کد خبر: ۳۱۸۲۷۲
تاریخ انتشار : ۲۳ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۲:۰۴

اخبار ویژه

به جای ادعای سیاست صلح
درباره نقش خود در جنگ تحمیلی توضیح دهید
آقای کرباسچی در دیدار مدیران رسانه با آقای لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، پیشنهاد کرده که آقای لاریجانی نقش ‌هاشمی در دوران پایان جنگ با رژیم صدام در سال‌های انتهایی دهه 60 را بازی کند و سیاست صلح را در پیش گیرد.
روزنامه وطن امروز با انتشار خبر مذکور نوشت: پیشنهاد کرباسچی مبتنی بر یک پیش‌فرض ساده‌انگارانه در تحلیل وضعیت است و آن اینکه می‌توان میان رویداد اخیر جنگ رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران و رویداد جنگ دهه 60 که رژیم صدام علیه ایران آغاز کرد  رابطه «این ‌همانی» برقرار کرد. حال سؤال این است: آیا می‌توان جنگ اخیر رژیم و آمریکا علیه ایران را با جنگ ۸ ‌ساله ایران و عراق «این ‌همان» دانست؟ خیر! قیاس ممکن است اما در سطح «همانندی»، نه «این‌ همانی».
تفاوت‌های امروز با دهه ۶۰ را نمی‌توان نادیده گرفت و همین تفاوت‌هاست که امکان هرگونه «این ‌همانی» را از میان می‌برد. نخست، در سطح نظام بین‌الملل باید گفت دهه ۶۰ در متن جنگ سرد می‌گذشت؛ فضائی دوقطبی که نهایتاً زمینه را برای اجماع شورای امنیت و صدور قطعنامه ۵۹۸ فراهم کرد اما امروز جهان در نظمی چندقطبی و پر از رقابت قرار دارد؛ وضعیتی که اجازه تکرار آن الگو را نمی‌دهد و مسیرهای نهادمند حل‌وفصل را بسیار دشوارتر کرده است.
دوم، در جنگ عراق علیه ایران، طرف مستقیم ایران یک رژیم مشخص بود که با حمایت خارجی می‌جنگید اما امروز ایران با اسرائیل و ائتلافی پیچیده از قدرت‌های غربی و منطقه‌ای درگیر است. تفاوت در ترکیب بازیگران، شکل و ماهیت جنگ را به ‌طور کامل دگرگون کرده است.
سوم، جنگ دهه ۶۰ عمدتاً کلاسیک، متعارف و فرسایشی بود؛ جبهه‌ها روشن، اهداف سرزمینی ملموس و شیوه نبرد کلاسیک. در مقابل، جنگ کنونی ترکیبی است از حملات موشکی و پهپادی، نبردهای سایبری، درگیری‌های دریایی نامتقارن و کارزارهای اطلاعاتی و عملیات‌های روانی. به بیان دیگر، با نبردی چندبعدی مواجهیم که قواعد متفاوتی دارد.
چهارم، در دهه ۶۰، یک قطعنامه الزام‌آور سازمان ملل آتش‌بس را تثبیت کرد، حال آنکه امروز توقف‌ها شکننده و بیشتر حاصل موازنه بازدارندگی و «تنظیم آتش» میان طرف‌هاست، نه نتیجه یک توافق نهادمند و الزام‌آور.
پنجم، در شرایط حاضر که دشمن دست به ماشه برده و جنگ را آغاز کرده، راه صلح از مسیر بازسازی ابزار بازدارندگی می‌گذرد. وجود یک نفر با پیام صلح هیچ کمکی به پایان جنگ نمی‌کند، کمااینکه برخی سیاستمداران ایرانی در موقعیت ارسال پیام صلح هستند، همچنان که ایران در پشت میز مذاکره صلح بود که با حمله همه‌جانبه دشمن مواجه شد. تصمیم به جنگ از سمت ایران گرفته نشده و تغییر تصمیم دشمن به انصراف از ادامه جنگ به ابزارهای متنوعی بستگی دارد. مسئله این است که تصمیم‌گیر جنگ با ایران، باید در زمین واقعیت درک کند تصمیمش برای آمریکا پرهزینه و بی‌فایده است. این‌گونه می‌توان امنیت و آرامش را برای ایرانیان به ارمغان آورد. تحمیل این درک به معنای جنگ‌طلبی نیست، بلکه راهی به سوی صلح است. 
بازسازی بازدارندگی به عنوان یکی از ابزارهای اصلی تامین صلح و امنیت برای ایرانیان در شرایط حاضر مستلزم توسعه قدرت دفاعی کشور بوده و هست؛ کاری که دولت مورد حمایت آقای کرباسچی در طول 
۸ سال ریاست جمهوری حسن روحانی در جهت تقویت آن هیچ گام مؤثر و تعیین‌کننده‌ای برنداشت. 
آقای روحانی، کرباسچی و دیگران باید درک کنند امروز در مقام پیشنهاد نیستند، بلکه در مقام پاسخند و باید به افکار عمومی توضیح دهند جز مذاکره چه کاری برای جلوگیری از تصمیم دشمن به جنگ انجام داده‌اند. باید توضیح دهند نیروی هوافضای سپاه در دوران حکمرانی اعتدالیون، منابع تحقیق و توسعه توان موشکی ایران را چرا با فروش زمین‌های خود تامین می‌کرد؟
آنچه باید به یادداشت وطن امروز افزود، نقشی است که طیف متبوع کرباسچی در ایجاد خطای محاسباتی و تشجیع دشمن به ارتکاب جنگ اخیر داشتند.
عملکرد اقتصادی مطلوبی نداشته
اما پیگیری زندانیان سیاسی‌اش عالیه(!)
روزنامه وابسته به رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت، موضوعاتی مانند پیگیری مشکلات برخی زندایان سیاسی و رفع حصر کروبی را به عنوان دستاورد دولت معرفی کرد و ضمناً تیتر زد: چه تحملی دارد این دولت(!)
روزنامه اعتماد بی‌آنکه به فشار و مشکلات پدید آمده برای مردم ظرف یک سال اخیر در اثر سوءمدیریت برخی مدیران دولتی اشاره کند، بیانیه سیاسی حزب اتحاد ملت را تیتر نخست خود کرده و نوشت: مهم‌ترین دستاورد دولت پیش از جنگ 12روزه، بهبود نسبی شرایط ناپایدار، توقف گشت ارشاد، عدم اجرای قانون حجاب اجباری و پذیرش نسبی تنوع پوشش، بازگشت برخی اساتید و دانشجویان اخراجی به دانشگاه، رفع حصر آقای کروبی و پيگيري رفع حصر خانم رهنورد و مهندس موسوی بود. دولت پیگیری‌هایی را نیز برای آزادی زندانیان سیاسی انجام داده است.
... در زمان استقرار دولت دكتر پزشكيان رابطه ايران با آمریکا، اسرائيل و كشورهاي اروپايي در يكي از بحراني‌ترين شرايط قرار داشت. اولين نشانه اين وضعيت بحراني خود را در ترور اسماعيل هنيه توسط اسرائيل در روز تحليف رئيس‌جمهور چهاردهم در تهران نشان داد. اين شرايط بحراني در طول سال نخست دولت نيز با مجموعه تحولات بين‌المللي و منطقه‌اي نظير تداوم جنايات اسرائيل در غزه و به شهادت رساندن رهبران اصلي مقاومت، سقوط دولت بشار اسد در سوريه، بازگشت دونالد ترامپ به كاخ‌سفيد، تهاجم گسترده رژيم صهيونيستي به خاك كشور و وقوع جنگ ۱۲روزه استمرار پيدا كرد.
فضاي مجازي در ايران طي سه دهه گذشته از يك ابزار ارتباطي محدود به بستري فراگير براي تعاملات اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و سياسي تبديل شده است. با وجود ضريب نفوذ بالا، جمعيت جوان، و ظرفيت‌هاي گسترده در حوزه فناوري، مسير توسعه اين فضا با چالش‌هاي ساختاري، حقوقي، زيرساختي و اعتماد عمومي مواجه بوده است. از نقاط قوت دولت در زمينه فضاي مجازي مي‌توان به بازنگري سياست‌هاي گذشته، حمايت از اقتصاد ديجيتال، تاكيد بر امنيت سايبري و تاب‌آوري زيرساخت‌ها، گشايش نسبي در فضاي مجازي با رفع فيلترينگ برخي از سكوها و وعده ادامه رفع مميزي‌ها و پرهيز از سياست‌هاي تنش‌زا در حوزه رسانه اشاره كرد.
سياست خارجي دولت، در چارچوب سياست‌هاي كلي نظام و با محدوديت‌هاي ناشي از دخالت نهادهاي غيرمسئول شكل گرفته است. عملكرد دولت در مهار بحران در دوره پاياني دولت بايدن، مذاكرات غيرمستقيم با دولت ترامپ پيش از شروع جنگ و مديريت جنگ در دوره جنگ دوازده روزه نسبتاً موفق ارزيابي مي‌شود. كمبود ابتكار و انفعال در دوره پساجنگ از نقاط ضعف دولت است كه بيشتر از عامليت نداشتن دولت در سياستگذاري سياست خارجي ناشي مي‌شود. ايران در شرايط بسيار خطير فعلي نيازمند دستگاه سياست خارجي مبتكر، مستقل و پرتحرك است.
بیانیه حزب اتحاد ملت بی‌آنکه به عملکرد نامطلوب تیم اقتصادی کابینه بپردازد، می‌نویسد: وضعيت شاخص‌هاي اقتصادي بسيار نامناسب است و امكان رسيدن به اهداف كمّي برنامه هفتم توسعه تقريباً غيرممكن به ‌نظر مي‌رسد. به عنوان مثال، امكان رسيدن تورم حداقل 40درصدي پيش‌بيني شده براي سال 1404 به نرخ تورم 9.5درصدي هدف‌گذاري شده در برنامه هفتم، يا امكان رسيدن رشد اقتصادي صفر تا یک درصد پيش‌بيني شده براي سال 1404 به نرخ رشد 8درصد هدف‌گذاري شده در برنامه بسيار بعيد مي‌نمايد. 
هرچند، دولت به‌رغم تلاش‌هاي بسيار نتوانسته است سطح وفاق ملي را از سطح حاكميت به سطح مردم و نخبگان معتمد آنان گسترش دهد و در برخي زمينه‌هاي كاركردي مهم نظير ساماندهي امر مهم ماليه عمومي و برنامه و بودجه كشور و حوزه‌هاي انرژي، اقتصادي، كشاورزي، حمل‌ونقل و ساختمان و سياست خارجي عملكرد چندان رضايت‌بخشي نداشته است. اگرچه شرايط محيطي حاكم بر فضاي كاركردي دولت نظير استمرار تحريم‌ها، قفل‌شدگي نظام ارتباطات پولي و مالي بين‌المللي به واسطه قرار گرفتن كشور در فهرست سياه FATF، شرايط شبه‌جنگي پيش از تجاوز اسرائيل و آمریکا به ميهن، شرايط جنگي دوازده روزه و آثار و تبعات آن و وضعيت تعليقي فعلي و آتي كشور در اين عدم‌ موفقيت تاثير بسزايي داشته است، اما از اثرات عملي برخي نقاط ضعف دروني دولت نيز نبايد غافل شد.
فرسایش ذخایر موشکی آمریکا
 در نبرد 12روزه با ایران
جنگ میان ایران و اسرائیل وابستگی تل‌آویو به آمریکا را آشکارتر کرد. طی 12 روز بیش از 150 موشک تاد و 80 رهگیر SM-3 شلیک شد.
این معادل حدود 25 درصد کل ذخایر تاد آمریکا بود و جایگزینی آنها حداقل 18 ماه طول می‌کشد. همچنین در این نبرد شکاف‌های پدافند هوائی اسرائیل برملا شد و وابستگی تل‌آویو به واشنگتن افزایش یافت.
این ایران بود که با حملات پیچیده و پرتعداد خود ذخایر موشکی اسرائیل و آمریکا را تحلیل برد و اقتدار خود را نشان داد. این حجم خسارت وارد کردن به اسرائیل در این جنگ‌، این پیام روشن را به آمریکا داد که منابع استراتژیک آمریکا در میدان واقعی جنگ سریعاً فرسوده و پایان‌یافتنی است.
با توجه به مشکلات تامین سلاح توسط آمریکا بعد از جنگ 12روزه و ناکارآمدی سلاح‌های آمریکایی و فرانسوی در تنش بین هند و پاکستان‌، گرایش به سلاح‌های چینی در میان کشورهای جهان به ویژه منطقه افزایش یافته است و ارزیابی‌ها نشان می‌دهد چین در حال بازآرایی آرام تجارت جهانی اسلحه است. تا آنجا که در پنج سال گذشته 44 کشور از پکن سلاح خریده‌اند. نقطه عطف نیز زمانی بود که جنگنده‌های J-10 چینی موفق به سرنگونی جنگنده رافائل فرانسوی شدند.
چین تنها کشوری است که در کنار آمریکا و روسیه، طیف کاملی از تجهیزات نظامی از جنگنده و پهپاد تا زیردریایی و سامانه پدافندی را عرضه می‌کند.
قیمت پایین‌تر، تحویل سریع‌تر و انعطاف در انتقال فناوری و تولید مشترک، سه امتیاز کلیدی چین است که مشتریان را به سمت سلاح‌های این کشور سوق می‌دهد.
در مجموع می‌توان گفت؛ ترکیب قدرت عملیاتی، هزینه کمتر و شراکت فناورانه، چین را به بازیگر مهم و جدی در بازار جهانی سلاح بدل کرده است.
تلاش اسکار برای رسمیت دادن
 به سینمای زیرزمینی ایران
بررسی‌ها نشان می‌دهد سینماگران خارج‌نشین، به رهبری قبادی و پناهی، تلاش دارند نمایندگی رسمی ایران در اسکار را به سینمای زیرزمینی منتقل کنند. این گروه از طریق نامه، مصاحبه و لابی در «هالیوود» فشار می‌آورد تا قوانین آکادمی تغییر کند. این در حالی است که سازمان سینمایی ایران تا مهرماه فرصت دارد نماینده خود را معرفی و از حق رسمی سینمای ایران برای حضور در اسکار دفاع کند. تجربه اسکار 2025 نشان داد ضعف دیپلماسی فرهنگی، راه را برای غصب صدای ایران باز می‌کند.
چند سالی است جایزه اسکار محملی شده است تا برخی افراد زاویه‌دار با نظام برای کشورمان حاشیه‌سازی کرده و فشارهای سیاسی و حقوق بشری را علیه ایران افزایش دهند.
تهدید محتمل اسرائیل بعد از قطر
 کدام کشور است؟
حمله اسرائیل به قطر‌، نگرانی‌ها درباره اهداف بعدی تل‌آویو را افزایش داده است. تحلیلگران سیاسی و منطقه‌ای، ترکیه را محتمل‌ترین هدف بعدی می‌دانند.
روابط آنکارا و تل‌آویو ریشه در دهه‌ها همکاری و تنش دارد؛ حادثه کشتی مرمره و حمایت ترکیه از حماس، تنش‌ها را تشدید کرده است.
رقابت در سوریه، مدیترانه شرقی و بر سر منابع انرژی و اختلافات ایدئولوژیک نئوعثمانیسم و صهیونیسم، معادلات منطقه‌ای را پیچیده کرده است. مداخلات قدرت‌های بزرگ و رقابت ژئوپلیتیک، ریسک درگیری مستقیم اسرائیل و ترکیه را افزایش داده و ثبات خاورمیانه را تهدید می‌کند.