رئیسی سلامت را به مردم برگرداند و نشان داد واکسن به FATF هیچ ربطی ندارد
سرویس سیاسی ـ
روزنامه آرمان ملی در دیروز یادداشتی آورده است: «بزرگترين خدمتي که آقاي رئيسي در دوران مسئوليتشان کردند، واکسيناسيون آحاد ملت بود که طي آن بيش از 130 ميليون دوز واکسن تزريق شد چراکه يک جامعه بانشاط که بناست در فضاي کرونا به سمت کسب و کار حرکت کند، بايد از سلامت جسم و روان برخوردار باشد. خوشبختانه اين اتفاق يک اتفاق بسيار بزرگ بود که دولت قبل ادعا ميکرد علت اينکه نميتواند واکسن وارد کند، بحث افايتياف است. درصورتي که در دولت آقاي رئيسي شاهد بوديم که اين اتفاق افتاد و هيچ ربطي هم به افايتياف نداشت. آقاي رئيسي سلامتي را به مردم برگرداند و در عين حال شرايط بحراني فضاي کسب و کار را از دوران کرونا خارج کرد.»
مردم دارند تبعات تصميمات دولت قبل را تحمل میکنند
در ادامه این مطلب آمده است: «در بُعد اقتصادي هم کساني که دو خط اقتصاد هم خوانده باشند، ميدانند که تصميماتي که در گذشته مبتني بر نگاه کارشناسي و عالمانه نبوده، ميتواند تبعاتش تا سالها ادامه پيدا کند. نه تنها تصميمات اقتصادي که يکسري تصميمات هم در شرايط حاضر و هم در شرايط آينده اثرات خود را ميگذارد. به هر جهت اين واقعيت وجود دارد که نواقصي هم در برخي عملکردها ميتواند وجود داشته باشد ولي در يک اقدام شجاعانه و يک اقدام فارغ از باندبازي، گروه بازي، قبيلهبازي شاهد بوديم که آقاي رئيسي يکي از وزراي خود را کنار گذاشت و اين نشان داد که دولت حقوق مردم را وجهالمصالحه باندبازي و گروهبازي و سياسيبازي قرار نميدهد. البته عطف به ماسبق نميکنم ولي ظاهرا تيم رسانهاي طيف مخالف آقاي رئيسي ميخواهند اينگونه وانمود کنند که در دولت گذشته گل و بلبل بوده و امروز همه چيز در دولت آقاي رئيسي دارد به آشفتگي ميرسد. درحالي که هر کس ديگري هم رئيسجمهور ميشد اين مشکلات را پيشرو داشت. واقعيت اين است که امروز دنيا در بُعد اقتصادي حداقل بين 25 تا 30درصد با گراني کالاها مواجه است و تورم کل دنيا را فرا گرفته است. جنگ اوکراين و روسيه به اين قضيه کمک کرده و مشکلات اقتصادي شامل تمام کشورها حتي اروپا هم شده و همين الان با تورمي که خودشان هم تصور نميکردند، مواجه هستند. بايد گفت ضمن اينکه در بخشهايي به دولت انتقاد وارد است اما تبعات تصميمات دولت قبل را امروز مردم بايد تحمل کنند و دولت بايد تلاش کند که تصميماتي که در حوزههاي اقتصادي اشتباه گرفته شده را برطرف کند از جمله همين بحث گران کردن بنزين در دولت گذشته که در حوزههاي مختلف تاثيرات خودش را داشت. ارز 4200 توماني و مسائل مختلفي که دولت گذشته رقم زد.»
نقدپذيري دولت رئیسی يک امتياز است
آرمان ملی نوشت: «نکته مهمتر اينکه برخي امروز تحت عنوان گروهي از اقتصاددانها و نامهاي مختلف مسائل اقتصادي را متذکر ميشوند و راهکار ميدهند. سؤال اين است که هشت سال دولتي که تفکرتان نزديک به آن بوده سر کار بوده و اين تفکر شما چقدر شفابخش بوده است. هرچند راه انتقاد باز است و کسي نسبت به اطلاعيهها انتقاد ندارد. دولتي که خودش فضاي نقد را باز گذاشته که نقادان در حوزههاي مختلف منصفانه نقدهاي خودشان را بکنند و اين نقدپذيري دولت يک امتياز بسيار حائز اهميت براي دولت تلقي ميشود اما اين نقاديها جنبه تخصصي دارد يا جنبه سياسي. آيا جنبه اقتصادي دارد يا صرفا براي زورآزمايي است؟ آيا براي به حاشيه بردن خدمات دولت است؟ انصاف را به خرج دهند و نقد سازنده و منصفانه کنند. سعي نکنيم براي رسيدن به قدرت سياسي فضاي کشور را مسموم کنيم و فضا را براي بيگانگان جوري فراهم کنيم که آنها هم بدان دامن بزنند.»
اصلاحطلبان: نباید بر مواضع خودمان پافشاری کنیم!
روزنامه شرق در سرمقاله دیروز خود نوشت: «برخلاف خوشبینیها نشست قطر نیز به نتیجه نرسید و هیئتهای ایران و آمریکا با روایتهای متفاوت و بلکه متضاد از فضای حاکم و نتیجه مذاکرات دو روزه دوحه به پایتختهای خود بازگشتند.»
در ادامه این متن آمده: «آمریکا و سه متحد اروپاییاش به انتقاد صریح از ایران پرداخته و تهران را به «تشدید بحران از طریق توسعه برنامه هستهای و تعلل در بازگشت به تعهدات برجامی از طریق کارشکنی در بهثمررسیدن مذاکرات» متهم کردند. امیرعبداللهیان با رویکردی کاملا متفاوت، فضای مذاکرات را مثبت اعلام کرد. باقریکنی در سفری اعلامنشده که روسها آن را رسانهای کردند به مسکو رفت تا بیش از گذشته گمانهزنی درباره نقشآفرینی کرملین در مذاکرات و سایه سنگین روسیه بر بنبستی را که از زمان آغاز جنگ اوکراین شروع شده، تقویت کند.»
در ادامه این نوشتار میخوانیم: «هیچیک از طرفین روایت روشنی از دلایل شکست نشست دوحه اعلام نکرده و به طرح اتهام و بیان عبارات کلی بسنده کردهاند، با وجود این برخلاف تصور جناحی خاص در کشور زمان برخلاف مصالح ایران به سرعت در حال حرکت است. ایران در شرایطی بر مواضع خود پای میفشارد[!!] که در بازه زمانی کمتر از یک ماه گذشته، دو رویداد مهم که نباید آنها را دستکم گرفت و بیاعتنا از آن گذشت، فضای مذاکرات را علیه ایران کرد و ناخواسته بیاعتنایی احمدینژاد به شرایط جهان و گرفتارشدن کشور در چنبره قطعنامههای ششگانه و تحریمها را در اذهان زنده میکند.»
این سرمقاله به سیاق روزنامههای اصلاحطلب شیفتگی غرب و دشمنی با روسیه و چین را به عنوان پیش فرض در نظر دارد. چنانکه خواندید در بخشی از این متن از سایه سنگین مسکو بر مذاکرات نام برده شده تا به صورت غیرمستقیم عامل به نتیجه نرسیدن روسیه اعلام شود. نکته جالب توجه آن است که در ادامه سرمقاله آمده است: «۱۸ خرداد شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی با ۳۰ رأی قطعنامهای را علیه فعالیتهای هستهای ایران تصویب کرد. از میان ۳۵ کشور عضو تنها دو کشور با قطعنامه مخالفت و سه کشور دیگر موضعی خنثی اتخاذ کردند.»
این سرمقاله نامی از 2 کشوری که رای مخالف با قطعنامه علیه کشورمان دادهاند یعنی با قطعنامه علیه کشورمان مخالف بودهاند، نیاورده است چرا که آن 2 کشور روسیه و چین بودهاند. ضمن آنکه این متن مدعی است زمان علیه کشورمان در حال گذر است و ایران نباید بر مواضع خویش پافشاری کند و چیزی شبیه همان برجام 1394 را بپذیرد. برجامی با دستاورد تقریبا هیچ که جلوی پیشرفت صنعت هستهای صلحآمیز کشورمان را میگیرد و منفعت اقتصادی هم برای ملت ایران نخواهد داشت. چرا چنین برجامی برای اصلاحطلبان خوشایند است؟!
تحریف و دروغبافی درباره علت ناآرامی پس از شوک بنزینی سال 98
روزنامه مدعی اصلاحات به تحریف و دروغبافی درباره علت ناآرامیها پس از شوک بنزینی دولت مدعی تدبیر در سال 98 پرداخت.
روزنامه جمهوری اسلامی دیروز در سرمقاله خود نوشت: «در هفتههای اخیر، سؤال جالبی در رسانهها مطرح شد و بعضی همکاران مطبوعاتی نیز به آن جواب دادند که به واکنش مردم کشورمان در برابر گرانیها مربوط میشود. سؤال این است که چرا وقتی در سال 1398 قیمت بنزین توسط دولت قبل افزایش یافت، شورش شد و آن همه تخریب و کشته و زخمی به بار آورد ولی امسال با اینکه هزاران قلم کالا و خدمات گران شدند شورشی برپا نشد و با تظاهرات پراکنده در چند شهر، اعتراضات پایان یافتند؟ این سؤال وقتی برجستهتر و حساستر میشود که توجه کنیم گرانیهای امسال بسیار بیشتر از گرانی بنزین در سال 1398 است و اگر قرار بود مردم در اثر گرانی دست به شورش بزنند، زمینهای که گرانی کنونی به وجود آورده بسیار بیشتر از گرانی بنزین در آن زمان است. جوابهائی که به این سؤال داده شده، متنوع هستند ولی یکی از جوابهای داده شده اینست که چون دولت فعلی درباره گرانیها به مردم توضیح داده و یارانه کافی هم در اختیار مردم قرار داده، مردم قانع شدند و پذیرفتند اقتصاد کشور که توسط دولت قبلی ویران شده بود در حال بازسازی است.»
در ادامه مطلب مذکور ادعا شده است: «قبل از اینکه ما هم به نوبه خود به این سؤال جالب پاسخ بدهیم، لازم میدانیم خرسندی خود را از آرامش کشور علیرغم گرانیهای اخیر ابراز داریم... علت اینکه در ماجرای گران شدن بنزین شاهد شورش بودیم، وجود عوامل تحریککننده در لایههائی از جامعه بود که به نارضایتیها دامن میزدند و خودشان برای به آشوب کشیدن جامعه انگیزه داشتند. این عوامل در بخشهای نرمافزاری و سختافزاری فعال بودند و زمینه را برای ناآرامیها فراهم میکردند و هدف اصلی آنها اخلال در کار دولت وقت و کنار زدن آن بود. با پایان یافتن کار دولت قبل و استقرار دولت جدید، آن انگیزه منتفی شد و ظرفیت آن عوامل به جای زمینهسازی برای ناآرامی به خدمت آرامش بخشیدن به جامعه از طریق توجیه عملکردهای دولت درآمد.»
گفتنی است، عوامل تحریککننده و ناراضیتراش که مطلب فوق از آنها به عنوان مسببان ناآرامیها پس از شوک بنزینی دولت مدعی تدبیر یاد کرده، مدعیان اصلاحات ـ اعتدال بودند که حاضر شدند برای وادادگی مقابل دشمن و معامله بر سر توانمندیهای ملی، به بیتدبیری عمدی دست بزنند و جامعه را به آشوب بکشند. مؤید این مطلب، اظهارات سردبیر نشریه حزب مدعی اصلاحات اتحاد ملت (بقایای حزب منحله مشارکت) است. وی گفته بود: «چرا روحانی چهار روز قبل از گرانی بنزین، آنگونه سخنرانی میکند؟ کدام رئیسجمهور اعلام کرده بود که فلان قدر کسری بودجه داریم؟ روحانی در یزد از کسری بودجه گفت و یک سری حملات هم به رئیسی انجام داد. همین روش را در کرمان به شکلی دیگر ادامه داد. مهمتر از اینها، اعلام کرد به توافقات پشت پرده پایبند است؛ همه اینها، یعنی میخواهد به هر قیمتی شده، دوباره مذاکره کند. اینجا بود که قمار کرد. وقتی دید چیزی دستش ندارد، بنزین را گران کرد تا جامعه به شرایط اقتصادی واکنش نشان دهد؛ فشار از پایین اتفاق بیفتد تا در بالا چانهزنی کنند که مذاکره انجام شود. میگویند وزیر اطلاعات در جلسه دولت هشدار داده اگر بنزین را گران کنید، جامعه به هم میریزد و روحانی خندیده است. اینکه میگویند گران کردن بنزین، تصمیم غیرکارشناسی و اطلاعرسانی آن هم غلط بوده؛ اتفاقاً از نظر روحانی، هم کارشناسی بوده و هم نحوه اطلاعرسانی- در واقع اطلاعنرسانی- درست بوده، تا جامعه بیشتر عصبانی شود. روحانی قمار کرد تا ببیند نتیجه چه میشود. اما به نظر من، مقام رهبری هم پاسخ رئیسجمهور را دادند. ایشان، مسئولیت تصمیم گرانی بنزین را پذیرفتند... در ماجرای بنزین، روحانی قمار کرد و رهبری هم ایستاد.»
علی مطهری، نایب رئیسمجلس دهم نیز تصریح کرده بود: «حوادث آبان 98 که بیشتر ناشی از بیتدبیری دولت بود، این خیال را در سر تندروهای آمریکا پدید آورد که پایگاه اجتماعی جمهوری اسلامی کاهش یافته و وقت مناسبی برای ترور سردار سلیمانی است. قبل از آن، جرأت این کار را به خود نمیدادند. البته با تشییع پرشکوه پیکر آن عزیز، واقعیت را دریافتند.»
علی رغم این اعترافات، روزنامه جمهوری اسلامی حاضر است واقعیات را نادیده بگیرد و دیگران را متهم کند و بنویسد خب الآن دیگر آن عوامل به جای زمینهسازی برای ناآرامی به خدمت آرامش بخشیدن به جامعه درآمدهاند! عدم برخورد امنیتی و قضایی با جریان تحریف، آنها را در دروغبافی و فریبکاری جریتر ساخته است.