kayhan.ir

کد خبر: ۲۱۶۲۴۰
تاریخ انتشار : ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۲۲:۴۳
با تکرار ادعاهای نخ نمای تروریستی علیه ایران

اندیشکده هادسون: دولت بایدن برای رسیدن به توافقی بهتر باید ابزار تحریم‌ها را حفظ کند




سرویس سیاسی-
اندیشکده «موسسه هادسون» یکی از اندیشکده‌های محافظه‌کار آمریکایی واقع در پایتخت این کشور است. این اندیشکده اخیراً در تحلیلی با عنوان « مسئولیت‌پذیر کردن ایران: اهمیت حفظ اهرم تحریم ها» به قلم «رابرت‌گرین وی» به تحلیل مذاکرات وین پرداخته و توصیه‌هایی را به دولت بایدن ارائه کرده است. ترجمه و انتشار این تحلیل به معنای تایید ادعاهای آن نبوده و صرفاً برای آشنایی مخاطبان گرامی کیهان با ابعاد دیدگاه‌های دشمنان جمهوری اسلامی ایران انجام می‌شود. این تحلیل موید این گزاره کلیدی و مهم است که آمریکایی‌ها –فارغ از دموکرات یا جمهوری‌خواه- به هیچ عنوان حاضر به دست کشیدن از ابزار تحریم نیستند. مگر آنکه از جمهوری اسلامی ایران عملاً چیزی باقی نمانده باشد.
فشارهای اعمال شده بواسطه تحریم‌های اقتصادی بار دیگر ایران را به میز مذاکره در وین کشانده است - اما این پایان فواید تحریم‌ها نیست. این اهرم فشار برای تأمین توافقی طولانی‌تر و قوی‌تر ضرورت خواهد داشت. در حقیقت، بدون وجود این تحریم‌ها، عملاً تصور چنین معامله‌ای غیرممکن بود.
لغو تحریم‌ها بدون تأیید تغییر رفتاری که در وهله اول به آنها احتیاج است، امنیت ملی ما را به خطر می‌اندازد، مشروعیت اختیارات ما را تضعیف می‌کند، تأثیر یک ابزار حیاتی را با حمایتی متقابل از بین می‌برد و اقدامات ما را در معرض یک چالش قانونی غیرضروری قرار می‌دهد.
ایالات متحده ابزارهای بی‌شماری را برای حل چالش تروریسم ایجاد کرده است. در حال حاضر بر سر تحریم‌هایی ما که برای تقبیح ایران و وادار کردن این کشور به پاسخگویی در باب استفاده از تروریسم به عنوان ابزار دولتی استفاده می‌شود، اختلاف نظر وجود دارد.
به عنوان مثال، دولت بایدن اخیراً حوثی‌های یمن را از فهرست سازمان‌های تروریستی خارج کرد؛ دلایل ذکر شده برای این تصمیم، حمایت از گروه‌های حامی حقوق‌بشر در یمن در زمینه کمک‌های بشردوستانه و دفاع از آتش‌بس و در نهایت حل مسالمت‌آمیز درگیری‌ها در یمن است.
حوثی‌ها به عنوان یک گروه نیابتی اسلامگرای تندروی ایران، در قبال کاهش محدودیت‌هایی که در مورد کالاهای اساسی زندگی که تحت کنترل آنها از طریق بندر حدیده به یمن وارد می‌شود، به این ژشت آشتی‌طلبانه آمریکایی‌ها پاسخی نداده‌اند. در عوض، آنها محاصره را تقویت کرده و حملات خود را به زیرساخت‌های غیرنظامی در عربستان سعودی افزایش دادند. از سویی وزارت امور خارجه در وضعیت ناخوشایندی قرار گرفته است؛ زیرا مجبور شده تا پس از بیانیه خود در محکومیت اقدامات تروریستی گروهی که تازه از لیست فهرست سازمان‌های تروریستی خارج کرده بود، بیانیه‌ای را منتشر کند.
چنین وضعیتی، داستانی هشدار دهنده در مورد عواقب احتمالی لغو چنین تصمیماتی، به دلایلی غیر از توقف واقعی اقدامات تروریستی، ارائه می‌دهد. در هر صورت، مقامات اعمالگر هر دو گروه از تحریم‌ها، مجدداً با تمایل دولت بایدن در مورد بررسی حذف نام حوثی‌های مورد حمایت ایران تهدید شده‌اند.
در این مرحله، شایسته است این سؤال پرسیده شود که آیا جهانی وجود دارد که در آن رفتار تروریستی (یا حمایت مالی برای انجام آن) قابل توجیه باشد؟
حتی اگر یک روش جایگزین برای افشای تروریسم و ​​بازخواست تروریست‌ها انتخاب شود - و هیچ یک از آنها تاکنون سودآور نبوده باشد - اگر تعیین کنیم که اقدامات تحریمی برای یک دولت غیر قابل قبول و برای دولت دیگر قابل قبول است، چه چیزی را بدست می‌آوریم؟
قابل درک است که هر دولت ممکن است با صلاحدید خود مجازات‌هایی را اعمال کند، اما بواسطه عدم وجود مدارک قابل توجه برای تأیید تصمیمات دولت قبلی، قدرت خود را تضعیف می‌کند. به همین دلیل است که این امر تقریباً هرگز انجام نشده است.
نهادهای ایرانی که توسط مقامات مسئول ضدتروریسم پس از یک فرآیند جامع شناسایی شده‌اند، اقدامات تروریستی را ممکن می‌سازند. چرا ما بدنبال این هستیم که از تحریم‌های ایران چشم‌پوشی کنیم در حالیکه این کشور حامی نهادهایی است که امنیت ملی ما را تهدید می‌کند و در این زمینه هنوز تهدیدها باقی است؟
دولت بایدن ممکن است دست به این انتخاب بزند که از طریق اعمال تحریم‌ها فشار نیاورده و یا اینکه ایران را مسئول نبیند؛ این در حالی است که دولت قبلی تحریم‌ها را بخشی از استراتژی خود برای ممکن ساختن مذاکره با تهران و محروم کردن دسترسی تهران به منابع قرار داده است.
اما از آنجا که در حال حاضر هیچ استراتژی برای مقابله با ایران وجود ندارد و برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) جایگزین یکی از این برنامه‌ها نیست، تصمیم‌گیری‌ها همچنان یک محدودیت اساسی در مقابل اقدامات مستمر تروریستی ایران هستند.
در این مورد فرض بر این نیست که این تحریم‌ها به عنوان یک صلاحدید سیاسی لغو شوند، بلکه براساس واقعیت‌های موجود، در هر مورد جداگانه لغو می‌شوند.
تحت این نوع مدیریت، تحریم‌های ما در حال حاضر از عدم اجرای قانونی رنج می‌برند، بگونه‌ای که اهرم فشار لازم برای ورود و پایان موفقیت‌آمیز مذاکرات را از بین می‌برد. این یک سابقه وحشتناک است. کاهش عمده تحریم‌ها همچنین اهرم فشار را کاهش می‌دهد و رسیدن به مصالحه را کمرنگ می‌کند، و این می‌تواند مانع پیشرفت دیپلماتیک به سمت یک توافق طولانی‌تر و قوی‌تر شود.
قبل از هر چیزی، حذف تحریم‌ها بدون اطمینان از اهداف ما و تأیید شرایط حذف، بی‌احتیاطی است. این کار رژیم تحریمی را که برای امنیت ملی ما حیاتی هستند، تضعیف می‌کند.
پس چگونه ایالات متحده باید تلاش‌های دیپلماتیک خود را با الزامات حفظ اهرم فشار و تصمیمات مورد نیاز، که زیربنای آنها هستند، متعادل کند؟ تلاش‌هایی که برای دستیابی به منافع ملی‌مان حیاتی هستند.
دولت باید یک استراتژی جامع برای مقابله با طیف گسترده‌ای از تهدیدهای به هم پیوسته ایران برای حفاظت از منافع حیاتی و امنیت ملی ما و شرکا و متحدان ما ایجاد کند.
لذا، کلیه ابزارهای موجود مرتبط با قدرت ملی، از جمله تلاشهای دیپلماتیک و مذاکرات (که البته محدود به این موارد نمی‌شود)، می‌توانند در مورد پاسخ به تهدیدها اعمال شوند. بنابراین تدوین یک استراتژی جامع با علم به اینکه منافع متحدانمان نیز تهدید می‌شود باید با مشورت کامل با شرکا و متحدانمان انجام شود که این به هماهنگی در اجرا نیاز دارد.
پیش از لغو تحریم‌ها، دولت باید فرآیند تصویب تحریم‌ها را بررسی کرده و ارزیابی جامعه اطلاعاتی را با همکاری وزارت دادگستری و امنیت داخلی انجام دهد تا اطمینان حاصل کند که شرایطی که در ابتدا آمریکا را تحریک کرده است، دیگر وجود ندارد.
با ادامه مذاکرات برای بررسی شرایط لازم برای بازگشت به برجام 2015، کلیه تحریم‌های خارج از محدوده فعالیت‌های هسته‌ای ایران باید منتفی شود. اگر تهران به دنبال راه‌حلی فراتر از مرزهای برجام باشد، ما باید با پیگیری یک معامله جدید و جامع که شامل کل رفتارهای مخرب ایران است، به آن پاسخ دهیم.
کنگره باید بلافاصله قانونی را که خواستار حذف یک کشور از فهرست کشورهای حامی تروریسم است اصلاح کند و دولت را ملزم به استفاده از روند معکوس در این لیست کند؛ این امر از قدرت ما در تحریم‌های تروریستی در برابر مخالفت‌های قانونی محافظت می‌کند. به عنوان روشی جایگزین، ممکن است کنگره ضروری بداند در مسیر حذف نام یک کشور از لیست از دو نهاد متقاضی و دولت استفاده شود.
کنگره همچنین می‌تواند به تلفیق گزارش‌های سالانه برای رسیدگی به صحت موارد حذفی و ارزیابی خطر ادامه رفتار منجر به تحریم‌ها، نیاز داشته باشد.
برای حفظ اقتدار و حفاظت از قوانین حاکم بر سازمان‌های تروریستی خارجی کنگره باید همان سختگیری را در لغو نامگذاری حامیان دولتی تروریسم اعمال کند.
ایالات متحده باید منافع حیاتی خود را بدون هرگونه مصالحه‌ای دنبال کند و اینها همه به راه‌های رسیدن به سلاح هسته‌ای ایران محدود نمی‌شود. تا زمانی که این اهداف تأمین نشود، ایران نباید «از مزایای آن بهره‌مند شود.»
منطقی‌تر است که ابتدا از تهران بخواهیم از درآمد نفتی خود برای تأمین بودجه تروریسم، گسترش سلاح‌های هسته‌ای و نقض فاحش حقوق‌بشر دست بردارد.
تا زمانی که وزارتخانه‌ها، صنعت نفت و بانک‌های ایران بودجه حتی ناچیزی برای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و شبه‌نظامیان آن کنار می‌گذارند، ما باید به اجرای تحریم‌ها ادامه دهیم و آنها را کنار نگذاریم.
ثانیا، این توهینی بزرگ به خاطره 603 سرباز آمریکایی کشته شده توسط شبه‌نظامیان مورد حمایت ایران در عراق (17 درصد از تلفات ما در عراق از سال 2003 تا 2011 ) و به خانواده‌های آنهاست. لذا خاطره آنها و مسئولیتی که به گردن مقامات مسئول است، بگونه‌ای است که حفظ تحریم‌ها را ضروری می‌سازد.