kayhan.ir

کد خبر: ۱۸۲۰۷۷
تاریخ انتشار : ۲۳ بهمن ۱۳۹۸ - ۲۲:۰۳
استاد دانشگاه مستنصریه بغداد در گفت‌وگو با کیهان:

مشکل آمریکا با عراق قدرتمندی است که حامی محور مقاومت است

برای بررسی تحولات این روزهای عراق، معرفی «محمد توفیق العلاوی» به عنوان نخست‌وزیر جدید این کشور، تصویب قانون اخراج نیروهای اشغالگر آمریکایی در پارلمان و نقش برخی کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در آشوب‌های ماه‌های اخیر این کشور با دکتر «علی جاسم محمد التمیمی» استاد برجسته روابط بین‌الملل دانشگاه «مستنصریه» بغداد به گفت‌و‌گو نشستیم که مشروح این مصاحبه را در ادامه می‌خوانید؛




س) چرا احزاب و گروه‌های سیاسی نتوانستند گزینه مناسب برای نخست‌وزیری اعلام کنند و به نظر شما آیا محمد علاوی فرد معرفی شده از سوی رئیس جمهوری عراق برای پست نخست‌وزیری، قادر خواهد بود بحران کنونی عراق را حل و فصل کند؟
ج) روشن است که واقعیت سیاسی فعلی عراق را چندین حزب و جریان سیاسی رقم می‌زنند و آنها صحنه‌گردان صحنه سیاسی و نظام سیاسی جدید هستند. این احزاب از لحاظ قدرت و میزان تأثیرگذاری بر مردم عراق و تعداد نمایندگان در پارلمان عراق، متفاوت هستند. آنها 16 سال است که در عراق حکومت می‌کنند و در این مدت به رغم تفاوت قومیت‌ها امتیازات و نفوذ سیاسی و اقتصادی داخلی و روابط و ارتباطات با خارج کسب کرده‌اند لذا برای آنها سخت است که این امتیازات را از دست بدهند؛ چون بخاطر آنها منافع مشروع و غیر مشروع بسیاری را فدا کرده‌اند. تا آنها را بدست آورند. این احزاب بخوبی می‌دانند که انقلاب مردمی شایسته‌ای که خواستار پایان دادن به حضور احزاب و لغو تمامی دستاوردها و اقدامات آنها در طول 16 سال گذشته است، ‌انقلابی است که به دنبال حاکم کردن خود مردم بر خودشان است و می‌خواهد وضعیت سیاسی موجود را تغییر دهد.
علاوه بر این، قیام مردمی تمام گروهها و طبقات و طوایف مردم عراق را در بر نمی‌گرفت و محدود به یک گروه معین از یک طایفه معین بود و این امر باعث شد که دیگر شرکای سیاسی از اقوام و طوائف دیگر به امتیازات خود پایبند باشند چون اینها خود را مخاطب فشارهای مردمی برای ایجاد تغییرات نمی‌دانستند لذا می‌بینیم در مناطق آنان مدارس و دانشگاهها تعطیل نمی‌شود، راه‌ها بسته نمی‌شود و جلوی انجام هرگونه اعتراضی گرفته می‌شود. از این رو اگر هم قیام مردمی طولانی شود یا عده‌ای شهید و مجروح گردند برایشان اهمیت ندارد و آنها به روال طبیعی و عادی زندگی خود ادامه می‌دهند و از امتیازاتشان بهره‌مند می‌شوند. حتی امتیازاتشان هم افزایش یافته است و وضعیت سیاسی بهتری هم پیدا کرده‌اند.
آنان همانند برخی کشورهای منطقه هستند که از بی‌ثباتی و هرج و مرج در عراق منتفع می‌شوند.
از این رو بسیار روشن بود که برخی کشورهای منطقه و آمریکائیها و برخی مقامات داخلی با هر گونه راه حلی برای بازگشت آرامش به جامعه مخالفت کنند و نگذارند در مرکز و جنوب عراق زندگی مردم رنگ آرامش ببیند. آنان می‌کوشند بحران را تشدید کنند و با انجام کارهای خرابکارانه و بستن راهها و تعطیل کردن مدارس و دانشگاهها کشور را دچار بحران کنند. چنین کارهایی نه از سوی تظاهرکنندگان مسالمت‌آمیز بلکه توسط نفوذیهای وابسته به بیگانگان و دریافت‌کنندگان پول از خارجی‌ها انجام می‌شود. بنابراین علت تاخیر در انتخاب و معرفی نخست‌وزیر جدید، وجود بی‌اعتمادی میان جناح‌های سیاسی و میان سیاسیون و مردم بود و البته عکس این قضیه درست است یعنی بی‌اعتمادی مسئولان نسبت به مردمی بودن قیام و انقلاب و سران آن که با هر شخصیتی که برای نخست‌وزیری پیشنهاد می‌شد مخالفت می‌کردند، همین امر مسئولان و مرجعیت دینی را متقاعد کرد که در میان تظاهرکنندگان عده‌ای نفوذی وجود دارند که با سازمان‌های اطلاعاتی کشورهای بیگانه در ارتباطند و در تصمیم‌گیری‌های این تظاهرات‌ها اعمال نظر می‌کنند و هدف‌شان جلوگیری از دستیابی به راه‌حل‌هائی برای تحقق خواسته‌های ملت است و من در اینجا نمی‌خواهم از احزاب حاکم در قبال کم‌کاری‌ها و فرصت‌سوزی‌هایشان برای حفظ منافع خودشان و خروج از حاکمیت با کمترین خسارات و حفظ حضور خود در قدرت در مرحله بعدی دفاع کنم و آن‌ها را تطهیر نمایم.
انتخاب آقای محمد توفیق علاوی با موافقت فراکسیون‌های ذی‌ربط به ویژه دو فراکسیون البناء و الاصلاح یا فتح و سائرون به عنوان راه‌حل مورد توافق همه طرف‌‌ها و تظاهرکنندگانی بود که از او حمایت می‌کردند انجام شد.
علاوی به اعتبار اینکه خود نماینده پارلمان بود و در قوه مجریه مسئولیت وزارت ارتباطات را داشت و برای همه فراکسیون‌ها شناخته‌شده بود مورد قبول احزاب‌ حاکم نیز بود. همه احزاب و گروه‌‌ها در شرایط اضطراری او را به عنوان نخست‌وزیر برای دوره انتقالی آینده پذیرفتند، مدت این دوره انتقالی بیش از یک سال نخواهد بود و در این مدت اجرای انتخابات زودهنگام و همکاری با قوه مقننه برای تدوین قوانین مهم مربوط به فرآیند انتخاباتی و زندگی شهروندان عراقی انجام خواهد گرفت.
دکتر محمد توفیق علاوی علاوه بر تابعیت‌ عراقی، دارای تابعیت انگلیسی می‌باشد و شخصیتی سیاسی است که بعد از سال 2003 در صحنه سیاسی مطرح شد.
او به عنوان شخصیتی آرام، دیپلماتیک و سالم شناخته می‌شود. علاوی خود را در برابر چالش‌های بسیار می‌بیند به ویژه آن‌که خود را ملزم به اجرای برنامه‌ای 14 ماده‌ای کرده که این برنامه خیلی با برنامه‌های دولت‌های قبلی تفاوتی ندارد، چون آن‌ها هم علی‌رغم تفاوت دوره‌های حکمرانی‌شان و برخورداری‌شان از حمایت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی نتوانستند آن را اجرا کنند، این امر افکار عمومی عراق را نسبت به اجرای برنامه سیاسی علاوی دچار تردید خواهد کرد و مردم نسبت به آن خوشبین نخواهند بود. در برنامه سیاسی علاوی، اقداماتی چون معرفی و محاکمه افراد فاسد، انجام اصلاحات اقتصادی و سیاسی و محدود کردن نقش احزاب، پایان دادن به حضور و نقش نیروهای شبه نظامی و انحصار سلاح در دولت، تلاش برای اخراج نیروهای بیگانه و بستن پایگاه‌های نظامی آمریکا در عراق، اجرای انتخابات سالم و به دور از بازی‌های سیاسی و تقلب و توجه به بازار آزاد، تلاش در جهت تنوع‌بخشی به منابع درآمدی، عدم تکیه بر درآمد نفت، راه‌اندازی تمام کارگاه‌ها و کارخانه‌های تعطیل شده، حمایت از بخش صنعت و کشاورزی و غیره  پیش‌بینی شده است.
به نظر من آقای محمد توفیق علاوی که دو بازیگر اصلی در عراق یعنی ایران و آمریکا او را پذیرفته‌اند، می‌تواند هدف اساسی تعیین شده برای او یعنی اجرای انتخابات پیش از موعد را اجرا کند اما فکر نمی‌کنم بتواند برنامه حکومتی مدنظر خود را اجرایی کند.
س) به نظر شما راهکارهای اجرای مصوبه به پارلمان عراق در مورد اخراج نظامیان آمریکایی از عراق چیست؟ و آیا این مصوبه قابلیت اجرایی دارد یا خیر؟
ج) دولت آقای عادل عبدالمهدی اکنون دولتی مستعفی است و اختیارات لازم را برای لغو یا انعقاد قراردادها و تفاهم‌نامه‌ها و غیره ندارد. پس از تجاوز پیاپی آمریکا به حاکمیت عراق که آخرین آن حمله به فرودگاه بغداد و شهادت گروهی از فرماند‌هان حشدالشعبی و حاج قاسم سلیمانی،‌ فرمانده سپاه قدس بود، این اقدام آمریکا با مخالفت مردمی در عراق مواجه شد و مردم عراق با انجام تظاهرات در تشییع پیکر شهدا و انجام تظاهرات میلیونی در بغداد به دعوت سید مقتدی صدر، اعتراض خود را به اشغالگری و تجاوز آمریکا به حاکمیت عراق اعلام کردند و خواستار بستن سفارت و پایگاه‌های نظامی این کشور در عراق شدند. برآیند این مخالفت مردمی تصویب طرحی در مجلس نمایندگان در خصوص الزام خروج نیروهای آمریکایی از عراق بود. این نیروها بنا به درخواست دولت عراق پس از تهاجم تروریستی داعش به موصل در سال 2014 وارد عراق شدند و تصویب این طرح در مجلس به معنی لغو درخواست دولت برای حضور نیروهای آمریکایی در عراق بود. در خصوص قرارداد «چارچوب استراتژیک» که در سال 2011 در زمان حکومت نوری مالکی با طرف آمریکایی منعقد شد چون مطابق با قانون بسته شده بود لذا برای لغو آن نیز باید یک حکومت تام‌الاختیاری وجود داشته باشد تا قانونی را تصویب کند که بر طبق آن، قرارداد «چارچوب استراتژیک» را که خود آمریکایی‌ها آن را اجرا نکردند لغو کند و این اقدام بر اساس اصل قانونی«قانون جز به وسیله قانون لغو نمی‌شود انجام می‌گیرد. وظیفه دولت آینده این است که لایحه‌ای را در خصوص لغو این قرارداد تقدیم مجلس نمایندگان کند تا آنان با تصویب آن و تایید رئیس‌جمهور و انتشار در روزنامه رسمی، تبدیل به یک قانون شود.
س) شماری از کارشناسان معتقدند برخی کشورهای منطقه‌ای مثل عربستان و امارات و فرامنطقه‌ای مثل آمریکا از اینکه بحران عراق به سمت خشونت و کشتار کشیده شود نفع می‌برند. به نظر شما در صورت قبول این نظر، این کشورها چه نفعی در گسترش بحران عراق دارند؟
ج) عراق دارای موقعیت استراتژیک است و غرب را به شرق ارتباط می‌دهد و قلب خاورمیانه به شمار می‌رود که دارای منابع بسیار غنی است. خاورمیانه از زمان اکتشاف نفت در آن و تا به امروز منطقه پرچالش بین‌المللی و عرصه تضاد منافع میان کشورهای صحنه‌گردان بین‌المللی به طور عام و کشورهای بزرگ منطقه‌ای به طور خاص بوده است. از سوی دیگر ثبات و شکوفایی و پیشرفت عراق بر طبق معادله صفری ( بازی با حاصل‌جمع صفر) به معنی کاهش نقش کشورهای خلیج در منطقه است، زیرا عراق به لحاظ دارا بودن موقعیت و منابع، امکانات اجتماعی و علمی که ممکن است اغلب کشورهای خلیج فاقد آنها باشند، مورد توجه شرکت‌های جهانی قرار دارد. علاوه بر آن قدرتمند بودن عراق به معنی قدرت محور مقاومت است که جامعه عراق را که مخالف حضور آمریکا و نفوذ اسرائیل در منطقه است دربر می‌گیرد. این عوامل برخی کشورهای خلیج را به تکاپو واداشته که عراق را به سمت بی‌ثباتی و تداوم هرج و مرج و تشتت داخلی و مخالفت با نظام سیاسی جدید سوق دهند. این کشورها با تبلیغات رسانه‌ای جهت‌دار بر ضد عراق و با دادن پول به برخی طرفداران خودشان در داخل و خارج عراق، برای سرنگون کردن نظام سیاسی آن و تداوم هرج و مرج تلاش می‌کنند. آنان همچنین تعداد زیادی از جنایتکاران تروریست را برای انجام عملیات تروریستی در داخل کشور بر ضد مردم در بازارها و مدارس و مساجد و غیره گسیل داشته‌اند تا اهداف خود را که همان تجزیه عراق و غارت منابع و ثروت‌های آن است تحقق بخشند و راه برای اشغال این کشور توسط آمریکا باز شود و فریاد بلند ضد اسرائیلی آن خاموش گردد.
س) آمریکا مدعی است که خروجش از عراق باعث قدرت گرفتن جریانات تروریستی مثل داعش می‌شود، آیا این استدلال درست است؟
ج) همه مردم عراق می‌دانند که نقش آمریکا در عراق از همان روز نخست ورود نیروهای آن و اشغال این کشور نقش منفی بوده است نه مثبت. آنان بذر فتنه و تجزیه و طایفه‌گری را در میان اقشار و گروه‌های مردم عراق کاشتند و نسلی از انسان‌های دارای افکار افراطی تروریستی ساختند که هدفشان ضربه زدن به مردم مسلمان عراق بود و با نیروهای اشغالگر آمریکایی کاری نداشتند این افراد در مدارسی که قبلا به این هدف ساخته شده بود پرورش یافتند، مهم‌ترین این مدارس که همان زندان‌های آمریکایی بود، زندان بوکا بود که همچون دانشگاهی، هزار نفر سالانه تروریست افراطی پرورش می‌داد و به جامعه روانه می‌کرد، این نسل تربیت‌شده، بعدها هسته‌ها و رهبران تشکیلات تروریستی داعش را تشکیل دادند. در سال 2011 پس از آنکه جبهه مقاومت عراق سخت‌ترین ضربه‌ها را بر نیروهای آمریکایی وارد و آنان را وادار به عقب‌نشینی کرد، آمریکا دست به سناریوی جدیدی زد تا به شیوه‌ای دیگر به عراق بازگردد. این کشور پس از گسیل کردن دست‌پروردگان خود یعنی داعش و اشغال یک سوم از خاک عراق، در سال 2014 به‌عنوان نیروهای کمکی وارد عراق شد اما نقش آن با زمان حضورش در سال 2003 تفاوتی نداشت. به‌طوری که مانع پیشرفت نیروهای عراقی می‌شد و در بسیاری از مواقع هواپیماهای نیروی هوایی عراق را از بمباران مناطق تجمع تروریست‌ها باز می‌داشت. حتی در زمان‌های دیگر بسیاری از مردم عراق شاهد بودند که هواپیماهای آمریکایی کمک‌ها و غذا و سلاح به فرماندهان داعش می‌رساند و نیز شاهد بودیم که چگونه مواضع حشدالشعبی و ارتش عراق را بمباران می‌کردند. این شواهد و دلایل برای محکوم شدن آمریکا کافی است و نشان می‌دهد که آمریکا از داعش و گروه‌های تروریستی و نه نیروهای عراقی پشتیبانی و حمایت می‌کرد و اگر الان ادعا می‌کند که خروج آمریکا از عراق موجب بازگشت گروه‌های تروریستی خواهد شد، این سخن، صرفا یک ادعا و عاری از حقیقت است، بلکه عکس آن صادق است، به این معنی که خروج آن از عراق باعث آزادی تحرکات ارتش عراق و سرکوب هسته‌های باقی‌مانده داعش مورد حمایت آمریکا خواهد شد. برای نمونه در منطقه وادی حوران در صحرای رمادی، داعش با حمایت آمریکا همچنان فعال است و این منطقه، مقر فرماندهان داعش به‌شمار می‌رود که با مخالفت مردم و آزاد شدن شهرها از وجود داعش به این منطقه گریخته‌اند. نیروهای آمریکایی به نیروی هوایی عراق اجازه نمی‌دهد هیچ عملیاتی در این منطقه (وادی حوران) بر ضد داعش انجام دهد یا بر فراز آن پرواز کند یا حتی از آن تصویربرداری نماید. پیش‌بینی می‌شود آمریکا با عقب‌نشینی از عراق ادعای خود را عملی کند و به داعش، این دست‌پرورده خود دستور دهد که فعالیت خود را دوباره از سر بگیرد تا به رهبران فراکسیون‌های مخالف حضور آمریکا بگوید که خروج ما مساوی است با ورود داعش برعلیه شما، و این تهدید بالقوه‌ای برای مردم عراق و محور مقاومت به شمار می‌رود.