شکست اسرائیل و توطئه جدید (یادداشت میهمان)
1- نتانیاهو به برکت مقاومت و ایستادگی حزبالله مجبور به تن دادن به آتشبس شد، نه تلاشهای دیپلماتیک و خواست بایدن، چون به گفته استراتژیست آمریکایی و نویسنده کتاب «لابی اسرائیل و سیاست خارجی آمریکا» هم اسرائیل و هم خود آمریکا در بن بست عمیقی قرار گرفتند. جان مرشایمر تاکید میکند«همه گزینههای اسرائیل در برخورد با حزبالله شکست خوردهاند و اسرائیل در بنبست عمیقی قرار گرفته و از آنجایی که ما آمریکاییها بدون قید و شرط از آن حمایت میکنیم، آمریکا نیز در بنبست عمیقی قرار دارد». مؤید این تحلیل این است که اولا وقتی ۱۰ وزیر کابینه از توافق آتشبس حمایت کردند و اسموتریچ و بنگویر صهیونیستهای افراطی عضو کابینه نتانیاهو هم که قبلا به او هشدار داده بودند در صورت موافقت با آتشبس، استعفا نموده و کابینه را منحل میکنیم، اکنون دیگر در مخالفت با آتشبس دولت نتانیاهو را تهدید به انحلال نکردند، این یعنی اجبار اسرائیل در پذیرش آتشبس برای حفظ موجودیت خود! ثانیا براساس برآورد مراکز نظامی و امنیتی اسرائیل و آمریکا، نتانیاهو سه راه بیشتر برای پایان جنگ لبنان نداشت. یا توافق و آتشبس، یا ایجاد منطقه حائل، و یا جنگ تمام عیار برای نابودی حزبالله! این نهادهای نظامی و امنیتی در ادامه تاکید کردند «نتانیاهو از انجام راهحل سوم ناتوان است، چون نه حمایت بینالمللی را دارد و نه طرح عملیاتی و نه آمادگی لازم، و در معرض فشار افکار عمومی و تحریمها و قطعنامههای بینالمللی ضداسرائیلی است. در ورود به جنوب لبنان و ایجاد منطقه حائل نیز شکست خورد.»
2- اکنون آمریکاییها و اسرائیلیها به دنبال دسترسی به این اهداف هستند: اول: به هم زدن وحدت ساحات در جبهه مقاومت و مشغول سازی مقاومت و ایجاد جبهههای جدید درگیری با جدا کردن جبهه لبنان از جبهه غزه و با این نیت شوم به دنبال متفرق کردن جبهه یمن و عراق هستند. دوم: تشدید و تمرکز مجدد بر غزه آن گونه که بایدن پس از اعلام آتش بس، متوهّمانه ادعا کرد«حماس تنها یک گزینه دارد و آن آزادی گروگانهاست از جمله گروگانهای آمریکایی»! هرچند این ادعا نیز اذعان به این است که حماس همچنان زنده و حاضر در میدان است! سوم: تشدید حملات به یمن و عراق به خیال خام خود مهار این بخش از جبهه مقاومت، که با حمله جنگندههای آمریکایی-انگلیسی به منطقه بجیل در استان حدیده یمن و تهدید مستقیم عراق پس از اعلام آتشبس آن را آشکار کردند. چهارم: تمرکز بر سوریه و بستن تمام راههای ارتباطی سوریه با لبنان و جبهه مقاومت که با فعال کردن دوباره تروریستهای تکفیری به دنبال آن هستند .پنجم: تمرکز بر پاسخ ایران و عملیات وعده صادق۳. ششم: کاهش فشار و حساسیت افکار عمومی جهان علیه اسرائیل و آمریکا که با صدور حکم دیوان بینالمللی کیفری علیه نتانیاهو و گالانت خود را نشان داد. هفتم: بازسازی قدرت نظامی و تصمیمگیری برای نقشههای شوم جدید. هشتم: تمرکز بر انتقال آرام قدرت و مهار چالشهای داخلی آمریکا و جلوگیری از بروز جنگ داخلی در اسرائیل. لذا همین اهداف موجب میشود تا نسبت به پایبندی نتانیاهو و بایدن به توافق آتشبس و ادامه یافتن آن تردید داشت و منتظر شکست آن باشیم، زیرا جهان تاکنون از اسرائیل و آمریکا فقط نیرنگ و فریب دیدهاند، مگر مؤلفههای دیگری وارد و حادث شود.
3-هدف صهیونیستها از آغاز جنگ علیه حزبالله لبنان نابودی کامل این شجره طیبه بود و سطح ضرباتی که رژیم به حزبالله وارد کرد، نشانه عزم صهیونیستها برای این کار بود.اما هرچه که بیشتر و طولانیتر شد این واقعیت برای صهیونیستها روشنتر شد که حزبالله لبنان نابودشدنی نیست. به طوری که سیر صعودی حملات موشکی حزبالله علیه رژیم صهیونیستی و عمق بخشی به حملات خود بخصوص پس از شهادت فرماندهان و به ویژه دبیرکل خود، موجب حیرت صهیونیستها و آمریکاییها شد. بنابر دادههای منتشر شده توسط خود ارتش اسرائیل،حزبالله از آغاز جنگ با روند تصاعدی هزاران موشک به سمت سرزمینهای اشغالی شلیک کرده و از اکتبر که با ۵۰۰ موشک شروع کرد، پس از یک سال در سپتامبر با بیش از سه هزار و ۸۰۰ موشک عمق سرزمینهای اشغالی را هدف قرار داد! لذا اولا موشکهای حزبالله معادلات جدیدی را در جنگ سوم خلق کرد که پیش از این سابقه نداشت که مهمترین آن معادلۀ تلآویو در برابر ضاحیه و معادله هدف قرار دادن عمق ۱۵۰ کیلومتری سرزمینهای اشغالی از جمله تلآویو و حیفا بود که در ۷۵ سال گذشته هیچ زمانی رژیم صهیونیستی در این سطح و عمق هدف قرار نگرفته بود! ثانیا آنچه که آمریکا و اسرائیل را به این نتیجه رساند که باید آتشبس را بپذیرند غلبه فشار قدرت مقاومت در میدان و فشار افکار عمومی در سطح منطقهای و بینالمللی بر دیپلماسی غیرشرافتمندانه بود.
4- اسرائیل در تبدیل جنایتهای خود به دستاوردهای سیاسی شکست خورد و هرگونه توافقی ننگ و حقارت صهیونیستها و منفور شدن آنها در جهان را پاک نخواهد کرد، چون اولا نتوانستند حزبالله را نابود کنند که در آرزوی آن بودند و هستند و صریحا هدف اصلی خود اعلام کرده بودند. ثانیا نتوانستند اسیران در غزه را نجات دهند تا جایی که رئیس رژیم صهیونیستی اذعان کرد«بازنگشتن اسیران شکست دائم اسرائیل است»! ثالثا ساکنان جنوب لبنان پس از اعلام توقف تجاوزات رژیم صهیونیستی به شهرهایشان بازگشتند اما اسرائیلیهای فراری بعید است که به این زودیها به شمال اسرائیل برگردند، همان گونه که چاک فرایلیک معاون پیشین مشاور امنیت ملی رژیم صهیونیستی تاکید کرد«حتی با آتشبس هم شهروندان شمال اسرائیل دیگر احساس امنیت نخواهند کرد». رابعا همان گونه که در میدان و عملیات زمینی نتوانستند، در توافق هم نتوانستند حزبالله را به پشت رود لیتانی عقب برانند و دیوار حایل برای امنیت سرزمینهای شمالی ایجاد کنند. حزبالله همچنان از این توانایی و امکان برخوردارست که به تشکیلاتسازی در نقاط مرزی و حمله به «شمال اسرائیل» ادامه بدهد و اکنون نیز با قدرت در جنوب لیتانی حضور دارد و اجازه هیچگونه تصرفی را به رژیم صهیونیستی نمیدهد تا جایی که رسانههای عبری اعلام کردند «در پی عقبنشینی ارتش اسرائیل، حزبالله دستور ایجاد پستهای دیدهبانی در مرزهای شمالی، در مقابل کریات شمونا را صادر کرد»! این امر موجب شد رسانههای صهیونیستی تیتر بزنند «این یعنی پیروزی مطلق حزبالله» و «این توافق امنیت به ارمغان نمیآورد»!
5- این توافقی با دولت موقت لبنان است و مقاومت با استقبال از آتشبس تهدید«آتشبس فرصتطلبانه» را به یک «فرصت و دستاورد شرافتمندانه و پیروزمندانه» تبدیل کرد.حزبالله با هیچ توافقی که موجب محدود کردن مقاومت و به خطر افتادن استقلال و امنیت لبنان و سرنوشت منطقه شود موافقت نخواهد کرد چنانکه نائب رئیس شورای سیاسی حزب الله تاکید کرد«اجازه نخواهیم داد که با این توافق مقاومت را به دام بیندازند»
6- با این آتشبس جنگ تمام نشده است. چراکه اولا معادله لبنان به معادله غزه گره خورده و حزبالله در دفاع از مردم مظلوم غزه وارد معادله طوفان الاقصی شد و همان گونه که حزبالله بارها اعلام کرده تا جنایات رژیم صهیونیستی در غزه متوقف نشود و از این منطقه عقبنشینی نکند به هیچگونه توافقی تن نخواهد داد. ثانیا پاسخ «ورای تصور» وعده صادق 3 با توجه به تاکید مقامات سیاسی و نظامی ایران، قطعی است، و مهمتر اینکه حماس در فکر طوفانالاقصیِ 2 است! ثالثا حزبالله با وجود ضعف و سکوت شرمآورِ اغلب کشورهای عربی و اسلامی، در جبهه حمایت از غزه و فلسطین ثابت قدم ثابت کرد درگیری با دشمن صهیونیستی یک درگیریِ اجتنابناپذیر است و جنگ با آن چندین دور و مرحله دارد و در حال نزدیک شدن به مرحله آخر خود است و مقاومت برای نابودی اسرائیل و آزادی فلسطین ادامه خواهد داشت. رابعا با وحدت ساحاتی که در منطقه مقاومت ایجاد شده، هرگونه تعرض و تجاوز به هر یک از میادین جبهه مقاومت، تعرض و تجاوز به تمام جبهه مقاومت تلقی میشود و با پاسخ دیگر میادین جبهه مقاومت روبه رو خواهد شد.
7-اما نکته مهم! هوکشتاین فرستاده یهودی و ویژه آمریکا به منطقه که نگران پایان جنگ به نفع مقاومت است، در مصاحبه با الجزیره ادعا کرده است«ما نمیخواهیم و نباید پایان جنگ سال ۲۰۰۶ تکرار شود»! این درحالی است که جورج بوش، رئیسجمهور وقت آمریکا پس از آتش بس در جنگ ۳۳ روزه متوهّمانه ادعا کرده بود «حزبالله لبنان نابود شد و در این جنگ شکست خورد و یک قدرت بینالمللی قوی جنوب لبنان را تصرف و در آن مستقر خواهد شد». لذا همان گونه که آمریکا در آن زمان نتوانست مقاومت را شکست دهد، اکنون نیز به مراتب ناتوانتر نتوانست، با این تفاوت که بایدن برخلاف بوش هم نتوانست ادعا کند که حزبالله شکست خورده و نابود شده است. رایان کروکر دیپلمات برجسته آمریکایی که چهار دهه به عنوان سفیر آمریکا در کشورهای مختلف از جمله لبنان، سوریه و عراق خدمت کرده، ماه گذشته با آغاز تهاجم زمینی اسرائیل به جنوب لبنان در نشریه پالیتیکو نوشت«اسرائیل در سال ۱۹۸۲ با حمله به لبنان(عملیات صلح برای جلیله) خوشحال بود که سازمان آزادیبخش فلسطین را از جنوب بیروت بیرون کردند اما چیزی که به دست آورد، حزبالله بود؛ دشمنی بسیار کشندهتر از ساف»! لذا اگر ایستادگی حزبالله نبود ارتش تا دندان مسلح رژیم صهیونیستی نه تنها جنوب لبنان را اشغال میکرد بلکه تا بیروت پیش میرفت. نکته مهم در اثبات پیروزی قاطع حزبالله و احساس غرور و عزت از این پیروزی این است که اسرائیلی که شش روزه چهار کشور عربی مجهز به ارتشهای قوی را شکست داد و در جنگ اول لبنان در سال ۱۹۸۲ ظرف یک هفته بیروت را اشغال کرد و در جنگ دوم لبنان در سال ۲۰۰۶ فقط تا لیتانی رسید، اکنون در سال ۲۰۲۴ در جنگ سوم لبنان با شش لشکر مجهز و پشتیبانی هوائی پس از دو ماه حتی به لیتانی هم نرسید و با مقاومت و تواناییهای حزب الله در پشت مرزهای لبنان متوقف شد! لذا از یک طرف با فهم درست تحولات از گذشته تاکنون میتوان درک کرد که اذعان نتانیاهو به اینکه«اسرائیل چارهای نداشت که بین بد و بدتر یکی را انتخاب کند»! یعنی چه؟! به گفته جفری ساکس آمریکایی، مشاور اقتصادیِ یلتسین در خاطراتش یعنی «توافق و صلح بد،
برادر شکست است.»
دکتر محمدحسین محترم