kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۳۳۳۸
تاریخ انتشار : ۰۷ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۹:۳۰
بازخوانی اعترافات برخی آشوبگران فتنه هشتادوهشت - اعترافات یک عضو ارشد حزب کارگزاران درباره آشوب‌های ۸۸:

کلیت نظام را نشانه رفته بودیم

   - متهم (آقاي جهانبخش خانجاني) در اظهارات پاياني خويش چنين نگاشته است:
«...امروز که از زاويه‌ي ديگر مي‌نگرم و پس از حدود دو ماه در زندان و نگاه به رفتارها و کردارها، مي‌بينم که وقتي نفس حاکم شود و خدا فراموش شود چه کارها که نمي‌شود (صرف‌نظر از اينکه محاکمه شوم و در قبال جرم‌هاي مطرح‌شده چه نتيجه‌اي بگيرم) براي ماندن در قدرت و يا به پايين کشيدن کسي از قدرت چنان به حقيقت پشت پا مي‌زنيم و يا مغرور مي‌شويم که از فهم حقيقت باز مي‌مانيم. درست است که در يک جامعه معضلات و مشکلات ممکن است نارضايتي‌هايي را ايجاد و شورش‌هايي صورت گيرد، اما اينکه ما بهترين شهد و شيريني را به شرنگ تبديل کنيم، اين از نابخردي سياسي گذشته، بلکه يک خبط سياسي و شايد خيانت سياسي بشود ناميد. در يک نگاه کلي شايد بشود تمام فعاليت‌هاي خودمان را در قالب فعاليت تبليغاتي توجيه کنيم، اما وقتي وجدان را قاضي قرار مي‌دهيم و خدا را بر اعمالمان ناظر قرار مي‌دهيم متوجه مي‌شويم که کجا به خودمان دروغ مي‌گوييم و يا سر خودمان کلاه مي‌گذاريم. در چهار سال اخير (۸۴-۸۸)اگرچه نوک حمله‌ها به‌سمت آقاي احمدي‌نژاد و دولتش بود (صرف‌نظر از ضعف‌هايي که داشت) ليکن نيش‌هاي ما متوجه کليت نظام بود، درحالي‌که اگر به راه و انديشه‌ي امام توجه مي‌کرديم، امام دو چيز را به ما سفارش مي‌نمود: 1ـ حفظ نظام که حفظ آن را از اوجب‌واجبات مي‌دانست.2ـ پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به کشورتان آسيبي نرسد.
متأسفانه ما به اين سفارش‌ها نگاهي نابخردانه و بعضاً نادرست داشتيم. مي‌توانستيم به‌جاي طعنه‌زدن‌هاي نيش‌دار، مردانه برويم خدمت رهبري و ديدگاه‌هايمان را بگوييم و يا بگذاريم ايشان نقدهايش را نسبت به ما مطرح کند. (جلد دوم پرونده، صفحات 431ـ458)
 گوشه‌اي از نقش مالي مهدي هاشمي
در تخريب دولت
- سه شب يا چهار شب مانده به انتخابات، آقاي مسعود باستاني آمد پيش ما که يک چيزي آماده کردم که مي‌خواهم برايم چاپش کني، قبل از اينکه ببينيم، گفتم ما که پول نداريم، گفتم چيست و ديدم شب‌نامه‌اي درست کرده عليه رئیس جمهور وقت (به نام موج)، گفتم ببر پيش علي هاشمي، گفت علي هاشمي چاپ نمي‌کند. دو شب بعد آمد پيشم و گفت 20 ميليون از مهدي هاشمي گرفته‌ام و چاپ کرده‌ام و تو پخش کن، ساعت 12 شب بود، گفتم اصلاً امکان ندارد... بعداً هم نفهميدم که چگونه آنها را توزيع
کرد. (صفحات 443ـ450 پرونده)
پروژه‌ي 90 سياسي
- وي در ادامه‌ي اظهاراتش در ص 42 از جلد اول پرونده، تهيه و توزيع سی‌دی موهن «نود سياسي» را انکار کرده ولي صراحتاً اقرار کرده است که در جلسه‌ي رسمي ستاد انتخاباتي مربوطه، خطاب به حضار، محتويات اين سی‌دی را تأييد کرده است؛ با اين عبارت که: «...درخصوص محتواي سی‌دی صحبت شد، که گفتم اين سی‌دی محتواي مناسبي دارد و مي‌تواند افشاگر خوبي باشد...» در ادامه، وقتي به متهم تذکر داده مي‌شود که مستندات کافي وجود دارد و شايسته است وي با صداقت لازم حقايق را بيان نمايد، وي صراحتاً اقرار مي‌نمايد يک بسته‌ي پنجاه‌تايي سی‌دی «90 سياسي» را به يکي از اشخاص حاضر در همان جلسه، تحويل داده است. (جلد اول پرونده، صفحه‌ي 44)
- آقاي خانجاني در بازجويي مورخه‌ي 8/4/88 (صفحه‌ي 256 پرونده) در بين اظهاراتش به منشأ سي‌دي «90 سياسي» نيز اشاره مي‌نمايد. بدين شرح که: «... آقاي جواد امام [که رئيس ستاد انتخاباتي آقاي موسوي در تهران بود] در ستاد بيشتر نيروي عملياتي جلوه مي‌کرد و حداقل در جلوي ما در ستاد هيچ حرکت غيرقانوني را تجويز نمي‌کرد الاّ بودن سی‌دی90 سياسي، که در طبقه‌ي پنجم ديدم». (جلد اول پرونده، صفحه‌ي 256) وليکن براساس اظهارات آقاي جواد امام که تصوير آن در صفحه‌ي 203 جلد اول پرونده منعکس مي‌باشد، چنين آمده است: «... سی‌دی 90 سياسي توسط آقاي خانجاني ارائه گرديده و درخواست تکثير و تأمين منابع داشتند که آقاي نيري نيز گفتند من آن را ديده‌ام و تا 5000 نسخه اعلام آمادگي براي تکثير انجام داد و قرار بر اين شد آقاي خانجاني درخصوص تکثير هماهنگي انجام دهد، وليکن اين اتفاق عملياتي نشد و علي‌الظاهر اين سی‌دی توسط ستاد به‌آفرين تکثير و يا تهيه گرديد». (جلد اول پرونده، صفحه‌ي 203)
علي‌هذا چنان‌که ملاحظه مي‌گردد براساس صدر اظهارات آقاي امام، سی‌دی موهن مذکور توسط آقاي خانجاني ارائه شده‌است و براساس مفاد صفحات 335 تا 352 پرونده، از آقايان خانجاني و جواد امام بابت سی‌دی مذکور تحقيقات تکميلي و مواجهه‌ي حضوري انجام شده‌است که هر دو نفر ايشان اظهارات يکديگر را تکذيب کرده‌اند و موضوع تهيه و تکثير و توزيع سی‌دی را به يکديگر منتسب نموده‌اند. (جلد اول پرونده، صفحه‌ي 616)