توضیح صادق خرازی درباره یک خبر ویژه(خبر ویژه)
در پی انتشار اظهارات آقای سید محمدصادق خرازی (مصاحبه با شفقنا)، وی توضیحی به این شرح ارائه کرد:
1- مصاحبه اینجانب به هیچ عنوان تبرئه بایدن یا هیچ فرد دیگری در سیاستهای خصمانه آمریکا نسبت به ایران نیست. کما این که در مصاحبههای متعدد قبلی در مورد غیر قابل اعتماد بودن ایالات متحده آمریکا در سیاستهای اعمالی علیه مردم ایران صحبت کردهام و دیدگاه من در این مورد هیچ تغییری نکرده است. بر این باورم تا زمانی که بایدن و دولت آمریکا به برجام بازنگردند هیچ عقل سلیم و هیچ دیپلماتی گفتوگو با این کشور را عقلانی و منطقی نمیداند و موضع رهبر معظم انقلاب در قبال ایالات متحده آمریکا دیپلماتیکترین و عقلانیترین موضع ممکن براساس منافع ملی است. تجربه سیاسی و دیپلماتیک بنده و شناختم از واقعیات سیاست خارجی آمریکا و دولت جدید این کشور این است که در نهایت این دولت به همان دلیلی که در مصاحبه مذکور گفتهام، چارهای جز بازگشت به برجام نخواهد داشت و دیر یا زود این اتفاق خواهد افتاد و حقانیت مواضع جمهوری اسلامی بر همگان اثبات خواهد شد.
2- آنچه که نباید فراموش کرد این است که دیپلماسی و سیاست خارجی عرصه شناخت از کوچکترین فرصتها و بهرهگیری از آن در جهت منافع و امنیت ملی است. در سیاست خارجی نباید دچار کور رنگی شد و یا سیاه و سفید دید، طیفی از رنگها و یا طیفی از خاکستریها وجود دارد که کارشناسان و رهبران کشورها برای نیل به اهداف ملی خود آن را مورد لحاظ قرار میدهند. اولویتهای دولت جدید آمریکا در منطقه را باید شناخت و براساس آن به نفع کشور و مردم باید استفاده کرد. کما این که دشمن شناسی هم جنبه شناخت تهدیدها و هم جنبه شناخت فرصتها را دارد.
3- برای فهم دوستان جریده کیهان نسبت به دقایق سیاست خارجی آنان را به بازخوانی کلام مقام معظم رهبری جلب میکنم. سخنرانی ایشان در 22 مرداد 1397 و جمله معروف «نه جنگ و نه مذاکره با دولت ترامپ» و سخنرانی نوروز امسال که خطاب به دولت بایدن فرمودند: «در صورت لغو واقعی تحریمها بدون هیچ مشکلی به تعهدات برجام خود باز خواهیم گشت.» این سخنان مقام معظم رهبری دقیقاً به پایبندی اصول و بهرهگیری از فرصتها در دوران بایدن اشاره دارد.
4- به دوستان کیهان توصیه میکنم با مطالعه دقیق و کاربست مواضع مقام معظم رهبری، قدری سیاست خارجی را از ایشان بیاموزید.»
کیهان: از این که آقای خرازی، موضع خود را تلویحاً اصلاح و اعلام کند که آمریکا غیرقابل اعتماد است، استقبال میکنیم. در عین حال، ایشان همچنان اصرار به خلط مباحث و سادهسازی ماجرا دارد. آقای خرازی در مصاحبه مذکور که کیهان بخشهایی را منتشر کرد، گفته بود «من معتقدم «در میان دولتهایی که در آمریکا بودند سیاست خارجی آقای بایدن در چهل سال گذشته نزدیکترین سیاست به ایران خواهد بود ولی به شرطی که ما طرف مقابل خود را بفهمیم و بشناسیم. اینکه میگویم نزدیکتر است به این معنی نیست که آنها عاشق چشم و ابروی جمهوری اسلامی باشند یا مبانی ایدئولوژیک انقلاب اسلامی را درک کرده باشند بلکه شرایط ما و آمریکاییها در منطقه بهگونهای است که آمریکا امروز میتواند نزدیکترین سیاست را به ایران داشته باشد. تفکری در آمریکا وجود دارد که میپرسد تا کجا و چقدر باید هزینه اسرائیل را بدهیم؟! از دنیای اسلام دور شدهایم. اگر دقت کنید ما اوباما را به سمت نگاههای انتزاعی هل دادیم. اوباما به دانشگاه الازهر مصر رفت و اولین سخنرانی تاریخی باراک حسین اوباما در الازهر مصر بود و وقتی وارد مسجد الازهر شد مثل مسلمانان کفشهای خود را درآورد و با پای بدون کفش رفت و احترام گذاشت.
دولت بایدن و سیاست خارجی بلینکن و تیم امنیت ملی او همه در مورد اعراب متفقالقول هستند. با عربستان سعودی در موضوع یمن مشکل دارند. با امارات مشکل دارند و در قبال عراق نیز عقیده دارند که هرچه زودتر باید عراق را به مردم این کشور تحویل بدهیم و باید دورهگذاری منطقی داشته باشیم.»
او این را هم گفته بود که «ما و آمریکا باید یک روز بنشینیم و مسائلمان را با هم حل کنیم و این به نظر بزرگان کشور بستگی دارد.»
در حالی که دولت دموکراتها (اوباما) واضع تحریمهای فلجکننده، خرابکاری هستهای و ترور دانشمندان، جنگ نیابتی داعش علیه ایران و طراح آشوب 88 بود و دولت بایدن نیز مسیر همان دولت به علاوه فشار حداکثری ترامپ را به اذعان تحلیلگران آمریکایی ادامه میدهد، آقای خرازی از کجا دریافته که سیاست خارجی بایدن نزدیکترین سیاست به ایران است؟! وقتی محافل صهیونیستی و آمریکایی انتصاب آنتونی بلینکن به وزارت خارجه را هدیه ویژه بایدن به اسرائیل توصیف کردند، آقای خرازی چگونه ادعا میکند که بایدن و دموکراتها با اسرائيل فاصله و زاویه دارند؟ وقتی حمله به یمن با چراغ سبز اوباما انجام شد و جنایتهای رژیم صهیونیستی علیه لبنان و فلسطین با حمایت دولت وی (به معاونت بایدن) صورت گرفت، آقای خرازی با کدم سند مدعی قرابت دولت بایدن و جمهوری اسلامی ایران میشود؟! چون گفت
«فشار حداکثری شکست خورد اما روشهای هوشمندانهتری هم برای سختگیری بیشتر علیه ایران وجود دارد؟!
از طرف دیگر مگر به توصیه همین حضرات مدعی اعتدال و اصلاحات، دولت پای مذاکره با آمریکا و حل مسئله هستهای نرفت؟ نهایتش چه شد؟ مسئله حل شد و تحریمها لغو گردید یا در همان دولت اوباما (به معاونت بایدن) دهها تحریم افزونتر در قالب سیسادا و آیسا اعمال نشد؟ با طرف عهدنشناس که بارها در طول این 40 سال قول و قرارهایش را زیر پا گذاشته و برجام، آخرین آن است، بنشینیم و مذاکره و مثلا توافق کنیم که چه بشود؟! از نگاه آقای خرازی آیا دولت بایدن حاضر است برای بازگشت به برجام، 1500 تحریم پسابرجامی دولتهای اوباما و ترامپ را لغو کند؟ و اگر نمیکند که قطعا نمیکند، فاکتور کردن «بازگشت آمریکا به برجام»(؟!) چه ارزشی دارد جز اینکه نیاز آمریکا را برطرف میکند؟ مگر نه اینکه رهبر معظم انقلاب سیاست روشن نظام را بارها در این زمینه روشن کردند؟ اگر بنا بود رهبر انقلاب به خوشخیالی بلاوجه امثال آقای خرازی بها بدهند و عبرتها را نادیده بگیرند که نمیفرمودند با آمریکا مذاکره نمیکنیم و آمریکا برای بازگشت به برجام، ابتدا باید همه تحریمها را بردارد و این برداشتن در عمل (نه روی کاغذ) باشد و راستیآزمایی شود، آنگاه آمریکا میتواند سر میز برجام و 5+1 برگردد؟!
اتفاقا رهبر انقلاب از همان سال 92 بارها گفتند به دولت آمریکا (همین دموکراتها) اعتماد و خوشبینی ندارد اما برجام یک تجربه است. پس از آن هم با اشاره به بدعهدیهای همان دولت تصریح کردند برجام بدون لغو تحریمها، خسارت محض است.