وساوس شیطانی و راهکارهای رهایی از دیدگاه قرآن
حسن باقری
خداوند متعال در قرآن کریم بارها و بارها از وجودی گمراهکننده به نام شیطان یاد کرده و با بیان مکر و حیلههای وی در قالب قصص انبیاء و به طرق مختلف انسان را از آن ترسانیده و بارها به صراحت عرضه داشته که از شیطان اطاعت نکنید که یقیناً آن دشمن آشکاری برای شماست «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ» (اى اهل ايمان! همگى در عرصه تسليم و فرمانبرى از خدا در آييد، و از گامهاى شيطان پيروى نكنيد، كه او نسبت به شما دشمنى آشكار است. ( بقره ـ 208)
اما خداوند رحمان فقط ما را از شیطان نترسانده بلکه صفت رحمانیت حق تعالی ایجاب میکند که بندهاش را تنها نگذاشته و برای رهایی از شر چنین دشمنی راهکارهایی را برای وی ارائه دهد. پس خداوند متعال علاوه بر اینکه ما را از شر آن وجود گمراهکننده ترسانیده راههایی را نیز برای رهایی از شر وی برایمان بیان نموده که هدف از نگارش این مقاله مرور این راهکارهاست، باشد که با به کارگیری آن راهها از شر شیطان و وساوسش خلاصی یافته و قدم در صراط حق گذاریم.
1. راههای شیطان در گمراه کردن
شیطان رجیم برای گمراه کردن انسان و به هلاکت کشاندن وی از راههای مختلفی وارد میشود که ما تنها راههایی را که قرآن به آنها اشاره کرده است در کمال اختصار، بیان میکنیم. بدیهی است که دوری از این وسوسهها خود راهی برای رهایی از شر شیطان است.
1-1. ايجاد دشمني
مهمترین وسوسه شیطان که انسان باید بدان توجه داشته باشد ایجاد دشمنی میان انسانهاست چرا که دشمن قسم خورده آدم به هر طریقی خواهان جدایی و تفرقه و دشمنی بین خلایق است همانگونه که قرآن تصریح کرده: «إنّما يُريدُ الشَّيطانُ أنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ العَداوَة وَالبَغضاءَ » همانا شيطان مىخواهد ميان شما دشمنى و كينه بيفكند (مائده ـ 91) و این دشمنی افکندن را با وساوسی مثل حسد، دروغ، کبر، تهمت، غیبت و بالاخص شراب خواری میان انسانها عملی میسازد. ابن عباس میگويد: منظور این آیه سعد بن ابى وقاص و مردى از انصار است كه با يكديگر عهد برادرى بسته بودند. مردى انصارى سعد را به مهمانى دعوت كرد و سفره طعام و شراب گستردند و چندان بخوردند كه مست شدند. در اين وقت، بر يكديگر فخر فروشى كردند و كار به جنگ و زد و خورد كشيد. مرد انصارى قطعه استخوانى برداشت و چنان بر بينى سعد كوبيد، كه بینیاش را درهم شكست. خداوند متعال اين آيه را درباره آنان نازل كرد. يعنى: شيطان مىخواهد شما را اغوا كند و به شراب خوردن وا دارد تا عنان عقل را از كف شما بگيرد و به كارهايى وا دارد كه در حال عادى انجام نمىدهيد. (فضل بن حسن، طبرسى، ترجمه مجمع البيان فى تفسير القرآن، ج7، ص167)
1-2 تزیین و زیبا نمایاندن گناهان
«قالَ ربِّ بِما أَغْوَيتَني لأزينن لَهُمْ فِي الأرْضِ» گفت: (پروردگارا! به سبب اينكه مرا گمراه نمودى، من هم يقيناً [همه كارهاى زشت را] در زمين براى آنان مىآرايم [تا ارتكاب زشتىها براى آنان آسان شود] و مسلماً همه را گمراه مىكنم. «حجر ـ 39» شیطان همانگونه که خود گفته از این خدعه استفاده میکند تا انسانها را گمراه سازد، بیشک اگر انسان بداند در پس این ظاهر زیبای گناه چه باطن کثیفی نهفته است دست به همچین نجاستی نخواهد زد چرا که طبع هر موجودی مقتضی این است که وقتی از کثیفی و نجاست چیزی و یا ضرر رساندن آن چیز به نفسش مطلع میشود به هیچ وجه به سمت و سوی آن چیز نمیرود چه برسد که بخواهد از آن استفاده کند قطعاً اگر کثیفی گناه این قدر مثل محسوسات برای ما قابل احساس بود هیچ وقت گناه نمیکردیم که این خود مرتبهای برای اولیا الله است که کثیفی گناه را درک میکنند.
1-3 غفلت و فراموشی از یاد خدا
يكي از راههاي نفوذ شیطان و وسوسهگری آن، اصلي نماياندن موضوعات فرعي و جلب توجه ايشان بدان است تا بدين وسيله، ياد خداوند يا عمل به وظايف خود، فراموششان گردد.
«اسْتَحْوَذَ عَلَیهِمَ الشَّيْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِكْرَ اللهِ أولِئِكَحِزْبَ الشَّيطانِ ألا إنَّ حِزبَ الشَّيطانِ هُمُ الْخاسِرونَ» (مجادله ـ 19) یکی از توطئههای شیطان ایجاد غفلت از یاد خداست، چرا که آنان که هر صبح و شام خدا را یاد نمیکنند، از غافلانند. «واذکر...ولا تکن من الغافلین» (محسن قرائتی، تفسیر نور، ج4، ص263).
شیطان رجیم قصد دارد که با فراموشاندن ذکر و یاد خدا از انسان، انسان را به گمراهی بکشاند «فَأنساهُ الشَّيطانُ عَنْ ذِكرِرَبِّه» (یوسف ـ 43) و هر آنکس که از ذکر حق غافل شد به گناه میافتد چرا که انسان مادامی که به یاد خداست مرتکب عمل قبیحی نخواهد شد و تنها در اوقات غفلت از ذکر مرتکب گناه میشود و تا به یاد خدا نیفتد راه توبه هم بر او گشوده نیست زیرا توبه و بازگشت از گناه جز به ذکر و یاد خدا امکانپذیر نمیباشد «ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ» (آل عمران ـ 135) (یاد خدا باشید که طلب بخششی برای گناهانتان است).
1-4 برانگيختن آرزوهاي طولاني
يكي از شيوههاي ابليس براي گمراهي انسانها، برانگيختن آرزوي طول بقا وديگر آرزوهاي دور و دراز دنيايي است «وَ لَأٌضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنَينهُمْ» (و يقيناً آنان را گمراه مىكنم، و دچار آرزوهاى دور و دراز [ و واهى و پوچ] مىسازم). (نساء ـ 119)
«لَأُمَنِّيَنَّهُمْ»، «فَلَيُبَتِّكُنَّ»، «فَلَيُغَيِّرُنَّ» آرزوهاى طولانى از القائات شيطان است. «لَأُمَنِّيَنَّهُمْ» شيطان، ابتدا در فكر و روح انسان اثر مىگذارد، سپس او را تسليم خود مىگرداند. (جمله گمراه كردن و آرزوى طولانى ابتدا مطرح شده، سپس فرمان دادن) و جمله «لَأُمَنِّيَنَّهُمْ» به معناى القاى آرزوهاى پوچ و بيجا است. (محسن قرائتی، تفسير نور، ج2، ص389)
«وَ لَأُمَنِّيَنَّهُمْ» به معناى تمنّا و آرزو است يعنى بشر را در زندگى آنچنان سرگرم آرزوهاى دور و دراز و تمايلات نمايم كه دلهاى آنان شيفته زينت و آسايش زندگى گردد و هرگز بياد مرگ نباشند. )سيد محمد حسينى همدانى، انوار درخشان، ج4، ص214)
شیطان برای گمراه کردن انسان او را از عبادات غافل کرده و به آرزوهای پوچ و بیهوده متوجه میسازد حال این آرزوها میتواند حب جاه و مقام، یا دنیا دوستی باشد یا امیال شهوانی دیگر که انسان به سبب آنها به ضلالت کشانده میشود چنانکه خود گفته است: من انسانها را از راه سرگرم كردنشان به پرستش غير خدا و ارتكاب گناهان گمراه خواهم كرد و آنان را با اشتغال به آمال و آرزوهايى كه از اشتغال به واجبات زندگيشان باز بدارد فريب مىدهم، تا آنچه را كه برايشان مهم و حياتى است به خاطر آنچه موهوم و خالى از واقعيت است، رها كنند. (محمدحسین، طباطبایی، ترجمه تفسير الميزان، ج5، ص137)
1-5 غذای حرام
یکی از راههای دیگر نفوذ شیطان و وسوسهگریهای او راه غذا و مال حرام است که در قرآن بسیار به آن اشاره شده و جمله «لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ» در پنج مورد از قرآن مجيد به چشم مىخورد كه دو مورد آن در مورد استفاده از غذاها و روزيهاى الهى است، و در واقع به انسانها هشدار مىدهد كه اين نعمتهاى حلال را در غير مورد مصرف نكنند، و اين نعمتهاى الهى را وسيلهاى براى اطاعت و بندگى قرار دهند نه طغيان و فساد در زمین. (ناصر، مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ج1، ص569)
2. راهکارهای رهایی از وساوس شیطان
در قرآن و روایات راههایی برای در امان ماندن از شیطان و وسوسههایش بیان شده که به چهار مورد اشاره میشود:
2-1. استعاذه
«وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّياطِينِ* وَ أَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ» (مؤمنون ـ 97- 98)
از جمله چيزهايى كه در قرآن مجيد و اخبار اهل بيت(عليهم السلام) عنايت زيادى به آن شده، موضوع «استعاذه» است؛ يعنى پناهنده شدن به خداوند از شرّ شيطان: «أعوذ باللّه من الشّيطان الرّجيم». و البتّه بايد حال استعاذه؛ يعنى پناه بردن به حق پيدا شود تا استعاذه، حقيقى باشد. براى اثبات اهمّيّتش در قرآن مجيد مىفرمايد:
«فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجِيمِ» (نحل ـ 98) (هنگامى كه مىخواهى قرآن بخوانى، نخست به خدا پناه ببر از شرّ شيطان رانده شده). (سیّد عبدالحسين دستغيب، استعاذه ،ص5)
این آیه نشانگر آن است که در همه مواقع باید از شیطان برائت جست و استعاذه بر زبان آورد چرا که خداوند متعال میفرماید در هنگام قرائت قرآن استعاذه بگوی. این خود حاکی از آن است که شیطان همواره و حتی در حالات روحانیای چون قرائت قرآن نیز دست از وسوسه بر نخواهد داشت پس بر عهده ماست که همواره با استعاذه او را از خود دور نگه داریم تا مبادا به دام وساوسش بیفتیم.
2-2. اخلاص
ابليس از همان آغاز، با اعتراف به عدم توانايي خود در فريب مخلصان و آنان كه از قيد خويش رهايي يافتهاند، يعني مخلصان، اخلاص را حسن تسخيرناپذير شياطين معرفي كرد.
«وَلأغْوِيَنَّهُمْ أجّمَعين إِلّا عِبادِكَ مِنْهُم الْمُخْلَصينَ» (حجر ـ 39 و40) یعنی همه خلایق را گمراه خواهم کرد به جز بندگانی از بندگان تو که اخلاص دارند. و اخلاص عمل از اوصاف اولیاالله است و مقصود از بندگان خاص و مخلص ائمه معصومين و پيروان خاص آنها ميباشد (سيدمحمد ابراهيم بروجردى، تفسير جامع، ج3، ص471)
که به واسطه این اخلاص شیطان راه نفوذی ندارد همانگونه که خداوند متعال به او هشدار داده که «إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ» (همانا براى تو بر بندگان [برگزيده] من تسلطّى نيست، مگر از گمراهانى كه تو را پيروى كنند.) (محسن قرائتی، تفسير نور، ج4، ص461)
2.3 توكل
«إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ» شيطان بر آنان كه در حصن ايمان، سنگر گرفته و بر خدا توكل كردهاند، هيچگونه سلطهاي نخواهد داشت. (نحل ـ 99)
مبحث توکل از مباحث مهم دين مقدس اسلام است كه حقيقت توحيد؛ يعنى توحيد افعالى لازمهاش توكّل بر پروردگار مىباشد؛ يعنى شخص مسلمان كسى است كه در جلب منفعت و دفع مضرت، تكيهاش به پروردگار باشد كه معناى «لا اله الّا اللّه و لا حول و لا قوّة الّا باللّه العلىّ العظيم» است. يعنى يقين كند كه اسباب، استقلال ندارند تا خواست خدا چه باشد. در هر دو جهت، جلب منفعت و دفع مضرت، دنيوى و اخروى، قوّت قلب و تكيهاش پروردگارش باشد.
اى انسان! تو عاجزى و نمىتوانى در دنيا و آخرت به تنهايى بگذرانى. اگر تكيه داشته باشى در هر خطر و ضررى و هر مشكلى تزلزلى در تو پيدا نمىشود؛ زيرا تو وكيل دارى، تكيه دارى. مگر در تعقيب نمازهايت نمىخوانى: «توكّلت علىالحىّ الذى لا يموت» كارهايم را به خدا واگذار كردم. اوست بهترين وكيلها و بهترين ياورها: «نعم الوكيل نعم المولى و نعم النصير». (سید عبدالحسین دستغیب،استعاذه، ص 133) و اگر اینگونه باشی که در همه افعالت خدایت را متوکّل باشی شیطان نفوذی در تو نخواهد یافت.
2-4 ذکر و یاد خدا
در مطالب قبل در باب فراموشاندن در راههای وسوسه شیطان یاد کردیم که شیطان پیوسته سعی میکند تا ذکر و یاد خدا را از ذهن انسان ببرد و او را غافل کند تا انسان گناه کند چرا که تا انسان به یاد خداست و در حال ذکر گفتن هرگز آلوده به گناه نمیشود پس بر عهده انسان است که دائم به ذکر مشغول باشد زیرا تا وقتی به ذکر خدای تعالی مشغول است گناه نخواهد کرد. از احادیث معروف مولای متّقیان است که میفرمایند: «المومن دائم الذّکر» (عبد الواحد بن محمد تميمى آمدى، غررالحكم و دررالكلم، ص 106) یعنی مومن همیشه و دائم ذکر خدا میگوید و به واسطه همین وسوسه شیطان در او راهی نخواهد یافت.
خداوند متعال در قرآن کریم بارها و بارها از وجودی گمراهکننده به نام شیطان یاد کرده و با بیان مکر و حیلههای وی در قالب قصص انبیاء و به طرق مختلف انسان را از آن ترسانیده و بارها به صراحت عرضه داشته که از شیطان اطاعت نکنید که یقیناً آن دشمن آشکاری برای شماست «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ» (اى اهل ايمان! همگى در عرصه تسليم و فرمانبرى از خدا در آييد، و از گامهاى شيطان پيروى نكنيد، كه او نسبت به شما دشمنى آشكار است. ( بقره ـ 208)
اما خداوند رحمان فقط ما را از شیطان نترسانده بلکه صفت رحمانیت حق تعالی ایجاب میکند که بندهاش را تنها نگذاشته و برای رهایی از شر چنین دشمنی راهکارهایی را برای وی ارائه دهد. پس خداوند متعال علاوه بر اینکه ما را از شر آن وجود گمراهکننده ترسانیده راههایی را نیز برای رهایی از شر وی برایمان بیان نموده که هدف از نگارش این مقاله مرور این راهکارهاست، باشد که با به کارگیری آن راهها از شر شیطان و وساوسش خلاصی یافته و قدم در صراط حق گذاریم.
1. راههای شیطان در گمراه کردن
شیطان رجیم برای گمراه کردن انسان و به هلاکت کشاندن وی از راههای مختلفی وارد میشود که ما تنها راههایی را که قرآن به آنها اشاره کرده است در کمال اختصار، بیان میکنیم. بدیهی است که دوری از این وسوسهها خود راهی برای رهایی از شر شیطان است.
1-1. ايجاد دشمني
مهمترین وسوسه شیطان که انسان باید بدان توجه داشته باشد ایجاد دشمنی میان انسانهاست چرا که دشمن قسم خورده آدم به هر طریقی خواهان جدایی و تفرقه و دشمنی بین خلایق است همانگونه که قرآن تصریح کرده: «إنّما يُريدُ الشَّيطانُ أنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ العَداوَة وَالبَغضاءَ » همانا شيطان مىخواهد ميان شما دشمنى و كينه بيفكند (مائده ـ 91) و این دشمنی افکندن را با وساوسی مثل حسد، دروغ، کبر، تهمت، غیبت و بالاخص شراب خواری میان انسانها عملی میسازد. ابن عباس میگويد: منظور این آیه سعد بن ابى وقاص و مردى از انصار است كه با يكديگر عهد برادرى بسته بودند. مردى انصارى سعد را به مهمانى دعوت كرد و سفره طعام و شراب گستردند و چندان بخوردند كه مست شدند. در اين وقت، بر يكديگر فخر فروشى كردند و كار به جنگ و زد و خورد كشيد. مرد انصارى قطعه استخوانى برداشت و چنان بر بينى سعد كوبيد، كه بینیاش را درهم شكست. خداوند متعال اين آيه را درباره آنان نازل كرد. يعنى: شيطان مىخواهد شما را اغوا كند و به شراب خوردن وا دارد تا عنان عقل را از كف شما بگيرد و به كارهايى وا دارد كه در حال عادى انجام نمىدهيد. (فضل بن حسن، طبرسى، ترجمه مجمع البيان فى تفسير القرآن، ج7، ص167)
1-2 تزیین و زیبا نمایاندن گناهان
«قالَ ربِّ بِما أَغْوَيتَني لأزينن لَهُمْ فِي الأرْضِ» گفت: (پروردگارا! به سبب اينكه مرا گمراه نمودى، من هم يقيناً [همه كارهاى زشت را] در زمين براى آنان مىآرايم [تا ارتكاب زشتىها براى آنان آسان شود] و مسلماً همه را گمراه مىكنم. «حجر ـ 39» شیطان همانگونه که خود گفته از این خدعه استفاده میکند تا انسانها را گمراه سازد، بیشک اگر انسان بداند در پس این ظاهر زیبای گناه چه باطن کثیفی نهفته است دست به همچین نجاستی نخواهد زد چرا که طبع هر موجودی مقتضی این است که وقتی از کثیفی و نجاست چیزی و یا ضرر رساندن آن چیز به نفسش مطلع میشود به هیچ وجه به سمت و سوی آن چیز نمیرود چه برسد که بخواهد از آن استفاده کند قطعاً اگر کثیفی گناه این قدر مثل محسوسات برای ما قابل احساس بود هیچ وقت گناه نمیکردیم که این خود مرتبهای برای اولیا الله است که کثیفی گناه را درک میکنند.
1-3 غفلت و فراموشی از یاد خدا
يكي از راههاي نفوذ شیطان و وسوسهگری آن، اصلي نماياندن موضوعات فرعي و جلب توجه ايشان بدان است تا بدين وسيله، ياد خداوند يا عمل به وظايف خود، فراموششان گردد.
«اسْتَحْوَذَ عَلَیهِمَ الشَّيْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِكْرَ اللهِ أولِئِكَحِزْبَ الشَّيطانِ ألا إنَّ حِزبَ الشَّيطانِ هُمُ الْخاسِرونَ» (مجادله ـ 19) یکی از توطئههای شیطان ایجاد غفلت از یاد خداست، چرا که آنان که هر صبح و شام خدا را یاد نمیکنند، از غافلانند. «واذکر...ولا تکن من الغافلین» (محسن قرائتی، تفسیر نور، ج4، ص263).
شیطان رجیم قصد دارد که با فراموشاندن ذکر و یاد خدا از انسان، انسان را به گمراهی بکشاند «فَأنساهُ الشَّيطانُ عَنْ ذِكرِرَبِّه» (یوسف ـ 43) و هر آنکس که از ذکر حق غافل شد به گناه میافتد چرا که انسان مادامی که به یاد خداست مرتکب عمل قبیحی نخواهد شد و تنها در اوقات غفلت از ذکر مرتکب گناه میشود و تا به یاد خدا نیفتد راه توبه هم بر او گشوده نیست زیرا توبه و بازگشت از گناه جز به ذکر و یاد خدا امکانپذیر نمیباشد «ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ» (آل عمران ـ 135) (یاد خدا باشید که طلب بخششی برای گناهانتان است).
1-4 برانگيختن آرزوهاي طولاني
يكي از شيوههاي ابليس براي گمراهي انسانها، برانگيختن آرزوي طول بقا وديگر آرزوهاي دور و دراز دنيايي است «وَ لَأٌضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنَينهُمْ» (و يقيناً آنان را گمراه مىكنم، و دچار آرزوهاى دور و دراز [ و واهى و پوچ] مىسازم). (نساء ـ 119)
«لَأُمَنِّيَنَّهُمْ»، «فَلَيُبَتِّكُنَّ»، «فَلَيُغَيِّرُنَّ» آرزوهاى طولانى از القائات شيطان است. «لَأُمَنِّيَنَّهُمْ» شيطان، ابتدا در فكر و روح انسان اثر مىگذارد، سپس او را تسليم خود مىگرداند. (جمله گمراه كردن و آرزوى طولانى ابتدا مطرح شده، سپس فرمان دادن) و جمله «لَأُمَنِّيَنَّهُمْ» به معناى القاى آرزوهاى پوچ و بيجا است. (محسن قرائتی، تفسير نور، ج2، ص389)
«وَ لَأُمَنِّيَنَّهُمْ» به معناى تمنّا و آرزو است يعنى بشر را در زندگى آنچنان سرگرم آرزوهاى دور و دراز و تمايلات نمايم كه دلهاى آنان شيفته زينت و آسايش زندگى گردد و هرگز بياد مرگ نباشند. )سيد محمد حسينى همدانى، انوار درخشان، ج4، ص214)
شیطان برای گمراه کردن انسان او را از عبادات غافل کرده و به آرزوهای پوچ و بیهوده متوجه میسازد حال این آرزوها میتواند حب جاه و مقام، یا دنیا دوستی باشد یا امیال شهوانی دیگر که انسان به سبب آنها به ضلالت کشانده میشود چنانکه خود گفته است: من انسانها را از راه سرگرم كردنشان به پرستش غير خدا و ارتكاب گناهان گمراه خواهم كرد و آنان را با اشتغال به آمال و آرزوهايى كه از اشتغال به واجبات زندگيشان باز بدارد فريب مىدهم، تا آنچه را كه برايشان مهم و حياتى است به خاطر آنچه موهوم و خالى از واقعيت است، رها كنند. (محمدحسین، طباطبایی، ترجمه تفسير الميزان، ج5، ص137)
1-5 غذای حرام
یکی از راههای دیگر نفوذ شیطان و وسوسهگریهای او راه غذا و مال حرام است که در قرآن بسیار به آن اشاره شده و جمله «لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ» در پنج مورد از قرآن مجيد به چشم مىخورد كه دو مورد آن در مورد استفاده از غذاها و روزيهاى الهى است، و در واقع به انسانها هشدار مىدهد كه اين نعمتهاى حلال را در غير مورد مصرف نكنند، و اين نعمتهاى الهى را وسيلهاى براى اطاعت و بندگى قرار دهند نه طغيان و فساد در زمین. (ناصر، مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ج1، ص569)
2. راهکارهای رهایی از وساوس شیطان
در قرآن و روایات راههایی برای در امان ماندن از شیطان و وسوسههایش بیان شده که به چهار مورد اشاره میشود:
2-1. استعاذه
«وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّياطِينِ* وَ أَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ» (مؤمنون ـ 97- 98)
از جمله چيزهايى كه در قرآن مجيد و اخبار اهل بيت(عليهم السلام) عنايت زيادى به آن شده، موضوع «استعاذه» است؛ يعنى پناهنده شدن به خداوند از شرّ شيطان: «أعوذ باللّه من الشّيطان الرّجيم». و البتّه بايد حال استعاذه؛ يعنى پناه بردن به حق پيدا شود تا استعاذه، حقيقى باشد. براى اثبات اهمّيّتش در قرآن مجيد مىفرمايد:
«فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجِيمِ» (نحل ـ 98) (هنگامى كه مىخواهى قرآن بخوانى، نخست به خدا پناه ببر از شرّ شيطان رانده شده). (سیّد عبدالحسين دستغيب، استعاذه ،ص5)
این آیه نشانگر آن است که در همه مواقع باید از شیطان برائت جست و استعاذه بر زبان آورد چرا که خداوند متعال میفرماید در هنگام قرائت قرآن استعاذه بگوی. این خود حاکی از آن است که شیطان همواره و حتی در حالات روحانیای چون قرائت قرآن نیز دست از وسوسه بر نخواهد داشت پس بر عهده ماست که همواره با استعاذه او را از خود دور نگه داریم تا مبادا به دام وساوسش بیفتیم.
2-2. اخلاص
ابليس از همان آغاز، با اعتراف به عدم توانايي خود در فريب مخلصان و آنان كه از قيد خويش رهايي يافتهاند، يعني مخلصان، اخلاص را حسن تسخيرناپذير شياطين معرفي كرد.
«وَلأغْوِيَنَّهُمْ أجّمَعين إِلّا عِبادِكَ مِنْهُم الْمُخْلَصينَ» (حجر ـ 39 و40) یعنی همه خلایق را گمراه خواهم کرد به جز بندگانی از بندگان تو که اخلاص دارند. و اخلاص عمل از اوصاف اولیاالله است و مقصود از بندگان خاص و مخلص ائمه معصومين و پيروان خاص آنها ميباشد (سيدمحمد ابراهيم بروجردى، تفسير جامع، ج3، ص471)
که به واسطه این اخلاص شیطان راه نفوذی ندارد همانگونه که خداوند متعال به او هشدار داده که «إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ» (همانا براى تو بر بندگان [برگزيده] من تسلطّى نيست، مگر از گمراهانى كه تو را پيروى كنند.) (محسن قرائتی، تفسير نور، ج4، ص461)
2.3 توكل
«إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ» شيطان بر آنان كه در حصن ايمان، سنگر گرفته و بر خدا توكل كردهاند، هيچگونه سلطهاي نخواهد داشت. (نحل ـ 99)
مبحث توکل از مباحث مهم دين مقدس اسلام است كه حقيقت توحيد؛ يعنى توحيد افعالى لازمهاش توكّل بر پروردگار مىباشد؛ يعنى شخص مسلمان كسى است كه در جلب منفعت و دفع مضرت، تكيهاش به پروردگار باشد كه معناى «لا اله الّا اللّه و لا حول و لا قوّة الّا باللّه العلىّ العظيم» است. يعنى يقين كند كه اسباب، استقلال ندارند تا خواست خدا چه باشد. در هر دو جهت، جلب منفعت و دفع مضرت، دنيوى و اخروى، قوّت قلب و تكيهاش پروردگارش باشد.
اى انسان! تو عاجزى و نمىتوانى در دنيا و آخرت به تنهايى بگذرانى. اگر تكيه داشته باشى در هر خطر و ضررى و هر مشكلى تزلزلى در تو پيدا نمىشود؛ زيرا تو وكيل دارى، تكيه دارى. مگر در تعقيب نمازهايت نمىخوانى: «توكّلت علىالحىّ الذى لا يموت» كارهايم را به خدا واگذار كردم. اوست بهترين وكيلها و بهترين ياورها: «نعم الوكيل نعم المولى و نعم النصير». (سید عبدالحسین دستغیب،استعاذه، ص 133) و اگر اینگونه باشی که در همه افعالت خدایت را متوکّل باشی شیطان نفوذی در تو نخواهد یافت.
2-4 ذکر و یاد خدا
در مطالب قبل در باب فراموشاندن در راههای وسوسه شیطان یاد کردیم که شیطان پیوسته سعی میکند تا ذکر و یاد خدا را از ذهن انسان ببرد و او را غافل کند تا انسان گناه کند چرا که تا انسان به یاد خداست و در حال ذکر گفتن هرگز آلوده به گناه نمیشود پس بر عهده انسان است که دائم به ذکر مشغول باشد زیرا تا وقتی به ذکر خدای تعالی مشغول است گناه نخواهد کرد. از احادیث معروف مولای متّقیان است که میفرمایند: «المومن دائم الذّکر» (عبد الواحد بن محمد تميمى آمدى، غررالحكم و دررالكلم، ص 106) یعنی مومن همیشه و دائم ذکر خدا میگوید و به واسطه همین وسوسه شیطان در او راهی نخواهد یافت.