اخبار ویژه
آگهیهای دولتی چاپ کن و ژست معترض هم بگیر!
روزنامه اجارهای اعتماد سالنامهای با عنوان «معترض امیدوار» را منتشر کرد.
ژست معترضانه این نشریه در حالی است که در دوره عُسرت و مضیقه برای نشریات، دهها آگهی دولتی در همین سالنامه درج شده است.
صندوق ملی توسعه، ایرانخودرو، سایپا، شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی(شستا) و شرکتهای تابعه، ذوبآهن اصفهان، مترو تهران، شهرداری تهران و معاونتهای زیرمجموعه آن، و بانکهای ملی و ملت و تجارت و صادرات، چند هلدینگ و شرکت نفتی، از جمله مراکزی هستند که آگهی به این روزنامه زنجیرهای دادهاند و ضمنا برخی مصاحبهها و گزارشهای آگهیگونه برای وزارت نیرو، و رفاه و کار و... در ویژهنامه اعتماد منتشر شده است.
این اتفاق در حالی میافتد که دولت ادعا دارد به لحاظ بودجهای دچار مضیقه شدید است.
رفاقت با مفسد اقتصادی دوره اصلاحات (شهرام جزایری) در حد مبادله هدایای هنگفت، مراوده در مجلس ششم و حتی رفاقت در حد کلهپاچهخوری، از جمله سوابق مدیر این نشریه محسوب میشود.
برای حمایت از روحانی شرمندهام/ حرفهای او، درد مردم را بیشتر میکند
عضو حاشیهساز فراکسیون امید در مجلس دهم میگوید: بهخاطر حمایت از روحانی، شرمنده هستم.
پروانه سلحشوری گفته است: «روحانی سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان را نابود کرده است. من بهخاطر حمایت از روحانی شرمندهام».
سلحشوری افزود: روحانی گاهی حرفهایی میزند که درد مردم را بیشتر میکند. مثلا گفته «سانتریفیوژ را چرخاندیم و چرخ زندگی مردم را نیز چرخاندیم». اما باید از او پرسید کدام چرخ؟ وضعیت مردم از زمان جنگ بدتر شده و مردم در صف روغن میایستند.
جهاننیوز ضمن انتشار ویدئوی سخنان سلحشوری نوشت: باید از این ابراز شرمندگی سلحشوری تشکر کرد و از او خواست تا این موضوع را به دیگر همفکرانش در جبهه اصلاحات به جای فرافکنی نیز توصیه کند.
البته که خود سلحشوری بهعنوان یکی از برندهای حاشیهسازی در مجلس گذشته باید از عملکرد مجلس دهم و خاصه فراکسیون امید و خصوصا عملکرد خودش هم از مردم عذرخواهی کند؛ چرا که وکیلالدولههای مجلس دهم که در چهار سال از عمر روحانی در مجلس حاضر بودند با همین دولت ناکارآمد بهطور ویژه همراهی کردند و بهخاطر منافع گروهی از ایفای نقش نمایندگی خود چشمپوشی کردند.
بخش مهمی از وقت گرانبهای مجلس گذشته توسط خانم سلحشوری و دوستان ایشان صرف حمایت از مجرمان امنیتی و یا مقولههایی نظیر ورود زنان به ورزشگاه و... شد.
بامزهتر آن که بعد از پایان دوره فعالیت سلحشوری در مجلس دهم، وی با انتشار توئیتهایی نگران وضع معیشتی مردم و درد کارگران شد و دنبال مسئول پاسخگو میگشت.
آفتاب یزد: لطمه به اعتماد مردم هزینه سود دولت از بورس بود
روزنامه اصلاحطلب آفتاب یزد میگوید: «صعود و سقوط بورس در سال 99، بازی بُرد - بُرد برای دولت بود».
آفتاب یزد از قول یک کارشناس اقتصادی مینویسد: با توجه به این که همواره مسئولیت شکستها را کسی برعهده نمیگیرد تاکنون دلیل خاصی به عنوان دلیل اصلی ریزش بورس مطرح نشده است؛ اما مجموعه عواملی هستند که میتوان سقوط بورس در سال 1399 را به برآیند آنها نسبت داد. از جمله این عوامل این است که پس از وقوع رشد بزرگ بازار سرمایه، افرادی که در بازارهای دیگر به بازدهیهای مشابه بورس در آن مدت نرسیده بودند، شروع به بدگویی از بازار سرمایه و هشدار دادن نسبت به ریزش سنگین بورس کردند. برخی افراد نیز شروع به نامهنگاری به سطوح اول تصمیمگیری کشور کردند و ادعا کردند که رشد بازار سرمایه وارد حباب شده است و این حباب سرمایههای مردم را از بین خواهد برد.
دولت چه در رونق و چه در رکود بدون توجه به شرایط بازار و ایجاد بسترهای لازم از بورس تامین مالی کرد. یعنی بخشی از سهام خود را نه به صورت بلوکی، بلکه به صورت خُرد در بازار مثبت عرضه کرد و پس از آن نیز اقدام به فروش اوراق بدهی در بازار منفی کرد و با این دو کار چه در دوران رونق و چه در دوران ریزش بخش زیادی از نقدینگی بازار را اعم از حقوقی و حقیقی جذب خود کرد. بر این اساس دولت چه در صعود و چه در نزول، اقدام به تامین مالی از بازار کرد و از این رو نمیتوان نقش اثرگذار دولت را در ریزش بورس نادیده گرفت!
دولت برنده اصلی بازار سرمایه در سال 99 بود و در صعود و نزول به خوبی توانست از بورس تامین مالی کند. اما یک برنده کوتاه مدت بود! چرا که اگر دولت به دنبال شکل دادن رویهای بلندمدت برای تامین مالی از بازار سرمایه بود، به بسترسازی و ظرفیتسازی از این بازار قبل از هر نوع تامین مالی میپرداخت و به این بازار به چشم محلی برای «تامین مالی یک بار مصرف» نگاه نمیکرد!
متاسفانه هنوز در الگوهای اقتصادی کشور حتی در بالاترین سطوح وزارت اقتصاد درک صحیحی از مفهوم بازار سرمایه وجود ندارد؛ در حالی که بازار سرمایه جایی است که در آن «اعتماد» حکومت میکند! یعنی سرمایهگذاران در این بازار ترجیح میدهند تا رشدهای کوچک را هر سال داشته باشند، اما بازار با یک روند مطمئن حرکت کند. این مسئله اطمینان بخشتر از این است که در مقطعی با رشد 300 درصدی را برای چند ماه برای یک عده سودهای کلان ایجاد کنیم و بعد برای اصلاح، افت 50 تا 200 درصدی را برای یک عده دیگر تحمیل کنیم و در نهایت بگوییم که برآیند اینها به زعم دولت مثبت بوده است!
بنابراین اگر با بسترسازی صحیح رویهای دائمی برای جذب سرمایه اشخاص حقیقی اتفاق میافتاد و بازار به پشتوانه این سرمایهها به بخشهای بزرگ و مهم اقتصاد وارد میشد قطعا چنین ریزشی در بازار سرمایه و در اعتماد عمومی مردم اتفاق نمیافتاد.
صنعت نفت در دوره روحانی گرفتار خودتحریمی و رشد منفی شد
هرچند تحریمهای آمریکا علت اصلی کاهش فروش نفت ایران است، اما عدم تصمیمگیریهای بهموقع و سیاستهای اشتباه دولت نیز در آن موثر بوده است. این در حالی است که میتوانستیم با تکمیل و تقویت زنجیرههای ارزش افزوده بخش نفت و احداث پتروپالایشگاهها و پتروشیمیهای کوچک و بزرگ جدید، میزان تولید خود را در سطحی در حدود سالهای قبل (۳ میلیون و ۵۰۰ هزار) حفظ کنیم.
زنگنه، وزیر نفت یکی از مخالفان جدی احداث پتروپالایشگاهها در سالهای اخیر بوده است. میزان صادرات نفت نیز در دو سال اخیر در حدود ۴۸۰ و ۶۲۵ هزار بشکه در روز بوده که یکسوم میزان صادرات نفت کشور در دوران تحریمی ابتدای دهه ۹۰ بوده است. دولت روحانی با ایجاد امیدواریها برای آینده برجام به همه روابط و شبکههای لازم برای دور زدن تحریمها بیتوجه بود.
به گزارش روزنامه فرهیختگان، استخراج بیرویه نفت که آیندگان نیز در آن سهیم هستند، توصیه نمیشود، اما با استخراج نفت و همزمان تقویت زنجیره ارزشافزوده داخلی، احداث پالایشگاهها و پتروشیمیهای کوچک و بزرگ میتواند در کنار خلق درآمدها و ارزشافزودههای غیرنفتی (محصولات صنایع پایین پتروشیمیها) به اهدافی مانند افزایش صادرات غیرنفتی، افزایش ارزآوری و افزایش اشتغال در سالهای تحریم حمله کند.
آیا با افزایش زنجیره پالایشگاهها و پتروشیمیها نمیتوانستیم تولید نفت را لااقل در سطح قبلی حفظ کنیم؟ پاسخ این سوال را البته زنگنه، وزیر نفت بارها و بارها داده است. بهعنوان مثال بیژن زنگنه هفتم بهمن سال جاری در ششمین کنگره نفت و نیرو اظهار کرد: «عدهای در کشور ۴۰ سال تلاش کردند تولید نفت ایران از ۴ میلیون بشکه بیشتر نشود و در این راه به مجلس رفتند و به سایر سازمانها مراجعه کردند و موفق هم بودند.» این سخن از کسی که سالها عالیترین کرسیهای نفتی کشور را در اختیار داشته، تعجببرانگیز است، آن هم از کسی که عمده مخالفتها با احداث پالایشگاه و پتروشیمیها را داشته است.
این گزارش میافزاید: در محدوده سالهای ۹۰ تا ۹۳ نیز ایران با تحریمهای بسیار پیچیدهای مواجه بود، که در وزارت نفت وقت با شبکهسازیهای مالی و حملونقلی امکان دور زدن تحریمها را فراهم میکرد. همین اقدامات منجر شده بود که در سالهای تحریمی ابتدای دهه ۹۰، صادرات نفت به کمتر از یک میلیون و ۶۰۰ هزار بشکه در روز کاهش پیدا نکند و همچنان مسیرهای درآمدی برای ایران حفظ شود.
اما بعد از روی کار آمدن دولت حسن روحانی و آغاز مذاکرات با غرب تمامی راهها و شبکههای ایجادشده قبلی بسته شد و درواقع دولت نیازی به وجود آنها برای استفاده نفتی نمیدید. همین مسئله باعث شد که بعد از خروج آمریکا از برجام دست کشور برای دور زدن تحریمها خالی بماند و امکان آن بهقدری منتفی باشد که صادرات نفت خام ایران در سالهای ۹۸ و ۹۹ به کمترین میزان در طول ۴ دهه اخیر برسد.