به یاد بسیجی شهید محمود آزادي
ما میجنگیم و میمیریم، تا اسلام پیروز شود(حدیث دشت عشق)
بسیجی شهيد محمود آزادي در دهم مرداد ماه 1340 در تهران چشم به جهان گشود. از همان کودکي با اصول و مباني ديني آشنا گرديد. پس از مقطع راهنمايي درس را رها نموده و وارد عرصه کار شد و به توزیع ظروف پلاستيک در کارگاهي مشغول گرديد. او که در خانوادهاي مذهبي رشد يافته بود، با مسجد انس و الفت بسيار داشت. حتي در زمانی که مشغول به کار بود، در وعدههاي نماز، کار را تعطيل کرده و در مسجد حضور ميیافت و موذن مسجد نیز بود. در بحبوحۀ انقلاب، در تظاهرات و ديگر فعاليتها نقش ايفا مينمود و با پيروزي شکوهمند ايران اسلامي به عضويت بسيج مسجد حضرت ولي عصر(عج) شهر ري درآمد و به فعاليتهاي اجتماعي و مذهبي ميپرداخت.
در سال 1361 ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد. در زمان جنگ تحميلي همچون گذشته خود را مسئول دانسته و او که با فرهنگ ايثار و شهادت پيش از اين آشنا گرديده بود؛ دلاورانه و مشتاقانه به نيروهاي سپاهي ملحق شده و عازم عرصه نبرد گرديد و در سمت آرپيجي زن به دفاع از شرف و ناموس کشورش پرداخت. وي در سال 1363 دچار موج گرفتگي شد و در بيمارستان اهواز بستري شد، اما دوباره عازم جبهه گرديد و اين بار تیر بعثيها پيشاني او را هدف گرفت و در تاريخ 25 اسفند 1364 در منطقه سليمانيه به مقام والاي شهادت نائل گرديد. پيکر پاکش در قطعه 50 بهشت زهرا(س) قرار دارد.
بخشی از وصیتنامه:
شعار رزمندگان این است: یا زیارت یا شهادت، چون نمیخواهیم سرافکنده در جهان زندگی کنیم، ما میجنگیم و میمیریم، تا اسلام پیروز شود و اسلام را با خون خود آبیاری میکنیم؛ آری مسلمان تن به هیچ ذلتی نمیدهد. عزیزانم امام را تنها نگذارید.