اهمیت تربیت در کنار تعلیم، از نگاه رهبر انقلاب
احمدرضا هدایتی
خوشبختانه طی چند سال اخیر یکی دیگر از ابعاد مغفول نظام آموزشی کشور تحت عنوان «مهارتآموزی» مورد توجه قرار گرفته و تلاش مسئولین در آموزش و پرورش بر این امر متمرکز شده تا فارغالتحصیلان مدارس پس از پایان تحصیلات خود، حتیالمقدور از توانمندیهای اولیه و نسبی برای ورود به جامعه و محیط کسب و کار برخوردار شوند.
با اینکه پرداختن به بحث مهارتآموزی امر بسیار خوب و پسندیدهای است اما قطعاً این مقوله نیز بدون توجه به اصل تربیت و پرورش اخلاقی، رفتاری، روحی و معنوی دانشآموزان، چندان اثربخش نخواهد بود، چرا که بسیاری از افراد بهرغم برخورداری از علم و دانش در سطوح عالی، نهتنها هیچگاه نتوانستهاند منشأ خیر و برکت برای کشور یا مردم خود باشند، بلکه از علم خود در جهت کسب منافع نامشروع شخصی و ایجاد انحراف در مسیر رشد و تعالی سایر افراد بهره بردهاند.
به تعبیر اهلنظر، این نکته از آن جهت حائز اهمیت است که؛ اساس آموزش و پرورش ساختن ماشین نیست، بلکه ساختن انسان است و لذا تعلیم و تربیت باید در جهت انسانسازی باشد نه پرورش انساننماهای تحصیلکرده، زیرا در طبیعت و اخلاق انسانی، هیچ ضعف و انحرافی نیست که با تعلیم مناسب اصلاح نشود.
به بیان دیگر اگر تربیت و پرورش به درستی صورت پذیرد، سایر مشکلات و کاستیهای اجتماعی و فردی، به خودی خود و تحت تأثیر مفاهیم رفتاری و اخلاقی متعلمین، مرتفع خواهد شد.
تزکیه و تربیت، راز اثربخشی تعلیم و آموزش
از مجموعه آموزههای اسلامی چنین استنباط میشود که تزکیه بر تعلیم اولویت دارد، بسیاری از صاحبنظران با استناد به آیه 164 سوره آل عمران که میفرماید: «لَقَدْ مَنَّ اللَهُ عَلَى الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهًَْ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ / بیتردید خداوند بر مومنان منت نهاد هنگامی که در میان آنها پیامبری از خودشان برانگیخت [که] آیاتش را بر آنان تلاوت کند و آنان را تزکیه نماید و کتاب و حکمت به آنان تعلیم دهد و به راستی که پیش از این در گمراهی آشکاری بودند.» بر این باورند که راز موفقیت جوامع، در این نکته یعنی «تزکیه و تربیت» نهفته است.
رهبر معظم انقلاب نیز، در سخنرانی تاریخ 12/9/1379 در این رابطه میفرمایند؛ «در قرآن وظيفه انبيا، تزکيه و تعليم است. بعضيها از جلو قرار گرفتن «يزکيهم» در دو آيه قرآن بر «يعلّمهم»، استفاده کردهاند که تزکيه از تعليم هم بالاتر است. ميتواند اين طور باشد. حدّاقل اين است که تزکيه در کنار تعليم است؛ «يزکيهم و يعلّمهم الکتاب و الحکمه»؛ آن هم تعليم کتاب و حکمت، نه تعليم چيزهاي پيشپاافتاده. اين در کنار تزکيه است؛ بنابراين تزکيه خيلي والاست. تزکيه، يعني تربيت.»
شاید به همین دلیل است که ایشان در سخنرانی تاریخ 21/3/1377 یادآوری میکنند که: «مسئله فرهنگ و تعليم و تربيت، مسئله اول در نظام ماست.» و در تاریخ 9/6/1379 نیز مجدداً متذکر میشوند که: «تعليم کاري بسيار ظريف و دقيق است. تعليم فقط اين نيست که ما مجموعهاي از معلومات را در کاغذ بگذاريم و به دانشآموز بدهيم و بگوييم بخوان؛ بعد هم برههاي از سال را معيّن کنيم تا بيايند امتحان دهند؛ اين، تعليم حقيقي نيست.» و در بخش دیگری از بیاناتشان، جان کلام را اینگونه بیان میکنند که: «انقلاب ما آمد، تا انسان صالح تربيت کند.»
البته از نگاه رهبری، تربیت و پرورش فقط به معنای دیندار شدن نیست، بلکه هدف اصلی عملیاتی و اجرایی شدن مفاهیم دینی و اصول و ارزشهای اسلامی است، همچنانکه در تاریخ 26/4/1381 فرمودند: «پرورش فقط ديندار شدن و عمق ايمان يافتن نيست كه ما دنبالش هستيم. پرورش تأثير خودش را در رفتارها، برخوردها، رشد شخصيت، تقويت اعتماد به نفس و جوشاندن چشمه استعداد نشان مىدهد. بنابراين مسئله پرورشى، يك مسئله مهم است.»
علم باید نافع و اثربخش باشد
به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی؛ آموزش در هر زمینه و موضوعی هنگامی میتواند نافع و سودمند باشد که نکات تربیتی و پرورشی در رأس برنامههای اجرایی آن قرار داشته باشد و این نکته یکی از مؤلفههای مهمی است که میتواند متضمن سودمندی علوم و دانش و نیز مهارت و تخصص افراد باشد.
رهبر معظم انقلاب در تاریخ 19/2/97 در تعریف علم نافع میگویند: «یک نکته دیگر، مسئله علم نافع است. در تعلیم و تربیت کشور، علمِ سودمند، دانشِ سودمند باید تعقیب بشود. اینکه شما میگویید «آموزش و پرورش اصلاح باید گردد»، یکی از موادّ مهمّ اصلاحی، همین است که دانشی که در اینجا تعلیم داده میشود، دانش سودمند باشد؛ این جوان بتواند از این دانش، برای بهبود زندگی خود و جامعهاش و پیرامونیانِ خود استفاده کند؛ علم نافع این است.»
ایشان در همان سخنرانی در تکمیل این تعریف افزودند: «علم نافع، آن [علمی] است که ما را به اهدافمان نزدیک کند، حرکت ما را آسان کند، ما را پیش ببرد؛ علم نافع این است. آن چیزهایی که در ما روحیه حرکت ایجاد میکند، ما را شکوفا میکند، ظرفیّتهای ما را به فعلیّت میرساند، اینها علم نافع است. البتّه یکی از علوم نافع، آگاهی از تجربههای ملّی و افتخارات کشور و عبرتها و درسهای تاریخ است که این هم جزو علوم نافع است. علم نافع آن چیزی است که ظرفیّتهای ما را شکوفا بکند؛ این هم یک نکته.»
موضوع آموزش توأم با پرورش به قدری برای ولی امر مسلمین حائز اهمیت است که طی سالهای مختلف، همواره با جدیت این موضوع را پیگیری و مدام گوشزد نموده و در تاریخ 3/5/86 تأکید میکنند: «اگركشورى بخواهد به عزت مادى، به سعادت معنوى، به سيطره سياسى، به پيشروى علمى، به آبادانى زندگى دنيا، به هر آرزوئى، بخواهد دست پيدا كند، بايد به آموزش و پرورش به عنوان يك كار بنيادى، مقدماتىِ لازم بپردازد.»
راهکار دستیابی به این هدف چیست؟
رهبر معظم انقلاب در بیان راهکار دستیابی به این هدف، در جریان دیدار مسئولین نظام آموزشی کشور با ایشان در تاریخ 3/5/1386 فرمودند: «ببينيد ما چه ميخواهيم؟ محصول و خروجى آموزش و پرورش را چه ميخواهيم باشد؟ اول اين را مشخص بكنيم؛ ترسيم بكنيم؛ بعد ببينيم كه براى ساختن يك چنين موجودى، يك چنين مردى، زنى، جوانى، چه كارهاى مهم و اساسى، چه تعاليمِ لازم، در خلال چه برنامه آموزشى بايد داده شود، تا اين موجود پرورش پيدا كند. آن وقت آدمهاى كارآمدمان بنشينند آن نظام را تعريف و تدوين كنند و با شجاعت لازم وارد ميدان شوند و تشكيلات آموزش و پرورش را بر طبق آن نظام تعريف كنند و تحقق ببخشند. اين، ميشود تحول حقيقى و بنيانى.»
ایشان 10 سال قبل از این نیز در تاریخ 12/2/76 انتظار خود از مسئولین را اینگونه بیان کرده بودند: «طراحان فكور و انديشمند، در زمينههاى سازماندهى و شكل دادن به محيطهاى درسى و كلاسهاى درسى و محتواى آنها و تربيت معلمين و ترسيم خطوط مهم و روشن در مجموعه آموزش و پرورش، بايد كارهاى تحولآميز و مهم بكنند؛ اين البته به همكارى خود بدنه آموزش و پرورش احتياج دارد؛ بيرون از آموزش و پرورش، كار زيادى براى آموزش و پرورش نمىشود كرد. در خود مجموعه آموزش و پرورش، افراد فرزانه، برجسته، باهوش و بااستعداد فراوانند كه مىشود از استعداد آنها براى پيشبرد آموزش و پرورش و رفع خلأها و كمبودها استفاده كرد.»
ایشان پس از ارائه رهنمود درباره موضوعات کلی و کلان برای ایجاد تحول در نظام آموزشی کشور مجدداً در تاریخ 26/4/1381 موضوع تربیت و پرورش را یادآوری نموده و خطاب به مسئولین وقت آموزش و پرورش میگویند: «مهمترين كارى كه بايد امروز در كنار آن قاعدهسازى انجام بگيرد، اين است كه به مقوله پرورش - به هر شكلى- اهميت داده شود؛ نه چون ما مسلمانيم، مسئله فقط اين نيست، امروز در دنياى غربِ از لحاظ دانش و فناورى پيشرفته، مسئله پرورش در بسيارى از كشورها جزوِ آن مبانى اصلى است؛ مسئول و مأمور پرورشى وجود دارد، به پرورش اهميت مىدهند.»
رهبر معظم انقلاب در آخرین دیدار خود با معلمین نمونه و مسئولین آموزش و پرورش، جان کلام را اینگونه تبیین میکنند: «آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت عمومی کشور هدفهایی دارد، دنبال هدفهایی میگردد، این هدفها چیست؟ این هدفها عیناً همان هدفهای نظام اسلامی است؛ این [اهداف] باید در آموزش و پرورش وجود داشته باشد؛ مورد توجّه باشد. ما دانشجو، دانشآموز، محصّل، تربیت میکنیم با یک هدفی، به سمت یک آرمانی؛ این هدف عبارت است از همان هدفی که نظام اسلامی برای آن به وجود آمد.»
و ادامه میدهند: «نظام اسلامی، جهان و جامعهای را میخواهد بسازد پیشرو، با ارزشهای متعالی، متدیّن، پایبند به شرایع الهی، با گستره بیانتهای افق دید. نگاه انسانی که در جامعه اسلامی و نظام اسلامی زندگی میکند، برای آینده هیچ محدودیّتی ندارد، در هیچ جهتی؛ نهفقط در جهات معنوی، [بلکه] در جهات مادّی و در جهات علمی، هیچ محدودیّتی وجود ندارد؛ افق دید، بسیار جلوتر و پیشتر و فراتر از آن چیزی است که بلندهمّتان عالم، مثلاً فرض کنید که برای مسائل علمی قائلند؛ در جامعه اسلامی، افقِ دید خیلی گستره بیشتری دارد.»
نقش معلمین در تربیت دانشآموزان
ولی امر مسلمین به رغم تأکید بر ضرورت وجود بخش پرورشی در نظام آموزشی کشور، در رهنمود 12/2/87، اجرای این نقش را برای همه معلمان یک وظیفه دانسته و در این زمینه خطاب به متولیان نظام آموزشی یادآوری میکنند: «من هم عقيدهام اين است كه شماى معلم فيزيك يا رياضيات يا هندسه يا ادبيات يا علوم اجتماعى يا هرچه، ميتوانيد معلم دين و معلم اخلاق و پرورشدهنده اخلاق در دانشآموز خودتان باشيد. گاهى يك معلم رياضى در هنگام حل يك جدول رياضى يك كلمه ميگويد كه آن كلمه در اعماق قلب دانشآموز اثر ماندگارى ميگذارد. اين را همه معلمين بايستى وظيفه خودشان بدانند و من به شما عزيزانى كه اينجا حضور داريد و به همه معلمها - هرچه تدريس ميكنيد - عرض ميكنم كه از اين مسئله غفلت نكنيد كه تربيت كردن هم جزو كار شماست؛ و چه بهتر كه با نفوذ معلمى، با تأثير روحىِ معلم بر متعلم - از اين امكان - استفاده كنيد و يك نقطه روشن و نورانىاى در قلب دانشآموز باقى بگذاريد.»
ایشان در ادامه افزودند: «يك كلمه از خدا، يك كلمه از پيغمبر، يك جمله از قيامت، يك كلمه از معنويت و سلوك الىالله و محبت به خدا، گاهى ممكن است از شما به عنوان دبير رياضى يا دبير ادبيات يا معلم كلاس اول دبستان يا دوم دبستان صادر شود كه شخصيت اين كودك يا اين نوجوان، اين انسانى را كه مخاطب شماست، شكل مطلوب بدهد كه از صد ساعت حرف زدن در شكل هاى ديگر اثرش بيشتر باشد.»
با اینحال رهبر معظم انقلاب، همچنان بر ضرورت وجود بخش پرورشی در نظام آموزش و پرورش تأکید و در همین سخنرانی میفرمایند: «اين به جاى خود محفوظ؛ اين وظيفه است، لكن نافى اين نيست كه ما در آموزش و پرورش يك بخشى داشته باشيم كه به طور متعهد و مسئول، نگران قضيه پرورش باشد؛ چون ميدانيم آموزشِ بدون پرورش راه به جائى نخواهد برد، آموزشِ بدون پرورش همان بلائى را بر سر جوامع انسانى خواهد آورد كه امروز بعد از گذشت صد سال، صدوپنجاه سال يا بيشتر، جوامع غربى دارند آن را احساس ميكنند. اينها از آن چيزهائى است كه آثار آن ده ساله و بيست ساله ظاهر نميشود؛ يكوقت چشم باز ميكنيد، مىبينيد يك نسل ضايعشده است و كاريش نميشود كرد.»
تأکید رهبری مبنی بر ضرورت توجه به امور پرورشی و نیز اهمیت وجود معاونت پرورشی در نظام آموزشی کشور، به همین چند جمله محدود نمیشود، همچنانکه در سخنرانی 19/2/97 نیز مجدداً یادآوری میکنند که: «یک نکته دیگر در مورد آموزش و پرورش، مسئله معاونت پرورشی است که بنده در دورههای قبل و همچنین در این دوره، روی این مسئله تکیه کردم، تأکید کردم؛ باید جدّی بگیرید این مسئله را. خب وزیر محترم، باانگیزه و بانشاط و آماده به کار هستند؛ این کار را باید جدّی بگیرند. مسئله معاونت پرورشی در خود آموزش و پرورش، بسیار امر مهمّی است؛ پرورش خیلی مهم است و راههای پرورش هم راههای علمی مهمّی است.»
البته ایشان راز موفقیت در این زمینه را پالایش درونی دانسته و در تاریخ 12/9/1379 فرمودند: «امور تربيتي خوب است، معلم تربيتي خوب است، گوينده تربيتي خوب است؛ اما آن كسي كه از درون خود، موعظه كننده و تربيت كنندهاي نداشته باشد - «واعظ من نفسه» - اين تربيتها به كارش نميآيد.»
جهتگیری آموزشی و انتظارات رهبری
بیتردید همانگونه کهاشاره شد، رهنمودها و توصیههای مکرر رهبر معظم انقلاب اسلامی، فقط تأکید بر شکل گرفتن پوسته و ظواهر کار نیست، تا با مزین کردن متون درسی به آیات و روایات اسلامی بتوان از آن عبور کرد، بلکه همانطور که خود ایشان بارها متذکر شدهاند، هدف اصلی عملیاتی و اجرایی شدن اصول و ارزشهای الهی اسلام در جهت رشد و تعالی همهجانبه کشور و افراد جامعه در ابعاد مختلف مادی و معنوی است.
درست به همین دلیل است که در جریان دیدار معلمین نمونه و مسئولین آموزش و پرورش با ایشان در تاریخ 17/2/96، وظیفه آموزش و پرورش را اینگونه تبیین میکنند: «آموزشوپرورش [باید] بتواند نسلی تربیت بکند باایمان؛ اصلش ایمان است... باوفا، مسئولیّتپذیر، دارای اعتماد به نفس، دارای ابتکار، راستگو، شجاع، نسل باحیا، بافکر، اهل فکر کردن، اهل به کار گرفتن اندیشه، عاشق کشور، عاشق نظام، عاشق مردم، [نسلی که] کشورش را دوست بدارد، مصالح کشورش را مصالح شخص خودش بداند، از آنها دفاع کند؛ یک چنین نسلی باید پرورش پیدا کند؛ یک نسل محکم، قوی، عازم، جازم، باابتکار، پیشرُو، فعّال؛ اینجور نسلی [لازم است]؛ این کار آموزشوپرورش[است].»
ایشان در دیدار 19/2/97 معلمین نمونه و مسئولین آموزش و پرورش هدف نهایی و جهتگیری کلی و غایی را به این شکل ترسیم میکنند و میفرمایند: « آنچه در مورد تعلیم و تربیت میخواهیم عرض بکنیم این است که جهتگیری تعلیم و تربیت کشور باید به سمت برخورداری از عدالت باشد؛ یعنی آموزش و پرورشِ ما، تعلیم و تربیتِ ما، عدالتپرور تربیت کند، عدالتخواه تربیت کند، عدالتساز تربیت کند؛ چون عدالت، آن ارزش والایی است که از اوّلِ تاریخِ بشر تا امروز، همواره مورد نظر آحاد بشر بوده است».
رهبر انقلاب در این سخنرانی نیز در شرح بیانات قبلی خودشان به این مطلباشاره میکنند که: «ما دانشجو، دانشآموز، محصّل، تربیت میکنیم با یک هدفی، به سمت یک آرمانی؛ این هدف عبارت است از همان هدفی که نظام اسلامی برای آن به وجود آمد. نظام اسلامی، جهان و جامعهای را میخواهد بسازد پیشرو، با ارزشهای متعالی، متدیّن، پایبند به شرایع الهی، با گستره بیانتهای افق دید. نگاه انسانی که در جامعه اسلامی و نظام اسلامی زندگی میکند، برای آینده هیچ محدودیّتی ندارد، در هیچ جهتی؛ نهفقط در جهات معنوی، [بلکه] در جهات مادّی و در جهات علمی، هیچ محدودیّتی وجود ندارد؛ افق دید، بسیار جلوتر و پیشتر و فراتر از آن چیزی است که بلندهمّتان عالم، مثلاً فرض کنید که برای مسائل علمی قائلند؛ در جامعه اسلامی، افقِ دید خیلی گستره بیشتری دارد.»
ادامه بحث نیز به یادآوری مطالبات قبلی اختصاص دارد: «دانشآموز باید در طول این دوازده سال، جایگاه خود را در این کاروان عظیمی که به سمت پیشرفت در جامعه اسلامی حرکت میکند، پیدا کند؛ باید بداند که در این مجموعه عظیم، در این حرکت عظیم او چهکاره است؟ جایگاهش کجا است؟ شأنش چیست؟ برای خودش نقش تعریف بکند؛ ما باید اینجور فرزندانمان را تربیت بکنیم. دانشآموز، در مدرسه بهوسیله شماها تربیت میشود؛ باید دارای حسّ مسئولیّت تربیت بشود؛ دارای روحیّه آزاداندیشی تربیت بشود؛ راستگو تربیت بشود؛ بلندهمّت تربیت بشود؛ شجاع، فداکار، پاکدامن، پرهیزکار؛ نسل تربیتشونده در اختیار شما، باید با این خصوصیّات تربیت بشوند؛ افق دید اینها است.»
و ادامه میدهند که: «دانشآموز ما بایستی با احساس هویّت ملّی رشد کند و تربیت پیدا کند و بزرگ بشود و پیش برود. وقتی یک جوان احساس هویّت کرد، از انحراف، از خیانت، از سستی و تنبلی پرهیز خواهد کرد. عمده ایناشکالاتی که گاهی پیش میآید بهخاطر این است که آن احساس هویّت حقیقی، احساس هویّت ملّی در یک انسان وجود ندارد. وقتی احساس هویّت وجود نداشت، دیگران میتوانند او را به این سمت و آن سمت [بکشند.]»
اهمیت الگوسازی و الگوپروری در نظام آموزشی
با عنایت به بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی، ایران اسلامی برخوردار از الگوهای متفاوت علمی و عملی و منابع اسلامی نیز سرشار از اصول ارزشهایی است که کشور ما را از تکیه بر نسخههای خارجی مانند؛ سند 2030 و حتی روش آموزشی کشورهایی مانند؛ فنلاند، ژاپن،کره جنوبی و دیگر کشورهای به ظاهر موفق در این زمینه بینیاز ساخته است.
ذکر این نکته از آن جهت ضروری است که، اولاً؛ روشهای مورد استفاده در دیگر کشورها اگرچه ممکن است حاوی برخی نکات مفید هم باشد، اما از آنجا که متناسب با ساختار فکری و فرهنگی و نیاز همان کشورها طراحی شده است، لذا لزوماً نمیتواند در کشور ما هم موفقیتآمیز باشد و ثانیاً و مهمتر از آن اینکه؛ قرار است ایران اسلامی با ارائه الگوهای برترِ منبعث از مبانی اسلامی، به مرجعی برای دیگران تبدیل شود.
این موضوع در مورد سند 2030 هم کاملاً مصداق دارد، صرف نظر از برخی موارد، در عینحال به شکل کاملاً زیرکانه مطالب و مفاهیمی در بطن آن نهفته است که در نهایت مسیر کشور به سمت اصول و ارزشهای نظام سرمایهداری رهنمون خواهد شد.
این در حالی است که الگوهای رفتاری و سیره عملی علمای اسلام و شهدای بزرگوار انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی ثابت کرده که اگر با اعتقاد قلبی و اعتماد کامل و درست و اصولی عمل کنیم، اسلام از بهترین شرایط و بالاترین ظرفیتها برای تربیت و پرورش انسانهای بصیر، آگاه، برتر و به معنای واقعی «الگو»، در ابعاد مختلف علمی، عملی و معنوی برخوردار است.
چشم انتظاری برای «تحول بنیادین در آموزش و پرورش»
با این حال متأسفانه بهنظر میرسد، قصه پر غصه «تحول بنیادین در آموزش و پرورش»، داستان ادامهداری است که به علل مختلف از جمله؛ کمتوجهی به رهنمودها و راهبردهای رهبری و اِعمال سلیقههای شخصی و اجتناب از اجرای اسناد بالادستی، قرار نیست به زودی محقق شود.
رهبر معظم انقلاب در این رابطه در تاریخ 19/2/97 در دیدار مسئولین آموزش پرورش با ایشان میفرمایند: «خب، دستگاه آموزش و پرورش احتیاج به نوسازی دارد؛ شماها هم شعار دادید، گفتید که باید اصلاح شود. بله، حتماً احتیاج دارد به نوسازی؛ چون، هم فرسوده است، هم آن روزی هم که تازه به وجود آمد دارای عیوبی بود. در آموزش و پرورشِ ما همان روزی هم که تازه بود و اینجور فرسوده و کهنه و زمانگذشته و آسیبدیده نشده بود، عیوب اساسیای وجود داشت که همان عیوب هم تا امروز باقی مانده. وسیله این تحوّل، در درجه اوّل عبارت است از «سند تحوّل»؛(۷) این سند تحوّل آماده است. وزیر محترماشاره کردند به تلاشهایی که دارند انجام میدهند برای این کار؛ به نظر من این تلاشها جزو واجبترین کارها است. آنطور که به من گزارش شده است، تاکنون کمتر از ده درصد از امکان تحقّق این سند و از محتوای این سند، تحقّق پیدا کرده؛ درحالیکه چند سالی میگذرد از تصویب این سند.»
ایشان بااشاره به کار تخصصی و علمی صورت گرفته روی این سند، یادآوری میکنند که: «آنطوری که آنها (دستاندرکاران تدوین سند) اظهار کردند، سند از لحاظ تخصّصی، از لحاظ حرفهای سطح خیلی بالایی دارد؛ بسیار محکم و متقن و مطلوب است؛ خب باید تحقّق پیدا کند. آنچه من مطالبه میکنم و توقّع دارم از دستگاه آموزش و پرورش، این است که زمانبندی کنید؛ یک زمانی را مشخّص کنید و بگویید تا چه مدّتی این سند، تحقّقِ کامل پیدا خواهد کرد.»
مقتدای مسلمین جهان علاوهبر سند مذکور، یکبار دیگر به نمونه الگوهای علمی و عملی که مؤید امکان عملیاتی کردن سند است، نیزاشاره میکنند: «ما خوشبختانه در محیط زندگی خودمان امروز الگو داریم، الگوهای برجستهای داریم. ما دیگر امروز دچار فَقدِ الگو نیستیم که برویم سراغ فلان آدم تاریخی بیگانه؛ امروز در زندگی خودمان، جلوی چشم خودمان [الگو داریم.] شهدای هستهای ما یکی از الگوهای بزرگند؛ شهید چمران یک الگو است؛ شهید چمران یک دانشمند به معنای واقعی کلمه بود؛ دانشمند بود، درسخوانده و تحصیلکرده بود امّا یک مبارز واقعی، یک مجاهد واقعی هم بود، به معنای واقعی کلمه؛ شهید آوینی یک الگو است؛ شهید حججی یک الگو است. ببینید؛ از انواع و اقسام الگوها در اختیار ما است.»
ایشان در این دیدار ضمن تأیید صحبتهای یکی از حضار در مورد الگوهای انقلاب اسلامی، میفرمایند: «این برادر عزیزمان خیلی خوب اینجا بیان کردند؛ گفتند الگوی من، معلّم کلاس اوّلم بود امّا حالا الگوی من حججی است؛ بله، از این الگوها ما داریم؛ با شجاعت، با شهامت، با احساس مسئولیّت، با قدرت، با عزّت در مقابل دشمن میایستد برای اینکه به اهداف والای بزرگ جامعه خود و نظام خود کمک کند؛ نه برای شخص خود. اینها در یک دعوای شخصی از بین نرفتند؛ شهید شهریاری و شهید علیمحمّدی و احمدیروشن و دیگران، در مسائلِ برای افتخار و سربلندی ملّت حرکت کردند و پیش رفتند؛ اینها الگویند؛ ما در جامعه خودمان، جلوی چشم خودمان، در زمان خودمان این الگوهای عزیز را داریم.»
لزوم استفاده بهینه از فرصتها
طبیعتاً برای ایجاد تحول مطلوب و اصولی، موانع مختلفی در مسیر راه وجود خواهد داشت و دشمنان (اعم از داخلی و خارجی) نیز بیکار نخواهند نشست، از همین رو ایشان کار در این عرصه را به میدان نبرد تشبیه نموده و در سخنرانی تاریخ 17/2/96 متذکر میشوند: «جنگ را جدّی بگیرید؛ یک عدّهای میخواهند نفهمیم دشمن مشغول چه کاری است. در عرصه تربیت انسانهای والا، انسانهای باهمّت، انسانهای رشید و شجاع، انسانهای باهدف - در عرصه این تربیت مهم - یک جنگی برپا است؛ یک عدّهای میخواهند جوان مؤمن، جوان مسلمان، جوان ایرانی با این خصوصیّات پرورش پیدا نکند.»
ایشان بااشاره به جایگاه و نقش فوقالعاده آموزش و پرورش در این خصوص، مجدداً یادآور میشوند که: «خب، آموزش و پرورش یک فرصتی در اختیار دارد که هیچ دستگاه دیگری این فرصت را ندارد؛ این فرصت عبارت است از آن دوازده سال؛ این دوازده سالی که کودکان ما، نوجوانان ما در دوره دبستان و دبیرستان طی میکنند؛ در اختیار آموزش و پرورش است؛ در اختیار هیچ دستگاه دیگری یکچنین فرصت گرانبهایی وجود ندارد؛ این فرصت، بهترین فرصت برای انتقال ارزشها و انتقال درست و جامع آرمانهای انقلابی و ملّی ما است؛ این فرصت، برای نهادینه کردن هویّت ملّی در کودکان ما و مردان و زنان آینده ما، یک فرصت بینظیری است؛ این در اختیار آموزش و پرورش است. هم اندیشه در این دوازده سال شکل میگیرد، هم انگیزه شکل میگیرد؛ جهت حرکت زندگی -انگیزهها، آرمانها، جهتگیریها- در وجود جوان ما و نوجوان ما، در همین دوازده سال به برکت حضور در کلاسهای درس و شنیدن از معلّمین و بودن در محیط مدرسه شکل میگیرد. ببینید این چقدر اهمّیّت دارد؛ یعنی آینده کشور مربوط به همین دوازده سالِ جوانان ما است.»
کلام آخر اینکه؛ تأخیر بیش از پیش در این زمینه، جفا به مردم ایثارگر و رهبر بزرگواری است که سالهای سال، صبورانه و با تمام وجود از این عرصه دفاع نموده و با رهنمودهایشان، مسیر حرکت را برای مسئولین ذی ربط ترسیم کردهاند، بنابراین؛ حق این است که با تمرکز بر کلید واژههای بهکار رفته در رهنمودهای راهبردی ایشان، با شتاب بیشتری در جهت تحقق آنها گام برداشته شود.