ورزش، شادمانی ملت،آبرومندی کشور(نکته ورزشی)
سیدسعید مدنی
دلاوران کشتی کشورمان در دو رشته آزاد و فرنگی با «تلاش اعجابانگیز» و «رفتار تحسینآمیز» خود در آوردگاه جهانی زاگرب بر سکوی اول تکیه زدند و با اقتدار و افتخار عنوان قهرمانی را به نام ایران سرفراز اسلامی به ثبت رساندند. نمایش خیرهکننده کشتیگیران که نشان از «عزم راسخ» آنها برای انجام «کاری دشوار» و فتح سکوی اول جهان داشت، شادی و سرور را به ملت هدیه داد و به عنوان یکی از کارکردهای مثبت ورزش، باعث ارتقای غرور ملی و انسجام بیشتر اجتماعی شد.
همه میدانیم- و ما نیز به کرات و به مناسبتهای مختلف نوشتهایم- ورزش در روزگار و زمانهای که در آن زندگی میکنیم، به خاطر کارکردهای متنوعی که دارد، از اهمیت بسیار زیاد و کم نظیری برخوردار است. بنابراین در اداره ورزش نباید کار را سرسری و شوخی گرفت و آن را با «بازی کودکانه» و «تفریح صرف» مترادف دانست.
رهبر انقلاب اسلامی در پیام تبریکی که به مناسبت قهرمانی کشتیگیران فرستادند از قهرمانان و مدیران و مربیان به این خاطر تشکر کردند که در درجه اول «ملت را شادمان» کردند. تاکید ایشان بر این مطلب- که در اکثر قریب به اتفاق پیامهای تبریک رهبری تکرار میشود- در واقع تاکید بر یکی از مهمترین کارکردهای ورزش است. شاید کمتر عامل و ابزاری به اندازه ورزش، قدرت شاد کردن دل ملت و بالا بردن حس غرور ملی را داشته باشد. لذا هر کار اصولی و همراه با تدبیر و برنامهریزی که برای پیشرفت و ارتقای جایگاه ورزش صورت بگیرد، خدمتی بسیار مهم و ارزشمند و مردمی است. بدیهی است اگر بر اثر عملکرد ضعیف مسئولان و مدیران، نتایج تیمهای ورزشی باعث آزار و ناراحتی مردم شده و احساسات و عواطف آنها به بازی گرفته شود و غرور ملی و غیرت ایرانی را خدشهدار کند، حتما باید با دقت به این مسئله رسیدگی کرد. کسی حق ندارد با عملکرد خود از ابزار مثبت و سازنده و مهمی مثل ورزش- که به تعبیر رهبر انقلاب موجب «آبرومندی» کشور میشود- به صورتی استفاده کند که موجب شرمندگی و آبروریزی شود.
بدون تعارف، در کنار افتخارآفرینیها و موفقیتهایی که در سایه مدیریتهای مدبرانه و متعهدانه و با «آمیزش قدرت و معنویت» برای ورزش ما خلق میشود و «ملت را شادمان و کشور را آبرومند» میکند، گهگاه شاهد اتفاقاتی تلخ و روندهای معیوب و حتی فاسدی هستیم که در بزنگاههای حساس، موجب تاسف میشود و دل مردم را میسوزاند و با آبروی کشور بازی میکند، اتفاقاتی که فقط به نتیجه و برد و باخت و... محدود نشده (مثل شکست سنگین و غیر طبیعی که استقلال در برابر حریف اماراتی خود متحمل شد) بلکه گهگاه مسائل فرهنگی و اخلاقی را نیز شامل میشود (مثل آنچه اخیرا در دو و میدانی و در کشور کره جنوبی رخ داد و با حیثیت و آبروی ملی ما بازی کرد یا جولان جریانات دلالی و عناصر فاسد و قراردادهای سؤال برانگیز در رشتهای مثل فوتبال یا...) و در کمال تاسف و تعجب از سوی مقامات ارشد ورزش و مراجع ذیصلاح با آن برخورد لازم صورت نمیگیرد.
معمولا به دنبال این اتفاقات ناخوشایند، مسئولانی که بعضا خود مقصر اصلی هستند! دو سه روز درباره برخورد با عاملان و مقصران و از بین بردن ریشه این مسائل ناخوشایند و اتفافات دور از شأن ملت و اصلاح امور و... وعدههایی میدهند اما بعد از اینکه آبها از آسیاب افتاد و تب ماجرا فروکش کرد، همه چیز شامل مرور زمان میشود و مسئولان هم وعدههای خود را چنان فراموش میکنند که آن آیه شریفه را به یاد میآورد که«... لِمّ تقولون ما لا تفعلون»(چرا میگویید و عمل نمیکنید؟) و سروده شاعر را به ذهن تداعی میکند:
وعده گر دادی، همیشه بر سر قولت بمان
چونکه نتوانی بگو، دیگر امیدوارش مکن
لب کلام اینکه وقتی ورزش از کارکرد و قابلیتی برخوردار است که میتواند از سویی باعث نشاط اجتماعی و شادی ملت و از سوی دیگر آبروداری وعزت ملی و خارچشم دشمنان سربلندی و موفقیت این سرزمین شود، کسانی که در این حوزه ردای مسئولیت پوشیده و مناصب مدیریتی را تصاحب کردهاند باید همه توان و هنر و تدبیر و تمرکز خود را برای استفاده هرچه بیشتر از ورزش در این جهت به کار بگیرند و از آن سو نیز هیچ دیارالبشر و باند دلالی و جناح سیاسی و... حق ندارد ورزش و تواناییها و داشتههای آن را برای کسب منافع و دستیابی به اهداف شخصی و جناحی مصادره کند زیرا با این کار- خواسته و ناخواسته- در مسیر خلاف منافع ملی حرکت و در پازل بدخواهان این مردم و آب و خاک بازی خواهد کرد.