اخبار ویژه
نشریه فرانسوی: محاسبه ترامپ اشتباه بود /فشار بر ایران نتیجه عکس داد
یک هفتهنامه فرانسوی تصریح کرد سیاست فشار بر ایران برخلاف آرزوی واشنگتن، به محکمترشدن مواضع ایران و عدم عقبنشینی منتهی شد.
کوریه اینترناسیونال نوشت: هدف ایالات متحده آمریکا «بهزانو درآوردن دولت ایران و وادار نمودن این کشور به صرفنظر کردن از برنامه هستهای و فعالیتهای موشک بالستیک خود و همچنین عدم مداخله در امور منطقه».
بهکارگیری سیاست حداکثر فشار با اعمال شدیدترین تحریمها بر علیه اقتصاد ایران، برای دولت واشنگتن به مثابه سلاحی قدرتمند بهشمار میرفت تا بهوسیله آن رژیم تهران را تضعیف و متزلزل نماید؛ اما برخلاف انتظار واشنگتن، این استراتژی به رادیکالیزهشدن سیاست ایران در منطقه منجر شده است؛ بهطوری که دولت تهران طیماههای اخیر، حتی یک قدم هم از مواضع خود عقبنشینی نکرده است.
در همین حال روزنامه لوموند با اشاره به سرنگونی پهپاد آمریکایی توسط ایران نوشت: سرنگونی این پهپاد، یک موفقیت بزرگ برای ایران بود.
لوموند مینویسد: دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا، برای اجتناب از خطر رویارویی نظامی با تهران، تصمیم گرفت لحن خود را در واکنش به این اقدام دولت ایران تلطیف نموده و بگوید که نمیتواند باور کند این اتفاق از روی عمد رخ داده باشد.
روزنامه فیگارو نیز در این زمینه خاطرنشان کرد: ترامپ ابتدا ایران را تهدید کرد و سپس عقبنشینی کرد وگفت احتمالاً اشتباهی رخ داده و عمدی در کار نبوده است.
به نوشته فیگارو، توافق برجام مرده است.
راهبرد صبر استراتژیک ایران به جهش استراتژیک تغییر کرده است
عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه میگوید راهبرد صبر استراتژیک «ایران به جهش استراتژیک» تغییر کرده است.
غلامعلی دهقان در روزنامه آرمان نوشت: ترامپ در یک موضعگیری شنیدنی پس از سرنگونی پهپاد مدرن و پیشرفته آمریکایی گفته که این کار «اشتباهی» انجام شده و شاید هم، کار یک فرد بوده است. پیش از این هم، در قضیه انفجار نفتکشها اعلام کرد موارد پیش آمده جزئی بوده است. انگار قرار است تا اطلاع ثانوی به ضربالمثل ما ایرانیان یعنی همان «شتر دیدی؛ ندیدی!»، عمل کند. پرسش این است چرا ترامپ که تا مدتی پیش دائم از برخوردهای تند و تهدیدهای آنچنانی سخن میگفت؛ حالا در مرحله عمل به نحو دیگر سخن میگوید؟
بهنظر میرسد ترامپ میخواهد کمترین هزینه را در قضیه ایران بپردازد. او میخواهد با فشارهای اقتصادی ناشی از وابستگی ایران به نفت، سبب شود ایران تسلیم و به شرایط او تمکین کند؛ این درحالی است که شرایط وی که توسط پمپئو مطرح شد، اصلا از سوی ایران قابل پذیرش نیست. ترامپ نمیتواند باور کند ایران قرار نیست صرفا هزینههای بازی او را دهد؛ بلکه ایران به واسطه امکانات فراوان خود در منطقه میتواند برای سیاستهای آمریکا هزینههای زیادی هم ایجاد کند که مهمترین آن، اخلال در صادرات نفت متحدین آمریکا در منطقه و پاسخگویی حساب شده و دقیق به جاسوسیهای آمریکا در منطقه است که نمونه آن، سرنگونی پهپاد پیشرفته آمریکایی بود.
عضو حزب دولتی اعتدال و توسعه میافزاید: ترامپ در عمل متوجه شده راهبرد «صبر استراتژیک» ایران تغییر و «جهش استراتژیک» جایگزین آن شده است و این، در باور اولیه او نبود. سیاست جدید ایران میتواند در سال منتهی به انتخابات آمریکا دردسر بزرگی برای وی شود؛ بهخصوص که او با وعدههای دور شدن آمریکا از جنگ توانست رای بخشی از رایدهندگان آمریکایی را تصاحب کند.
به نظر میرسد هرچه جلوتر برویم، توفان خلیج فارس کار را بر ترامپ سختتر کند. اگر درصدد مقابله برآید؛ آنگاه پاسخ ایران کوبنده خواهد بود؛ پاسخی که، رویای فتح دوباره کاخ سفید را برای ترامپ به کابوس تبدیل کند. از قدیم گفتهاند: «چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی؟». ترامپ همان زمان که از برجام خارج شد، مرتکب بزرگترین اشتباه زندگی سیاسی خود شد.
او هنوز میتواند با مماشات و دیدن واقعیات منطقه و درک درست از جامعه ایرانی، دوباره برنده انتخابات آمریکا باشد. پهپاد اگر میتوانست سخن بگوید، پیامش این بود: «ترامپ! ایران خطرناک است، جهت فرمان را عوض کن». واقعیت این است: «عقاب، عقاب است؛ اما غرش شیر، چیز دیگری است».
قهر و آشتی مکرر پدیده ویژه دولت
قهر و آشتی مکرر رئیسجمهور و معاون اولش، فقط در دولت روحانی امکانپذیر است.
سایت تابناک با انتشار این تحلیل و درباره خبر مشاجره اخیر روحانی و جهانگیری نوشت: خبر اینگونه روایت شده بود که در پی بروز مباحثهای در جلسهای در روز شنبه، روحانی خطاب به جهانگیری میگوید که شما و اصلاحطلبان به دنبال سرنگونی دولت هستید. معاون اول، اما در واکنش به این سخنان رئیسجمهور، اظهارات تندی بر زبان نمیآورد، اما تصمیم به ترک جلسه را میگیرد، ولی لاریجانی از او میخواهد جلسه را ترک نکند. هرچند حضور او در جلسه به معنای پایان این ماجرا نبوده است.
آنطور که در خبرهای مربوط به این جدال لفظی بین رئیس دولت و نفر اول بعد از او آمده است، «اسحاق جهانگیری» پس از پایان جلسه، راهی منزل شده و در محل کار خود حاضر نمیشود. پس از عدم حضور معاون اول رئیسجمهور از قرار معلوم چندین تن از وزیران کابینه، با جهانگیری تماس گرفته و خواستار بازگشت معاون اول به سر کارش شدهاند.
پس از طرح این موضوع در رسانهها، مشاور معاون اول رئیسجمهور در واکنش به برخی اخبار درباره درگیری لفظی روحانی و جهانگیری، گفت: معاون اول رئیسجمهور هماکنون در جلسه هیئت دولت حضور دارد.
همچنین خروجی تلاش تیم اطلاعرسانی و خبری دولت هم برای رد موضوع جدال لفظی بین رئیسجمهور و معاون اولش انتشار یک عکس از جلسه دولت بود که در آن روحانی، جهانگیری و وزیر اطلاعات در جلسه دولت در حالی که میگویند و میخندند، بود.
از سال 96 که دولت دوازدهم کار خود را آغاز کرده خبرهای زیادی درباره اختلافنظر «اسحاق جهانگیری» با رئیسجمهور و بخشهایی از دولت و همچنین انتقاداتی که او نسبت به مسائل جاری قوه مجریه دارد، منتشر شده و میشود و هر از گاهی هم خبرهایی یا از جانب اصلاحطلبان و از دیگر بخشها منتشر میشود که مثلا «جهانگیری اختیاراتش کم شده»، «بهتر است او از دولت جدا شود»، «معاون اول از دولت رفتنی است»، «او با رئیسدفتر رئیسجمهور اختلافنظر جدی دارد» و اخباری امثال آن. در مدت زمان 2 سالهای که از عمر دولت دوازدهم گذشته، اگرچه مشکلات اقتصادی و اجرایی زیادی در دولت وجود داشته اما حواشی هم به همان اندازه زیاد بوده تا جاییکه بسیاری از اقدامات و عملکردها از این ناحیه تحتتاثیر قرار گرفته و در برخی اوقات حتی حاشیهها بر متن دولت غلبه کرده است.
در حقیقت هم خطاب به رئیسجمهور و هم خطاب به معاون اول او و سایر دولتمردان باید یادآوری کرد که در شرایط سخت اقتصادی که مردم منتظر حل مشکلات هستند، وقت دعوا و آشتیهای اینچنینی نیست. یکبار برای همیشه تکلیف این خبرها و شایعات را مشخص کنید.
در همین حال سایت انتخاب از سایتهای حامی دولت، ضمن انتقاد از اختلافات دامنهدار جهانگیری و روحانی نوشت: وقتی اقتصاد به یک اشاره سیاست بند است، چرا اتفاقاتی از جنس این مشاجره باید رخ دهد؟ دود این اختلافات به چشم مردم میرود.
نیویورکتایمز: تحریمهای جدید ترامپ سوژه خنده ایرانیها شد
یک روزنامه آمریکایی تصریح کرد ایرانیها تحریمهای دولت ترامپ را به سخره و استهزاء گرفتند.
نیویورکتایمز با اشاره به تحریمهای جدید آمریکا نوشت: ایرانیها با شوخی و تمسخر، از تحریمهای جدید ترامپ استقبال کردند. در طول ماههای گذشته همواره مقامهای ایران تحریمهای آمریکا علیه مردم ایران را به عنوان جنگ اقتصادی توصیف کردهاند. اما واکنش ایرانیها به آخرین مورد این تحریمها که شب گذشته از سوی ترامپ اعلام شد متفاوت بوده است. ترامپ اعلام کرد فرمان اجرایی را امضا کرده است که به موجب آن تحریمهای جدیدی علیه تهران اعمال خواهد شد که نهاد رهبری ایران را نیز شامل میشود. همچنین وزیر خزانهداری آمریکا اعلام کرده دستور دارد به زودی محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران را در فهرست تحریمها قرار دهد.
سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در این رابطه میگوید: آیا واقعا تحریمی باقیمانده که در 40 سال گذشته آمریکا علیه کشور و مردم ما وضع نکرده باشد؟
کاربری در توئیتی که بسیار ترند شده و در شبکههای اجتماعی چرخیده، نوشته است: تنها کسی که هنوز تحریم نشده من، پدرم و بچه همسایه است! وزارت امور خارجه باید شماره ترامپ را بدهد تا زنگ بزنیم و اسمهای خودمان را اعلام کنیم!
در مقابل کمپین فشار حداکثری دولت ترامپ، برخورد ایرانیها با تحریمهای جدید خیلی خونسردانه بوده است. جناحهای سیاسی از طیفهای مختلف هم اعلام کردهاند که اعلام تحریمهای جدید کاملا در تضاد با درخواست مکرر ترامپ برای مذاکره قرار دارد.
در حالی که آمریکاییها پیش از این میگفتند که پیامی برای رهبری ایران از طریق نخستوزیر ژاپن فرستادهاند اکنون عملا با اعلام تحریم علیه نهاد رهبری و وزیر خارجه ایران هیچ شانسی برای خود باقی نگذاشتهاند.
مؤمنی: دولت روحانی 6 سال بیبرنامه و با ریخت و پاش عمل کرد
یک کارشناس اقتصادی حامی دولت میگوید دولت روحانی هشدار کارشناسان درباره امید نبستن به برجام و تلف نکردن منابع را گوش نکرد.
فرشاد مؤمنی به روزنامه آرمان گفت: شکنندگی توافق برجام از همان روز اول معلوم بود. من به طور متوسط در آن سالهای اولیه پسابرجام در هر ماه بیش از پنج بار به دولت و مجلس این نکته را گوشزد کردم که در چارچوب برنامه شکستخورده و انحطاطآور تعدیل ساختاری نهتنها ایران ارتقای بنیه ملی پیدا نکرده، بلکه بهاعتبار سیاستهای شوکدرمانی، تورمزا و بیثباتکننده اقتصاد کلان انگیزههای تولیدی به طرز فاجعهآمیزی کاهش پیدا کرده و تولید به یک محمل برای رانت تبدیل شده است.
بنابراین به آنها این خطر را گوشزد کردم و گفتم در دوره اجرای برجام ممکن است تحت عنوان تولید، یک اتلاف منابع ارزی وسیع را تجربه کنیم و چون برجام یک توافق شکننده است شما باید تکتک دلارهای نفتی کشور را بهعنوان ذخایر استراتژیک ملی در نظر بگیرید و حتی تحت عنوان تولید هم نباید هیچ ارزی تخصیص داده شود، مگر اینکه یک ستاد حاکمیتی صاحب صلاحیت و مستقل از گروههای فشار و منافع گروههای پرنفوذ رانتی تخصیص دلار نفتی به آن حیطهها را به عنوان یک امر ضروری راهبردی برای کشور در نظر بگیرند.
وی میافزاید: با کمال تاسف نهتنها هیچ اعتنایی به آن نشد، بلکه ما با یک روند کمسابقه شاهد جهش در اتلاف منابع ارزی بودیم که دولت از طریق پرداخت ارزهای قابلاعتنا تحت عنوان توریسم خارجی، واردات غیرمتعارف کالاهای لوکس، تجملی و همینطور واردات کالاهایی که در داخل کشور قابل تولید بود را در دستور کار قرار داد و بر این اساس واردات آنها یک رویکرد اشتغالزدایانه خطرناک را به روالی طبیعی تبدیل کرد.
از نظر شدت تکاندهندهبودن این روند میتوان این نکته را در نظر گرفت که در سال 1393، یعنی حتی زمانی که ما به توافق برجام نرسیده بودیم، واردات خودروهای خارجی حتی نسبت به سال 1392 حدود 60 درصد افزایش پیدا کرد. این در حالی بود که در بعضی از ماهها در سال 1393 قیمت نفت بهازای هر بشکه بیش از 70 دلار کاهش قیمت را نشان میداد. مومنی تصریح کرد: در همان سال 1393 که نخستین بسته سیاستی دولت آقای روحانی انتشار پیدا کرد، شخصا از موضع ارزیابی انتقادی آن برنامه و اعلام هشدار نسبت به اینکه آن بسته سیاستی تا چه حد میتواند برای اقتصاد شکنندگیهایی را افزایش دهد.
در دوره ششساله اخیر که آقای روحانی مشغول به کار بودهاند یک خطای فاحش نابخشودنی راهبردی انجام شد و آن هم این بود، در حالی که تعداد بحرانها در حیطه اقتصاد از حدود متعارف فراتر رفته و در حالی که هر کدام از این بحرانها با یکدیگر داد و ستدهای گسترده دارند، اصرار عجیب و مشکوکی بر این موضوع دیده میشود که مشکلات به صورت غیربرنامهای، جزئی و موردی حل و فصل شوند! تمام کوششهایی که در دولت آقای روحانی از این زاویه صورت گرفته بدون استثنا شکست خوردهاند. در همین زمینه، دولت سعی کرد تا ماجرای نرخ ارز را بهتنهایی حل و فصل کند، اما بعد اعلام شد که در نتیجه این رفتار تا چه اندازه اسراف، سوءتخصیص منابع و بعد هم شدتبخشی به بحران ارز پدید آمد. در مورد نرخ بهره نیز همینگونه رفتار شد و در آخر دیدیم که چقدر منابع و زمان هدر داده شد، درحالی که هیچ گرهای از تولیدکننده از این زاویه باز نشد. این برخورد جزیرهای و موضعی برای حل منفرد و غیربرنامهای گرفتاریهای اقتصادی محکوم به شکست است.
عبدی: اصلاحطلبان پیشاپیش انتخابات را باختهاند
عضو حزب منحله مشارکت میگوید: اصلاحطلبان باید به راهبرد اصلاحطلبی که مدام کمرنگ شد و تغییر هویت داد، برگردند.
عباس عبدی به روزنامه شرق گفت: اصلاحطلبان باید به راهبرد اصلاحطلبی برگردند، راهبردی که از سال 80-79 کمکم کمرنگ شد، 84 باز هم کمرنگ شد، به 88 که رسید کلاً تغییر ماهیت داد. این راهبرد از اصلاحطلبی عبور کرد فارغ از اینکه خوب یا بد باشد در ادامه و در سال 92 سعی کردند برگردند که بهنظرم هنوز برگشت کاملی به راهبرد اصلاحطلبی نداشتهاند.
وی میافزاید: ما آمال و آرزوها و خواستههای خودمان را پشت مردم میریزیم. بله اگر مردم جامعهای تغییر نکنند، جامعه تغییر نمیکند. اما نقش مردم این نیست که به خیابان بریزند و چهار تا شعار بدهند و کیف کنند و فردا هم علیه تمام گذشتهشان فحش دهند و حرف بزنند. در سال 88 چه کسی به خیابان آمد بهجز مردم؟ اکنون کجا هستند؟ چه کسی از آن اوضاع دفاع میکند؟ و چه عوارض وحشتناکی برای جامعه ایجاد کرده؟ بهنظرم باید جلوی این حرفها را گرفت و نقد رادیکال به اینها انجام داد. جامعهای که نخبههایش نتوانند چهار تا حرف درست بزنند و حتی نمیتوانند با هم حرف بزنند، مردمش کجا میتوانند یک اقدام درست و حسابی و قابل قبول انجام دهند؟ مردم میخواهند چه کنند جز اینکه توی سروکله هم بزنند؟ بنابراین پوپولیستی را که در پس این پرسشها است و با کلماتی دیگر آرایش یافته باید کنار گذاشت و با بازنگری جدی درخصوص تحولات اجتماعی، اصلاحات و مسیری که باید برویم را بهوجود بیاوریم. تنها چیزی که میتوانم برایتان تکرار کنم این است که این همه نقش مردم نقش مردم نکنید.
عبدی تصریح میکند: سیاستمدار نمیتواند با این بهانه که مردم این را میخواهند از خودش رفع مسئولیت کند. مردم این را میخواهند، تو چرا دنبالشان بروی؟ اگر چنین است تو دیگر چه رهبری سیاسی داری؟ هرکس باید مسئولیت رفتارش را خودش بپذیرد نه اینکه بگوییم مردم میخواهند، تا به حال از این اشتباهات زیاد داشتهایم و نباید تکرارشان کنیم.
وی همچنین درباره انتخابات آتی گفته است: ریزش عمدهای در انتخابات از طرف اصلاحطلبان خواهد بود البته از اصولگرایان هم ریزش خواهد بود اما اصلاحطلبان به دلیل تشتت و اینکه بخشی از حامیانشان حاضر به حمایت نیستند و بیشتر طالب این هستند که مستقل در کنش سیاسی و انتخاباتی شرکت کنند، بهنظرم اصلاحطلبان پیشاپیش این بازی را باختهاند.