راهکارهای تحقق حمایت از کالای ایرانی و تولید ملی
نخریم، بسازیم
اسرافیل بزارپور
حفظ فرهنگ اصیل ایرانی، عمقی شدن نگاه مسئولان به مقوله خطر نامرئی هجمه فرهنگی، همچنین توجه به صدمات اقتصادی و تجاری که توسط ورود کالاهای خارجی به کشور تحمیل میشود نیازمند توجه و بازبینی است.
محور پیام نوروزی امسال مقام معظم رهبری حمایت از کالای ایرانی با همراهی همه آحاد ملّت و از جمله مسئولین میباشد. لذا اگر تولید ملّی شتاب بگیرد، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. این فقط مربوط به مسئولین نیست؛ آحاد ملّت همه میتوانند در این زمینه کمک بکنند و بهمعنای واقعی کلمه وارد میدان بشوند. مسئله فرهنگسازی در این زمینه امری خطیر است که مطالعه و بررسی دقیق جوانب آن، همکاری و همیاری جمعی مردم، دولت، تولید کنندگان و طراحان و برنامهریزان را طلب میکند و باید به خاطر داشت که فرهنگسازی در مورد موضوعی خاص در میان آحاد جامعه کاری است نیازمند تلاش بسیار زیاد و خستگیناپذیر.
پرسشی که اینجا مطرح است، این است که چرا علیرغم این همه تبلیغات، شعارها و ایراد سخنرانیها، باز هم کالای ایرانی مورد استقبال عموم واقع نشده و بیشتر مردم همچنان در گزینش میان کالای خارجی و ایرانی، اغلب کالای خارجی را انتخاب میکنند؟!
در پاسخ به این پرسش، علاوهبر مطرح شدن کیفیت کالا، در مییابیم که خرید کالای به اصطلاح مارک خارجی، به یک عادت و رویه معمول به ویژه میان طبقه مرفه و گاه اقشار متوسط جامعه تبدیل شده است. به گونهای که افراد، بدون اندک تأملی درباره وضعیت اقتصادی کشور، پیامدهای عدم حمایت از بازار تولید داخلی، اندیشیدن به مسائل ارزشی و آرمانی، فرهنگ و هویت ملی و دینی، تنها با در نظر گرفتن مصالح فردی، کالاهای خارجی را بر میگزینند و در کنار سایر موارد که مربوط به مسئولین است، تولید ملی تضعیف میشود. واقعیت این است که برای رسیدن به ایرانی آباد، پیشرفته و منطبق بر سند چشم انداز ۲۰ ساله کشور و مهمتر از آن، رقابت با کشورهای هم تراز در منطقه، بایستی اقتصاد را از یک اقتصاد مبتنی بر نفت، به سمت یک اقتصاد مبتنی بر کارایی و بهره وری سوق داد که این تنها در سایه تولید ملی میسر است. بدون تردید پیش نیاز تحقق این مهم، همفکری، همدلی و همکاری همگانی است. همه تفکرات و جناحها باید اختلافات را کنار گذاشته و دست در دست بخشهای خصوصی و تعاونی کشور داده و عزم ملی را برای تقویت تولید ملی جزم نمایند و صد البته فرصتهای حرکت و عمل واقعی و مفید را فدای تبلیغ و شعار ننمایند. از طرف دیگر خرید کالای ایرانی نیازمند یک تحرک و غیرت ملی است. یعنی خرید و استفاده از کالای ایرانی باید به یک دغدغه تبدیل شود نه یک انتخاب. تحقق این مهم مستلزم فرهنگسازی میباشد تا حس غیرت، تعصب، عرق ملی و هویت ایرانی اسلامی افراد تحریک شود.
فرهنگ سازی به معنای القای شیوههای علمی، صحیح و کارآمد در جهت تغییر رفتارها و درونی سازی رفتارهای سازنده است. هرگاه «فرهنگ سازی» را به مثابه «برج سازی» بدانیم، فرهنگ معادل برج بسیار بزرگی است که ساخت آن، نیاز به معمارانی زبده و هزینه کردن مبالغ هنگفت، رعایت کامل استانداردها و موازین مهندسی، علم روز، سلیقه زیبا، انتخاب مکان مناسب و صرف زمان مناسب دارد تا اهداف موردنظر تأمین شود. مسلماً مالکان این برج، برای اجرای ایده خود سراغ معماران کم تجربه نخواهند رفت؛ زیرا میدانند این اقدام، عواقب جبران ناپذیری از لحاظ مالی و... در پی خواهد داشت. فرهنگ سازی نیز ساخت بنایی با همین خصوصیات در ابعاد بسیار بزرگتر، ظریفتر و حساستر است؛ لذا در این زمان خاص که در معرض تحریمها و تهدیدهای جهانی قرار داریم و در این مکان خاص که کشور ما به عنوان امالقرای جهان اسلام و کانون بیداری اسلامی در دنیا مطرح است، ساخت بنایی با این عظمت و تحقق آرمانهای فرهنگ سازان برای بیاثر کردن تحریمها و تهدیدها، نیاز به معماران فرهنگی مجرب، متخصص، متبحر و متعهد به آرمانهای اسلام دارد که بتوانند با طرح نقشههای تمام عیار، سنگ بنای تحقق فرهنگ دینی را در کشور پیریزی کنند و اصلاح امور فرهنگی را در همه حوزهها آغاز نمایند. امروز باید برای اجرایی شدن آرمان ملی استقلال اقتصادی، سرمایهگذاری مناسبی در ترویج فرهنگ کار و تولید و حمایت از تولید کنندگان داخلی ایجاد شود. باید آموخت که استقلال اقتصادی، علاوهبر بینیازی از بیگانه، گسترش روابط جهانی را نیز به دنبال دارد و این امکان را فراهم میآورد که در کنار عرضه محصولات ایرانی به کشورهای هدف، فرهنگ و آداب و رسوم اسلامی نیز به آن کشورها صادر شود. هم چنین باید علل فشارهای اقتصادی را برای مردم روشن کرد و به آنان آموخت که اسلامی بودن و الگو بودن انقلاب ما، بزرگترین معضل دشمنان است که موجب شده، تمام هم و غم خود را در جبهه اقتصادی به کار بندند تا انقلاب ما را به زانو در آورند. دشمنان معتقدند که «ایران، همچنان سرسختترین چالش جبهه استکبار است؛ بنابراین باید کاری کرد که درگیر خود باشد و از سرانجام پیچ مهم تاریخی غافل بماند. بیثبات سازی یا القای بحران شگرد مؤثری است».
توفیق در عرصه اقتصادی، مستلزم فرهنگ سازی و ارائه راهکارهای فرهنگی است. به فرموده رهبر معظم انقلاب: «استقلال یک ملت، جز با استقلال فرهنگی تأمین نمیگردد.»
با نگاهی به جامعه به نظر میرسد داشتن کالاهای لوکس و گران قیمت خارجی فقط به خاطر داشتن برندی معروف به ابزار تفاخر و برتری جویی مبدل شدهاند و این حکایت از تغییر ارزشها و نشانههای منزلت در جامعه ارزش مداری همچون ایران است. بنابراین با شکل گیری این تفکر که داشتن کالای خارجی نشانه تعلق به طبقات بالاتر اجتماع و نشانهای از قدرت، ثروت و حتی سلیقه است، رقابتی برای خرید این کالا در بین طبقات مختلف اجتماع شکل میگیرد و استیلای این فرهنگ ناصواب، مهجوریت تولیدات ملی و در پی آن لنگیدن چرخه اقتصاد و اشتغال و در نهایت عقبماندگی را به دنبال خواهد داشت. این تغییر در ارزشها یا به عبارت دیگر تغییر در سبک زندگی نیز ریشه در همین کالاهای وارداتی و فرهنگ مادی گرایانهای دارد که با خود به همراه میآورند و در ورای تبلیغات اغواکننده و بهرهگیری از ظرفیت رسانهها، در فرهنگ اصیل ایرانی رسوخ یافتهاند. بنابراین همان گونه که رهبر فرزانه انقلاب همواره متذکر شدهاند، باید این ویروس و این آفت اجتماعی را از میان برداشت تا مردم به عنوان اصلیترین شاکله حلقه حمایت از تولید داخلی و ماحصل زحمات کارگر ایرانی، نه فقط برای کمک به چرخه اقتصادی کشور و توزیع عادلانه ثروتها و ایجاد رفاه اجتماعی، کالای داخلی بخرند بلکه این بار داشتن جنس اصیل ایرانی مایه تفاخرشان باشد نه برندی خارجی که در ورای خود تغییر سبک زندگی ایرانی و نفوذ «فرهنگ بیگانه» را برای سلطهای پایدار برایشان تدارک دیده است.
اهم مشکلات
و چالشهای فرآروی تولید ملی
در حال حاضر، عدم حمایت از بخش تولید در کشور، دغدغه اصلی فعالان اقتصادی به خصوص بخش خصوصی است. هم اکنون، توجه به بخش تولید و افزایش بهره وری و نیز صیانت از سرمایههای ملی با چالشهای جدی مواجه است که در مرحله نخست، باید این چالشها شناسایی و رفع شود تا زمینه برای ایجاد بهرهوری و اشتغال پایدار فراهم گردد. از یک دیدگاه، تنگناهای تولید را میتوان در دو دسته تنگناهای ساختاری و عملکردی شناسایی نمود. از مهمترین تنگناهای ساختاری تولید در اقتصاد ایران، محدودیت رقابت است. رقابت، عامل اصلی کارایی اقتصادی و ارتقای بهره وری است، به نحوی که در هر بخش اقتصادی که رقابت مخدوش یا محدود شود، کارایی و بهره وری اقتصادی کاهش مییابد. از دیگر تنگناهای ساختاری تولید کشور میتوان به دخالتهای گسترده دولت در اقتصاد، فضای نامطلوب کسب و کار، ناکارآمدی نظام حقوقی قضایی و ضعف حاکمیت قانون، بیثباتی سیاستهای اقتصادی، گسترش ریسکهای سرمایهگذاری و نااطمینانی اقتصادی، تنش در روابط داخلی و خارجی، گسترش فساد در نظام اداری و اجرایی، تنگناهای گسترده در تامین مالی تولید و ناکارآمدی نظام مالی، محدودیتهای تکنولوژیک و... اشاره کرد.
مسئله مهم این است که ظرفیتهای بنیادی اقتصاد کشور در افزایش تولید، رشد اقتصادی و ایجاداشتغال پایدار عمدتا تحت تاثیر ساختارهای اقتصادی موجود است و بدون رفع تنگناهای ساختاری، نمیتوان پتانسیلهای اقتصاد کشور در راستای دستیابی به رشد اقتصادی بالا و حمایت همهجانبه از تولید را محقق نمود. از دیگر سو، نوسانات نرخ ارز و نیز عدم برنامهریزی بانک مرکزی برای کنترل شرایط ناپایدار ارز، مهمترین چالش پیش روی صنعت و اقتصاد کشور در طول ماههای اخیر بوده است که متأسفانه با تشدید تحریمها شکل ویژهای به خود گرفته است، به طوری که حتی دولت و مجلس نیز در این خصوص به جمعبندی و اتفاق نظر مشخصی دست نیافتهاند. بنابراین یکی از مهمترین بحثها و چالشهای مطرح در اقتصاد کشور، اثرات نرخ ارز بر متغیرهای کلان اقتصادی است.
ضعف در جذب سرمایههای خارجی، یکی دیگر از چالشها و دغدغههای پیش روی تولید ملی بوده که رشد اقتصادی کشور را با تهدیدات جدی مواجه نموده است. علاوهبر این، بیکاری، تورم، کسری بودجه و محیط نامناسب کسب و کار از جمله مشکلات دیگری هستند که در تار و پود بدنه اقتصاد کشور ریشه دوانده است. مسئله تورم در حدود 30 سال است که در کشور ما نهادینه شده است، نرخ تورم در اقتصاد ایران ناشی از عملکرد دولتها و ریشه در کسری مستمر بودجه دولتها و تامین هزینهها از جیب مردم با اخذ مالیات تورمی از فقیر و غنی به طور یکسان دارد. علاوهبر موارد مذکور، تحقیر فرهنگی، خودباوری را در جامعه ما کاهش داده است، تاجایی که ما نه باور داریم که میتوانیم کالای با کیفیت تولید کنیم و نه باور داریم که کالای ایرانی با کیفیت و استفاده از آن باعث افتخار است.
راه کارهای مقابله
با چالشهای تولید ملی
حمایت از تولید، کار و سرمایه ملی رویکرد و فرایندی است که دارای ارکان و ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی میباشد. از جمله رهیافتهای اساسی در راستای حمایت از تولید ملی، «اقتصاد مقاومتی» میباشد که میتواند در تحول و توسعه فعالیتهای اقتصادی کارساز و اثرگذار باشد. اقتصاد مقاومتی را میتوان به صورت یکی از ارکان حمایت از تولید ملی مورد بررسی قرار داد که با خنثی سازی تحریمها، به عامل تولید داخلی تکیه دارد و با عملی سازی اصول خود، موجب تحولی عمیق در رشد تولید ملی میشود.
برای تحقق شعار امسال حمایت از کار به شدت به بسترسازیهای فرهنگی و رفتاری نیازمند هستیم؛ البته رهنمودهای مقام معظم رهبری بهترین نمادهای رفتار اقتصادی در جامعه است. اما متاسفانه در سالهای گذشته مواجهه با این نشانههای سازنده اقتصادی به همایشها و گفت وگوها خلاصه شد. اکنون بخشی از جامعه ما با بحران هویت اقتصادی رو به روست، که شبکههای ماهوارهای در شکلگیری آن نقش زیادی داشته است؛ واردات بیرویه در زمینههای مختلف از میوه گرفته تا پوشاک، صنایع دستی، لوازم آرایشی و بهداشتی، خودرو و صدها قلم محصولات دیگر که بهترین نوع آن در کشور ما تولید و عرضه میشود، باعث شده بخشی از جامعه ما دچار رقابتهای منفی رفتاری در تهیه اقلام موردنیاز خود شود، لذا به نظر میرسد مهمترین و اولین گام تحقق شعار سال بسترسازی رفتاری و فرهنگسازی برای حمایت از تولیدات داخلی است؛ در این راستا ورود کالاهایی که مشابه آن توسط واحدهای صنعتی و تولیدی داخل کشور تولید میشود باید ممنوع شود و تعرفه گمرکی آنها چندین برابر افزایش یابد.
کشورهایی نظیر ژاپن یا کره جنوبی از جمله کشورهایی هستند که ظرف مدت کوتاهی با یک اراده ملی توانستند مسیر توسعه را طی کنند. حمایت مردم از تولیدات ملی رمز موفقیت این کشورها بود که میتواند بخشهایی از این تجربه مثبت را، با بومیسازی در کشور اجرا نمود.
مطابق با سفارش همیشگی رهبر انقلاب، صاحبان صنایع نیز برای حفظ منافع خود و مصرفکننده، باید کیفیت تولیداتشان را ارتقاء دهند تا مشتری داخلی را راضی نگه دارند. ارتقای کیفیت پیش نیازهایی دارد که مهمترین آنها آموزش و توسعه مهارتهاست. توسعه آموزشهای فنی و حرفهای از طریق آموزشگاهها، هنرستانها و دانشگاههای فنی حرفهای و علمی کاربردی نیروی کار آمدی تربیت میکند که میتوانند تولیدات داخل را چه از لحاظ کمی و چه کیفی ارتقاء دهند.
فرهنگسازی برای گرایش یافتن مردم به مصرف تولیدات داخلی را میتوان گامی دیگر در حمایت از تولید ملی برشمرد؛ متأسفانه گاهی دیده میشود که بخشی از تولیدات ملی مثل پوشاک ایرانی از کشور خارج و در برخی از کشورها یک برچسب تقلبی به آن اضافه میشود و دوباره به بازار داخلی برگشت داده میشود و با قیمتهای گزاف در ایران به فروش میرسد که به نظر این رخداد علاوهبر توهین به شعور اقتصادی مردم، باعث بیکار شدن هزاران کارگر زحمتکش میشود.
بخشی از مردم به دلیل تقلید از الگوهای بیگانه به ویژه غربیها کالاهای خارجی را بر تولیدات داخلی ترجیح میدهند که این فرهنگ باید اصلاح شود؛ اگر الگوها و رفتارهای اقتصادی افراد جامعه از دولتمردان و مسئولان گرفته تا هنرمندان و ورزشکاران اصلاح شود و آنها از تولیدات داخلی استفاده کنند، سرعت سرسامآور گرایش به مصرف تولیدات بیگانه کاهش مییابد و از بیکاری هزاران نفر پیشگیری میشود.
سیاستهای اصلاح ساختاری در راستای رفع تنگناهای ساختاری تولید باید معطوف به گسترش رقابت در نظام اقتصادی، کاهش دخالتهای دولت در تخصیص منابع، بهبود فضای کسب و کار، ارتقای کارآمدی قوانین و نظام حقوقی قضایی، ارتقای کارایی در اعمال حاکمیت قانون، حفظ ثبات در اعمال سیاستهای اقتصادی، کاهش ریسکهای سرمایهگذاری و ایجاد اطمینان اقتصادی، رفع تنش در روابط داخلی و خارجی، مبارزه با فساد در نظام اداری و اجرایی، رفع تنگناهای تامین مالی تولید و ارتقای کارآمدی نظام مالی، کاهش محدودیتهای تکنولوژیک و مانند آن باشد.
اتخاذ سیاستهای پولی و مالی مناسب، پیروی از توسعه متوازن، هدایت منابع ارزی به کانالهای تولید و رشد، فروش اوراق مشارکت و جذب سرمایههای جهانی، بهبود روابط با اقتصادهای نوظهور و استفاده از ظرفیتهای رشد آنها.
فرهنگ، گرچه مؤلفه بسیار گستردهای است، اما به سادگی میتوان آن را از طریق آموزش مهارتهای لازم به دیگران نیز آموخت. در این بین سهم محصولات و مصنوعات فرهنگی(سینما، موسیقی و...) بسیار قابل توجه است و بسامد بالای مصرف صنایع فرهنگی در بین خانوادهها، مدارس، دانشگاهیان و... نشان از نقش مؤثر مصنوعات فرهنگی در نهادینه شدن فرهنگ دارد.
نهاد آموزش و پرورش با در اختیار داشتن یک چهارم کل جمعیت کشور میتواند در امر فرهنگسازی حمایت از تولیدات داخلی، نقش بسزایی ایفا نماید؛ طرح و برنامههایی که در بعد فرهنگسازی تمرکز بیشتری بر آموزش و پرورش داشتهاند، موفق بوده و اثرات ماندگاری داشتهاند؛ زیرا آموزههای لازم را از مؤثرترین مسیر یعنی فکر خلاق مربیان و ذهن مستعد دانشآموزان به جامعه سرایت میدهند و با افزایش کیفیت نیروی انسانی، به افزایش بهره وری و تسریع رشد اقتصادی میانجامند و باعث میشوند نگرشهای سنتی و خرافاتی جای خود را به نگرشهای علمی بدهد.
از میان ابزارهای متنوع ارتباطی، رسانهها به عنوان یکی از مؤثرترین ابزارها، نقشی عمده در تغییر نگاه افراد داشته و به شدت بر سبک زندگی افراد تأثیرگذارند. رسانهها با این ویژگی، کانون توجه بسیاری از تولیدیها، فیلمها، بازیهای رایانهای و برنامهسازانی قرار دارند که در کنار اجرای برنامههای خود، فرهنگسازی را لابه لای برنامه هایشان میگنجانند؛ لذا سرمایهگذاری بر روی چنین ابزار مؤثری، ملازم آگاهی و تدبیر مدیرانی است که متهعد و ملتزم به آموزههای اسلام باشند تا بتوانند به عنوان فرهنگسازانی دلسوز، بهاشاعه فرهنگ غنی اسلام و جایگزینی سبک زندگی اسلامی به جای فرهنگ غربی همت گمارند. رسانه ملی میتواند در راستای فرهنگسازی و اعتلای کشور به سمت اقتصاد مقاومتی و هدایت متخصصان و کارآفرینان به سمت تولید کالاهای استراتژیک نقش موثری داشته باشد. رسانه وظیفه شفافسازی شرایط بحرانها و آماده کردن افکار عمومی را به عهده دارد. محتوای برنامههای تولیدی در شبکههای مختلف رسانه باید روی ارزشهای ملی تمرکز داشته باشد.
با عنایت به اینکه حل معضل بیکاری و تورم به تولید و نیروی کار و سرمایه بستگی دارد دانشگاه میتواند به عنوان منشاء تربیت نیروی متخصص سهم بسزایی در تبدیل دانش به سرمایه و تولید داشته باشد. تشکیل اتاقهای فکر و کرسیهای نظریهپردازی در دانشگاه از تاکیدات مقام معظم رهبری بوده و تولید ملی مبتنی بر ارزشها و عدالت اجتماعی میتواند تواناییهای داخلی را در تولید ارتقا دهد. دانشگاهها میتوانند زمینه حمایت از تولید ملی را فراهم کنند و پایههای علمی را تشکیل دهند و نقش خوبی را در این راستا ایفا کنند.
برگزاری همایشها و جشنوارهها در حمایت از کالای دانش بنیان ایرانی با اهداف جریان سازی و تولید محتوا برای فضاسازی در حمایت از اقتصاد دانش بنیان بسیار موثر است. برگزاری رویدادهایی از این قبیل، با بهرهگیری از زبان هنر و ادبیات غنی فارسی و استفاده از هنرمندان و متخصصان، مسیری مؤثر و جریانساز برای حمایت از ساخت داخلی فراهم میسازد.
تبلیغات شهری و فضای مجازی نقش فضاسازی شهری و عملکرد شهرداری در تبلیغ مفاهیم ملی، دینی و فرهنگی نقش بسیار مهم و درخور توجهی است. تبلیغات موفق و راهبردی خود بخشی از موفقیت محسوب میشود.
نهاد خانواده، بستر اصلی جریانسازی افکار و اندیشهها و تبیین هویت فردی و جمعی است. مدیران این نهاد مقدس با داشتن دانش کافی و درایت و توانمندی، نقش مهمی را در القای ارزشها و اندیشههای ملی در فرزندان و نسلها ایفا میکنند. والدین باید با معطوف کردن توجه فرزندان به گذشته تاریخی و تمدن کهن ایرانی، بیان ارزشها و آرمانهای بزرگان، شهدا و دانشمندان ایرانی در امر تربیت صحیح آنها اهتمام بورزند. والدین باید به فرزندان تفهیم کنند که آیندهشان در دستان توانمند و در اندیشه خلاق خودشان است. سازندگی امروز ایران و حمایت از تولید و کسب و کار ملی، پشتوانه فردای همین فرزندان خواهد بود و تنها با قطع وابستگی و حمایت از سرمایههای ملی افقی روشن در پیش روی آنان خواهد بود.
سخن آخر
تحقق شعار حمایت از کالای ایرانی بیش از هر چیزی نیازمند فرهنگسازی و کار عملی است؛ صدا و سیما و دیگر رسانهها در این فرهنگسازی رسالت تاریخی بسیار سنگینی بر عهدهدارند. یکی از مهمترین چالشهای فرهنگی موجود در جامعه ما «اسطوره کیفیت کالای خارجی» است. دلبستگی به تولیدات بیگانه امری است که رهبر فرزانه انقلاب از آن به «آفت اجتماعی» تعبیر میکنند و باید با توجه به راهکارهای ارائه شده درمان شود.