کجا میری؟! (گفت و شنود)
گفت: بعد از انتشار بیانیه مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه معلوم شد دو خبرنگار از روزنامههای شرق و هممیهن برای مدیران بیرونی آشوبهای اخیر پادویي و جاسوسی میکردهاند.
گفتم: مدیران روزنامههای شرق و هممیهن مصاحبه کرده و گفتهاند؛ تمام اقدامات این خبرنگاران با اجازه و تحت نظر ما بوده است!
گفت: یعنی جاسوسی و پادویی آنها برای آمریکا و همراهی با داعشیهای داخلی تحت نظر و با اجازه مدیرانشان بوده است؟!
گفتم: مدیران شرق و هممیهن جاسوسی آنها را انکار میکنند و سایر گروههای همسو با مدعیان اصلاحات بیانیه داده و ادعا کردهاند که مگر میشود خبرنگار جاسوس باشد؟!
گفت: اولاً تشخیص جاسوسی آنها بر عهده مراکز امنیتی است که جاسوسی آنها را تأیید کردهاند و ثانیاً چه کسی گفته خبرنگار نمیتواند جاسوس باشد؟! هماکنون نزدیک به ۷۰ تن از خبرنگارانی که در روزنامههای زنجیرهای کار میکردند به آمریکا و انگلیس و فرانسه و اسرائیل فرار کرده و در رسانههای فارسیزبان دشمن خدمت میکنند!
گفتم: باغبانی وارد باغش شد، دید یکی روی درخت سیب نشسته و داره سیبها رو توی کیسه میریزه! با عصبانیت گفت؛ خجالت نمیکشی مال حروم میخوری؟! الان میرم به بابات میگم! و داشت از باغ بیرون میرفت که یارو گفت؛ کجا میری؟ بابام روی درخت گلابیه!