نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
روحانی پاسخ گستاخی ترامپ را داد مدعیان اصلاحات لرزیدند!
روزنامه زنجیرهای بهار در سرمقاله خود با عنوان «چه کسی با دم شیر بازی میکند» در واکنش به موضع عزتمندانه رئیسجمهور در مقابل تهدیدات مقامات آمریکایی نوشت: «این ســخن که به دنبال مواضــع اعلامی ترامپ مبنی بر به صفر رســاندن صــادرات نفت ایران گفته شده اســت، ... کمکی به بهبود وضعیت و آنچه را ایران در شرایط حاضر به دنبال آن است، نمیکند. آنچه بیش از همه موجب ترغیب روحانی در این نوع اظهار نظرها شده اســت، استقبالی است که برخی محافظهکاران از گفتهها و مواضع اخیر او نشــان داده اند...این موضع، گزینه مناسبی برای ایران در مقابله با آمریکا نیســت. به عبارت دیگر، اتخاذ این الگوی عمل ایــران در مقابله بــا رفتارهای ایذایی آمریکا بســیار پرهزینه و همراه با چالشهای فراوان خواهد بود.»
سرویس سیاسی-
این روزنامه مدعی اصلاحطلبی در ادامه نوشت : «روحانی شــیخ دیپلمات است نه سرهنگ تهدید. به این ترتیب میتوان نوعی سیاســت لبه پرتگاه را در جهتگیریها و اظهارنظــرهای روحانی مشاهده کرد.
اگر چه به صفر رســاندن صادرات نفت ایران از سوی آمریکا در حکم بازی با دم شــیر اســت، به همان میزان نیز بسته شدن تنگه هرمز از سوی ایران در حکم همین بازی است. حال مطمئنتریــن و کمهزینهتریــن راه برای مقابلهجویی با سیاســتهای خصمانه ترامپ... نه ســوق دادن کشــور به لبــه پرتگاه و تعقیب سیاست جنگ، بلکه باید تعقیب سیاست تعامل با جهان و اتخاذ رویکرد آشــتیجویانه با همسایگان از یک طرف و سامان دادن به اقتصاد بیمار و ناتوان و انجام اصلاحات اقتصادی از سوی دیگر باشــد».
گفتنی است کارشناسان ارشد حوزه بینالملل بارها بر این مهم تأکید کردهاند که برنامه هیچ کشوری علیه کشور دیگر بدون همراهی عوامل وابسته یا مرعوب عملیاتی نخواهد شد و حمایت دولت آمریکا از برخی گروههای سیاسی داخلی ایران، برای بزنگاههایی است که آمریکا قصد عملیاتی کردن برنامههای خود علیه ملت ایران را دارد که مقابله با توان دفاعی با ابزار فشار اقتصادی و تحریم نمونه بارز آن در مقطع کنونی است.
آمریکا برای فشار بیشتر به ملت ایران با خروج از برجام وارد مرحله جدید شد و پس از آن با «تقسیم کار» با برخی کشورهای اروپایی برای فشار بیشتر ادامه یافت. به نظر میرسد که در این تقسیم کار ضلع سومی هم وجود دارد و نقش کاتالیزوری برخی عوامل داخلی است که باید این مسیر را در داخل فراهم کنند. تسلیمطلبان افراطی مدعی اصلاحطلبی که چندی پیش در نامهای ذلتبار خواستار مذاکره با ترامپ و اعطای امتیازات بیشتر به آمریکا را مطرح کرده بودند، علیرغم آنکه خود را در مقابله با نیروهای وفادار به انقلاب، «رفرمیست» و «اصلاحطلب» میخوانند، در بزنگاههای مهم، اعم از وقایع سال 78، 88 و حوادث دی 96 یا در برهههایی که آمریکا و اروپا برای صدور قطعنامه یا تحریم علیه ایران، در صف مقابل ملت ایران قرار داشتهاند، با جریان خارجی همراهی کردهاند و این نخستین بار نیست که آنان در یک بزنگاه مهم برای مردم ایران، بهجای قرار گرفتن در صف ملت ایران، همراهی با تحریمکنندگان و صف بیگانگان را ترجیح دادهاند.
اهمیت این عناصر داخلی یا شبکه اقتصادی - رسانهای همکار غرب در داخل کشور از آنجاست که این جریان که تا دیروز با دادن آدرسهای غلط به افکار عمومی و با بزک کردن آمریکا، کلید حل مشکلات را در تعامل گسترده با غرب نشان میدادند، اکنون و پس از افتادن تشت رسوایی خسارت محض برجام، با هراسافکنی و مهندسی ترس، ایجاد فضای رعب و وحشت در جامعه و بازنشر ادعاهای مراکز استراتژیک آمریکایی مبنی بر قریبالوقوع بودن جنگ در قالب سرمقاله و یادداشت و گزارش، به دنبال زمینهچینی برای مذاکرات مجدد با آمریکا هستند تا اینبار قدرت موشکی و منطقهای ایران قربانی کنند.
حقیقتا آمریکا به این جریان امید بسته تا بتواند با کمک آنها دوران جدیدی از فشار را دوباره آغاز و کشور را به موافقان سازش و امتیازدهی بیشتر و مخالف آن دو پاره کند. جریانی که آمریکا طمع کرده که دوباره تلاش خواهند کرد تسلیم را تئوریزه کنند و آنها مهمترین سرمایههای ترامپ در ایرانند.
خائنانی که آدرس سازش و تسلیم میدهند
روزنامه ایران دیروز در گفتوگویی از کوتاه آمدن در سیاستهای منطقهای و مذاکره موشکی نوشت.
در این مصاحبه آمده است: «الان دنیا نگاه میکند که ما رو در روی آمریکا ایستادهایم. من معتقدم چنانچه ما اقداماتی در منطقه در قالب تضمین یا تسهیل سیاستهای منطقهایمان در مناطق بحرانی از جمله سوریه، عربستان، یمن و عراق انجام دهیم، پیامهای روشنتری را به دنیا و حتی آمریکاییها خواهیم فرستاد و این به نظر من حتی میتواند به عنوان یک رویکرد مطرح شود. منتها همان فرستادگان سمبلیک در سطوحی که مناسب است و قدرت مذاکره دارند باید بروند و این را تبدیل به دستاوردهای سیاسی کنند.»
اکنون جمهوری اسلامی ایران با زمینگیر کردن تروریستهای خون آشام تکفیری و نقش بر آب کردن پروژه آمریکا و غرب در منطقه غرب آسیا، در موقعیت فتح و ظفر است، دست برتر را دارد و با رشادت مجاهدان فی سبیلالله و نصرت از جانب حق متعال به یک فوز عظیم دست یافته است؛ تا جایی که حتی رئیسجمهور آمریکا نیز به شکست طرحها و هزینههای کلان آمریکا در منطقه اعتراف کرد. حامیان دولت و مدعیان اصلاحطلبی که طرف آمریکا و غرب غش میکنند و حاضر نیستند نازکتر از گل به آنها بگویند، در شرایط پیروزی و چیرگی ایران، با عباراتی نظیر «تضمین یا تسهیل سیاستهای منطقهای» آدرس سازش و نهایتا تسلیم میدهند. اینها حاصل عدم ادراک صحیح از شرایط نیست؛ سریالی دیگر از خیانتهای مدعیان اصلاحات به منافع ملی و مصالح کشور است.
با اروپاییها بر سر موشکها گفتوگوی سازنده کنیم!
در بخش دیگری از این گفتوگو آمده است: «در مقطع کنونی در عین نگه داشتن چین و روسیه باید به کم کردن اختلافات با اروپا هم توجه ویژهای داشت. امنیت اروپا برای آنها بسیار حائز اهمیت است و اگر موضوعاتی مانند فعالیت موشکی ایران آنها را نگران میکند، باید در قالب یک سری گفتوگوهای سازنده این دغدغهها را رفع کرد. اما تا چنین موضوعی مطرح میشود به دلایلی که پیش از این اشاره داشتم، یک جریانی در داخل شروع به فرافکنی و داد و فریاد میکند و مانع تحقق این مذاکرات که میتواند اختلافات اروپا و آمریکا را حداقل درباره ایران تعمیق کند، میشود.»
توافق هستهای ایران با آمریکا و غرب، هستهای را برد و تحریمها را افزود. پیمانشکنی آمریکا و همدست و همراهش اروپا، محدودیتهای برجام را برای ما و امتیازاتش را برای حریف رقم زد. آخر کار هم ترامپ پس از آنکه بهره و سود خود را برد و شیره برجام را مکید، تفاله آن را بیرون انداخت تا زیر بار تعهدات نیم بند و عمل نکردهاش باقی نماند. اگر برجام و عبرتهایش نبود، منطقا میگفتیم آنها که حرف از مذاکره با دولتهای عهدشکن و غیرقابل اعتماد بر سر موشک میزنند، از سر سادهلوحی و سبک مغزی و دیوانگی است؛ اکنون که برجام خسارت محض از آب درآمده و بهانه بودن چالش هستهای عیان شده، چنین نسخههایی جز از سر خیانت میتواند باشد؟
دولت با خود تحریمی جلوی تولید داخلی را گرفته است
روزنامه شرق در یادداشتی با عنوان «خود تحریمی» به قلم «عضو هیئت نمایندگی اتاق ایران» نوشته است: کشور شرایط متفاوتی را نسبت به سالهای گذشته تجربه میکند و طبعا تولید داخل نیز وارد شرایط خاصی شده است. از یک سو تحریمهای خارجی و غمانگیزتر از سوی دیگر چالش بزرگي به اسم «خودتحریمی» در داخل! امروز در حالی همه مسئولان دولتی بانگ حمایت از تولید داخل را سر دادهاند که عملکرد بسیاری از آنها مغایر با ماهیت چنین شعاری است. کار به جایی رسیده که متأسفانه برخی با ابزاریکردن این شعار، به ایجاد حفرههایی پرداختهاند که از این وضعيت، تاکنون چیزی جز رانت درنیامده است.
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: در حالت بهتر هم تاکنون هیچ مدیر و مسئولی برنامه عملیاتی خود را که تفاوت بارزی با آنچه تا پیش از این در دستور کار داشته، برای حمایت از کالای داخلی نهتنها به افکار عمومی، بلکه در مواجهه با خط مقدم تولید در کشور، ارائه نداده است. نویسنده افزوده است: همه این سالها بهعنوان یک مسئول تشکلی بر سر میز مذاکره با مسئولان نشستهایم و صرفا راهکار تسهیل کار و رفع موانع را از میان تفاهم و گفتوگو جستهایم. امروز دیگر نایی برای شکوه نمانده است؛ نه اینکه ما از کار درمانده باشیم، شما خود به نیکی شاهد بودهاید که همیشه پای کار بوده و ماندهایم؛ امروز اگر استراتژی بخش خصوصی بر محور مقابله با شرایط تحریمهای جدید تدوین شده است، در حقیقت نباید و نمیتوانیم استراتژی دومی برای خودتحریمی تهیه کنیم.
گفتنی است همه آنچه که نویسنده در روزنامه زنجیرهای شرق نوشته است پیش از این توسط منتقدین دلسوز به دولت محترم گوشزد میشد ولی متاسفانه نه شنیده میشد و نه به آن عمل میگردید نکته تاسفبار آن که روزنامههای زنجیرهای نیز هم سو با دولت منتقدین را به باد فحش و ناسزا میگرفتند که شما کاسبان تحریم به دنبال بازگشت به گذشته هستید و اجازه پیشرفت به کشور نمیدهید. امید میرود دولت انتقادات دلسوزانه منتقدین دیروز را امروز از حامیان خود بشنود.
فرصتسوزی دولت در موضوع شفافیت
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «شفافیت واژه آشنایی است که بارها از سوی رئیسجمهور مورد تاکید قرار گرفته است. روحانی در شعارهای انتخاباتی خود گفت که «اساس کشور باید بر اساس قانون و اداره آن دارای شفافیت باشد و این میتواند اعتماد لازم را در یک جامعه به وجود آورد. باید با شفافیت با مردم حرف زد، باید آمارها دقیق باشد تا ما بتوانیم از پیچ تاریخی به خوبی عبور کنیم و بتوانیم حماسه سیاسی و اقتصادی را بیافرینیم. اساسا اولین شرط دولت شایسته و کارآمد در کنار شفافیت، پاسخگویی است؛ دولت باید ضمن شفافیت در همه امور به مردم پاسخگو باشد». پس از آن هم بارها به این موضوع توجه نشان داد به عنوان مثال 28 آذر سال گذشته تصریح کرد: «راهی جز شفافیت برای ریشهکن کردن فساد نداریم، همه باید در اتاق شیشهای برویم و مردم تمام اقدامات ما را مشاهده کنند»...روحانی باید بداند که این روزها مرهمی واجبتر از شفافیت بر نگرانی جامعه نیست اما حیف که در این زمینه مدام فرصتسوزی میشود».
مقامات ارشد دولت روحانی بارها بر لزوم شفافیت تاکید کردهاند اما متاسفانه عملکرد دولت، خلاف این رویکرد را نشان میدهد. مفاد برجام، سند 2030، FATF، قراردادهای نفتی(IPC)، قراردادهای خرید هواپیما و خودروسازی و...تنها بخشی از محرمانههای دولت روحانی است.