از جنگ نظامی تا لزوم مقابله با جنگ تبلیغاتی دشمن(یادداشت روز)
رهبر معظم انقلاب در سالروز میلاد فرخنده حضرت زهرا سلاماللهعلیها، در دیدار با هزاران نفر از مداحان اهل بیت(ع) ضمن تمجید از چنین مراسمهایی که در مناقب اهل بیت(ع)
به ویژه مراسم پرشور مدیحهسرایی، شعرخوانی و منقبت بانوی نور و آینه برگزار میشود، سخنان خویش را بر لزوم تغییر آرایش تبلیغاتی و رسانهای در برابر تلاش دشمن برای تسخیر دلها و مغزها تمرکز کردند و فرمودند: مردم ایران با مقاومت ملی، تلاشهای مستمر دشمن برای تغییر «هویتِ دینی، تاریخی و فرهنگی» این ملت را ناکام گذاشتهاند و امروز نیز ضمن ضرورت آرایشیافتن صحیح دفاعی و هجومی در مقابل فعالیت تبلیغاتی و رسانهای دشمن برای حمله به «مغزها، دلها و باورها»، ایران عزیز با وجود مشکلات و کمبودهای موجود در سراسر کشور، به حرکت رو به جلوی خود ادامه میدهد. اینکه ملت ایران در طول 47 سال ایستادگی، نه با کمک ابرقدرتها، نه با تکیه بر سازوکارهای رسمی جهانی، بلکه با نیروی ایمان، آگاهی و تحملپذیری کمنظیر خود توانسته است در برابر شدیدترین فشارهای خارجی بایستد و «از دل سختترین طوفانها، قلههای جدیدی از قدرت» را فتح کند، موضوع مهمی است که نمیتوان از کنار آن به راحتی گذشت. ایشان «مقاومت ملی» را «تابآوری و ایستادگی در مقابل انواع فشارهای سلطهگران» تعریف کردند و فرمودند: گاهی فشار، نظامی است- مانند آنچه ملت در دفاع مقدس دید و در ماههای گذشته نوجوانان و جوانان هم مشاهده کردند- و گاهی هم فشار اقتصادی یا رسانهای و فرهنگی و سیاسی است. در واقع معظمله با مرور تجربه نیمقرن گذشته، برای ملت ایران که در شرایط امروز قرار گرفتهاند، یادآور شدند که دشمنان انقلاب از آغاز، برای خاموشکردن این شعله متحد شدند؛ اما ملت ایران در همه این سالها نشان داد مقاومت نه یک شعار احساسی، نه یک رفتار واکنشی، بلکه دقیقترین منطق سیاسی برای کشوری است که میخواهد مستقل بماند و در سرنوشت خود تصمیم بگیرد. سخنان ایشان در حقیقت نقشه راهی است برای فهم ارزش تاریخی مقاومت؛ همان راهبردی که ایران را از یک کشور به ظاهرتنها، به محور یک جبهه وسیع و اثرگذار تبدیل کرده است.
1- وقتی به 47 سال گذشته نگاه میکنیم، بهروشنی میبینیم ایران از نخستین روزهای انقلاب با مجموعهای از فشارها روبهرو بوده است که در هر استاندارد بینالمللی میتوانست ساختار یک کشور را در هم بشکند. جنگ تحمیلی هشتساله، کودتاهای نظامی ناکام، ترورهای کور، تحریمهای فلجکننده، انزوای دیپلماتیک برنامهریزیشده و در سالهای اخیر جنگ ترکیبی و شناختی، راهبردهای خصمانهای بود که ملت ایران همه آنها را در کمتر از نیم قرن تجربه کرد. اما آنچه رخ داد، خلاف همه پیشبینیها بود. ایران نهتنها فرو نپاشید، بلکه به تدریج «توان مقاومت» را در خود نهادینه کرد. از دل فشارها، نوعی هماهنگی ملی شکل گرفت؛ گویی جامعه ایرانی آموخت که فشار خارجی، اگر با آگاهی و اعتماد عمومی همراه شود، میتواند به عاملی برای زایش قدرت تبدیل گردد. رهبر حکیم انقلاب که بیش از هر کسی در بطن این حوادث و دشمنیها قرار داشتهاند با درک این شرایط در تاریخ انقلاب است که این همین نکته را برجسته کردند که مقاومت، پیش از آنکه یک تصمیم حکومتی باشد، یک تجربه زیستی ملت ایران بوده است؛ تجربهای که در آن یک ملت آموخته چگونه با تکیه بر توان درونی، مسیر خود را ادامه دهد. این همان تجربهای است که میتوان گفت ملت ایران در این 47 سال تصمیم گرفت بایستد تا فرو نریزد.
2- یکی از مهمترین ابعاد مقاومت ملت ایران، تأثیری است که حتی در نگاه مخالفان انقلاب گذاشته است. در سالهای اخیر بخش قابل توجهی از تحلیلگران غربی بهصراحت گفتهاند که سیاست فشار حداکثری شکست خورده است. «مایک پمپئو» وزیر خارجه دولت اول ترامپ که معمار اصلی سیاست فشار حداکثری به ایران بود، در مصاحبهای به صراحت اذعان کرد «ایران در مقابل فشارها عقب ننشست.» مرکز کارنگی هم نوشت «ایران توانست شبکه نفوذ منطقهای خود را تثبیت کند.» بلومبرگ گزارش داد «تحریمها معادله را تغییر داد، نه ایران را.» این اعترافها در واقع گزارش رسمی ناکامی پروژهای است که قرار بود ایران را به امتیازدهی وادار کند. سخنان روز پنجشنبه رهبر انقلاب در جمع مداحان نیز در همین چارچوب قابل فهم است؛اینکه ایران در مرکز تحولات منطقهای قرار گرفته نه یک ادعای شعاری، بلکه یک واقعیت سیاسی تأییدشده توسط رقبای سرسخت است. این همان نکته کلیدی است که رهبر انقلاب با اشاره به قدمت بیش از صد ساله تلاشهای زورگویان جهانی برای تغییر هویت «دینی، تاریخی و فرهنگی» ملت ایران، فرمودند: انقلاب اسلامی همه آن کارها را بینتیجه گذاشت و در دهههای اخیر نیز، ملت با تسلیمناپذیری و ایستادگی و پایداری در مقابلِ ادامه فشارهای گسترده دشمنانش، آنها را ناکام کرده است. اینکه مرکز کارنگی مینویسد: «ایران توانسته شبکه نفوذ منطقهای خود را تثبیت کند.» به روایت دیگر، ترجمان «گسترش مفهوم و ادبیات مقاومت از ایران به کشورهای منطقه و برخی کشورهای دیگر است» که رهبر فرزانه انقلاب در دیدار با مداحان به آن اشاره کردند.
رهبر انقلاب بارها فرمودهاند «روزی فقط ایران بود، اما امروز یک جبهه گسترده است.» این جمله امروز معنایی بسیار روشن دارد. آنچه روزی مقاومت ایران در برابر یک قدرت مهاجم بود، بهتدریج در سراسر منطقه به الگویی برای ملتهای تحت فشار تبدیل شده است. غزه در دو سال اخیر نشان داد چگونه یک گروه مقاومت میتواند معماری امنیتی اسرائیل را زیر سؤال ببرد؛ یمن با وجود محاصره و جنگ تمامعیار توانست ابتکار عمل را در راهبردهای منطقهای بهدست بگیرد. لبنان اکنون با خویشتنداری و ملاحظات داخلی هر چند از ظرفیت خود برای مقابله با تجاوزات رژیم صهیونیستی صبر پیشه کرده است ولی روشن است که ادامه رفتارهای جنونآمیز اسرائیل در جنوب لبنان، موجب پشیمانی این رژیم همانند جنگ 12 روزه خواهد شد.صهیونیستها هنوز تجربه جنگ 33 روزه سید مقاومت را از ذهن خود دور نکردهاند. امروز حتی بسیاری از تحلیلهای جهانی تأکید دارند که «بدون فهم نقش مقاومت، فهم تحولات منطقه ناممکن است.» این هندسه جدید قدرت، از دل همان ایستادگی ملت ایران زاده شده است؛ مقاومتی که روایت آن از مرزهای جغرافیایی عبور کرده و الهامبخش ملتهای دیگر شده است.
3- یکی از ابعاد کمتر گفتهشده مقاومت، توانایی ایران در حفظ و حتی تقویت ساختارهای ملی در شرایط فشار بیسابقه اقتصادی است. بانک جهانی در گزارشهای متعددی اعلام کرده «ایران توانسته رشد پایدار خود را حفظ کند.» صندوق بینالمللی پول تصریح کرده «ایران بخش مهمی از سازوکار تحریم را بیاثر کرده است.» صادرات غیرنفتی رکوردهای جدیدی را برای ایران ثبت کرده و در حوزههای راهبردی مانند صنعت فضائی، پهپادی و موشکی ایران به جمع بازیگران مهم جهان پیوسته است. این آمارها معنایی روشن دارند. مقاومت هرگز یک راهبرد صرفاً تدافعی نبوده است؛ بلکه بستری برای جهشهای فناورانه و خودکفایی در حوزههای حساس فراهم کرده است. بنا بر تاکید رهبر انقلاب، امروز ایران برخلاف خواست دشمن، قویتر و اثرگذارتر شده است. چنین قدرتی جز با مقاومت و تکیه بر ظرفیتهای داخلی به دست نیامده است. رهبر انقلاب در سخنان روز پنجشنبه، «مقاومت ملی» را «تابآوری و ایستادگی در مقابل انواع فشارهای سلطهگران» تعریف کردند و افزودند: «گاهی فشار، نظامی است؛ -مانند آنچه ملت در دفاع مقدس دید و در ماههای گذشته نوجوانان و جوانان هم مشاهده کردند- و گاهی هم فشار اقتصادی یا رسانهای و فرهنگی و سیاسی است. هدف فشارهای مختلف نظام سلطه بر ملتها و در رأس آنها ملت ایران، گاهی توسعهطلبی سرزمینی است؛ مانند آنچه امروز دولت آمریکا در آمریکای لاتین انجام میدهد.گاهی نیز تسلط بر منابع زیرزمینی هدف است و برخی مواقع هم تغییر سبکِ زندگی و مهمتر از همه، «تغییر هویتی»، هدف اصلی فشارهای سلطهگران است.» آنچه در سخنان رهبری از اهمیت دو چندان برخوردار است اینکه ملت ایران همانگونه که در مقابل فشارهای نظامی، سیاسی و اقتصادی دشمن ایستادگی کرده است باید در مقابل فشار برای تغییر در«سبک زندگی» که با هدف «تغییر هویتی» ملت ایران دنبال میشود، مقاومت کند که مخاطبان این مقاومت هم ملت ایران است تا در مقابل هجوم فرهنگ بیگانه که هویت آنها را نشانه گرفته است، ایستادگی کنند و مهمتر از آن،کارگزاران نظام هستند که وظیفه مقابله با مصنوعات و محصولات مسموم فرهنگ بیگانه را برعهده دارند.
4- شاید یکی از مهمترین بخشهای سخنان رهبر انقلاب در جمع مداحان، هشدار درباره جنگی است که اکنون آغاز شده و با گذشته متفاوت است. جنگی که در آن نه توپ و تانک، نه تحریم و عملیات روانی مقطعی، بلکه «تصویرسازیهای مداوم، روایتهای تحریفشده و عملیات رسانهای هدفمند» محور اصلی حمله دشمن است. ایشان تأکید کردند که هدف دشمن «زدودن آثار مفاهیم انقلابی از ذهن جوان ایرانی» است. به بیان دیگر، امروز میدان نبرد اصلی ذهن و حافظه تاریخی نسل جدید است. دشمن تلاش میکند مقاومت را بیثمر نشان دهد، انقلاب را بیریشه جلوه دهد و احساس قدرت ملی را از مسیر تحریف روایتها تضعیف کند. این همان جنگی است که رهبر حکیم انقلاب بارها آن را «جنگ ادراکات» نامیدند؛ جنگی که اگر با غفلت از کنار آن عبور کنیم، ممکن است دستاوردهای بزرگ مقاومت به تدریج در حافظه نسلها کمرنگ شود. ایشان در همین سخنرانی بار دیگر بر خط دشمن در حمله به ذهن نسل جوان کشور هشدار دادند و فرمودند: «در کانون یک درگیری تبلیغاتی و رسانهای هستیم؛ با چه کسی؟ با یک جبهه وسیع. ما در جنگ تبلیغاتی قرار داریم، در جنگ معنوی قرار داریم. دشمن فهمید که تصرّف این مُلک و این خاک و این سرزمین الهی و معنوی با ابزار فشار و ابزار نظامی امکان ندارد. فهمید که اگر بخواهد تصرّفی بکند، دخالتی بکند، موفّقیّتی پیدا کند باید دلها را تغییر بدهد، باید مغزها و فکرها را عوض کند؛ رفتند در این خط. البتّه ما در مقابلشان محکم ایستادهایم، امّا امروز خطر این است، خط این است، هدف دشمن این است. هدف دشمن در کشور ما محو کردن آثار مشعشع مفاهیم انقلابی است». در چنین شرایطی، علاوهبر کارگزاران نظام که وظیفه سنگینی برای خنثی کردن این خط دشمن دارند، وظیفه رسانهها، نویسندگان، هنرمندان و فعالان فرهنگی معنایی تازه پیدا میکند. رهبر انقلاب تصریح کردند که «آرایش تبلیغاتی باید متناسب با هدف دشمن باشد.» این یک جمله کلیدی است برای فهم وظیفه تاریخی امروز ما. اگر دشمن با روایت حمله میکند، پاسخ ما نیز باید با روایت باشد. یعنی لازم است حقیقت مقاومت را برای نسل جدید با زبان امروز، با ادبیات جذاب، با تصویرسازی هنرمندانه و با استناد به واقعیتهای ملموس بیان کنیم. تجربههای تاریخی را در قالب آثار خلاق بازآفرینی کنیم و امید ملی را بر ستونهای محکمی چون پیشرفت علمی، تجربه زیست سالم ملت و موفقیتهای منطقهای تکیه دهیم. مقاومت امروز تنها «پایداری» نیست و مهمتر از پایداری «خلق معنا» است. معنایی که اگر درست روایت شود، میتواند نسل جدید را نه با شعار، بلکه با درک و باور واقعی به آینده امیدوار کند. بنابراین؛ سخنان رهبر انقلاب در حقیقت یادآوری یک مسیر تاریخی است؛ مسیری که از بهمن ۵۷ آغاز شد و امروز به نقطهای رسیده که صدای ملت ایران در معادلات منطقه و جهان شنیده میشود. پیام این سخنان روشن است؛ مقاومت توانست ایران را از سقوطهایی قطعی نجات دهد، ساختارهای ملی را از فروپاشی حفاظت کند، جبههای بزرگ و اثرگذار در منطقه پدید آورد و به ملت ایران جایگاهی بدهد که بسیاری آن را دستنیافتنی میدانستند. اما این دستاوردها زمانی پایدار خواهد ماند که در حافظه نسلهای آینده زنده بماند و زنده نگهداشتن این وظیفه امروز بس خطیر است.
حسن رشوند