4 دلیل عقب نشینی ریاض در برابر دوحه(نگاه)
محمدرضا مرادی
عربستان به همراه مصر، بحرین و امارات از سال 2017 قطر را به اتهام حمایت از تروریسم تحت محاصره همهجانبه قرار داده و همه روابط خود را با این کشور عربی قطع کردند. عربستان در سال 2017 یک فهرست شامل ۱۳ شرط برای تجدید روابط به قطر ابلاغ کرد. قطع کامل مناسبات قطر با جمهوری اسلامی ایران، قطع ارتباط با گروه حزبالله لبنان، قطع حمایت از گروههای مختلف اسلامگرا در منطقه، پایان کار شبکههای الجزیره و برچیدن پایگاه نظامی ترکیه در قطر، در شمار شرطهای تعیین شده برای عادیسازی مناسبات با قطر بود. اما عربستان بدون تحقق هیچکدام از این شروط سرانجام تسلیم شد. وزیر خارجه کویت اعلام کرد توافقی میان قطر و عربستان به منظور بازگشایی مرزهای زمینی، هوایی و دریایی حاصل شده است. در ادامه نیز تمیم بنحمد آلثانی امیر قطر پس از سالها وارد عربستان شد. بر اساس گزارش الجزیره، محمد بنسلمان ولیعهد عربستان از امیر قطر پس از ورودش به شهر العلا شخصا استقبال کرد. امیر قطر در پی توافقهای صورتگرفته برای آشتی عربی، به منظور مشارکت در چهلویکمین دوره نشست شورای همکاری خلیج فارس وارد عربستان شد. البته روزنامه رأیالیوم در گزارشی اعلام کرده که غیبت «حمد بنعیسی آلخلیفه» پادشاه بحرین، «هیثم بنطارق» سلطان عمان و عقبنشینی احتمالی «عبدالفتاح السیسی» رئیسجمهور مصر و نیز ابهام درباره سطح نمایندگی امارات در چهلویکمین دوره اجلاس شورای همکاری خلیج فارس که در عربستان برگزار میشود بحث آشتی عربی را با چالش مواجه کرده است و نشان میدهد که این آشتی در واقع یک آشتی دوجانبه میان ریاض و دوحه است و کشورهایی که به تبعیت از عربستان، قطر را تحریم کردند تمایلی به این آشتی ندارند.
اما چرا عربستان در برابر قطر عقبنشینی کرد و وارد تنشزدایی با این کشور عربی شد؟
اولین عامل به شکست عربستان در حمله به یمن برمیگردد. هدف اصلی محمد بنسلمان بهعنوان معمار جنگ یمن این بود که خود را بهعنوان یک شاهزاده جاهطلب و موفق در منطقه معرفی کند، اما در 6 سالی که از این جنگ میگذرد بنسلمان نه تنها موفق به شکست انصارالله نشده بلکه بهدلیل پیشرفتهای پهپادی و موشکی انقلابیون یمن بارها طعم شکست را چشیده است. این مسائل باعث شده تا بنسلمان در اندیشه پایان دادن به جنگ یمن باشد و بهصورت غیرمستقیم شکست در این جنگ را بپذیرد. این مسئله خود باعث تضعیف جایگاه منطقهای بنسلمان شده است.
تشدید مخالفتها با بنسلمان در عربستان دومین عاملی است که بنسلمان را مجبور به بازنگری در مناسبات منطقهای خود کرد. بنسلمان در حالی به ولیعهدی در عربستان رسیده که این پست پیش از وی متعلق به مقرن بن عبدالعزیز و محمد بننایف بوده و این دو نفر تحت فشار مجبور به استعفا شدهاند. علاوه بر این احمد بنعبدالعزیز وارث حقیقی تاج و تخت پس از ملک سلمان است. بنسلمان، احمد بنعبدالعزیز و بننایف را دستگیر کرده است و این مسئله باعث تقابل برخی از قبایل با هم شده است.
مضاوی الرشید یکی از مخالفان خارج نشین عربستان که در لندن زندگی میکند اخیرا اعلام کرده بود یکی از دلایلی که محمد بنسلمان عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را علنی نمیکند ترس از قیام در داخل کاخ علیه بنسلمان است، این یعنی حتی تا داخل کاخ سعودی نیز مخالفت علیه بنسلمان وجود دارد؛ بنابراین یکی از دلایل دیگری که بنسلمان در برابر قطر مجبور به عقبنشینی شد همین مسئله بود که او در داخل کشور نیز مشروعیت شکنندهای داشته و بنابراین نمیتواند با اقتدار کامل در مورد قطر عمل کند.
عامل سوم بحث قتل جمال خاشقجی است؛ بنسلمان با رونمایی از سند ۲۰۳۰ بهدنبال معرفی کشور عربستان بهعنوان کشور مدرن بود. برای این منظور سفری یک ماهه به آمریکا و یک تور طولانی به اروپا داشت. اما قتل خاشقجی باعث شکست سیاستهای بنسلمان شد. این مسئله ضربهای بزرگ به حیثیت ادعایی بنسلمان در سطح جهانی بود و در کنار جنگ یمن و اختلافات داخلی بسیار مهم بود.
اما ضربه بسیار مهم و شاید بتوان گفت مهمترین ضربهای که به بنسلمان وارد شد و او را وادار به عقبنشینی در برابر قطر کرد شکست ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ آمریکا و پیروزی جو بایدن بود. بدون حمایتهای ترامپ امکان نداشت بنسلمان بهعنوان ولیعهد عربستان شناخته شود، چون جناح دموکرات در داخل آمریکا بهصورت قدیمی حامی خانواده نایف هستند و نایف زمانی که وزیر کشور بود با آمریکاییها روابط بسیار صمیمانهای داشت و از او بهعنوان پادشاه آینده یاد میشد.
جو بایدن بارها اعلام کرده بهدنبال بازنگری در رابطه آمریکا با عربستان بوده و بهویژه در مورد دو مسئله جنگ یمن و مباحث حقوق بشری کوتاه نخواهد آمد. جو بایدن به صراحت اعلام کرده که پس از پیروزی و مراسم تحلیف، به دنبال پایان دادن به جنگ یمن خواهد بود و در زمینه حقوق بشر فشارها را بسیار افزایش میدهد این خبر بسیار ناگواری برای بنسلمان است که تاکنون میلیاردها دلار به ترامپ باج داده است. علاوه بر این بنسلمان نگران این است که در سیاست خاورمیانهای جو بایدن، قطر نقش محوری را برعهده بگیرد و این یک شکست و رسوایی بزرگ برای کسی است که مدعی رهبری جهان اهل سنت است. بنابراین محمد بنسلمان سعی دارد در این فرصت باقیمانده روابط خود را با قطر عادی کند که حداقل در دوران جو بایدن به مانعی برای بهبود روابط حسنه او با جو بایدن تبدیل نشود.
در واقع قطر بدون تن دادن به هیچکدام از 13 شرط عربستان توانست بر محاصره عربستان و سه کشور دیگر عربی فائق آید. شکست بنسلمان در مورد قطر تابعی از دیگر شکستهای وی در عرصه منطقهای است و بنسلمان به این نتیجه رسیده که باید برمبنای مقدورات و محذورات خود به کنشگری در عرصهای منطقهای بپردازد و سیاستهای تندروانه خود را کنار بگذارد.