وقتی اوضاع «دانشگاه معلمساز» نابسامان میشود!
گرههای کور در دانشگاه فرهنگیان!
«تدبیر ما این است که دانشگاه فرهنگیان نباید باشد و تقدیر ما این بود که در راس این دانشگاه قرار بگیریم.» این گفتههای مهرمحمدی سرپرست سابق دانشگاه فرهنگیان است؛ کسی که در تاریخ دانشگاههای کشور رکورد سرپرستی ۵۰ ماهه یک دانشگاه را در دست دارد. دانشگاه فرهنگیان تا همین چند وقت پیش رنگ ریاست دانشگاه را بطور رسمی ندیده بود و بالاجبار به جای سرپرستی ۶ ماهه مهر محمدی که طبق قانون مصوب شده بود، او را سه چهار سالی در سایه نیمه ابهام ریاست دانشگاه دید.
همین لنگ در هوایی برای سکان این کشتی که قرار بود از روز بنا اول نیروی انسانی آموزش و پروش کشور را تامین کند، مسیرهای پر و پیچ و خمی را رقم زد. رکورد بیسابقهای که امروزگریبان حوزههای مختلف آموزشی، پژوهشی و دانشجویی این دانشگاه را گرفته، جبراً نتیجه همین فضا است. سیاستهای اتخاذ شده سالیان اخیر در جذب دانشجو و عدم استخدام آنها در سیستم آموزشی کشور کمر این دانشگاه را خم کرده است. از دوندگی برای شرکت در آزمون استخدامی تا اما و اگرهای استخدام در آموزش و پرورش؛ نفس امید دانشجویانی که روزی قرار است معلمان این مرز و بوم باشند سخت گرفته است. معوقات ورودیهای ۹۳ و ۹۴ یک و سال اندی با تاخیر پرداخت شد آن هم در شرایطی که حتی ریالی در جیب دانشجو معلمان نمیرفت. ماده ۲۸ نیز در این گیر و دار آمد تا نیروی انسانی را تامین کند، اما از فارغالتحصیلان رشتهها و دانشگاههای دیگر؛ آن هم با گذراندن دورهای کوتاهتر از چهار سال تحصیل آکادمیک در دانشگاه فرهنگیان؛ که خب حواشی خودش را به همراه داشت!
این روزها عدهای معتقدند دانشگاه فرهنگیان در پروژه نامحسوس نابودسازی مشکوکی قرار گرفته است و این حقیقتی است که ما از زبان اعضای هیئت علمی آن نیز میشنویم. طبق بررسیهای انجام شده، مدرسان دانشگاه فرهنگیان در هنگام تبدیل به عضو هیئت علمی در اواخر سال ۱۳۹۳ با قوانین ساختگی و مضحک بیشتر پایههای خود را از دست دادند و علت این تنزل از طرف مدیر دانشگاه؛ کمبود بودجه و نداشتن بودجه کافی در دانشگاه عنوان شد.
با وجود همه این شرایط گل آخر، خبری بود که در روزهای پایانی سال ۹۶ منتشر شد «خداحافظی ۴۰۰ هزار معلم از آموزش و پرورش تا چهار سال آینده» با این تفاسیر باید گفت: آموزشوپرورش در سالهای پیش رو با معضل بازنشستگی معلمان و بحران کمبود نیروی انسانی مواجه خواهد شد و از مهر ۹۷ با سه سال شدن هنرستانها کمبود نیروی انسانی در این بخش به شکل ویژهتری محسوس خواهد بود.
در هفتههای اخیر نیز سید محمد بطحایی وزیر آموزشوپرورش در نامهای به معاون اول رئیسجمهور زنگ خطر بازنشستگی نیرو و کمبود معلم در آموزشوپرورش را نواخت. او در این نامه اعلام کرد: با عنایت به اینکه در طول سالهای ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۲ بیش از ۳۸۰ هزار نفر براساس مجوزهای سازمان اداری و استخدامی به عنوان معلم در وزارت آموزشوپرورش استخدام شدهاند، پدیده بازنشستگی بیش از ۳۷۰ هزارنفر از کارکنان آموزشی طی پنج سال پیشرو (۱۳۶۷ الی ۱۴۰۰) ادامه فعالیت بزرگترین دستگاه اجرایی کشور را بطور جدی مورد تهدید قرار میدهد. براساس منابع آماری موثق درحالی که تعداد دانشآموزان کشور از ۱۴ میلیون نفر در سال ۱۳۹۷ به 15/5 میلیون نفر در سال ۱۴۰۱ افزایش مییابد، تعداد کارکنان آموزشی وزارت آموزش و پرورش با خروج بازنشستگان از ۷۵۸ هزار نفر در سال ۱۳۹۷ به ۴۲۸ هزار نفر در سال ۱۴۰۱ کاهش خواهد یافت که این تعداد فقط ۵۵ درصد نیاز این وزارتخانه را تأمین خواهد کرد.
برای بررسی کمبود نیروی شدید در آموزش و پرورش ابتدا باید بررسی کنیم چه عواملی باعث این اتفاق شدهاند. به همین خاطر بایدگریزی به گذشته یعنی به دوره وزارت آقای فانی داشته باشیم. کسی که در طول دوره مدیریت خود معتقد به کاهش معلم بود و میگفت: میتوان با ۷۰۰ هزار نیرو آموزش و پرورش را اداره کرد و ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار نیروی اضافی در آموزش و پرورش هستند. اما حالا این وزارتخانه از کمبود معلم خبر میدهد که زنگ خطر آن از مهر ۹۷ به صدا در میآید.
بهمن ۹۱ اولین ورودیها وارد این دانشگاه شدند که با جذب ۲۱ هزار و ۷۰۰ نفر کار دانشگاه آغاز شد. ۲۴ شهریور ۹۲ و ورود مهر محمدی به دانشگاه سالی بود با وجود روی کار آمدن دولت جدید هنوز خط و مشی دولت قبل در دانشگاه فرهنگیان حاکم بود و وی نتوانست مخالفت صریح خود را در جذب دانشجو عنوان کند به همین خاطر ۱۷ هزار نفر دیگر جذب شدند.
شروع سال ۹۳ اما، شروع ریزشی در ساختار این دانشگاه بود. خیلی از معاونین و پس ازآنها مدیرکلها از صافی مهرمحمدی رد شدند و برای همیشه از این دانشگاه رفتند آن هم به این دلیل اینکه موضعشان در جذب دانشجو با سرپرست دانشگاه همسویی نداشت. حالا نوبت به پشتیبانی وزیر آموزش و پرورش رسیده بود. طبق گفته کسانی که جز بیرون شدگان این دانشگاه هستند آقای فانی وزیر سابق آموزش و پرورش صراحتا در جلسهای خصوصی به مهرمحمدی گفته بود دیگر نمیگذارم جذب دانشجو به این راحتیها باشد چرا که بودجه کافی برای معوقات دانشجوهای ۱۸ ساله و تحصیل چهارساله آنها را نداریم!
از بد ماجرا همان سال فانی در گفتوگویی تلویزیونی کمبود ۴۰ هزار نفری نیروی انسانی را لو داد و موجب شد با وجود مخالفتهای از پیش ساخته شده برای کسر کردن میزان جذب دانشجو، ۱۲ هزار و ۵۰۰ نفر دیگر جذب دانشگاه شوند. در همان روزها بود که خبر مخالفت شورای عالی انقلاب فرهنگی با به ریاست رسیدن مهرمحمدی عنوان شد. حجتالاسلام محمدیان و رحیم پور ازغدی از جمله مخالفان سرسخت او بودند و یکی از دلایل طولانی شدن مدت سرپرستی مهرمحمدی شاید همین مخالفتهای سفت و سخت بود چراکه طبق قانون بازه زمانی سرپرستی دانشگاه بین سه تا شش ماه است و مهرمحمدی تا آن هنگام، چندین سال به عنوان سرپرست دانشگاه ادامه فعالیت داد!
به نقل از خبرگزاری دانشجو؛ سال ۹۴ و در کمال ناباوری طبق دستور سرپرست این دانشگاه و ماده ۲۸ دانشجویان فارغالتحصیل مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد رشتههای دیگر با یک آزمون ورودی جذب این دانشگاه میشوند. ماده ۲۸ در واقع دور زدن اساسنامه دانشگاه فرهنگیان است. ماجرای این ماده از این قرار است، در مواردی که دانشگاه فرهنگیان بعضی رشتههای خاص را ندارد و آن رشته مورد نیاز مملکت و آموزش و پرورش است مثل رشتههای فنی، به دانشگاه اجازه داده میشود تعداد محدودی از فارغالتحصیلان دانشگاههای دیگر را برای آموزش مهارت معلمی جذب کند. در این بین سرپرست دانشگاه سعی داشت جذب دانشجو از طریق کنکور و ورود جوانانی در رنج سنی ۱۸ سال را کاهش و در مقابل فارغالتحصیلان حدودا ۳۰ ساله را آماده و بدون صرف هزینه بیشتر برای تربیتشان وارد بدنه آموزش و پرورش کند.
دانشگاه فرهنگیان در سال ۹۶ داوطلبان کنکور را شوکه کرد. تغییر یکباره شرایط سنی برای تحصیل در این دانشگاه و نحوه پذیرش، برنامه خیلی از داوطلبین را برهم زد که با واکنشهای مختلفی مواجه شد و سر آخر حذف شد چراکه تا پیش از این شرط سنی برای پذیرش ۲۲ سال بود، اما برای سال ۹۶ با دو سال تقلیل به پیشواز دانشجویان رفت.
اینکه سرانجام این دانشگاه به کجا ختم میشود مثل سرپرستی چهار ساله مهرمحمدی میان زمین و آسمان معلق مانده است. معلمانی که قرار بود در این دانشگاه برای تعلیم و تربیت فرزندان کشور، رشد و نمو پیدا کنند حالا روزهای خوشی را سپری نمیکنند. سرنوشت آنها در این دانشگاه تبدیل به تراژدی بدی شده. گرههای کورش زیاد است و دستان پشت پرده برای اینکه نگذارند این گرهها باز شود بیشتر! اگرچه امید است تا رئیسجدید این دانشگاه، حسین خنیفر بتواند بر مشکلات عدیده بر سر راه این دانشگاه بسیار مهم و کلیدی فائق آید.
همین لنگ در هوایی برای سکان این کشتی که قرار بود از روز بنا اول نیروی انسانی آموزش و پروش کشور را تامین کند، مسیرهای پر و پیچ و خمی را رقم زد. رکورد بیسابقهای که امروزگریبان حوزههای مختلف آموزشی، پژوهشی و دانشجویی این دانشگاه را گرفته، جبراً نتیجه همین فضا است. سیاستهای اتخاذ شده سالیان اخیر در جذب دانشجو و عدم استخدام آنها در سیستم آموزشی کشور کمر این دانشگاه را خم کرده است. از دوندگی برای شرکت در آزمون استخدامی تا اما و اگرهای استخدام در آموزش و پرورش؛ نفس امید دانشجویانی که روزی قرار است معلمان این مرز و بوم باشند سخت گرفته است. معوقات ورودیهای ۹۳ و ۹۴ یک و سال اندی با تاخیر پرداخت شد آن هم در شرایطی که حتی ریالی در جیب دانشجو معلمان نمیرفت. ماده ۲۸ نیز در این گیر و دار آمد تا نیروی انسانی را تامین کند، اما از فارغالتحصیلان رشتهها و دانشگاههای دیگر؛ آن هم با گذراندن دورهای کوتاهتر از چهار سال تحصیل آکادمیک در دانشگاه فرهنگیان؛ که خب حواشی خودش را به همراه داشت!
این روزها عدهای معتقدند دانشگاه فرهنگیان در پروژه نامحسوس نابودسازی مشکوکی قرار گرفته است و این حقیقتی است که ما از زبان اعضای هیئت علمی آن نیز میشنویم. طبق بررسیهای انجام شده، مدرسان دانشگاه فرهنگیان در هنگام تبدیل به عضو هیئت علمی در اواخر سال ۱۳۹۳ با قوانین ساختگی و مضحک بیشتر پایههای خود را از دست دادند و علت این تنزل از طرف مدیر دانشگاه؛ کمبود بودجه و نداشتن بودجه کافی در دانشگاه عنوان شد.
با وجود همه این شرایط گل آخر، خبری بود که در روزهای پایانی سال ۹۶ منتشر شد «خداحافظی ۴۰۰ هزار معلم از آموزش و پرورش تا چهار سال آینده» با این تفاسیر باید گفت: آموزشوپرورش در سالهای پیش رو با معضل بازنشستگی معلمان و بحران کمبود نیروی انسانی مواجه خواهد شد و از مهر ۹۷ با سه سال شدن هنرستانها کمبود نیروی انسانی در این بخش به شکل ویژهتری محسوس خواهد بود.
در هفتههای اخیر نیز سید محمد بطحایی وزیر آموزشوپرورش در نامهای به معاون اول رئیسجمهور زنگ خطر بازنشستگی نیرو و کمبود معلم در آموزشوپرورش را نواخت. او در این نامه اعلام کرد: با عنایت به اینکه در طول سالهای ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۲ بیش از ۳۸۰ هزار نفر براساس مجوزهای سازمان اداری و استخدامی به عنوان معلم در وزارت آموزشوپرورش استخدام شدهاند، پدیده بازنشستگی بیش از ۳۷۰ هزارنفر از کارکنان آموزشی طی پنج سال پیشرو (۱۳۶۷ الی ۱۴۰۰) ادامه فعالیت بزرگترین دستگاه اجرایی کشور را بطور جدی مورد تهدید قرار میدهد. براساس منابع آماری موثق درحالی که تعداد دانشآموزان کشور از ۱۴ میلیون نفر در سال ۱۳۹۷ به 15/5 میلیون نفر در سال ۱۴۰۱ افزایش مییابد، تعداد کارکنان آموزشی وزارت آموزش و پرورش با خروج بازنشستگان از ۷۵۸ هزار نفر در سال ۱۳۹۷ به ۴۲۸ هزار نفر در سال ۱۴۰۱ کاهش خواهد یافت که این تعداد فقط ۵۵ درصد نیاز این وزارتخانه را تأمین خواهد کرد.
برای بررسی کمبود نیروی شدید در آموزش و پرورش ابتدا باید بررسی کنیم چه عواملی باعث این اتفاق شدهاند. به همین خاطر بایدگریزی به گذشته یعنی به دوره وزارت آقای فانی داشته باشیم. کسی که در طول دوره مدیریت خود معتقد به کاهش معلم بود و میگفت: میتوان با ۷۰۰ هزار نیرو آموزش و پرورش را اداره کرد و ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار نیروی اضافی در آموزش و پرورش هستند. اما حالا این وزارتخانه از کمبود معلم خبر میدهد که زنگ خطر آن از مهر ۹۷ به صدا در میآید.
بهمن ۹۱ اولین ورودیها وارد این دانشگاه شدند که با جذب ۲۱ هزار و ۷۰۰ نفر کار دانشگاه آغاز شد. ۲۴ شهریور ۹۲ و ورود مهر محمدی به دانشگاه سالی بود با وجود روی کار آمدن دولت جدید هنوز خط و مشی دولت قبل در دانشگاه فرهنگیان حاکم بود و وی نتوانست مخالفت صریح خود را در جذب دانشجو عنوان کند به همین خاطر ۱۷ هزار نفر دیگر جذب شدند.
شروع سال ۹۳ اما، شروع ریزشی در ساختار این دانشگاه بود. خیلی از معاونین و پس ازآنها مدیرکلها از صافی مهرمحمدی رد شدند و برای همیشه از این دانشگاه رفتند آن هم به این دلیل اینکه موضعشان در جذب دانشجو با سرپرست دانشگاه همسویی نداشت. حالا نوبت به پشتیبانی وزیر آموزش و پرورش رسیده بود. طبق گفته کسانی که جز بیرون شدگان این دانشگاه هستند آقای فانی وزیر سابق آموزش و پرورش صراحتا در جلسهای خصوصی به مهرمحمدی گفته بود دیگر نمیگذارم جذب دانشجو به این راحتیها باشد چرا که بودجه کافی برای معوقات دانشجوهای ۱۸ ساله و تحصیل چهارساله آنها را نداریم!
از بد ماجرا همان سال فانی در گفتوگویی تلویزیونی کمبود ۴۰ هزار نفری نیروی انسانی را لو داد و موجب شد با وجود مخالفتهای از پیش ساخته شده برای کسر کردن میزان جذب دانشجو، ۱۲ هزار و ۵۰۰ نفر دیگر جذب دانشگاه شوند. در همان روزها بود که خبر مخالفت شورای عالی انقلاب فرهنگی با به ریاست رسیدن مهرمحمدی عنوان شد. حجتالاسلام محمدیان و رحیم پور ازغدی از جمله مخالفان سرسخت او بودند و یکی از دلایل طولانی شدن مدت سرپرستی مهرمحمدی شاید همین مخالفتهای سفت و سخت بود چراکه طبق قانون بازه زمانی سرپرستی دانشگاه بین سه تا شش ماه است و مهرمحمدی تا آن هنگام، چندین سال به عنوان سرپرست دانشگاه ادامه فعالیت داد!
به نقل از خبرگزاری دانشجو؛ سال ۹۴ و در کمال ناباوری طبق دستور سرپرست این دانشگاه و ماده ۲۸ دانشجویان فارغالتحصیل مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد رشتههای دیگر با یک آزمون ورودی جذب این دانشگاه میشوند. ماده ۲۸ در واقع دور زدن اساسنامه دانشگاه فرهنگیان است. ماجرای این ماده از این قرار است، در مواردی که دانشگاه فرهنگیان بعضی رشتههای خاص را ندارد و آن رشته مورد نیاز مملکت و آموزش و پرورش است مثل رشتههای فنی، به دانشگاه اجازه داده میشود تعداد محدودی از فارغالتحصیلان دانشگاههای دیگر را برای آموزش مهارت معلمی جذب کند. در این بین سرپرست دانشگاه سعی داشت جذب دانشجو از طریق کنکور و ورود جوانانی در رنج سنی ۱۸ سال را کاهش و در مقابل فارغالتحصیلان حدودا ۳۰ ساله را آماده و بدون صرف هزینه بیشتر برای تربیتشان وارد بدنه آموزش و پرورش کند.
دانشگاه فرهنگیان در سال ۹۶ داوطلبان کنکور را شوکه کرد. تغییر یکباره شرایط سنی برای تحصیل در این دانشگاه و نحوه پذیرش، برنامه خیلی از داوطلبین را برهم زد که با واکنشهای مختلفی مواجه شد و سر آخر حذف شد چراکه تا پیش از این شرط سنی برای پذیرش ۲۲ سال بود، اما برای سال ۹۶ با دو سال تقلیل به پیشواز دانشجویان رفت.
اینکه سرانجام این دانشگاه به کجا ختم میشود مثل سرپرستی چهار ساله مهرمحمدی میان زمین و آسمان معلق مانده است. معلمانی که قرار بود در این دانشگاه برای تعلیم و تربیت فرزندان کشور، رشد و نمو پیدا کنند حالا روزهای خوشی را سپری نمیکنند. سرنوشت آنها در این دانشگاه تبدیل به تراژدی بدی شده. گرههای کورش زیاد است و دستان پشت پرده برای اینکه نگذارند این گرهها باز شود بیشتر! اگرچه امید است تا رئیسجدید این دانشگاه، حسین خنیفر بتواند بر مشکلات عدیده بر سر راه این دانشگاه بسیار مهم و کلیدی فائق آید.