اندیشه مهدویت با رویکرد تمدنی (مقاله وارده)
مهدی جبرائیلی تبریزی
آموزههای اسلامی دارای ابعاد متعدد هستند و تمام لایههای حیات بشری را در تشریع مورد ملاحظه قرار دادهاند. دستهای از آموزههای اسلام معطوف به جامعه میباشند. یعنی غیر از آموزههای ناظر به انسان به مثابه یک فرد -که به رابطه انسان با خود و خدا مربوط میشوند- این دسته، ناظر به هویت جمعی جامعه صرف نظر از فرد هستند. آموزههای مرتبط با ساختارها و نهادهای اجتماعی از این دستهاند. البته این ساختارها هر چند با وجود افراد محقق میشوند اما از حیث مفهوم با انسانهای تشکیلدهنده آنها متفاوت هستند. مانند خودرو و قطعات آن. به این معنا که آن قطعات باید به شکل خاصی در کنار هم قرار گیرند تا یک خودرو به وجود بیاید. در جامعه انسانی هم وجود انسانهای فرهیخته بدون قوانین مربوط به ساختار اجتماعی، جامعه ایدهآل شکل نمیگیرد.
از این لحاظ، رسالت اصلی دین اسلام ساختن انسان و جامعه است که ازطریق همان آموزهها انجام میگیرد و از این رهگذر به تمدنسازی منجر میشود. چرا که تمدن کلانترین نظام مناسبات انسانی است و گستره آن گستردهتر از حکومت بوده و دارای ابعاد سخت، نرم و نظامات اجتماعی متعددی است؛ نظام گرایشها و تمایلات، نظام اندیشه(بینشها و دانشها) و سبک زندگی و محصولات از ارکان تمدن است. با تربیت انسان و جامعه انسانی متعالی براساس آنها، تمدن شکل میگیرد. به دیگر سخن، تمدن به معنای خروج از جهل و ورود به راه و رسم انسانیت و ترقی است. زیرا ریشهکن شدن هرگونه بیعدالتی و بیعقلی شرط تحقق یک تمدن الهی است. این هدف جز با عمل به آموزههای دینی به عنوان مبنای عقیدتی تمدنسازی حاصل نمیشود.
تمدن اسلامی، تمدنی دینی است که همه مؤلفههای آن بر محور اسلام میگردد... بدین ترتیب، تمدن اسلامی از همه ویژگیهای تمدن الهی در چهارچوب آموزههای قرآنی و متکی بر سنت پیامبر اکرم، برخوردار است و مؤلفههای آن، دین، اخلاق، علم، عدالت، قوانین، مقررات، اصول دینی و غیره است.
با فرض جامعیت شریعت اسلام در پاسخگویی به نیازهای مادی و معنوی جامعه بشری از سویی و سرخوردگی از تمدن مادی غرب از سوی دیگر، ضرورت طرح ساخت تمدن نوین اسلامی روشن میشود. این پدیده به انتقال تمدنی منجر میشود؛ انتقال از تمدن سرمایهداری استثماری به تمدنی عدالت محور و بدینسان زمینه براي ظهور آخرین ذخیرة الهی و برپایی تمدن نهایی و جهانی اسلام بر سراسر جهان فراهم میشود. این رویکرد را میتوان «رویکرد تمدنی به مهدویت» نامید.
تتبع در آیات و روایات مربوط به نشانههاي ظهور و دورة آخرالزمان و تلاش براي استخراج راهبردهای اساسی شیعه در دوران غیبت و نزدیک به ظهور، رویکرد جدیدي را در مطالعات مربوط به مهدویت و آخرالزمان بنیان مینهد.
تصویرسازی این روایات از شرایط آخرالزمان به این نحو است که تمدنی مادی در این فضا برکل جهان و در تمامی ابعاد زندگی انسانها سیطره یافته و فساد و بیبندوباری را شایع میکند. انسان این عصر پس از دوره طولانی تحیر حاصل از انقطاع از اصل خویش و سرخوردگی از کثرتها و پیچیدگیهای تمدنی، در آرزوی روزگار وصل خویش آگاهانه زمانها و زمینها را میپیماید.
آموزه مهدویت میتواند از طریق ترسیم آیندهای دستیافتنی درشکل دادن به جوهره و روح حاکم بر تمدن جدید اسلامی نقشآفرین باشد و به مثابه یک ستاره راهنما، راهنمای جوامع اسلامی به سوی جامعه کمال یافته و برخوردار از تمدن آرمانی به شمار آید. پس میتوان ادعا کرد کهاندیشه مهدویت جوهری تمدنی دارد و کنشگری مهدیباورانه میتواند ما را به تمدن یکپارچه و فراگیر رهنمون شود.
دین اسلام، ویژگیهایی را برای نظریه مهدویت برشمرده است که در سایه آن تعالیم، بشر به یک تمدن جهانشمول و مبرّا از عیب و نقص دست مییازد. این نظریه یکی ازکاربردیترین آموزههای دینی اسلام است که پتانسیل بالایی در جهت حرکت جامعه به سوی تمدن مورد قبول اسلام دارد.
الهامپذیری از الگوی مهدویت در عرصه فرهنگ و تمدن مستلزم توجه جامعه منتظر به زیرساختهای فکری، فرهنگی و نیز توسعه عقلانیت دینی و ایمانی در جامعه است تا از رهگذر شناخت بنیانهای معرفتی فرهنگ و تمدن دینی و توسعه کارکردهای آن در جامعه رویکرد فرهنگی و تمدن مبتنی بر الگوی مهدویت شکل گیرد.
از نگاه تمدنی، مهدویت شکل نهایی نظم در جامعه بشری است که مبتنی براخلاق و فقه اسلامی است و از این جهت که شالوده جهانبینی اسلام را برای ایجاد تمدن درآینده تشکیل میدهد، از جایگاه ویژهای در منظومه فکری این دین برخوردار است و میتوان گفت که مفاهیم ارزشی اسلام بدون وجود این بنیان صرفا نظریهپردازیهای انتزاعی به دور از واقعیت است.
با توجه به آموزههای دینی؛ مهمترین زیرساخت نرمافزاری تمدن اسلامی، عدالت است. این شاخصه تمدن اسلامی، زیربنای همه شاخصههای دیگر است. چنان که از نظر امام خمینی رضواناللهعلیه قوانین اسلام صرفا شأنیت آلی داشته و ابزار تحقق عدالت میباشند. «قانون براى اجرا و برقرار شدن نظم اجتماعی عادلانه به منظور پرورش انسان مهذب است».
اسلام با طرح افق عدالت و عدالتگستری حضرت مهدی عجّلالله تعالی فرجه و راهکارهایی که برای توسعه و پیشرفت تمدن اسلامی براساس دو منبع قرآن و روایات ارائه شده، نشان میدهد که درمیان این راهکارها، عدالت نقش بزرگی را برعهدهدارد و این اصل سبب رشد و تکامل جوامع و پیدایش و شکوفائی تمدنها خواهد بود. بدین منظور احکام و آدابی را تشریع میکند که هم روابط بین انسانها با یکدیگر و هم نوع رفتار حکومت با مردم را سامان میدهد. اگر هدف تمدن الهی را سعادت بشری فرض کنیم، براساس آیات قرآنی ظلم از تحقق و تکوّن آن تمدن جلوگیری کرده و بشریت را در هالهای از ضلالت و ظلمات قرار خواهد داد.
نقش عدالت در این مورد چنان برجسته است که قرآن فلسفه بعثت انبیاء هم تحقق عدالت بیان میکند(حدید/25).
برخی از ویژگیهای تمدنی مهدویت در روایات
1. دینمحوری
جامعه عصر ظهور با اثرپذیری از آموزههای دینی و الهی شکل میگیرد. برجستهترین جلوه آن نیز نگرش توحیدی است که در همه عرصههای فکری و رفتاری جامعه مهدوی حاکم است. البته چهرۀ دین اسلام در عصر ظهور، درخشان، خالص، بیپیرایه، به دور از هرگونه جعل، تحریف، خرافه و کاملاً منطبق بر آن چیزی خواهد بود که خدای متعال بر پیامبر اعظم(ص) نازل کرده بود.
امیرالمؤمنین علیهالسلام در این باره میفرماید: «إِذَا قَامَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ ضَرَبَ فَسَاطِیطَ لِمَنْ یُعَلِّمُ النَّاسَ الْقُرْآنَ عَلَی مَا أَنْزَلَ الله جَلَّ جَلَالُه».(بحار، ج59، ص 339). هنگامی که قائم آلمحمد(عج) قیام کند، خیمههایی برپا کند و قرآن را به ترتیبی که فرود آمده، به مردم بیاموزد.
2. عقلگرایی
خردورزی، یکی دیگر از شاخصهای برتری یک تفکر راهبردی و نشانۀ اتقان و پایداری آن است. به ویژه در حوزۀ فرهنگ و تمدن، توجه به این شاخص، بیش از همه اهمیت دارد زیرا جامعۀ عقلمدار، الگویی را که توجیه عقلانی نداشته باشد، نمیپذیرد. از طرف دیگر مدیریت انسان عاقل سهلتر از انسان جاهل است.
و در سایه عقلانیت؛ اخلاق، فرهنگ و معنویت رشد کرده و مدینه فاضله الهی شکل میگیرد.
امام باقر علیهالسلام فرمود: «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ يَدَهُ عَلَى رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهِ عُقُولَهُمْ وَ أَكْمَلَ بِهِ أَخْلَاقَهُمْ».(بحارالأنوار، ج52، ص336).
هنگامی که قائم ما قیام کند، دست خود را بر سر مردم قرار میدهد پس عقلهای مردم زیاد میشود و فهم آنان کامل میگردد.
3. دانشمحوری
براساس روایات، به برکت وجود حکومت حضرت مهدی عجّلالله تعالی فرجه امکانات و تجهیزات و پیشرفتهای بشری در همه زمینهها گسترش مییابد و به بالاترین حدّ پیشرفت میرسد.
امام صادق علیهالسلام فرمودند: دانش ۲۷ حرف است و مجموع آنچه پیامبران آوردهاند دو حرف است و مردم تا آن روز بیش از آن دو حرف را نمیدانند و چون قائم قیام کند ۲۵ حرف باقیمانده را بیرون آورده و در میان مردم منتشر میسازد و بدین سال مجموعه ۲۷ جزء دانش را نشر میدهد(بحارالأنوار، ج52، ص336).
همچنین فرمودند: «إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ مَدَّ الله لِشِيعَتِنَا فِي أَسْمَاعِهِمْ وَ أَبْصَارِهِمْ حَتَّى لَا يَكُونَ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ الْقَائِمِ بَرِيدٌ يُكَلِّمُهُمْ فَيَسْمَعُونَ وَ يَنْظُرُونَ إِلَيْهِ وَ هُوَ فِي مَكَانِهِ»(بحارالأنوار، ج52، ص336).
هنگامی که قائم ما قیام کند، خداوند چنان گوش و چشم شیعیان ما را تقویت میکند که میان آنها و قائم، نامهرسانی نخواهد بود. او با آنها سخن میگوید و آنها سخنش را میشنوند و او را میبینند، در حالی که او در مکان خویش هست.
4. عدالتمحوری
با ظهور مهدی عجّل الله تعالی فرجه، ظلم و ستم از بین رفته و جای خود را به عدل و داد میسپارد و عدالت اجتماعی فراگیر شده و ثمره تلاش و کوشش انبیاء و اولیاء به بار نشسته و مردم طعم شیرین عدالت را میچشند.
امام صادق علیهالسلام فرمود: «إِذَا قَامَ الْقَائِمُ حَكَمَ بِالْعَدْلِ وَ ارْتَفَعَ فِي أَيَّامِهِ الْجَوْرُ وَ أَمِنَتْ بِهِ السُّبُلُ وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ بَرَكَاتِهَا وَ رَدَّ كُلَ حَقٍ إِلَى أَهْلِه»(بحارالأنوار، ج52، ص338).
هرگاه قائم قیام کند، به عدل حکم میکند و در ایام او جور مرتفع شود و به وسیله او راهها امن گردد، زمین برکاتش را خارج میسازد و هر حقی به صاحبش برگردانده میشود.
امام حسین (علیهالسّلام) فرمود: «لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ الله عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَخْرُجَ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِي يَمْلَؤُهَا عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً»(بحارالأنوار، ج51، ص133).
اگر از دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند آن روز را طولانی گرداند، تا مردی از فرزندان من خروج کند، پس زمین را از عدل و داد پر کند، همانگونه که از ظلم و ستم پر شده باشد.
امام صادق علیهالسلام فرمود: «وَ اللَه لَيَدْخُلَنَّ عَلَيْهِمْ عَدْلُهُ جَوْفَ بُيُوتِهِمْ كَمَا يَدْخُلُ الْحَرُّ وَ الْقُر».
به خدا قسم که عدالت خود را در درون خانههای مردم وارد میکند همانگونه که سرما و گرما داخل میشود(بحارالأنوار، ج52، ص362).
بنابراین انسان و جامعه منتظر با الهام و الگوگیری از آموزه مهدویت و روش و منش حکومتی آن حضرت، راهبردهای نیل به تمدن نوین اسلامی را تعریف و با مهندسی حکمرانی دوران پیشاظهور به تمدنی فراگیر و اصیل دست یابد.