۲۱ آذر ۱۴۰۴ - ۱۹:۰۸

امر به معروف و نهی از منکر برترین فریضه اسلام

علی‌اصغر  پسندیده

امر به معروف و نهی از منکر از مهم‌ترین و اساسی‌ترین واجبات الهی است که استواری جان و جامعه بلکه جهان بر اساس آن است؛ زیرا آن‌گونه که از آموزه‌های قرآن، دانسته می‌شود، معروف همه حقایق برجسته و اساسی در زندگی انسان در برابر منکر است که زشت‌ترین اعمال از نظر عقل فطری و نقل وحیانی است که معصومان(ع) به عنوان انسان‌های کامل الهی، نسبت به آنها نه تنها شناخت کامل و تمامی دارند، بلکه اصولا به عنوان اسوه‌های حسنه الهی اطاعت از اوامر و نواهی ایشان همان اطاعت از حق تعالی و حقایق نشات گرفته از اوست.
بنابراین، عقل‌، انسان را به این اسوه‌های حسنه ارجاع می‌دهد تا نه تنها معروف و منکر را بشناسد، بلکه مطابق امر و نهی ایشان زندگی خویش را تنظیم کند.
نویسنده در این مطلب جایگاه برجسته امر به معروف و نهی از منکر در میان قوانین و فرائض شریعت و نقش و آثار آن در زندگی را تبیین کرده است.
***
حقیقت معروف و منکر و راه‌های کشف آن
معروف، هر امر و کاری است که عقلا یا نقلا نیکو باشد؛ منکر نیز هر امر و کاری است که عقلا و نقلا زشت و بد باشد؛ زیرا عُرف به چیز بلندی گفته می‌شود که از هر جایی دیده و شناخته می‌شود و آن را نشانه و علامت برای دیگران قرار می‌دهند؛ مثلا «برج میلاد» یا «قله دماوند» در تهران «عرف» مردم تهران است، یا حرم حضرت معصومه(س) برای مردم قم یا بارگاه ملکوتی امام رضا(ع) برای مردم مشهد حکم «عرف» را دارد و بسیاری از مردم برای قرار ملاقات یا نشان دادن موقعیت جغرافیایی به این جاها ارجاع می‌دهند که «عرف» است؛ اما اگر کسی به یک «نماد» ناشناخته در شهری ارجاع دهد، امکان پیدا کردن آن نیست و افراد سرگردان می‌شوند.
«مُنکر» از «نُکر» به معنای ناشناخته است؛ از همین رو در صرف و نحوعربی‌، از شناسه‌ها به عنوان «معرفه» و ناشناسه‌ها به عنوان «نکره» یاد می‌شود. اینکه فرشتگان مجسم در نزد حضرت ابراهیم(ع) و لوط(ع) نیز «قوم منکرون» تعبیر شده‌اند (ذاریات، آیه 25؛ حجر، آیه 62)، به دلیل همین ناشناس بودن ایشان بوده است.
خدا در قرآن از اصحاب اعراف سخن به میان آورده که مراد همان معصومان(ع) است که در مقام بلندی قرار دارند و برای همگان شناخته شده و معیار حق و باطل و معروف و منکر و به یک معنا «میزان و موازین» الهی هستند که اعمال مردمان بدانها سبک و سنگین می‌شود.(اعراف، آیات 46 تا 48)
البته اینکه به چیزهای نیک، معروف می‌گویند، به سبب همین برجستگی و شناختی است که مردم به آن دارند و موجب گرایش آنان به این امور برای نشانه‌گذاری یا ارجاع و مانند آنها است؛ در مقابل، چیزهای زشت و بد، منکر دانسته می‌شود؛ زیرا برای مردم ناشناخته و مجهول است و همین خود موجب‌گریزش مردم نسبت به آن می‌شود. 
بنابراین، وقتی از معروف و منکر در اصطلاح قرآنی سخن به میان می‌آید، مراد امور نیک یا زشتی است که مردم از آنها گرایش و‌ گریزش دارند.
بر اساس آموزه‌های قرآن، همه امور زندگی انسان در این دو شاکله «معروف و منکر» ساماندهی می‌شوند و عناوین دیگری چون «حق و باطل»، یا «طیب و خبث» و مانند آنها توجه بخشی به همین امور است.
«شریعت» یا همان دین و قوانین و سنت‌های الهی حاکم بر جهان، اموری است که انسان را به سوی کمال بایسته و شایسته‌اش هدایت می‌کند. این دین در قالب نور الهی «هدایت تکوینی عقلی فطری»(طه، آیه 50) و نور الهی «هدایت نقلی وحیانی»(بقره، آیه 38) سامان یافته و انسان‌ها بدان دسترسی دارند، با این فرق که نور هدایت تکوینی در ذات همه انسان‌ها وجود دارد و به طور فطری انسان به حق و مصادیق آن از عدالت، صداقت، وفا، ایمان، شکر و مانند آنها به سبب شناخت باطنی- عقلی گرایش داشته و از اضداد آنها از باطل و مصادیقی چون ظلم، کذب، بی‌وفایی، کفر، کفران و مانند آنها‌ گریزان است.(شمس، آیات 7 و 8)
از نظر قرآن، کسانی که بر اساس نور هدایت تکوینی - عقلی - باطنی - فطری به عنوان حجت باطنی الهی عمل کنند، می‌توانند از نور پاداشی هدایت وحیانی نیز بهره مند شوند که به عنوان تفضل الهی از طریق پیامبران در اختیار بشر قرار می‌گیرد. (بقره، آیات 1 تا 5 و 38)
بنابراین، انسان‌ها می‌توانند با استفاده از دو حجت باطنی و ظاهری یا همان عقل و وحی(ملک، آیه 10؛ کافی، ج 1، ص 11) حقایق هستی را بشناسند و بر اساس گرایش و‌ گریزش‌های قلب سالم و سلیم، زندگی خویش را بر مدار شریعت تنظیم کنند و به کمال بایسته و شایسته مقدر الهی دست یابند که همان خلافت انسان است.
بر اساس گزارش‌های قرآنی، داده‌های عقل فطری و نقل وحیانی مطابق با هم هستند(روم، آیه 30)، هر چند که نقل وحیانی دارای تفصیلاتی نسبت به داده‌های عقل فطری است، ولی در کلیات با هم مطابقت تمام دارند؛ بنابراین، اینکه به عنوان مثال درباره حضرت امام علی(ع) وارده شده است: «علی مع الحق و الحق مع علی یدور حیثما دار؛ علی با حق است و حق با علی است هر جایی که او بگردد حق می‌گردد»، امری عام نسبت به همه معصومان(ع) است که «قول و فعل» ایشان مطابق وحی و عقل است. (انفال، آیه 17؛ نجم، آیات 3 و 4) از همین رو ایشان به عنوان «المثل الاعلی»(نحل، آیه 60؛ روم، آیه 27؛ جامعه کبیره) و «اسوه حسنه»(احزاب، آیه 21) معرفی شده و اطاعت آنان همانند اطاعت از خدا به عنوان ولی‌الله(مائده، آیه 55) و اولی الامر دارای عصمت واجب دانسته شده است.(آل‌عمران، آیات 32 و 132؛ نساء، آیه 59؛ احزاب، آیه 33)  بر همین اساس در زیارت ماثور آل یس به صراحت بیان شده است: الحق ما رضیتموه و الباطل ما اسخطتموه و المعروف ما امرتم به و المنکر ما نهیتم عنه؛ حق هر چیزی است که شما بدان رضایت داده و باطل هر آن چیزی است که شما بر آن خشم گرفته اید؛ و معروف هر چیزی است که بدان امر کرده و منکر هر آن چیزی است که از آن نهی کرده‌اید.(مفاتیح الجنان، زیارت آل یس) بنابراین، وقتی از معروف و منکر در قرآن سخن به میان می‌آید، منظور هر امر و کار نیک یا زشتی است که شریعت الهی آن را معروف یا منکر دانسته است و عقل و وحی آن را کشف می‌کند. بر این اساس، هیچ گاه عقل در تقابل شرع نیست؛ زیرا شریعت همان دین و سنت‌ها و قوانین الهی است که با عقل فطری و نقل وحیانی کشف می‌شود.
وظایف مؤمنان در برابر فریضه امر به معروف
هر انسان خردمندی به حکم کشفیات عقل فطری، دنبال حق و مصادیق آن به ویژه کارهای پسندیده و نیکی است که موجب تعالی فردی و جمعی و شخصی و اجتماعی انسان می‌شود. در مقابل، نسبت به منکرات پرهیز دارد؛ زیرا آنها را مانع جدی بر سر راه زندگی صالح و سالم خویش می‌یابد.
از آنجا که پیامبران و اولیای معصوم‌(ع) در عقلانیت و علمیت در حد کمال هستند، شناخت جامع و کاملی نسبت به معروف و منکر دارند و نسبت به این امور نیز از حساسیت تمام برخوردارند؛ زیرا آنان نمادهای الهی در حقانیت هستند و نسبت به حقایق هستی چنان عمل می‌کنند که مظهر حقیقت تمام باشند. از همین رو یکی از نشانه‌های پیامبر(ص) در کتب آسمانی انجیل و تورات، امر به معروف و نهی از منکر است(اعراف، آیه 157)؛ زیرا کسی امر به معروف و نهی از منکر دارد که خود عامل به معروف و تارک منکر باشد؛ و اگر چنین نکند، فاقد عقلانیت فطری است که جزو سفیهان و جاهلان قرار می‌گیرد و عذاب الهی نصیب ایشان می‌شود. (بقره، آیه 44، صف، آیات 1 و 2) 
از نظر قرآن، امر به معروف و نهی از منکر از اصلی‌ترین ارزش‌های الهی است که صاحبان «عزم الامور» متخلق به آن هستند. (لقمان، آیه 17)
همچنین برترین امت‌ها همان آمران به معروف و ناهیان از منکر هستند که مورد ستایش خدا گرفته (آل عمران، آیات 110 و 113 و 114) و ملاک برای ارزش‌گذاری و شایستگی انسان‌ها قرار داده شده است(همان)؛ زیرا این وظیفه همگانی و همیشگی برای مرد و زن مؤمن در مقام ولایت متقابل(همان؛ توبه، آیه 71)، عامل اصلی حفظ ایمان و اعتقاد به خدا(آل عمران، آیه 110)، نشانه برجسته‌ای از امت ولایی و شاهدان الهی(همان)، عامل انسجام اجتماعی و بازدارنده از تفرقه و اختلاف(آل عمران، آیات 104 و 105)، دستیابی به رستگاری(همان) و مانند آنها است.
از نگاه قرآن، وظیفه و تکلیف الهی یکایک مؤمنان است تا در مقام ولایت متقابل به این فریضه عمل کنند(توبه، آیات 71 و 112)، هر چند که بر پیامبران و عالمان این وظیفه، سنگین‌تر است.(بقره، آیه 44) پس هر کسی مدعی تبعیت از پیامبر(ص) است می‌بایست آمر به معروف و ناهی از منکر باشد.(اعراف، آیه 
157)
البته در امر به معروف و نهی از منکر، باید اهم و مهم کرد؛ زیرا برخی از امور اساسی‌تر و برخی دیگر از اهمیت کمتری برخوردار است؛ از همین رو در امر به معروف نسبت به اصول دین و امور اساسی چون اتحاد و وحدت و انسجام اجتماعی و حفظ حاکمیت اسلامی و اقامه نماز و زکات و جهاد و حج و اقامه عدالت باید اهتمام بیشتری وجود داشته باشد. (حج، آیات 39  تا 41؛ آل عمران، آیه 21) براین اساس اگر در شرایطی اقامه این فریضه موجب تضعیف وحدت اجتماعی امت اسلام(طه، آیه 94) و آسیب به نظام اسلامی و حاکمیت اسلام (همان؛ اعراف، آیه 150) می‌شود، لازم نیست تا به این فریضه در موارد غیر مهم اصرار کرد. 
امر به معروف همان گونه که بر فرد فرد مؤمنان واجب است، بر گروهی از امت به عنوان یک تشکیلات حکومتی واجب است تا بر ساحت اجتماع نظارت دائمی داشته و در مقام آمران و ناهیان عمل کنند.(آل عمران، آیه 104) همچنین حاکمانی که خدا به آنان حکومت بخشیده وظیفه و تکلیف دارند تا به این امر قیام کنند.(حج، آیات 40 و 41)
از نگاه قرآن، گستره این فریضه از خانه و خانواده شروع می‌شود و به اجتماع بزرگ انسانی ختم می‌شود.(تحریم، آیه 6؛ حج، آیات 40 و 41)
آثار و برکات اقامه فریضه
اقامه این فریضه عامل حفظ ایمان و برخورداری از خیر مطلق(آل عمران، آیه 104)، قرارگیری در جرگه مؤمنان(توبه، آیه 112)، صالحان(آل عمران، آیه 114)، متقین(آل عمران، آیات 113 تا 115)، برتری امت (آل‌عمران، آیه 110)، برخورداری از رحمت الهی(توبه، آیه 71)، رستگاری (آل عمران، آیه 104)، پاداش و فوز عظیم الهی(توبه، آیات 111 و 112)، امدادهای الهی(حج، آیات 40 و 41)، مانع شکست(آل عمران، آیات 110 و 111)، مانع اختلاف و تفرقه(آل عمران، آیات 104 و 105)، عامل اتحاد و انسجام اجتماعی(همان)، روسپیدی در پیشگاه خدا(آل عمران، آیات 104 و 107)، بهشت جاودان(همان)، خریداری خدا از جان و مال ایشان(توبه، آیات 111 و 112)، اجر عظیم الهی(نساء، آیه 114)، برخورداری از مقام ولایت الهی(توبه، آیه 71)، نشانه عقلانیت(بقره، آیه 44) و مانند آنها می‌شود.
البته این آثار زمانی خواهد بود که خود آمران و ناهیان، اهل عقل و علم و عمل باشند و بر اساس عقلانیت و علمیت نسبت به فریضه وارد شوند و خود به آنچه می‌گویند عمل کرده باشند؛ همچنین باید در این امور با ایمان و اخلاص(نساء، آیه 114)، برای اقامه حق و حقیقت و عدالت (آل عمران، آیه 21) همراه با صبر و عزم تمام و کمال در امر(لقمان، آیه 17) و مانند آنها باشند. 
آمران و ناهیان در هر جامعه‌ای برترین مردم آن جامعه هستند(آل عمران، آیه 110) که با ایمان و اخلاص و به دور از هر گوه نفاق(توبه، آیه 67 و 71)، به شکل متحد و منسجم(آل عمران، آیات 104 و 110) پای به میدان اقامه فریضه می‌گذارند و هرگز کوتاهی ندارند.
از نظر قرآن، بر اساس اهمیت موردی که امر و نهی می‌شود، گاه لازم است تا جان و مال و عرض را در راه اقامه فریضه داد و شهادت را به جان خرید؛ چنان‌که آمران به معروف و ناهیان از منکر در طول تاریخ به دست حتی همکیشان خود به شهادت رسیدند(آل عمران، آیه 21) 
اقامه این فریضه بدون مشکلات و سختی‌ها نیست، بلکه گاه جان و مال و عرض اقامه‌کنندگان در معرض خطر قرار می‌گیرد. لذا با توجه به اهمیت و ارزش موارد و مصادیق، باید مشکلات و سختی‌ها حتی شهادت را به جان خرید و به اقامه فریضه پرداخت.(آل عمران، آیه 21؛ لقمان، آیه 17)
البته از نظر قرآن، در اقامه این فریضه گاه لازم است در گوشی و به شکل نجوا انجام شود(نساء، آیه 114) به طوری که دیگری متوجه موضوع نشود، و گاه باید فریاد زد و حتی قیام به شمشیر برای اقامه عدالت کرد که بر اساس موازین و شریعت الهی و کتاب و عقل و نقل وحیانی است.(حدید، آیه 25؛ نساء، آیه 135؛ مائده، آیه 8؛ آل عمران، آیه 21)
امر به معروف و نهی از منکر واجب کفایی است به طوری که اگر دیگری به آن اقدام کرد نیازی نیست که بقیه وارد شوند(آل عمران، آیه 104؛ کافی، ج 5، ص 59، حدیث 16)، اما این زمانی است که بقدر کفایت عمل شده باشد وگرنه بر همگان به عنوان یک وظیفه همگانی و همیشگی لازم است ورود کنند.(آل عمران، آیات 102 و 104 و 110؛ توبه، آیه 71) بنابراین، در برخی از موارد بسیار مهم مثل دفاع از اصول دین و اساس حکومت ولایی لازم است تا به شکل متحد و منسجم و به شکل تشکیلاتی وارد عرصه اقامه فریضه شد و به حضور شماری محدود بسنده نکرد؛ زیرا این حضور باید به گونه‌ای باشد که تاثیرگذار باشد. پس در جامعه اگر کسی وارد میدان شد و مثلا امر و نهی کرد ولی تاثیرگذار نبود، نباید دیگران به این بهانه و عذر که واجب انجام شد و دیگر لازم به ورود و حضور دیگری نیست، تارک فریضه باشند؛ بلکه لازم است تا رسیدن به نتیجه به مقدار کفایت وارد شوند و آن را به عنوان یک وظیفه عینی و همگانی بدانند.(آل عمران، آیات 104 و 110) پس کسی که در امر اقامه فریضه به شهادت رسید یا جان و عرض او در معرض خطر گرفت بداند که با خدا معامله کرده و خدا خریدار اوست.(توبه، آیات 111 و 112)