تکفیریهایی که به اسرائیل کُرنش میکنند! (نگاه)
امینالاسلام تهرانی
چندروز پیش سرکرده شورشیانِ سلفی-تکفیریِ حاکم بر سوریه و رئیس هیئت تحریرالشام، «ابومحمد الجولانی» در توجیه تلاشهای رژیمِ خود برای دستیابی به توافق امنیتی با رژیم آپارتاید اسرائیل- که گفته میشود بسیار هم نزدیک است- اعلام کرد که او نسبت به خطر وقوع ناآرامیهای جدید در منطقه، در صورت عدم دستیابی سوریه و رژیم صهیونیستی به توافق امنیتی، هشدار میدهد. الجولانی در نشست هماندیشی که در نیویورک توسط مرکز آمریکایی «پژوهشکده خاورمیانه» برگزار شد، اعلام کرد: «این ما نیستیم که باعث مشکلات برای اسرائیل میشویم. ما از اسرائیل میترسیم، نه اینکه عکس آن باشد.» او همچنین گفت که سوریه تازه از یک جنگ داخلی که یک دهه و نیم ادامه پیدا کرد، خارج شده است؛ البته بدون اینکه اشاره کند یکی از آتشبیاران این معرکه نحس، خود او و دار و دستهاش بودهاند.
او پیش از آن هم در سخنانی به مذاکره با رژیم اسرائیل اشاره کرده و گفته بود: «مذاکرات امنیتی با اسرائیل ممکن است در روزهای آینده به نتایجی منجر شود.
در صورت موفقیت توافق امنیتی، امکان دستیابی به توافقهای بیشتر وجود دارد، اما صلح و عادیسازی روابط فعلاً در دستورکار نیست.» یعنی عادیسازی بدونِ نامِ عادیسازی! روشن است که الجولانی با اشاره به «مذاکرات امنیتی» با اسرائیل و امکان «توافقهای بیشتر» بدون ذکر صریح «عادیسازی»، در واقع به دنبال همکاری عملی با اسرائیل است، اما از این اصطلاح اجتناب میکند تا حساسیتهای پایگاه اجتماعی و ایدئولوژیک خود را تحریک نکند. این رویکرد به او اجازه میدهد روابطی غیررسمی و تدریجی با اسرائیل برقرار کند، در حالی که ظاهر مقاومت را حفظ میکند. این عادیسازی بدون نام، راه را برای هماهنگیهای امنیتی و سیاسی با غرب و اسرائیل هموار میکند.
«سر ریچارد مور»، رئیس سابق سرویس اطلاعاتی MI6 انگلیس، در سخنرانی اخیر خود در ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۵ (۲۹ شهریور ۱۴۰۴)، به صراحت به روابط مخفیانه لندن با هیئت تحریرالشام و ابومحمد الجولانی (که اکنون با نام «احمد الشرع» شناخته میشود) اعتراف کرد. او گفت که این روابط از سال ۲۰۲۳ (۱۴۰۲) برقرار شده و نقش قابلتوجهی در تسهیل سقوط دمشق ایفا کرده است. مور تأکید کرد که این پیوندها «راه را برای همکاریهای آینده هموار کرده»، البته بدون افشای جزئیات عملیاتی!
«باربارا لیف»، دستیار وزیر امورخارجه آمریکا در امور خاور نزدیک، نیز در دسامبر ۲۰۲۴ (آذر ۱۴۰۳)- پیش از سقوط کامل دمشق توسط نیروهای هیئت تحریرالشام در ۸ دسامبر ۲۰۲۴ (۱۸ آذر ۱۴۰۳)- در دیدارهای دیپلماتیک اولیه در دمشق با ابومحمد الجولانی ملاقات کرد.
او در این دیدارها، که بخشی از تلاشهای واشنگتن برای ارزیابی و تسهیل تغییر چهره الجولانی از یک رهبر جهادی به یک چهره دیپلماتیک و عملگرا بود، روابط پنهان قبلی آمریکا با تحریرالشام را تأیید کرد و گفت: «او را متفکری روشمند با درجه بالایی از عملگرایی یافتم.» [کذا!] این اظهارات، همراه با لغو جایزه ۱۰ میلیون دلاری آمریکا برای دستگیری الجولانی بلافاصله پس از این دیدارها، نشاندهنده استراتژی آگاهانه غرب برای بازسازی تصویر الجولانی و HTS (هیئت تحریرالشام) به عنوان شریکی بالقوه در سوریه پسااسد است.
با ارتباطات آشکار شده توسط رئیس سابق MI6 که به روابط مخفیانه لندن با تحریرالشام از یک یا دو سال پیش از سقوط دمشق اعتراف کرد و این پیوندها را در تسهیل تغییر حکومت و «بازگشت دیپلماتیک بریتانیا به سوریه» اساسی دانست، و تأیید دستیار وزیر امورخارجه آمریکا، از دیدارهای دیپلماتیک در دمشق برای دریافت پیامهای مثبت و بازسازی چهره الجولانی به عنوان یک رهبر عملگرا و متفکر، همراه با لغو جایزه ۱۰ میلیون دلاری آمریکا برای دستگیری وی، واضح است که اسرائیل نباید وحشتی از رژیم الجولانی داشته باشد و اگر هم وحشتی باشد باید وارونه باشد. مطالعه گروههای تکفیری- سلفی در سوریه، مانند جبهه النصره (که HTS از آن منشعب شد) و دیگر شاخههای القاعده، نشان میدهد که این گروهها، در صورت وجود خطر، عمدتاً بر سرنگونی حکومت دمشق و برقراری خلافت توهّمی در سوریه بزرگ تمرکز داشتهاند و تهدید اصلیشان برای مسلمانان شیعه، علویها، مسیحیان و مردم بیدفاع سوریه از دیگر مذاهب و ادیان بوده است، در حالی که هرگز اقدامی علیه رژیم اسرائیل یا منافع غرب انجام ندادهاند و حتی در مواردی با هماهنگی واضحی عمل کردهاند.
الجولانی نه یک تهدید مستقل، بلکه مهرهای در بازی غرب است که برای منافع واشنگتن و... عمل میکند و باید از آمران خود در MI6 و CIA بترسد، نه اینکه اسرائیل را به چالش بکشد، زیرا هر انحرافی از خط غربی میتواند به سقوط سریع او منجر شود. پس در این میان ترس الجولانی از آمریکا و غرب و عاملِ مبسوط الید آن در منطقه، رژیم اسرائیل، کاملاً موجه است؛ هر عاملی از آمر خود میترسد!