از کاپیتولاسیون تا تسخیر لانه جاسوسی (1)
مستشاران آمریکایی در ایران از ساخت اصطبل تا دخالت در کار وزرا
«تصویب کاپیتولاسیون» و «تسخیر لانه جاسوسی» دو رویداد مهمی هستند که با مرور روزشمار تاریخ ایران در ماههای مهر و آبان به آن برخورد میکنیم، بیشک تصویب کاپیتولاسیون در مهر ماه 1343 و اعتراض شدید امام خمینی(ره) به تصویب آن در 4 آبان همین سال که به تبعید ایشان از ایران به ترکیه منجر شد سلسله تحولاتی را رقم زد که به پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و در آبان 1358 به تسخیر لانه جاسوسی منتهی شد.
سیدروح الله امینآبادی
در سلسله یادداشتهایی که از امروز در «روزنامه کیهان» منتشر میشود خواهیم کوشید به بخشی از رویدادهای این بازه زمانی بپردازیم و به این سؤال با مراجعه به اسناد قابل دسترسی برای عموم پاسخ دهیم که آیا «تصویب کاپیتولاسیون» و «تحقیر ملت ایران» در برابر بیگانگان آوردهای برای «پهلوی» داشته است که به اتکای آن بتوان غمض عین و سکوت کرد؟!
حضور مستشاران آمریکایی در ایران با ورود انگشت شمار آنها از جمله مورگان شوستر در دوره قاجار آغاز میشود و با استخدام چند صد نفر در دوره پهلوی اول ادامه مییابد و در نهایت در اواخر سال 1356 شمسی (1978 میلادی)، با ورود 50 هزار نفر به اوج خود میرسد.
یرواند آبراهامیان، نویسنده كتاب «ایران بین دو انقلاب» نیز درخصوص تعداد تكنسینهای خارجی بهخصوص آمریكایی و اروپایی مینویسد تعداد این مستشاران از كمتر از ده هزار نفر در سال 1345 به 60 هزار نفر در سال 1356 افزایش یافت.
حال سؤالی که به وجود میآید آن است که حضور ده هزار تا 60 هزار مستشار آمریکایی در ایران اعم از نظامی و اقتصادی چه آوردهای برای ایران دوره پهلوی داشته است؟!
مرور مطبوعات ایران در برهه پیش از تصویب کاپیتولاسیون بین سالهای 1339 تا 1343 میتواند در پاسخ به این سؤال راهگشا باشد.
از اصطبل سازی تا آسفالت خیابانها
محدوده دخالت مستشاران خارجی!
شاید این سؤال در ذهن مخاطبان به وجود آید که ایران دوره پهلوی به دلیل ضعف شدید در تربیت نیروهای متخصصی که آماده فعالیت بوده و نیازمندیهای کشور را برطرف سازند به حضور مستشاران خارجی نیاز داشته است، 80 درصد مردم ایران در سال 1340 بیسواد بودهاند و برای کاهش میزان بیسوادها طرح « سپاه دانش» در مهر ماه 1341 از سوی شاه اعلام و به عنوان یکی از اصول انقلاب سفید مطرح گردید، فارغ از اهداف پنهان این طرح بایستی گفت که «سپاه دانش» موفقیتی در کاهش قابل اتکای میزان بیسوادها در کشور نداشت و در رسیدن به هدف ناکام ماند.
درباره این استدلال نکاتی را میتوان خاطر نشان کرد، نخست آنکه «دانشگاه تهران» در سال 1313 و در دوره پهلوی اول تاسیس شد، در سال 1357 و هنگام پیروزی انقلاب اسلامی بیش از 40 سال از تاسیس آن میگذشت و طبیعی است که در این سال ایران بایستی از نظر وجود متخصصین در حوزههای مختلف بینیاز بوده باشد چرا که علاوهبر دانشگاه تهران، در این مدت دانشگاههای دیگری نیز تاسیس شد ولی آورده آن برای ملت ایران حضور 60 هزار مستشار آمریکایی در کشور و تدبیر امور توسط آنان بوده است!
نکته دیگر اینکه محدوده دخالت و حضور مستشاران خارجی و بخصوص آمریکایی در دوره پهلوی تنها به امور زیر بنایی و نظامی محدود نبوده و آنان از اصطبل سازی تا تربیت دانشآموزان در مدارس را نیز زیر نظر داشتند!
«روزنامه اطلاعات» طی یادداشتی در تاریخ 20خرداد 1341 این موضوع را چنین روایت و گلایه میکند: «فيالمثل میتوان به مهندسین مشاور سازمان برنامه در رشته شهرسازیاشاره کرد. آیا سازمان برنامه برای ساختن يك مدرسه در شیراز و یا يك اصطبل در کرمانشاه و یا آسفالت يك شهر درجه سوم، احتیاج به فلان بنگاه مهندسین مشاور خارجی دارد و آیا مهندسین ایرانی قادر به انجام این رشته از کارها نیستند و سازمان برنامه مجبور و ملزم است که پولهای کلانی به شرکتهای مهندس مشاور خارجی بپردازد تا آن را به صورت ارز از ایران خارج کنند؟»
چنان چه دیده میشود حضور مستشاران خارجی و بخصوص آمریکایی تنها به حوزههای مهم و نیازمند به متخصصین آموزش دیده محدود نبوده و «سازمان برنامه» برای حضور این مستشاران پولهای کلانی را به مهندسین مشاور خارجی پرداخت میکرد.
این میزان از نفوذ مستشاران خارجی در امور مردم ایران حتی باعث گلایه و اعتراض روزنامههای حکومتی چون «اطلاعات» شده بود، این نشریه در یادداشتی به این مسئله پرداخته و نوشته بود : « ما در رشتههای اداری، فرهنگی و بهداشتی و مانند آن به کارشناسان و مستشاران خارجی نیازمند نیستیم. خاصه آنکه ایران از نظر اجتماعی دارای اوضاع و احوال مخصوص به خود است و کارشناسان خارجی که با نظریات و دانش عمومی آشنا هستند کمتر میتوانند مشکلات ما و راهحلهای خاص آن را در یابند. في المثل کارشناسان خارجی در فرهنگ چه خدماتی میتوانند انجام دهند. نمونههایی در دست است که تقلید از شیوهها و روشهای تدریس و تربیت کشورهای دیگر بنا بر توصیه کارشناسان خارجی نتایج نادرستی به بار آورده است.»
استعفای وزیر به دلیل اختلاف با مستشار آمریکایی!
با وجودی که پرویز ثابتی از سران «ساواک» در کتاب « در دامگه حادثه» مدعی است که «چون ارتش ایران، عمدتا با سلاحهای آمریکایی تجهیز میشد، ضروری بود که مستشاران آمریکایی برای آموزش طرز استفاده از این سلاحها به ایران بیایند» محدوده نفوذ و دخالت این مستشاران چنان چه گفته شد تنها به امور نظامی منحصر نبود.
این دخالت تا حدی بود که هر از گاهی در رسانههای کشور خبرهایی منتشر میشد که یک وزیر استعفا داده و دلیل استعفای او نیز اختلاف نظر با مستشاران آمریکایی بوده است.
«تهران مصور» 5 آبان 1340 نوشته بود: «در این هفته شایع شد که دکتر ارسنجانی وزیر کشاورزی از پست خود استعفا کرده است ، گفته میشود این استعفا بر سر اختلافاتی است که با چند تن از مستشاران آمریکایی به میان آمده است.»
پرویز ثابتی برای توجیه حضور این مستشاران در کتاب «در دامگه حادثه» همچنین مدعی میشود « خوشبختانه تا آنجا که من اطلاع دارم، پس از تصویب این قانون، هیچ موردی پیدا نشد که یک مستشار نظامی آمریکایی، مرتکب جرمی در ایران شود و با استفاده از این قانون به آمریکا برگردانده شده و تحت تعقیب قانونی، قرار نگیرد.»
این در حالی است که روزنامههای کشور هر از گاهی پیش و پس از تصویب کاپیتولاسیون از تخلفات مستشاران آمریکایی در کشور خبر میدادند، به عنوان نمونه «تهران مصور» دوم دی ماه 1339 در خبری نوشت: «در این هفته از طرف کانون شکار طی نامهای که به اداره مستشاری آمریکا نوشته شده نسبت به شکار مهندسین آمریکایی در حوالی شاهرود اعتراض شده است...اخیرا عدهای از مهندسین آمریکایی با هلیکوپتر بر فراز مناطق خوش ییلاق و چهل دختر شاهرود به شکار حیوانات بومی پرداخته و با مسلسل تعداد زیادی از آنها را شکار کرده بودند و چون این عمل برخلاف آئین نامه کانون شکار است نسبت به عمل مهندسین مذکور اعتراض شده است.»
در سالهای بعد و به دنبال بسط قدرت ساواک که به سرکوب شدید مخالفین و منتقدین در دوره ریاست نصیری بر این سازمان مخوف منتهی شد روزنامهها دیگر جرات انتشار چنین خبرهایی را نیز نداشتند ولی اجمالا میتوان نتیجه گرفت که حضور مستشاران نظامی آمریکایی در ایران و محدوده دخالت آنها در امور مردم ایران بسیار گسترده بوده است.
مستشار یا کارفرما؟!
احمد آرامش که وزیرکار دولت قوام و رئیسسازمان برنامه در دولت شریف امامی بود 6 تیر 1340 محدوده دخالت مستشاران آمریکایی در مقدرات ملت ایران را این گونه تشریح کرد : «سالها است که دولت آمریکا با تمام قوا ولی با عناوین بظاهر فریبنده در تمام شئون زندگی ما دخالت کرده و انگشت دارد و هر زمان به طریقی برای ما حادثه آفریده و تعیین سرنوشت میکند، تمام وزارتخانهها و بنگاههای تجاری و اقتصادی و عمرانی وابسته به دولت ایران زیر نظر ماموران و نمایندگان مختلف آمریکایی قرار گرفته و آنان در غالب جاها نه تنها به عنوان مشاور و مستشار بلکه به صورت دستور دهنده و کارفرما در زندگی ما مداخله میکنند.»
در شماره بعدی به نتایج حضور مستشاران آمریکایی بخصوص در حوزه اقتصاد خواهیم پرداخت.