kayhan.ir

کد خبر: ۳۲۳۹۰
تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱۳۹۳ - ۲۰:۱۰
دانش هدايتگر از منظر امام مجتبي (ع)‌‌ ـ (2)

چگونه چراغ هدایت باشیم ؟(خوان حکمت)

امام مجتبي (ع) طبق نقل مرحوم كليني فرمود: كُونُوا اُوعِيَه العِلْم وَ مَصابيحَ الهُدي، (1) شما ظرف دانش باشيد و چراغ هدايت. با يك دست ظرف دانش را داشته باشيد، با دست ديگر چراغ هدايت را.


ظرف دانش هر كس، معيار تشخيص وزين
 يا سبك بودن نامه اعمال او
هر كسي مي‌تواند بفهمد كه سبك است يا سنگين. مشكل ما اين است كه جريان قيامت را شنيده‌ايم، ولي به اين فكر نيفتاديم كه هم‌اکنون مي‌توانيم بفهميم اهل سعادتيم يا (معاذ الله) اهل شقاوت. در قرآن كريم فرمود عده‌ای در قيامت نامه اعمالشان سنگين و وزين است؛ عده‌اي سبكند، چون اعمال صالح درآن نيست. در قيامت اعمال را با حق مي‌سنجند، زيرا برابر آيه سوره اعراف: وَالوَزْنُ يُؤمَئِذٍ الحَقُّ (2)؛ نه وَ الوَزنُ حَقٌّ، نه وزني هست! بلكه در ترازو و در يك كفه، وزن است، دريك كفه موزون؛ در كفه وزن، حق و حقيقت قرار مي‌گيرد، در كفه موزون، عقائد و علوم و اخلاق و حقوق و مطالب ديگر. اگر اين وزن كه حق است در يك كفه‌اي قرار گرفت و اين شخص اعمال حقيقي و علوم حقيقي داشت؛ نامه اعمالش و ترازويش سنگين است: مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ. فَهُوَ فِي عِيشَهٍ راضِيَه(3). ما براي اينكه بفهميم نامه اعمال ما سنگین است يا سبك و تهي مغز، كاملاً راه دارد و آن بيان نوراني امام مجتبي است كه فرمود: شما ظرف دانش باشيد. ظرف بي مظروف سبك است، ظرفي كه مظروف دارد وزين و سنگين است. انسان در خودش مي تواند كاملاً احساس كند كه ظرف جانش پر از دانش است يا سبك! كسي كه كار سبك مي كند، حرف سبك مي زند، قيام و قعود او سبك سار است؛مشمول اين آيه است كه خدا فرمود: وَ اَفئِدَتُهُمْ هَواء(4)، دلهاي اينها تُهي است. افراد تهي مغز، فَاستَخَفَّ قُومَهُ (5)؛ خفيفُ المَغز، خفيفُ القَلب، خفيفُ الصَّدر؛ سبك سارند. اگر سبك سر و سبكسار بودند،آگاهند كه اهل دوزخند. براي اينكه: اَمّا مَنْ خَفَّتْ مَوازِينُهُ. فَاُمُّهُ هاوِيَه(6)و مانند آن.
بنابراين همه ما معاد را در پيش داريم.همه ما موظّفيم به:حاسِبُوا اَنفُسَكُمْ قَبلَ اَنْ تُحاسَبُوا، زِنُوا قَبلَ اَنْ تُوزَنُوا (7)، مُوتُوا قَبلَ اَنْ تَمُوتُوا (8)؛ اين دستورهاي متعددي كه از وجود مبارك پيغمبر، وجود مبارك امام رضا، وجود مبارك امام مجتبي و سائر ائمه (ع) به ما دادند. اينكه فرمودند: خودتان را محاسبه كنيد، زير مَحكمه حساب قرار بدهيد؛ يعني راه دارد. ما اگر توانستيم بفهميم وزينيم، سنگينيم، متينيم؛ خدا را شاكر باشيم كه علم ما حق بود واگر توانستيم ديگران را هدايت كنيم، خط مشي ما مشمول وَ جَعَلْنَا لَهُ نُوراً يَمشِي بِهِ فِي النّاس(9) شد، خدا را شاكر باشيم كه طبق بيان نوراني امام مجتبي (ع) مصباح هدايت بوديم.
سراج منير شدن، راه تأسي به پيامبر (ص) و ائمه (ع)
وجود مبارك پيغمبر آمده است كه ما را سراج منير كند، چون خودش سراج منير بود؛ ما را به حكمت و علوم نافع آشنا كند، چون خودش قرآن حكيم آورد. اگر در سوره احزاب از ذات مقدّس پيغمبر به عنوان « سراج منير » ياد شده است و اگر امام مجتبي (ع) به ما دستور داد مصباح هدايت باشيد؛ براي آن است كه خداي سبحان به ما فرمود: پيغمبر كه سراج منير است، اسوه شماست. ما اگر خواستيم به آن حضرت تأسي كنيم؛ زمانی تأسي به سراج منير ميسّر است كه بشويم ( مصباح هدايت ). اقتداء به چراغ در صورتي است كه انسان چراغ بشود، اقتداء به نور در صورتي است كه انسان نيّر بشود. اين راهي كه وجود مبارك امام مجتبي به ما آموخت، تلفيقي از چند آيه و چند روايت است كه به ما فرمود: مصباح هدايت باشيد. اگر چنانچه مصباح هدايت شديم، داعياً اِلَي الله بود و سراج منير شدن در حدّ خودمان خواهد بود (10)، مصداق:جَعَلْنَا لَهُ نُوراً يَمشِي بِهِ فِي النّاس خواهد بود؛ ديگر نيازي به نور ديگران نيست. در قيامت شمس و قمري نيست، ماه و ستاره و امثال ذلك بساطشان برچيده شد، اِذَا الشَّمسُ كُوِّرَت (11) شد، اِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَت (12) شد، همه اينها بساطش برچيده شد؛ و انسان هم بدون نور نمي‌تواند زندگي كند.نور صِناعي در آنجا نيست، يعني برق و امثال برق، نور طبيعي يعني شمس و قمر در آنجا نيست؛ اين فقط نور الهي است كه از هستي يك انسان متألّه نشأت مي‌گيرد: وَ جَعَلْنَا لَهُ نُوراً يَمشِي بِهِ فِي النّاس.
فضيلت علماي اهل شهود نسبت به انبياي بني اسرائيل
همه اينها كه طبق بيان نوراني امام مجتبي مصباح هدايت شدند، در قيامت مصداق بارز آن جمله نوراني‌اند كه يَسعَي نُورُهُمْ بِينَ اَيديهِم(13)، پيشاپيش اينها نور حركت مي‌كند؛ ولي ديگران اين نور را نمي بينند، خود انسان نورانی است كه اين نور را مي‌بيند؛ مگر آنها كه از نور چنين عالمي در دنيا بهره بردند. همان علماي راستين كه جزء وارثان انبياء هستند، همان علمائي كه اگر گفته شد: علماي اُمَّتِي اَفضَلْ مِنْ اَنبياءِ بَنِي اِسرائيل، يا كَاَنبياءِ بَنِي اِسرائيل(14)؛ تسويه شد، يا تشبيه شد، يا تمثيل شد به علماء؛ اينها كساني‌اند كه هم خودشان نوراني‌اند، هم به جامعه نور مي‌دهند.
اين نكته فراموشمان نشود كه اگر تمثيلي رخ داد، تشبيهي بيان شد كه علماي دين همتاي انبياي بني اسرائيلند؛ در درجه اوّل عالماني مشمول اين حديثند كه نظير ابن طاووس، علامه بحرالعلوم، حلّي و مانند آن اهل مشاهده باشند، اهل حضور و شهود باشند. كسي كه علم حصولي مفهومي دارد، اين بسيار بعيد است كه همتاي پيامبر باشد، يا به منزله پيامبر باشد! ولي كساني كه اهل علم شهودند، اهل علم حضورند، اهل تمثّلات ناب ملكوتی‌اند؛ اينها در درجه اوّل و خط مقدّم اين تمثيل يا تشبيه‌اند، كه اميدواريم ذات أقدس إله اين فُوز و فيض را نصيب همه ما قرار بدهد كه ما بتوانيم هم ظرف علم باشيم، هم چراغ هدايت باشيم، هم چراغ هدايت را با علم تأمين بكنيم، هم علم را در اثر آن مصباح هدايت فروزانتر و شكوفاتر قرار بدهيم.
بيانات حضرت آيت الله جوادي آملي (دامت بركاته) در برنامه تلويزيوني « دانش هدايتگر»؛ قم؛ آذر 1392    
___________________
1- الكافي / 1 / 301      2- اعراف / 8     3- قارعه / 6 و 7    4- ابراهيم / 43    5- زخرف / 54     6- قارعه / 8 و 9   7- وسائل الشيعه / 16 / 99     8- بحار الأنوار / 66 / 317    9- انعام / 122     10- برداشت از:  احزاب / 46     11- تكوير / 1      12- تكوير / 2        13- حديد / 12       14- مستدرك الوسائل / 17 / 320
خوان حکمت دردهه آخر صفر روزهای زوج منتشر می‌شود.