درباره فرافکنیهای مدعیان اصلاحات
باید به مسیر حقیقت برگردید!(نگاه)
مهدی امامقلی
«دوسوم مشکلات خارج از دولت است. ما در قضیه برجام و فشارهای اقتصادی و عدم فروش نفت عمدتاًً با تدابیری بالاتر از دولت روبهرو بودیم و چون این تصمیمات خارج از دولت گرفته شده است عوارضی به همراه داشت که در دولت مشاهده شد.» اینها بخشی از اظهارات محمد عطریانفر، عضو حزب کارگزاران سازندگی است که در گفتوگو با یکی از روزنامههای مدعی اصلاحطلبی بیان کرده است.
وی همچنین گفته است «دولت امکان پاسخگویی و شفافیت با مردم را ندارد، چون اگر بخواهد حقیقت را بگوید مورد تعقیب قرار میگیرد و اگر نخواهد واقعیت را بگوید مردم انتظار دیگری دارند!»
عطریانفر ماه گذشته نیز در مصاحبهای گفته بود مشکلات کشور «20 درصد به دولت برمیگردد ولی 80 درصد پاسخگویی باید داشته باشد.!»
درخصوص این قبیل اظهارات مدعیان اصلاحات که مصداق «تحریف» و نمونهای از آدرس غلط دادن به افکار عمومی است ذکر چند نکته ضروری بهنظر میرسد.
اولاً) سؤالی که مطرح میشود این است که اصلاحطلبان بر اساس چه میزان و معیاری میگویند «دوسوم مشکلات» خارج از دولت است؟ یا «20 درصد» مشکلات به دولت برمیگردد؟ مثلاً چرا نمیگویند «سهچهارم»، «دو پنجم» یا «30 درصد» و «35 درصد». بهعبارتدیگر، ادبیات حاکم بر تعلیل و تحلیل سطحی و غیرکارشناسی آنها از وضعیت امروزی کشور چه چیزی جز پوپولیسم، فرافکنی و فریب افکار عمومی میتواند باشد؟
ثانیاً) چرا آنها در آخرین سال دولت تدبیر و امید یادشان آمده که مشکلات کشور خارج از دولت است؟ اگر اصلاحطلبان معتقد بودند که روحانی اختیار ندارد چرا برای قبضه کردن دولت و چنبره زدن بر پُستها و مناصب دولتی آن همه دستوپا زدند و در انتخابات 96 با وعده و وعیدهای تکراری، دوباره به میدان آمدند و حتی گفتند «ما اصلاحطلبان، تضمین وعدههای روحانی هستیم.»؟ گویا حالا که کشتی دولت به گل نشسته و دلار 22 هزارتومانی، سکه 10 میلیونی و پراید 100 میلیونی سرانجام وعده «آنچُنان رونق» روحانی شده، بهترین راهکار اصلاحطلبان هم، توجیهسازی، بهانهجویی و شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت شده است!
ثالثاً) در کشوری که وسعت و گستردگی اختیارات رئیسجمهور در قانون اساسی آن در مقایسه با سایر نظامهای پارلمانی یا نیمهپارلمانی- نیمهریاستی، منحصربهفرد است، مدعیان اصلاحات چگونه جرأت میکنند بگویند «در فشارهای اقتصادی با تدابیری بالاتر از دولت روبهرو بودهایم»؟
آیا تصمیم تخصیص ارز 4200 تومانی که رهآورد آن بر باد رفتن 18 میلیارد دلار از مجموع ذخایر ارزی کشور بود، خارج از دولت بود؟ آیا حقوقهای نجومی و وجود حدود 3 هزار فیش حقوقی 20 تا 50 میلیونی کارگزاران دولت تدبیر و امید، واگذاریهای مسئلهدار در دهها مورد به نام خصوصیسازی، عدم مدیریت و نظارت و ظهور و بروز بیثباتی در بازار ارز، طلا، سکه و خودرو، اختلاسهای 15 و 13 هزار میلیارد تومانی بانک سرمایه و صندوق ذخیره فرهنگیان، عدم توجه به تکمیل واحدهای مسکن مهر در دوره وزیری که افتخار میکرد ظرف 6 سال یک واحد مسکن مهر نساخته است!، کاهش ارزش پول ملی به یکسوم، حذف کارت سوخت، لغو قراردادهای نفتی بهخاطر خوشبینی به وعده اروپاییها، جریمه کرسنت و ضرر 56 میلیارد دلاری به کشور، اجرای نپخته تصمیم افزایش قیمت بنزین و رئیسجمهوری که روز جمعه از آن باخبر میشود، و دهها تصمیمی که نتیجهاش تشدید مشکلات اقتصادی بود، خارج از دولت بود؟
البته پاسخ به سؤالات فوق روشن است چراکه اصلاحطلبان در «نعل وارونه» زدن و آدرس غلط دادن به افکار عمومی متبحر هستند. آنان نیک میدانند ماحصل دولتی که تمامقد به حمایت و هواداری آن برخاستند، جز بروز و ظهور مشکلات اقتصادی روزافزون و تورمهای چند صددرصدی در حوزه کالاهای اساسی، مسکن، خودرو، ارز و... چیز دیگری نبوده است. از دو سال پیش تاکنون نیز تقریباً اکثریت چهرههای اصلاحطلب نیز بارها و بارها لب به اعتراف گشوده و تأکید کردهاند که دولت روحانی در مدیریت و پیشبرد امور کشور ناکام بوده است. تنها فرق آنها در تعلیل و ریشهیابی علل ناکامیها بوده است.
با اینکه کارشناسان و تحلیلگران حوزههای مدیریت، اقتصاد و سیاست، علت ناکامیهای دولت تدبیر و امید را عدم توجه دولت به ظرفیتهای داخلی، نداشتن تیم اقتصادی قوی، ناهماهنگیهای داخلی و گره زدن زلف مشکلات کشور به برجام و... میدانند اما اصلاحطلبان برای فرار از پاسخگویی، علت ناکارآمدی دولت را پیروزی ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، کمبود اختیارات، ضعف ساختارها، بدشانسی روحانی و بلایای طبیعی مانند سیل و زلزله، هجوم ملخها و... و حتی در مواردی عملکرد دولت قبل یا حرفهای منتقدان میدانند! در نظر آنها ابر و باد و مه و خورشید و فلک همه مقصرند الا دولت و حامیانش!
عطریانفر در پایان مصاحبهاش بعد از فرافکنیهای فراوان توصیه کرده است که «باید به مسیر آیتالله هاشمی برگردیم» اما بهنظر میرسد مهمتر از بازگشت اصلاحطلبان به مسیر اشخاص، بازگشت به مسیر «حقیقت» و پذیرش اشتباه است.