یک گزارش مستند
گوشهای از خدمات اقتصادی انقلاب اسلامی به ملت ایران
افت 21 درصدی نابرابری درآمد، رشد 75 درصدی ظرفیت زنجیره فولاد، سه برابر شدن تولید گندم، افزایش 60 درصدی آبرسانی، رشد 13 برابری برق رسانی و بالا رفتن 22 ساله امید به زندگی تنها گوشهای از خدمات انقلاب اسلامی به ملت ایران است.
به گزارش خبرگزاری فارس، یکی از مولفه اقتصادی مهم در این میان، اختلاف طبقاتی و افزایش شکاف غنی و فقیر است. برای اندازهگیری اختلاف طبقاتی دو معیار اندازهگیری وجود دارد. ضریب جینی و اختلاف درآمدی 10 درصد ثروتمندترین به 10 درصد فقیرترین.
بررسی آمارهای بانک مرکزی اوجگیری ضریب جینی و اختلاف نسبت درآمدی در دهه 50 را نشان میدهد تا جایی که نسبت از 22/8 برابر در سال 51 به 33/8 برابر در سال 54 میرسد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل خروج برخی سرمایهداران وابسته به حکومت پهلوی از کشور، نسبت نابرابری به 17/9 برابر و در سال 63 به 16/1 برابر افت میکند.
همچنین کمترین ضریب جینی و نابرابری درآمدی مربوط به سال 90 است. طبق محاسبات بانک مرکزی در این سال ضریب جینی به 37 صدم و نابرابری درآمدی به 12/2 برابر کاهش مییابد که این رقم از سال 48 تا 90 سابقه نداشته و در سالهای بعد هم تکرار نشده است.
ظرفیت تولید زنجیره فولاد طی سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ۷۵ برابر شده به طوری که این رقم از 2/4 میلیون تن به ۱۸۲ میلیون تن رسیده است.
همچنین مدیرکل برنامهریزی طرحهای شرکت آبفای کشور نیز با اشاره به اینکه 99/37 درصد جمعیت شهری و 81/5 درصد جمعیت روستایی تحت پوشش آبرسانی بهداشتی قرار دارند، گفت: جمعیت تحت پوشش آب روستایی نیز در آمار منتهی به سال 57 از 21 درصد به 81/5 درصد رسیده است.
رفیعی با اشاره به اینکه هیچ روستایی نیست که از خدمات آبرسانی بیبهره باشد و آبرسانی به روستاها جهش داشته است، افزود: مشکل آبرسانی به روستاها از بین رفتن منابع آب است. به همین دلیل ساخت مجتمعهای آبرسانی در دستور کار قرار گرفت تا آبرسانی به روستاها به شکل پایدار انجام شود.
به گفته وی، در سال 95 به حدود 3770 روستاها و در سال 96 به 1580 روستا از محل اعتبارات در اختیار آبرسانی انجام شد.همچنین گزارش بانک جهانی نشان میدهد، امید به زندگی مردم ایران از ابتدای انقلاب تاکنون 22 سال افزایش یافته است.
آمار بانک جهانی نشان میدهد در سال 1355 مردم ایران به طور متوسط تنها 55 سال عمر میکردند که در سال 1396 به 76/2 سال افزایش یافته است. ازجمله مهمترین دلایل افزایش سن امید به زندگی در ایران میتوان به کاهش مرگ و میر ناشی از بیماریها و عوامل عفونی در ایران دانست.
همچنین مجری برق روستایی کشور تأکید کرد: در سال ۵۷ حدود ۴۴۰۰ روستا برقدار بودند و در حال حاضر این عدد به ۵۷ هزار روستا رسیده است که نشان از رشد 13 برابری میدهد. تأمین برق ۲۳۰ روستا هم از طریق انرژیهای نو صورت میگیرد.
ولیالدین مصلحتی شربیانی بااشاره به اینکه وضعیت برقرسانی به روستاها قبل از سال 57 تنها به نقاط توریستی و اطراف شهرهای بزرگ معطوف شده بود، گفت: در دهه 50 اکثر روستاهای برقدار مربوط به روستاهایی میشد که یا اطراف شهرهای بزرگ مثل تهران و یا مناطقی که در رفت و آمد توریستها بود، بنابراین توجه به برقرسانی روستاها بعد از انقلاب سرعت گرفته و حتی در زمان جنگ نیز متوقف نشد.
تولید گندم 3 برابر شد
به گزارش خبرگزاری تسنیم، زمانی تنها در صورت ایستادن در صف امکان خرید شیر پاستوریزه وجود داشت. لبنیات و شیر را در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب، در ابتدا کوپنی و در مرحله بعد از آن، شیر به صورت یارانهای یا دولتی در کنار ماست به صورت محدود در بازار عرضه میشد تا افراد بتوانند حداقل نیاز خود به این ماده حیاتی برای حفظ سلامت خود را تأمین کنند. محدودیت عرضه باعث شده بود که افراد زمان طولانی را در صفها بگذرانند تا بتوانند محصول مورد نیاز خود را خریداری کنند.
بنابراین گزارش، تولید شیر خام نیز در سال 1357 بر اساس اعلام مرکز آمار ایران دو میلیون و 620 هزار تن بود که این رقم در سال95 به 9 میلیون و 653 هزار تن رسیده یا به عبارتی 3/7 برابر شده، درحالی که جمعیت کشور در این بازده زمانی2/4 برابر شده است.
بعد از پیروزی انقلاب و در سالهای گذشته، این روند تغییر کرد بطوریکه در مجموع بر اساس آمار اعلامی معاون وزیر جهادکشاورزی در سال 95 سی نوع فرآورده لبنی ایران در حجم 850 هزار تن صادر شده است.
قبل از پیروزی انقلاب (سال زراعی ۵۷-۵۸) تنها چهار میلیون و ۶۸۲ هزار تن گندم تولید در کشور تولید میشد که امروز (سال زراعی۹۵-۹۶) به ۱۲میلیون و ۴۰۰ هزار تن رسیده است. یعنی سه برابر افزایش یافته است. حال آنکه قبل از پیروزی انقلاب 35 میلیون نفر جمعیت داشتیم که حدود 2/4 برابرامروز افزایش یافته و تقاضا مثبت بوده است اما با این وجود میزان تولید در مقایسه با جمعیت رشد بیشتری داشته است.
همچنین اسدالله عسگراولادی؛ عضو اتاق بازرگانی گوشههایی از فقر و فلاکت مردم ایران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی را بیان کرد.
وی افزود: نسل جوان قبل از انقلاب سرخوردهتر از همیشه بود. 10 درصد از دانشجویان در زندان بودند، نسل جوان قبل از انقلاب بهبازی گرفته نمیشد و در هیچ جا حضور نداشت، در دانشگاهها بودند اما بیخاصیت بودند، در دبیرستانها جرأت نفس کشیدن نداشتند. فضای کارگری ما قبل از پیروزی انقلاب نمیتوانست نفس بکشد، مواردی که جوانان را قبل از انقلاب سرگرم میکرد، تنها سینماها، تماشاخانهها، تئاترها و... بود. جوانان نسل امروز چون شرایط قبل از انقلاب را ندیدند، نمیدانند که چه خبر بود.
عضو اتاق بازرگانی ادامه داد: فساد در قبل از پیروزی انقلاب، وضعیت به شدت بدی داشت که سردمدار این فسادها برادران و خواهران شاه بودند؛ اشرف پهلوی خواهر شاه بلیت بختآزمایی را به مردم میفروخت و فسادی که در خانواده شاه مشاهده میشد حدی نداشت؛ جوانان نسل امروز که این شرایط را ندیدند.
عسگراولادی ادامه داد: شهرستانها بهمراتب وضعیت بدتری از تهران داشتند. جوانها شرایط آن موقع را ندیدند؛ حداقل میتوانند بروند و کتابهای موجود را بخوانند، اما بیبیسی و اسرائیل بهطور مداوم علیه ما تبلیغات منفی میکنند.
عضو اتاق بازرگانی درباره 10 سال آخر حکومت پهلوی که به یک باره درآمد نفت افزایش یافت گفت: درآمد نفت زیاد شد اما به قشر پایین جامعه نرسید و به سمت طبقههای بالای جامعه رفت؛ این پول برای کسانی هزینه شد که زمینهایشان را گرفته بودند و پولشان را از این طریق دادند، بانکها سرمایهشان را افزایش دادند تا وام بدهند اما از این وام تنها طبقه بالای جامعه توانستند استفاده کنند و طبقه پایین فقیر ماندند و فقر طبقه پایین جامعه در آن موقع خیلی بیشتر از حال حاضر بود.
عسگراولادی به وضعیت کسب و کار قبل از پیروزی انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: کسبوکارها آزاد بود؛ اما کسبوکارهای پردرآمد در دست خود دولت و خانواده شاه بود و مردم عادی را، راه نمیدادند؛ بهطور مثال بخش خصوصی اصلاً نمیتوانست بهسمت نفت برود. پمپبنزینها تماماً دولتی بود، واردات شکر، گندم، در ید دولتیها بود زیرا آنها خبر داشتند که چهزمانی باید برای واردات اقدام کرد و از طرفی وامهای بانکی برای آنها بود.
وی افزود: رانت اطلاعاتی در زمان شاه بسیار زیاد بود و در نتیجه طبقات مختلف جامعه تنها میتوانستند درآمدی بخور و نمیر داشته باشند. صادرات پسته در انحصار بهاییها بود و واردات آهنآلات و ورق و به طور کلی ورود به واردات کالای سنگین
امکانپذیر نبود.